خواب نيم‌روز ديابت مي‌آورد!


 






 

گفتگو با دکتر محمدرضا مهاجري تهراني
 

خواب نيم‌روز ريسک ديابت را افزايش مي‌دهد. اين، عنوان خبري بود در يک سايت علمي که توجه‌ام را جلب کرد.
اين خبر در مورد مطالعه‌اي بود که روي چيني‌ها انجام شده و نتايج نشان داده بود کساني که در طول روز چرت بعدازظهر مي‌زنند و مرتبا 4 تا 6 بار در هفته اين کار را تکرار مي‌کنند 36 درصد ريسک ابتلا به ديابت‌شان بالاتر از افرادي است که اين عادت را نداشته‌اند. در اين مطلب نوشته بود چيني‌ها اين عادت خاص را به صورت جدي دنبال مي‌کنند و حتي از کودکي به بچه‌ها آموزش مي‌دهند که بايد در طول روز خواب کوتاهي داشته باشند. شايد دليل علمي اين بررسي کم‌تحرکي افراد باشد که به چاقي آنها منجر خواهد شد و در نهايت ريسک ديابت را بالا مي‌برد اما آنچه در ذهن اغلب ما به‌صورت يک باور اشتباه وجود دارد آن است که ما نبايد هيچ نگراني خاصي نسبت به ديابت داشته باشيم و از بررسي چنين اخباري بي‌نيازيم چون در خانواده ما هيچ‌کس ديابت نداشته است. اين باور که اگر ديابت در وراثت ما وجود نداشته باشد از بررسي عوامل خطرساز ابتلا به ديابت بي‌نياز هستيم، کاملا اشتباه است. گفتگوي کوتاه ما با دکتر محمدرضا مهاجري‌تهراني، متخصص غدد و متابوليسم علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران نکات جالبي را در مورد ريسک‌فاکتورهاي ديابت بيان مي‌کند.

بعضي از مردم وقتي هشداري در مورد ديابت مي‌شنوند يا نکته‌اي را مي‌خوانند که به اين بيماري مرموز مرتبط است به سرعت از آن مي‌گذرند و هيچ‌توجهي نمي‌کنند و در توجيه آن مي‌گويند: «خدا را شکر ما هيچ‌وقت ديابت نمي‌گيريم، تا حالا در وراثت ما چنين بيماري نبوده است.» آيا اين باورشان درست است؟
 

خير. کساني که با اين طرز فکر به ديابت مي‌نگرند سخت در اشتباه‌اند. ريسک‌هاي خطر اصلي که براي ابتلا به ديابت وجود دارد شامل ارث و چاقي است که هر کدام را بايد به طور مستقل در نظر گرفت. يعني اين‌طور نيست که اگر شما در خانواده‌تان افراد مبتلا به ديابت نداشته باشيد در صورت کم‌تحرکي و چاقي و قرار گرفتن در معرض هر عامل خطرزاي ديابت مصون خواهيد بود. ممکن است شما به دنبال چاقي ديابت بگيريد و اولين فردي باشيد که در خانواده‌تان به آن مبتلا مي‌شويد. اتفاقا کساني که از نظر ژنتيکي نسبت به ديابت منفي هستند بايد با دقت بيشتري به کنترل عوامل خطرساز ديابت بپردازند. آنها بايد به خود بگويند مبتلاياني که از نظر ارثي مثبت هستند هرگز قادر نخواهند بود از دست اين عامل مهم فرار کنند و نژاد و نسل خود را عوض کنند اما ما کاملا قادريم ديگر فاکتورهاي خطرساز را عوض کنيم و از آن پيشگيري نماييم. اگر اين گروه از مردم براي خود و کودکان‌شان نسخه بي‌تحرکي و تغذيه غيراصولي بپيچند و آسوده خيال از ديابت گرفتن هر نکته ضد سلامتي را به کار گيرند يقينا به زودي در معرض آن خواهند بود. در ايران حدود 3 تا 4 ميليون نفر مبتلا به ديابت هستند و 50 درصد اين افراد از مبتلا بودن‌شان بي‌خبرند. نتايج مطالعه‌اي که در شهر تهران در گروه بالاي 30 سال انجام شده است، نشان مي‌دهد حدود 20 درصد مردم يا مبتلا به ديابت هستند و يا مبتلا به اختلال تحمل گلوکز (همان مرحله قبل از ديابت)، بنابراين 80 درصد مردم قند خون طبيعي دارند و 20 درصد آنها قند خون‌شان غيرطبيعي است. اين مساله بسيار مهم است و بيانگر بي‌دقتي مردم به فاکتورهاي اساسي و مهم سلامت، يعني تحرک داشتن و تغذيه سالم است. چاقي در بين بچه‌هاي ما شايع شده است و ريسک خطر ديابت براي آنها وجود دارد. تحقيقات ثابت کرده چاقي در تمامي سنين ريسک ابتلا به ديابت و يا مرحله قبل از ديابت را مي‌افزايد. وقتي که چاق مي‌شويم نحوه ذخيره شدن چربي‌ها نيز بسيار اهميت دارد. ديده شده در مرداني که چربي اطراف شکم آنها ذخيره شده است، در اصطلاح چاقي سيب مانند، شانس ابتلا به ديابت بالاتر از ديگران است و اين فاکتور خطرساز به عنوان عاملي مستقل در نظر گرفته مي‌شود. در مقابل، خانم‌هايي که اضافه وزن پيدا مي‌کنند و چاق مي‌شوند نيز چون چربي در ران‌ها تجمع مي‌يابد، در اصطلاح چاقي گلابي مانند، شانس ابتلا به ديابت را بالا مي‌برد ولي در مقايسه با چاقي سيب‌مانند آقايان، اين درصد پايين‌تر است. همان‌طور که مي‌دانيد قند خون نرمال ناشتا 100 ميلي‌گرم است که ما به کساني که قند آنها بين 100 تا 126 است، افراد مبتلا به اختلال تحمل گلوکز مي‌گوييم که بايد خيلي‌ مراقب خودشان باشند و از قرار گرفتن در معرض عوامل خطرساز بپرهيزند. متاسفانه همان‌طور که شما اشاره کرديد بسياري از مردم به همين بهانه که ما در خانواده‌مان فرد ديابتي نداشته‌ايم و از نظر ژنتيکي چنين مشکلي نداريم هيچ بررسي و چکاپي انجام نمي‌دهند.

