بلوچستان، سرزمین تضادها
بلوچستان، سرزمین تضادها
استان سیستان و بلوچستان سرزمینی است بزرگ، دیدنی، غنی و فقیر...! بزرگ بودن آن نیازی به توضیح ندارد. در نگاهی به نقشه ایران چند جاذبه که فقط، منحصر به این منطقه است، دیده می شود آتش فشان نیمه فعال تفتان، گل فشان های متعدد، گاندو ( نام بلوچی برای کوروکودیل ) و مردمی با فرهنگ و چهر ه ای خاص که در بردباری و کنار آمدن با شرایط دشوار کم مانند هستند.
این منطقه، غنی است زیرا مرزی طولانی با دریای عمان دارد و راه به اقیانوس هند؛ خاک هم بسیار دارد و اگرچه آب کافی ندارد، اما آفتاب خوبی دارد و اگر منابع آبی موجود درست مدیریت شوند و سهم مان از هیرمند گرفته شود، می توان کشاورزی پر رونقی در آن جا راه انداخت و انواع میوه های گرمسیری را پرورش داد. اما... این استان فقیر است، زیرا بالاترین یا یکی از بالاترین نرخ رشد جمعیت را در کشور دارد، بنیان اقتصاد بومی آن در زیر فشار تغییرات اقلیمی و خشک سالی های پیاپی و طولانی خرد شده و از بی مدیریتی در رنج است.
در چابهار، در کنار جامعه اکثرا فقیر بومی، منطقه آزاد اقتصادی را می توان دید که ساختمان ها و بازارها و اسکله نوساز ( و البته، معماری بی هویت) آن نشان از تلاش مدیرانی دارد که در آرزوی درمان درد های منطقه با نسخه های «آزاد سازی» و خصوصی سازی هستند، بی آنکه به ملزومات این کار مجهز باشند. در محدوده منطقه آزاد، بقایای کم فروغی از شهر باستانی تیس قرار دارد و ویرانه های یک قلعه پرتقالی بر فراز تپه ای.
کشور پرتقال پیشنهاد مرمت این قلعه را به خرج خود داده است، اما ایران به دلایلی این پیشنهاد را نپذیرفته است(؟!) و در عوض آن را به دست هم میهنان «گنج یاب» سپرده ایم که پی ها و دیوار های آن را کنده و می کنند. از چابهار که به سوی گواتر (در گویش محلی؛ گوادر، به کسر دال) می رویم، در حدود کیلومتر ۴۰ و ۵۰ کوه های کم ارتفاعی را می بینیم که چاک چاک هستند و شکل های نامانوس دارند و هیچ پوشش گیاهی ندارند.
این کوه ها که به خاطر غیر عادی بودن شان، در سال های اخیر و در میان گردشگران، به «کوه های مریخی» شهرت یافته اند، نمونه های بدبوم (معادل واژه انگلیسی بدلند) هستند که پدیده بوم شناختی ویژ ه ای است.
بدبوم ( badland ) سرزمین کم باران و مرتفعی است که میزان رطوبت و باران آن برای رشد گیاهان کافی نیست و از نظر کشاورزی و ایجاد چراگاه بی ارزش است. در اغلب این سرزمین ها، صخره هایی که سر آنها عمدتا بر اثر فرسایش عریان شده است دیده می شوند ( فرهنگ محیط زیست، حسن دولت آبادی).
به این تعریف باید افزود که بدبوم، بیشتر در پی استفاده نامتناسب انسان از سرزمینی که توان بازتولید زیاد ندارد پدید می آید. علت این کمبود توان می تواند بارندگی ناچیز، سست بودن لایه های زمین، شیب زیاد و... باشد. بزرگ ترین تک عامل فرسوده ساختن سرزمین، چراندن بیش از حد دام است که پوشش نگهدارنده خاک، یعنی گیاهان را از میان می برد.
