حفاظت قانونی از قنوات و منابع آبهاي زير زمينی (5)
حفاظت قانونی از قنوات و منابع آبهاي زير زمينی (5)
اساس اين انديشه بر اين اصل استوار است كه اهميت آب بحدي است كه بايد امكان سوء استفاده هاي گوناگون از جمله اتلاف آن را مسدود كرد و اصولاً آب به عنوان يك ثروت ملي متعلق به همه مردم است و نبايد در مالكيت افراد باشد بلكه بايد آب را ملي اعلام و مسئوليت حفاظت، بهره برداري، اداره تأسيسات و منابع آب را به دولت بعنوان نماينده جامعه تفويض كرد .
بدين منظورقانونگذارً مالكيت عمومي را جايگزين مالكيت خصوصي نموده و وزارت آب و برق وظيفه يافت تا در چهارچوب قانون جديد مقررات آن را تمام كشور به مورد اجرا بگذارد . اين قانون يك انقلاب بزرگ در سيستم حقوقي آبهاي ايران محسوب است و با توجه به حساسيت امر كارشناسان و دانشمندان مختلفي پيش نويس طرح را مورد مطالعه قرار داده و آنرا ستايش كرده اند .(56)
روح حاكم بر اين لايحه قانوني عبارت است از تغيير در كليه قوانين جاري تا آن زمان، بر مبناي ملي شدن آب ، وقانونگذار روش سنتي و قديمي مالكيت خصوصي را به مالكيت عمومي تغيير داد،وقواعد جديدي در خصوص قنوات و آبهاي زير زميني بشرح آتي بيان داشته است :
1-8 ارائه تعريف حقوقي و دقيق از حقابه و اجازه مصرف
2-8 عدم امكان فروش آب
3-8تعيين ضوابط براي آبهاي زير زميني
1-3-8- لزوم اخذ اجازه براي حفر چاههاي عميق و نيمه عميق و عدم لزوم اخذ پروانه حفر براي چاههاي خانگي
2-3-8- اخذ پروانه بهره برداري براي چاههايي كه تا تصويب قانون حفر شده اند .
3-3-8- انسداد يا تملك چاههايي كه طبق مقررات پروانه حفر اخذ ننموده اند .
4-3-8- امكان ممنوعيت حفر قنات بدليل كاهش ميزان آب منطقه با بررسي علمي
5-3-8- رسيدگي وزارت آب و برق به شكايت صاحبان چاهها و قنوات مبني بر بروز نقصان آب بدليل حفر چاه جديد
6-3-8- قبول حقوق مكتسبه (58) صاحبان قنوات و چاهها بعد از ملي شدن آب در هر منطقه
7-3-8- امكان افزايش بهره برداري از چاههاي موجود با صدور پروانه مصرف مفيد براي مصرف كنندگان جديد و قبول پرداخت آب بهاء به صاحبان اين چاهها از سوي مشتركين جديد ( با هماهنگي وزارت آب و برق)
8-3-8- امكان انسداد يا انهدام يا ممنوع سازي بهره برداري از چاههاي آب شور يا مخلوط بوسيله وزارت آب و برق
9-3-8-تعيين ضوابط براي چاههاي آرتزين و لزوم داشتن پوشش جداري
10-3-8-لزوم نصب وسايل اندازه گيري بر روي قنوات به هزينه دولت و لزوم حراستاز آنها توسط صاحبان قنوات
11-3-8- تكليف حفاران به رعايت ضوابط اخذ پروانه و عملي شدن توقيف و ضبط اموال در صورت تخلف
12-3-8- تعيين ضابطه براي حفر قنوات جديد و پرداخت خسارت به قنوات مجاور و سابق
13-3-8- ارائه تعريف و تشخيص قنوات متروك و تعيين ضابطه براي بهينه سازي و استفاده از آنها
14-3-8- تعيين ضابطه استفاده از قنوات در اراضي غير و رعايت حريم و تعيين وزارت آب و برق بعنوان متولي تعيين حريم و نسخ مقررات قانون مدني درباره تشخيص ميزان حريم
4-8- الزامات مربوط به بهره برداري از قنوات و منابع آبهاي زير زميني
5-8- تعيين ضوابط براي تملك قنوات بر اثر ضوابط ملي شدن آبها
6-8 تعيين ضوابط براي فروش آب
