پشت پرده استاندارهاي زيبايي و مواد آرايشي


 






 
تبليغات رسانه اي يكي از عوامل اجتماعي و فرهنگي است كه در دوره خردسالي و نوجواني، طرح اندامي باريك را براي دختران و اندامي عضلاني را براي پسران ترويج مي كند.
از طرفي ديگر تصوير زنان و اندامشان، سبب فروش هر چيزي از غذا تا ماشين مي شود. بازيگران مشهور سينما و تلويزيون روز به روز جوان تر، بلندتر و لاغرتر مي شوند. بعضي ها حتي به اين مشهورند كه از شدت كم‌غذايي بر روي صحنه از هوش رفته اند. مجلات زنان پر از مقالاتي است كه به آن ها مي گويد اگر فقط يك كيلوگرم ديگر از وزن خود كم كنند، به همه چيز خواهند رسيد؛ ازدواج عالي، بچه هاي دوست‌داشتني، رابطه خوب جنسي و شغلي پر در آمد.
چرا استاندارد هاي زيبايي در حالي بر زناني تحميل مي شود كه اكثريت آنان به طور طبيعي داراي سايز بزرگ تر و يا سن و سال بالاتر از هر كدام از اين مدل ها هستند؟ برخي تحليل‌گران معتقدند اين موضوع ريشه اقتصادي دارد. با نمايش الگوي مطلوبي كه دستيابي به آن و حفظش مشكل است، صنايع توليد مواد آرايشي و لاغري از رشد و سودآوري خود مطمئن خواهند بود. به هيچ وجه تصادفي نيست كه به طور فزاينده اي، معيار جواني در كنار لاغري به عنوان شاخص ضروري براي زيبايي ترويج مي‌شود. اقدام شبكه كبك براي سلامت زنان در گزارش سال 2001 خود با عنوان تغييرات اجتماعي درباره انواع مختلف تصاوير بدني‌ اين‌گونه مي گويد: «اگر همه زنان هم نياز به كاهش وزن نداشته باشند، اما مطمئناً همه آن ها پير مي شوند لذا در اين صنعت ، افزايش سن ، مؤلفه‌اي است كه بايد به نحوي مورد رسيدگي قرار گيرد.
عوامل زيادي در اين تجارت نقش دارند. از طرفي زناني كه نسبت به اندامشان احساس اطمينان ندارند ، به احتمال زياد محصولات زيبايي ، لباس هاي جديد و مكمل هاي رژيمي را مي خرند. برآورد شده است كه محصولات مرتبط با لاغري در سال، حدود 40 تا 100 ميليارد دلار آمريكا، براي كاهش موقت وزن فروش دارند (پس از مصرف محصول در 90 تا 95 درصد موارد، وزن فرد دوباره بازمي گردد) . از طرف ديگر، پژوهش ها نشان مي دهد كه نمايش تصاوير زنان لاغراندام، جوان و دستكاري شده بدن‌هاي زنان، با افسردگي ، كاهش عزت نفس و افزايش عادات غذايي ناسالم در زنان و دختران مرتبط است.
گروه پژوهش مؤسسه بي‌اشتهايي عصبي و اختلالات تغذيه اي در آمريكا اين‌گونه اعلام مي‌دارد كه از ميان 4 زن ، حداقل يك نفر در سن دانشگاه از روش هاي نادرست كنترل وزن استفاده مي كند؛ مانند پرهيز خوراكي ، حذف وعده‌هاي غذايي ، ورزش افراطي ، استفاده از مسهل ، و استفراغ عمدي.
فشار براي لاغر بودن بر دختران جوان تأثير مي گذارد: شبكه بهداشت زنان كانادايي هشدار مي دهد كه معيارهاي كنترل وزن را حتي دختران خردسال 5 و 6 ساله نيز در نظر مي گيرند. آمارهاي آمريكا نيز همين‌‌گونه است. چندين مطالعه؛ مانند تحقيقات ماريكا تيگمن و لوينا كلارك در سال 2006 تحت عنوان « فرهنگ ظاهر در دختران نه تا دوازده ساله: رسانه و تاثير همسالان بر نارضايتي جسمي» انجام شد اين تحقيقات نشان دادند كه تقريباً نيمي از همه دختران در سنين پيش از نوجواني مي‌خواهند لاغرتر باشند و در نتيجه رژيم غذايي گرفته اند و از مفهوم رژيم گرفتن آگاهي دارند. در سال 2003، مجله تين گزارش داد كه 35 درصد دختران 6 تا 12 ساله حداقل يك بار رژيم گرفته اند، و 50 تا 70 درصد دختران با وزن طبيعي معتقد هستند كه اضافه وزن دارند. پژوهش كلي نشان مي‌دهد كه 90 درصد زنان به دلايلي از ظاهر خود ناراضي هستند.

