توسعه تدريجی مالكيت معنوی(3)


 





 

د) اختراع و تكنولوژي9
 

تكنولوژي، به عنوان دانشي سيستماتيك، براي ساخت يك محصول يا ارائه يك سرويس در صنعت كشاورزي يا تجارت تعريف شده بود. خواه اين دانش در يك اختراع يا يك الگوي سودمند، يك طرح صنعتي يك نوع ماشين، يا در اطلاعات فني به شكل اسناد، در مهارت‌‌ها يا تجربه كارشناسان براي طراحي،‌ نصب، اجرا يا حفظ يك دستگاه صنعتي يا تجهيزاتش يا براي مديريت يك شركت صنعتي يا تجاري يا فعاليتش تبلور يافته باشد. بايد مورد توجه قرار گيرد كه در اين تعريف تكنولوژي بر دانش مبتني است اما همه دانش را شامل نمي‌شود. دانش بايد سيستماتيك باشد. مي‌توان گفت:
اولا ـ دانش بايد سيستماتيك باشد، بدين معني كه سازماندهي شود تا يك مسئله را پاسخ دهد.
ثانيا ـ دانش بايد در يك جا به صورت مكتوب يا در فكر يك شخص موجود باشد و آن علم آشكار شود يا قابليت نمايان شدن را داشته باشد. بنابراين، قابليت انتقال پيام به وسيله يك شخص به ديگران را به هر روشي داشته باشد.
ثالثا ـ دانش بايد به يك نتيجه هدايت شود،‌يا به عبارت دقيق‌تر براي خدمت به يك هدف مفيد در صنعت، كشاورزي يا تجارت باشد. در اين خصوص، مي‌تواند دانشي باشد كه براي ساخت يك محصول استفاده خواهد شد. همچنين براي مثال ساخت يك نوع تلويزيون يا براي ساخت يك لامپ تصوير كه يك جز از يك دستگاه است يا براي ساخت يك ماشين و نيز براي مثال يك دستگاه توليدي كه پيچ يا مهره خواهد ساخت كه براي بستن پايه لامپ تصوير در جعبه تلويزيون مورد نياز خواهد بود.
دانش مي‌تواند در كاربرد يك روش استفاده شود. براي مثال، روشي براي استحكام يا پوشش سيم برق كه براي اتصال لامپ به بخش‌هاي ديگر دستگاه تلويزيون مورد نياز خواهد بود.
مي‌تواند دانشي باشد كه در استخراج منابع طبيعي از زمين استفاده شود. براي مثال، استخراج از معادن آهن، سنگ معدن، يا ذغال سنگ يا بهره‌برداري از حفاري براي نفت يا دريا (براي مثال تحصيل نمك از آب شور).
مي‌تواند دانشي براي كاشتن بذرها باشد. براي مثال چه نوع و چه مقدار كود در پرورش گياهان نوع و مقدار سم حشره‌كش يا اينكه برداشت يك محصول، چه وقت و با چه وسائل ماشيني انجام شود. مي‌تواند دانشي باشد كه در طرز عمل يك ماشين يا در حفظ آن مفيد است. همچنين مي‌تواند دانشي باشد كه به بسته‌بندي محصولي كمك كند كه ساخته شده يا محصول كشاورزي كه رشد كرده است و يا دانشي باشد كه مزيت توليد يا محصول را براي استفاده‌كننده يا مصرف‌كننده توضيح دهد و از اين رو، به فروش آن محصول كمك مي‌كند.
يك اختراع، يك مصداق دانش سيستماتيك است. يعني دانش سازماندهي شده با يك نگرش به ارائه يك راه حل براي يك مسئله فني. مثال ديگر، الگوي سودمند آن است. در آن صورت، پروانه اختراع ثبت شده و همچنين حل آن مسئله در يك شكل كتبي تعريف شده است كه آن شكل كتبي، سند پروانه صادره و منتشر شده به وسيله مراجع دولتي است. اين سند، همچنين حقوق انحصاري خاصي را به مالكش اعطا مي‌كند و همچنين سازنده روش‌هايي است كه با تعريف آن مي‌توان راه‌حل‌هاي مناسب را به ديگران منتقل كرد. گواهي نمونه مفيد يا عكاسي يا ارائه گرافيك ديگر از يك طراحي صنعتي، به دليل اينكه پروانه ثبت اعطا شده يا تحت همان قانون ثبت شده است، به يك وظيفه مشابه موظف مي‌شود. بنابراين، چنين اختراعي يا نمونه سودمند يا طراحي صنعتي يك تكنولوژي خاص است كه در يك روش و شكل خاص توصيف و نمايان شده است.