النهايه با عنايت به مقررات ماده 65 قانون آب و نحوه ملي شدن آن، كليه قوانين و مقرراتي كه مغاير با قانون فوق الذكر باشند و نيز قانون حفظ و حراست منابع آبهاي زير زميني كشور در قسمت مغاير با قانون فوق نسخ صريح گرديد و هيئت وزيران مسئول تهيه آئين نامه هاي اجرايي فصول مختلف قانون گشت تا نحوه اجراي قانون و راهكارهاي مختلف اجراي آن را بيان دارند . (59)
بر اساس شرايط زماني در سال 1353 قانونگذار ضمن تصويب قانون تأسيس وزارت نيرو اجراي قانون آب و نحوه ملي شدن آن را با جانشين سازي وزارت نيرو بجاي وزارت آب وبرق به عهده وزارت جديد التأسيس قرار داد و در شرح وظايف اين وزارت جديد وظيفه انجام مطالعه براي شناخت مشخصات منابع آب كشور اعم ازسطحي و زيرزميني و نيز تهيه دستگاههاي چگونگي بهره برداري و توسعه بهره برداري از منابع آبهاي زير زميني و همچنين انجام تحقيقات لازم درباره مسايل آب و بكار بردن روشهاي جديد علمي و فني براي بهره برداري بيشتر و بهتراز منابع آب را بعمل آورد .(60)
تحولات اجتماعي جامعه ايراني با حركت شكوهمند مردم ايران در بهمن ماه 1357 به ثمر نشست ونهايتاً با تغيير نظام حاكميتي سابق بر اساس تمايل مردم، حكومت شاهنشاهي به جمهوري اسلامي تبديل گشت . نگرش طراحان قانون اساسي جمهوري اسلامي در بخش اقتصادي و منابع ملي با تصويب دو اصول 44 و 45 قانون اساسي تبلور يافت . حسب اين دو اصل ،نظام اقتصادي ايران بر پايه سه بخش دولتي ، تعاوني و خصوصي با برنامه ريزي منظم و صحيح استوار است . بخش دولتي كه بصورت مالكيت عمومي در اختيار دولت است شامل تأمين نيرو ، سدها و شبكه هاي آبرساني با محوريت دولت و مالكيت عموم مردم اداره ميشود . همچنين در اصل چهل و پنجم مقوله جديدي كه بر گرفته از نظام فقهي اسلام مي باشد تحت عنوان انفال مطرح شد. انفال شامل تمام ثروتهاي عمومي است كه مالك بخصوصي ندارد وشامل زمينهاي موات ، معادن ، درياچه ها ، رودخانه ها ، آبهاي عمومي ، مراتع ، جنگلها ، بيشه زارها و اموال مجهول المالك و فاقد وارث و اموال عمومي كه از غاصبين مسترد مي گردد همگي در اختيار حكومت اسلامي يا دولت قرار دارند تا بر اساس مصالح عموم مردم از آنها بهره برداري نمايند . بديهي است مشروح و تفصيل استفاده از هر يك را قانون عادي معين مي سازد . (61)
لذا با اين ديدگاه آبهاي عمومي و منابع آبهاي زير زميني در اختيار دولت محسوب و مجدداً حاكميت و مالكيت دولت در اين اصول مورد تأكيد قرار گرفت و روند دخالت بخش دولتي بر اين قبيل ثروتهاي عمومي تثبيت شد .
پي نوشت ها :
56- پيش نويس اين طرح توسط آقاي مرتضي سرمد مشاور حقوقي وزارت آب و برق تهيه و تدوين و توسط كميسيونهاي تخصصي و كارشناسان مختلفي مورد بازبيني و مشاوره قرار گرفته ، مشروح روند تهيه ، تدوين و تصويب و نيز تمجيدهاي مربوط به اين لايحه قانوني را در كتاب حقوق آب ميتوان بطور مبسوط ملاحظه كرد . ر.ك . سرمد حقوق آب ج1،چاپ سكه 1350 ، تهران
57- مواد 6تا10، قانون ونحوه ملي شدن آن مصوب13
58 – حق مكتسبه عبارت از حقوقي كه افراد قبل از وضع قانون جديد دارابوده وعلت آن عطف بماسبق نشدن قانون است.
59- قانون آب و نحوه ملي شدن آن، مجموعه قوانين حقوقي صنعت آب و برق ، تهران ،1373،صفحه 91
60- همان منبع صفحه 154
61- ر.ك ،غلامرضا مدنيان، انفال ، مقاله تحقيقي كانون وكلاي دادگستري مركز،1377
ادامه دارد
/ع
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}