تأثير رسانه ها بر تصوير بدني
 

رسانه هاي عمومي (تلويزيون، سينما، مجلات و غيره) پس از جنگ جهاني دوم به نحو فزاينده اي طرح بدني لاغر و لاغرتر (و اكنون حتي با تناسب جسمي بيشتر) را به عنوان الگوي مطلوب زنان معرفي كرده اند. اندام مطلوب براي مرد نيز متناسب؛ اما عضلاني معرفي مي شود.
- «رامبل»، «كش»، و «نشويل» نشان داده‌اند كه رابطه اي كلي ميان جذابيت و لاغري در بيش از صد كاراكتر زن در 23 فيلم انيميشني «والت ديسني» (كارتون هاي سنتي) در سراسر دوره زماني شصت سال گذشته وجود داشته است.
- از دهه هشتاد به بعد مجلات روز به روز بيشتر بدن مردانه را در وضعيتي از برهنگي جسمي تصوير كرده اند. طوري كه با اولين نگاه دوربين و بيننده، عضلاني بودن فرد به وضوح ديده مي‌شود.
- فيلد و ديگران گزارش دادند كه اكثريت تقريبي 550 دختر نوجوان در طبقه كارگر از وزن و اندام خود ناراضي بودند. تقريباً هفتاد درصد افراد نمونه مي گفتند كه تصاوير موجود در مجلات بر برداشت آن‌ها نسبت به اندام بدني «عالي» تأثير گذاشته است و بيش از 45 درصد اعلام مي‌كردند كه تصاوير مزبور، آن ها را ترغيب به كاهش وزن كرده است. علاوه بر اين، دختران نوجواني كه مجلات زنان را بيشتر مي خواندند، به ميزان بيشتر، تحت تأثير اين موضوع قرار گرفته بودند كه بايد در مورد اندام خود فكر كنند، از ظاهر فعلي شان ناراضي باشند، تمايل به كم‌كردن وزن داشته باشند و رژيم بگيرند.
- آگهي هاي تجاري كه در آن ها نوجوانان، زناني با زيبايي و لاغري غيرواقعي را به عنوان الگوي مطلوب مي ديدند، باعث مي شد كه دختران نوجوان احساس اعتماد به نفس كمتر، خشم و نارضايتي بيشتري در مورد وزن و ظاهرشان پيدا كنند.
- در مطالعه اي روي كلاس پنجمي ها، دختران و پسران ده ساله به پژوهشگران گفتند كه آن ها بعد از تماشاي ويدئوي موسيقي از بريتني اسپرز يا كليپي از نمايش تلويزيوني «فرندز» از اندام خود احساس نارضايتي مي كردند.
- دو پژوهشگر در مطالعه اي جديد درباره تأثير رسانه بر عدم رضايت بدني نوجوانان دريافتند كه:
1. نوجواناني كه نمايش‌ها و سريال هاي تلويزيوني را كه بر نوعي اندام مطلوب تأكيد داشت تماشا مي كردند، احساس ناخشنودي جسمي بيشتري را گزارش مي دادند. اين مسئله در مورد دختراني كه ويدئوهاي موسيقي را تماشا مي كردند نيز صدق مي‌كرد.
2. خواندن مجلات توسط دختران نوجوان يا زنان با نارضايتي بدني آنان ارتباط مستقيم داشت.
3. هم‌ذات‌پنداري با ستاره هاي تلويزيوني (براي دختران و پسران)، مدل هاي زيبايي (دختران) يا ورزشكاران (پسران) با ناخشنودي بدني مرتبط بود.

زيبايي دست‌نيافتني
 

شايد آزاردهنده ترين مسئله، اين حقيقت باشد كه تصاوير رسانه اي از زيبايي زنان براي همه و به جز تعداد بسيار اندكي از زنان غيرقابل دستيابي است. براي مثال پژوهشگران با توليد مدل كامپيوتري از عروسك باربي دريافتند كه كمر عروسك آن قدر باريك است كه قادر به حفظ وزن بالاتنه اش نيست و بدنش آن قدر كوچك است كه نمي تواند بيش از نيمي از كبد و چند سانتيمتر از روده را در خود جاي دهد. زن واقعي كه به اين ترتيب ساخته شود از اسهال مزمن رنج مي برد و سرانجام از سوءتغذيه خواهد مرد. «جيل باراد» مدير عامل شركت «ماتل» (كه عروسك باربي را توليد مي كند) برآورد كرد 99 درصد دختران در سن سه تا ده سالگي شان حداقل صاحب يك عروسك باربي بوده اند.
اما هنوز زنان و دختراني وجود دارند كه در زندگي واقعي به دنبال بدني كم‌وزن مشابه عروسك باربي هستند و آن ها هم به همان اندازه مي توانند دچار پيامدهاي كاهش وزني شوند كه سلامت شان را تهديد مي كند. در سال 2006 تخمين زده شد كه بيش از 450 هزار زن كانادايي مبتلا به اختلالات تغذيه اي هستند.