توصيه شما به خانواده‌ها براي پيشگيري از ديابت چيست به ويژه گروهي که از نظر ديابت مثبت هستند و يا در مرحله قبل از ديابت قرار دارند؟
 

روي سخن‌ام به همه مردم است و به‌طور جدي هشدار مي‌دهم. اگر شما خانواده‌اي هستيد که ريسک فاکتورهاي زيادي داريد و فرزندان شما به دليل همين عادت‌هاي نادرست چاق هستند بايد نسبت به برنامه روزانه کار و تحرک آنها تجديدنظر فوري انجام دهيد. شيوع چاقي به شدت در مدارس ما رو به افزايش است و چاق شدن بچه‌ها يعني قرار گرفتن آنها در معرض ابتلا به ديابت، اين يک هشدار جدي به همه والدين است که بايد بچه‌ها را از پاي کامپيوتر بلند کنند و آنها را تشويق کنند بازي‌هاي پرتحرک انجام دهند. منظورم بازي‌هايي است که در قديم در محيط حياط انجام مي‌شد و بپر بپر و تحرک خاصي را به دنبال داشت. نشستن مکرر آنها پاي کامپيوتر و بازي‌هاي کامپيوتري مساوي است با چاقي و تغذيه غلط، چون در کنار دست‌شان هميشه چيپس و نوشابه و خوراکي‌هاي فراوان بي‌ارزش دارند تا مجبور نباشند بازي پرهيجان‌شان را ترک کنند و سر سفره بروند و غذاي سالم بخورند يا ميوه پوست بکنند و سبزي بخورند.

آيا بچه‌هايي که موقع تولد وزن بالايي داشته و براي مثال، بالاي 4 کيلوگرم بودند نيز در معرض ريسک چاقي و ديابت هستند؟
 

بله. به نکته خوبي اشاره کرديد چون هم اضافه وزن موقع تولد ريسک چاقي و ديابت آينده کودک را بالا مي‌برد و هم پايين بودن شديد وزن هنگام تولد مي‌تواند اين ريسک را بالا ببرد. در مادران چاق نيز احتمال ابتلا به ديابت بارداري بيشتر خواهد شد و ريسک ديابت در اين خانم‌ها بالا مي‌رود. براي همين توصيه و تاکيد داريم خانم‌هايي که ديابت بارداري داشتند پس از زايمان به‌رغم طبيعي بودن قند خون، حدود 6 هفته پس از زايمان براي چکاپ قند خون آزمايش بدهند و بررسي شوند. دقت کنيد اين مادران که در بارداري خود به ديابت بارداري مبتلا شدند، هم خودشان و هم فرزندي که به دنيا آوردند در حدود 10 سال آينده با احتمال ابتلا به ديابت مواجه خواهند بود، پس بايد مراقب باشند چون فرزندشان استعداد چاقي و ديابت دارد. آنها بايد در حدود 10 تا 20 سالگي به ريسک فاکتورهاي ديابت حساس باشند و از آن دوري کنند.