آنچه که در بلوچستان به « کوه های مریخی» معروف شده و نیز تا حدی کلوت های بیابان لوت، در واقع بدبوم هستند. شکل های نامانوس (و به همین دلیل، جالب توجه) این پدیده ها، ناشی از فرسایش سریع در برابر باد و باران است که بر خلاف فرسایش های آرام و طبیعی، مهلتی برای رویش گیاهان باقی نمی گذارد و سرزمین را دندانه دندانه و پر از لبه ها و چاک ها نشان می دهد. همچنین، مقاومت نایکسان لایه های زمین، در این منطقه ها گاه سبب شکل گیری ستون هایی با کلاهک هایی بر سر یا کوه هایی که گویی با چاقو سر آنها را بریده اند، می شود.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mashhadizadeh
این منطقه، غنی است زیرا مرزی طولانی با دریای عمان دارد و راه به اقیانوس هند؛ خاک هم بسیار دارد و اگرچه آب کافی ندارد، اما آفتاب خوبی دارد و اگر منابع آبی موجود درست مدیریت شوند و سهم مان از هیرمند گرفته شود، می توان کشاورزی پر رونقی در آن جا راه انداخت و انواع میوه های گرمسیری را پرورش داد. اما... این استان فقیر است، زیرا بالاترین یا یکی از بالاترین نرخ رشد جمعیت را در کشور دارد، بنیان اقتصاد بومی آن در زیر فشار تغییرات اقلیمی و خشک سالی های پیاپی و طولانی خرد شده و از بی مدیریتی در رنج است.
در چابهار، در کنار جامعه اکثرا فقیر بومی، منطقه آزاد اقتصادی را می توان دید که ساختمان ها و بازارها و اسکله نوساز ( و البته، معماری بی هویت) آن نشان از تلاش مدیرانی دارد که در آرزوی درمان درد های منطقه با نسخه های «آزاد سازی» و خصوصی سازی هستند، بی آنکه به ملزومات این کار مجهز باشند. در محدوده منطقه آزاد، بقایای کم فروغی از شهر باستانی تیس قرار دارد و ویرانه های یک قلعه پرتقالی بر فراز تپه ای.
کشور پرتقال پیشنهاد مرمت این قلعه را به خرج خود داده است، اما ایران به دلایلی این پیشنهاد را نپذیرفته است(؟!) و در عوض آن را به دست هم میهنان «گنج یاب» سپرده ایم که پی ها و دیوار های آن را کنده و می کنند. از چابهار که به سوی گواتر (در گویش محلی؛ گوادر، به کسر دال) می رویم، در حدود کیلومتر ۴۰ و ۵۰ کوه های کم ارتفاعی را می بینیم که چاک چاک هستند و شکل های نامانوس دارند و هیچ پوشش گیاهی ندارند.
این کوه ها که به خاطر غیر عادی بودن شان، در سال های اخیر و در میان گردشگران، به «کوه های مریخی» شهرت یافته اند، نمونه های بدبوم (معادل واژه انگلیسی بدلند) هستند که پدیده بوم شناختی ویژ ه ای است.
بدبوم ( badland ) سرزمین کم باران و مرتفعی است که میزان رطوبت و باران آن برای رشد گیاهان کافی نیست و از نظر کشاورزی و ایجاد چراگاه بی ارزش است. در اغلب این سرزمین ها، صخره هایی که سر آنها عمدتا بر اثر فرسایش عریان شده است دیده می شوند ( فرهنگ محیط زیست، حسن دولت آبادی).
به این تعریف باید افزود که بدبوم، بیشتر در پی استفاده نامتناسب انسان از سرزمینی که توان بازتولید زیاد ندارد پدید می آید. علت این کمبود توان می تواند بارندگی ناچیز، سست بودن لایه های زمین، شیب زیاد و... باشد. بزرگ ترین تک عامل فرسوده ساختن سرزمین، چراندن بیش از حد دام است که پوشش نگهدارنده خاک، یعنی گیاهان را از میان می برد.
آنچه که در بلوچستان به « کوه های مریخی» معروف شده و نیز تا حدی کلوت های بیابان لوت، در واقع بدبوم هستند. شکل های نامانوس (و به همین دلیل، جالب توجه) این پدیده ها، ناشی از فرسایش سریع در برابر باد و باران است که بر خلاف فرسایش های آرام و طبیعی، مهلتی برای رویش گیاهان باقی نمی گذارد و سرزمین را دندانه دندانه و پر از لبه ها و چاک ها نشان می دهد. همچنین، مقاومت نایکسان لایه های زمین، در این منطقه ها گاه سبب شکل گیری ستون هایی با کلاهک هایی بر سر یا کوه هایی که گویی با چاقو سر آنها را بریده اند، می شود.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mashhadizadeh
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}