فرهنگ لاغري
 

پژوهشگران گزارش مي دهند كه مجلات زنان 5/10 برابر مجلات مردان آگهي ها و مقالاتي دارند كه تبليغي براي كاهش وزن به شمار مي رود و بيش از سه چهارم مجلات حاوي حداقل يك پيغام درباره نحوه تغيير ظاهري بدن زن، از طريق رژيم، ورزش يا جراحي زيبايي، است.
تلويزيون و سينما نيز اهميت اندام لاغر را به عنوان معياري براي ارزشمندي زنان برجسته مي كنند. پژوهشگر كانادايي گرگوري فوتس گزارش مي دهد كه بيش از سه‌چهارم شخصيت هاي زن در كمدي‌هاي تلويزيون كمبود وزن دارند و فقط يكي از بيست نفر بالاي سايز متوسط است. بازيگران زن سنگين‌تر اظهارنظرهاي ناخوشايندي از سوي كاراكترهاي مرد، درباره اندام شان دريافت مي كنند («چه طوره كه به جاي لباس يك كيسه بپوشي؟») و هشتاد درصد اين اظهارنظرهاي منفي شليك خنده تماشاگران را به دنبال دارند.
تلاش هايي در حوزه مجلات وجود داشته است تا اين گرايش ها را اصلاح كند. براي چندين سال متوالي مجله «كوپ دو پوس» در كبك، در صفحات مد خود تصوير زناني با اندام طبيعي را چاپ مي‌كرد و شاتلين قول داده است كه عكس ها را دستكاري نكند و از مدل هاي زير 25 سال استفاده نمايد. در مادريد، يكي از بزرگ‌ترين پايتخت هاي مد جهان، مدل هاي فوق باريك از حضور در باند پرواز سال 2006 منع شدند. علاوه بر اين اسپانيا اخيراً پروژه اي با اين هدف كه اندازه‌ لباس ها را با استفاده از فرايند يكساني استاندارد كند داشته است كه در آن اشعه ليزر براي اندازه گيري بدن‌هاي زنان واقعي استفاده مي شود تا درست ترين معيار براي افراد مشخص شود.
ولي همچنان قوانين تبليغات در بازار و آگهي هاي لاغري جريان دارند. بيست سال پيش، وزن متوسط مدل ها هشت درصد كمتر از ميانگين وزن زنان بود- اما مدل هاي امروز 23 درصد وزن كمتري دارند. آگهي‌دهندگان معتقدند كه مدل هاي لاغر باعث فروش محصولات مي شوند. وقتي مجله استراليايي «نيوومن» اخيراً تصويري از يك مدل درشت هيكل را روي جلدش قرار داد، انبوه نامه هاي سپاسگزاري را از خوانندگاني دريافت كرد كه اين اقدام را مي ستودند. اما آگهي‌دهندگان اعتراض كردند و مجله به همان مدل هاي لاغر و استخواني سابق بازگشت. ژورنال «ادورتايزينگ ايج اينترنشنال» نتيجه گرفت كه اين رويداد «نقش قدرتمند آگهي دهندگاني را نشان داد كه همچنان گمان مي كنند كه فقط مدل هاي لاغر باعث فروش محصولات زيبايي مي شوند.»
مسئله ديگر نمايش نژادگونه زنان مختلف در رسانه هاست. مطالعه اي كه در سال 2008 توسط «ژانيتاكاورت» و «تراويس ديكسون» با عنوان نگاه متغير؛ نمايش و تأثيرات تصوير زنان رنگين پوست در جريان غالب مجلات زنان انجام شد و به اين نتيجه رسيد كه گر چه افزايشي در نمايش زنان رنگين پوست وجود داشته است، اما به طور كلي زنان سفيد پوست از سال 1999 تا 2004 در روند غالب مجلات زنان بيش از ديگران به تصوير درآمده اند.

اصلاح يا نابودي خويشتن
 

سيل پيام ها درباره لاغري، رژيم و زيبايي به ما مي گويند كه زنان «معمولي» هميشه لازم است اصلاح شوند و بدن زنانه شيئي است كه بايد كامل شود.
«جين كيلبورن» مي گويد كه حضور اغراق‌آميز تصاوير زنان بسيار لاغر در رسانه ها بدين معناست كه بدن هاي زنان واقعي در رسانه هاي جمعي نامريي شده است. «كيلبورن» نتيجه مي گيرد كه تراژدي حقيقي اين است كه اكثر زنان چنين كليشه هايي را دروني كرده‌اند و خودشان را بر مبناي استانداردهاي صنعت زيبايي مورد قضاوت قرار مي‌دهند. زنان ياد مي گيرند كه خودشان را با زنان ديگر مقايسه كنند و براي جلب توجه مردان با يكديگر رقابت داشته باشند. اين تمركز بر زيبايي و مطلوبيت، در واقع هر آگاهي و عملي را ويران مي كند كه ممكن است به تغيير اين شرايط كمك نمايد.»
اين ترجمه اقتباسي است از مقالات :
1- تأثير رسانه‌ها بر تصوير بدني و هويت جنسيتي دختران http://www.mediafamily.org
2- زيبايي و تصوير بدن در رسانه www.media-awareness.ca
منبع: ماهنامه حورا - شماره 32