يعني بايد چه‌کار کنند؟
 

اول اينکه به طور کلي همه ما بايد در هفته حداقل 150 ساعت تحرک و ورزش داشته باشيم تا چاق نشويم و ديابت نگيريم. تحرک حداقل نيم ساعت در روز و به مدت 5 روز در هفته توصيه‌اي است که انجمن ديابت در آمريکا به همگان داشته است. حداقل نيم ساعت در روز يک پياده‌روي متوسط تا سريع براي بزرگ‌ترها الزامي است و بچه‌ها هم بايد به اتفاق يکديگر تحرک جسمي و بازي‌هاي پر جست‌وخيز داشته باشند. نکته ديگر در مورد تغذيه است که حتما بارها شنيده‌ايد، خوردن مواد غذايي چرب با اسيد آمينه ترانس بالا چاقي را بالا مي‌برد و برعکس مصرف شير و لبنيات ريسک چاقي و ديابت را کم مي‌کند. پس بايد حتما به بچه‌ها و ديگر افراد خانواده توصيه کنند شير و لبنيات بيشتري بخورند.

ولي خيلي‌ها فکر مي‌کنند لبنيات آنها را چاق مي‌کند و کمتر به آن رغبت دارند.
 

اتفاقا شير و لبنيات شانس نشانگان متابوليک را کمتر مي‌کند. منظور از نشانگان متابوليک، چاقي، اختلال تحمل گلوکز، افزايش فشار خون و افزايش چربي خون است که به‌طور واضح با مصرف شير و لبنيات کمتر خواهد شد. مصرف مواد غذايي حاوي فيبرها نيز حتما توصيه مي‌شود مانند ميوه‌جات و سبزيجات به ويژه گلابي که اگر فيبرها را سه بار در روز استفاده کنيم افزايش حساسيت به انسولين در بدن‌مان به وجود مي‌آيد و از ريسک ديابت کاسته مي‌شود. نکته ديگر اينکه نبايد به بچه‌ها اجازه بدهيد نوشابه‌هاي شيرين و گازدار بخورند چون چاقي و به‌دنبال آن ريسک ديابت بالا مي‌رود.

نکات خوبي در مورد فاکتورهاي خطرساز ديابت اشاره کرديد که به راحتي مي‌توانيم از آنها پيشگيري کنيم اما آيا فاکتورهايي هم وجود دارند که مانند وراثت قابل دخل و تصرف ما نباشند؟
 

بعضي بيماري‌هاي هورموني غدد و متابوليسم و بعضي داروها شانس ابتلا به ديابت را به‌طور مشخص بالا مي‌برد. سردسته ليست بلندبالاي داروها که قند خون را بالا مي‌برد کورتن است. کورتن ريسک چاقي را هم بالا مي‌برد. در مورد بيماري‌هايي که شانس ديابت را بالا مي‌برد نيز فقط به چند مورد اشاره مي‌کنم چون حوصله خوانندگان از اسامي آنها سر خواهد رفت. بيماران کوشينگ (افزايش فعاليت غده فوق کليوي) بيماران مبتلا به پرکاري تيروييد، بيماران مبتلا به اکرومگالي (افزايش ترشح هورمون رشد) البته در کساني که تيروييد کم‌کار دارند نيز احتمال چاقي بالا مي‌رود و اختلال تحمل گلوکز و خطر ورود به ديابت وجود دارد.

به گمانم يکي از فاکتورهاي مهم که خودمان قادر به کنترل‌اش هستيم را از ياد برديم: سيگار؟
 

بله، سيگاري‌ها ريسک ابتلا به ديابت را از چند جهت براي خود تقويت مي‌کنند. اول اينکه سيگار تجمع چربي‌ها در اطراف شکم را بالا مي‌برد و چاقي سيب‌مانند را در سيگاري بيشتر مي‌بينيد. براي همين شانس اختلال تحمل گلوکز در آنها بالاتر مي‌رود و نهايتا به خاطر سيگار به سرعت از مرحله قبل از ديابت به بروز بيماري ديابت مي‌رسند. ضمنا ديده شده خود سيگار شانس ابتلا به ديابت نوع دوم را بالا مي‌برد چون سيگار حساسيت به انسولين سلول‌هاي مختلف بدن را کم مي‌کند و بايد حتما سيگار را ترک کنند. کساني که چربي خون بالا دارند به ويژه کساني که تري‌گليسريد بالايي دارند نيز جزو گروه‌هاي پرخطر براي ديابت هستند. مادراني که زايمان‌هاي متعدد داشتند و کساني که فشار خون‌شان بالاست نيز بايد مراقب خود باشند و از بيماري ديابت پيشگيري کنند.
منبع:www.salamat.com