هـ) رقابت غيرمنصفانه10
 

يكي از عناصر مالكيت صنعتي، حمايت در مقابل رقابت غيرمنصفانه است. چنين حمايتي، در مقابل اقدامات رقابتي كه برخلاف رويه مشروع در تجارت يا صنعت است، به كار برده مي‌شود. حيطه فعاليت‌ها و رويه‌هايي كه به عنوان رقابت غيرمنصفانه توصيف شد، بسيار گسترده‌تر است. كنوانسيون پاريس، سه رويه را به عنوان رقابت غيرمنصفانه مشخص كرده است:
1. اقداماتي كه موجب سردرگمي به هر وسيله‌اي شود، چه با ايجاد كالا يا فعاليت‌هاي صنعتي يا تجاري يك رقيب.
2. ادعاهاي اشتباه در موارد تجارتي كه موجب ترديد در كالاها يا فعاليت‌‌هاي تجاري يا صنعتي يك رقيب شود.
3. مسئوليت براي اخبار يا ادعاهاي مورد استفاده در دوره تجارت، براي اينكه ماهيت، مراحل ساخت، ويژگي‌ها، ‌مقاصد صحيح يا كميت كالاها افكار عمومي را گمراه كنند.
دوازده رويه قضائي ديگر نيز به عنوان رقابت غيرمنصفانه در شرح روش حقوقي كشورهاي در حال توسعه در علائم، نام‌‌هاي تجاري و اقدامات غيرمنصفانه رقابت مشخص شده كه عبارتند از:
1. اعطاي رشوه به خريداران يك رقيب،‌ براي تضمين يا ابقاي حمايت آنها.
2. دستيابي اسرار كسب يا اسرار تجاري يك رقيب، با جاسوسي يا رشوه دادن به مستخدمين او.
3. استفاده يا افشاي بدون مجوز اسرار و دانش فني يك رقيب.
4. اغواي مستخدمين يك رقيب به تخلف از قراردادهاي استخدامي يا به ترك كارفرمايشان.
5. تهديد رقيب با شكايت‌هايي براي ثبت اختراع يا تخلف از علائم تجاري، در صورتي كه با سوءنيت و به منظور كاهش تجارت و عقب نگه داشتن آنها در رقابت انجام شود.
6. تحريم تجاري براي ممانعت يا عقب‌ماندگي از رقابت.
7. صدور كالا و فروش آن به زير قيمت، با قصد عقب انداختن رقيب و جلوگيري از رقابت سالم.
8. تاثير بر مشتري، با ايجاد يك فرصت براي خريد با شرايط غيرمتعارف، زماني كه چنين وضعيتي ضرورت ندارد.
9. نمونه‌سازي عين كالاها، سرويس‌ها، انتشارات يا اشكال ديگر تجارت يك رقيب.
10. استفاده يا تشويق به نقض قرارداد به وسيله رقبا.
11. تبليغ موثر با مقايسه كالاها يا سرويس‌هاي رقباي ديگر.
12. نقض مقررات حقوقي به طور غيرمستقيم در مورد رقيب براي كسب يك سود غيرمنصفانه از راه چنين تخلفي.
در مورد توسعه تاريخي در كشورهاي مختلف، حقوق رقابت غيرمنصفانه،‌ قانون اساسي، مجموعه اصول مدني، وضعيت حقوقي و قوانين خاصي به وجود آمده است. قانون رقابت غيرمنصفانه مي‌تواند به موضوعات علائم تجاري، نام تجاري و تخلفات، طبقه‌بندي شود و به آن يك حمايت تكميلي، علاوه بر قوانين مالكيت صنعتي خاص اعطا كند. تا آنجا كه حتي مي‌تواند جبران در موضوعاتي كه موجود نيست، به موجب چنين قوانيني مقرر نمايد (براي مثال، يك علامت ثبت نشده در يك كشوري كه ثبت مبناي انحصاري براي حمايت از علايم تجاري تحت آن قانون است. آن علامت مي‌تواند در مقابل تخلفات تحت قانون رقابت غيرمنصفانه مورد حمايت قرار‌گيرد).
به هر حال با ممنوعيت‌هاي پيش‌بيني شده در قانون رقابت غيرمنصفانه مي‌توان با عدم صداقت تجاري ـ حتي در موضوعاتي كه شاخه‌هاي ديگر حقوق مالكيت صنعتي براي آن مقرراتي را تدارك نديده‌اند ـ برخورد كرد.
آن چيزي كه غيرمنصفانه يا نادرست است به طور گسترده به وقايع اجتماعي و اقتصادي در محل و زمان انجام آن بستگي دارد. اين امر،‌ ايجاب مي‌كند كه قانون رقابت غيرمنصفانه به طور خاص، مناسب با اوضاع و احوال و واقعيات تغيير يابد. قانون رقابت غيرمنصفانه مي‌تواند يك چارچوب حقوقي استوار را تدارك و حتي استانداردهاي منعطف را براي تنظيم و درخواست اقدامات مقرر كند. آن استانداردها نيز مي‌تواند در همان زمان حساس در شرايط اقتصادي و اجتماعي ويژه در يك كشور خاص تغيير يابد و اين يك امر موثر براي مبارزه با موارد خاص در رويه‌هاي تجاري نادرست كه مايه نگراني است، شود.

پي نوشت ها :
 

9- Invention and Technology
10- Un Fair Competition
 

منبع:www.lawnet.ir