چگونگی رویارویی کودکان با مرگ عزیزانشان


 





 

۱) مرگ را توضیح دهید
 

اکثر پدر و مادرها صبر می کنند تا واقعه ای تأسف بار روی دهد سپس به این فکر کنند که چگونه به کودک خود کمک کنند با مفهوم مرگ کنار بیاید. بیشتر وقتها، این زمان دیگر زمان مناسبی برای توضیح دادن موضوع نیست به ویژه اگر خود وا لدین نیز با این مشکل درگیر باشند.
بهتر است همین الآن چند دقیقه ای به این موضوع فکر کنیم و باورها و عقاید خود را درباره مرگ مرور کنیم. می توانید برای کودک خود توضیح دهید وقتی پدر بزرگ یا مادربزرگتان از دنیا رفت چه احساسی داشتید. این کار به او یاد می دهد که مرگ مفهومی جهانی است.

۲) چرخه زندگی را به کودک خود یاد دهید
 

فرصتهای بیشماری وجود دارد که می توانید درباره مرگ به عنوان بخشی از زندگی صحبت کنید. اما اکثر والدین، با این گمان که از کودک خود در برابر ناملایمات محافظت می کنند، این فرصتها را نادیده می گیرند. متخصصان می گویند از این فرصتها استفاده کنید.
گلهای پژمرده باغ، گلهای پرپر رُز می توانند درسی از زندگی و مرگ برای کودک داشته باشند. همینطور، گذر فصلها یا مرگ یک حیوان خانگی. از اقوام مُسن یا دوستان پیر خود به همراه کودکتان دیدن کنید و برای او شرح دهید که پیری امری طبیعی است. اگر کودک احساس کند می تواند به راحتی درباره مرگ با شما صحبت کند، سؤالهای زیادی از شما می پرسد و به این ترتیب برای رویارویی با این مسئله آماده می شود.

۳) کودک خود را در غم و اندوه خود شریک کنید
 

در نظر بگیرید که یکی از عزیزان فوت کرده است. معمولاً، والدین سعی می کنند کودک را از موضوع و رنجی که خود احساس می کنند، دور نگهدارند. این کار را نکنید، چراکه کودکتان مجبور است زمانی (شاید به تنهایی) با آن روبه رو شود.
البته کار آسانی نیست که کودکتان شما را اندوهناک ببیند اما پنهان کردن آن از او یا فرستادن کودک به خانه عمه یا دایی، نه تنها او را از شما و احساس کنونی تان دور می کند بلکه این پیام را به او منتقل می کند که اگر کسی مُرد نباید برای او گریه کرد یا غمگین بود، که درست عکس آن چیزی است که لازم است کودک بداند. آنچه لازم است به او یاد بدهید این است که او را مطمئن کنید این اندوه و درد می گذرد. باید به او یاد دهید که رنج بخشی از زندگی است و البته خواهد گذشت.

۴) صادق باشید
 

اغلب پاسخ دادن به سؤالات کودکان درباره مرگ دشوار است. بهترین کار این است که در همه حال رو راست و صادق باشید، و آنقدر اطلاعات بدهید که کودک سؤال می کند، نه بیشتر.
یکی از بزرگترین دل مشغولی های کودکان، احساس امنیت آنان است. آنان می خواهند بدانند آیا مامان و بابا همیشه زنده خواهند بود. به کودک بگویید مامان و بابا زمانی طولانی با او و در کنار او خواهند بود، اما اگر اتفاقی برای آنان بیافتد، همیشه کسانی هستند که از جان و دل از او مراقبت کنند.

۵) برخوردی روحانی و معنوی داشته باشید
 

مذهب تعالیم خوبی درباره زندگی و مرگ دارد. توضیحات مناسبی ارائه می کند، و آرامش به همراه دارد. حتی اگر مذهبی نیستید، بازهم می توانید به کودکتان بیاموزید که معنایی بالاتر و والاتر در زندگی و برای زندگی وجود دارد. کارهای خوب یکی از عزیزان درگذشته را برای او شرح دهید.
پدر و مادرها به کودک خود بیاموزند که برای هر چیزی، حتی برای مرگ، دلیلی وجود دارد.

۶) خاطره درگذشتگان را زنده نگهدارید
 

به جای اینکه حرف زدن درباره عزیز از دست رفته را ممنوع، یا از یادآوری اوقات خوشی که با او داشتید اجتناب کنید، خاطرات او را زنده نگهدارید. آلبومی از عکسهای او همراه با خانواده یا دوستان تهیه کنید و گاه به گاه با کودک خود به آن نگاه و خاطرات خودرا مرور کنید. گاه به گاه به همان رستورانی بروید که او دوست می داشت، و غذایی را که سفارش می داد به کودکتان یادآوری کنید. با این روشها می توان آرامش به کودک داد و اگر خدای نخواسته اتفاق ناگواری رخ بدهد ، کودکان در مواجه با آن مشکل منطقی واستوار خواهند بود.
منبع:www.sargol.blogfa.com
ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh