ولايت چيست؟


 






 
ولایت‏واژه‏اى عربى است که از کلمه «ولى‏» گرفته شده است. «ولى‏» در لغت‏عرب، به معناى آمدن چیزى است در پى چیز دیگر; بدون آنکه فاصله‏اى در میان آن دو باشد که لازمه چنین توانى و ترتبى، قرب و نزدیکى آن دو به یکدیگر است. از اینرو، این واژه با هیئت‏هاى مختلف(به فتح و کسر) درمعانى «حب و دوستى‏»، «نصرت و یارى‏»، «متابعت و پیروى‏»، و «سرپرستى‏»استعمال شده که وجه مشترک همه این معانى همان قرب معنوى است. مقصود از واژه «ولایت‏» در بحث ولایت فقیه، آخرین معناى مذکور یعنى «سرپرستى‏» است. ولایت‏به معناى سرپرستى، خود داراى اقسامى است . چگونگي و تفاوت ولايت تكويني و تشريعي خداوند بعد از آن‏كه روشن شد كه هرگونه ولايت، چه تشريعي و چه تكويني، در انحصار خداوند است، بايد توجه داشت كه بين ولايت تشريعي و تكويني فرق است، زيرا ولايت تشريعي خداوند عام و نسبت به مؤمن و كافر يكسان و فراگير است، اما ولايت تكويني خداوند بعضي عام و بعضي خاص و بعضي اخص است. 1. ولايت عامّ. ولايت عامه خداوند همراه با ربوبيت مطلقه خداوند است، همان‏طور كه ربوبيت خدا عام است و همه موجودات را تحت پوشش خود قرار مي‏دهد، ولايت خداوند نيز عام است و همه موجودات را در بر مي‏گيرد. مؤمنان كفار و حتي شيطان و همه موجودات عالم هستي تحت ولايت خدا قراردارند و به دليل مخلوق بودنشان، به خدا نياز دارند و در برابر او ذليل هستند. به عبارت ديگر، ولايت عام محصول ربوبيت مطلقه خداوند است. البته اين ولايت تكويني عام است كه انسان و غير انسان را تحت پوشش قرار مي‏دهد. اما ولايت عام تشريعي مخصوص انسان است و عموميت آن به اعتبار اشتمال او بر مؤمن و غير مؤمن است؛ به بياني ديگر، ولايت تشريعي خداوند نسبت به همه انسان‏ها، چه كافر وچه مؤمن، يكسان است؛ يعني هر فرد عاقل و بالغي تحت ولايت تشريعي خداوند قرار دارد، زيرا كفار و منافقان، همانند اهل ايمان، در برابر اصول دين موظف به اعتقاد و در برابر فروع مكلّف به انقياد هستند. 2. ولايت خاص. ولايتي كه مختص مؤمنان است، زيرا خداست كه توفيق پيمودن راهي را كه بر اساس ولايت تشريعي ارائه كرده، به مؤمنان اعطا كرده است. كشش و علاقه به انجام تكاليف شرعي يك امر وجودي است كه از سبب خاص سرچشمه مي‏گيرد. بنابر اين كساني كه از ارتباط با آن سبب محروم باشند، هرگز توفيق آن را به دست نمي‏آورند. آيةالكرسي كه مي‏فرمايد: (اللّه ولي الّذين ءامنوا يخرجهم من الظّلمات إلي النّور والّذين كفروا أوليائهم الطّاغوت يخرجونهم من النّور إلي الظّلمات)[1] ناظر به ولايت خاص است؛ خدا ولي مؤمنان است كه آن‏ها را از تاريكي‏ها به نور خارج مي‏كند و در مقابل آن طاغوت و شيطان ولي كافران است كه آن‏ها را از نور به ظلمت مي‏كشاند. اين كه در قرآن آمده است: (اُولئك الّذين لم يرد اللّه أن يطهّر قلوبهم)[2]؛ خداوند اراده نكرده است كه قلب‏هاي آن‏ها را طاهر نمايد. مراد از اين اراده، اراده تشريعي نيست، زيرا شرعاً همه مكلّف به طهارت هستند، بلكه مراد اراده تكويني است. در جاي ديگر فرمود: (سأصرف عن اياتي الّذين يتكبّرون في الأرض بغير الحقّ)[3]؛ آن‏گاه كه آيات تدويني و تكويني مكرّر در معرض ديدِ عده‏اي قرارداده شود، آن‏ها با بي‏اعتنايي و غفلت متكبّرانه از كنار آن‏ها مي‏گذرند و كفران مي‏ورزند. (وكأيّن من اية في السّموات والأرض يمرّون عليها وهم عنها معرضون)[4]؛ و در نتيجه توفيق تدبّر در آيات را از آنان باز مي‏داريم، به طوري كه ديگر لذّت مطالعه و حلاوت تأمل در اسرار عالم را إدراك نمي‏كنند. يكي از آياتي كه به ولايت خاصه اشاره دارد، آيه‏اي است كه مي‏فرمايد: (إنّهم لن يغنوا عنك من اللّه شيئاً وإن الظّالمين بعضهم أولياء بعض واللّه ولي المتّقين)[5]؛ آن‏ها هرگز در برابر خدا از تو حمايت نمي‏كنند و ستمگران بعضي‏شان دوستان بعضي ديگرند و خدا ولي پرهيزكاران است. اين آيه از ولايت خاصه خدا نسبت به متّقين خبر مي‏دهد. در آيه‏اي از ولايت شيطان سخن مي‏گويد و مي‏فرمايد: (تاللّه لقد أرسلنا إلي اُمم من قبلك فزيّن لهم الشيطان أعمالهم فهو وليّهم اليوم ولهم عذاب أليم)[1]؛ بعد از آن كه پيامبران براي مردم فرستاده شدند و آن‏ها به ولايت تشريعي به سوي خدا خوانده شدند، شيطان از راه تصرف در انديشه آنان دنيا را بر ايشان زيبا جلوه داد و آنان دنيا را به عنوان زينت تلقي كردند و اكنون شيطان ولي آن‏هاست و براي آنان عذاب دردناك خواهد بود. دلالت اين آيه بر ولايت خاصه الهي از آن جهت است كه ولايت شيطان به كساني مربوط مي‏شود كه از مسلك أهل ايمان كه در تحت ولايت خاصه خداوند سبحان هستند، خارج شده‏اند. در سوره اعراف فرمود: (يا بني ادم لايفتننّكم الشّيطان كما أخرج أبويكم من الجنّة ينزع عنهما لباسهما ليريهما سوءاتهما انّه يريكم هو وقبيله من حيث لاترونهم إنّا جعلنا الشّياطين أولياء للّذين لايؤمنون)[2]؛ اي فرزندان آدم! زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد،چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند و لباسشان را از ايشان بركند، عورت‏هايشان را بر آنان نمايان كرد. در حقيقت او و قبيله‏اش شما را از آن‏جا كه آن‏ها را نمي‏بينيد مي‏بينند. ما شيطان را اولياي كساني قرار داديم كه ايمان نمي‏آورند. البته ولي قرار دادن شيطان نسبت به غير مؤمنان، بعد از آن است كه خداي سبحان با عقل و وحي حجت را بر آنان تمام كرده باشد.
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : hhhhhhhhhh