آداب عزاداري براي امام حسين(عليه‌السلام)


 





 
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي» در محضر مبارك امت حزب الله هستيم و در آستانه‌ي محرم 89. من بيست نكته براي محرم يادداشت كردم. تذكراتي است كه اگر گوش داده شود مفيد است. از خودم هم نيست. يا از قرآن است يا از روايات است يا از فتواي مراجع است.
يكي اينكه بانيان عزاداري اگر نذر روز خاص دارند، كاري نمي‌شود كرد. يعني شكر روز تاسوعا را نمي‌شود عاشورا شربت داد. تاسوعا براي تاسوعا است، عاشورا براي عاشورا. اگر نذر كرديد كاري نمي‌شود كرد. اما اگر نذر نكرديد، همينطور مي‌خواهيد خرج بدهيد اين خرج‌ها را تقسيم كنيد. يك مديريت بكنيد. مسأله‌ي مديريت را قديم فكر مي‌كرديم براي استاندارها و فرماندارها است. اخيراً متوجه شديم كه حتي كوچك‌ترين چيز مديريت مي‌خواهد.
مثلاً اين خلبان‌ها، هواپيماهاي مسافربري دو تا خلبان دارد. شكمشان مديريت دارد. يعني اگر اين كتلت مي‌خورد و گوشت مي‌خورد بايد او نان و پنير بخورد. چون اگر هردو كتلت بخورند، دو تا خلبان، يك وقت گوشت مسموم باشد، حال هردو خلبان به هم مي‌خورد، هواپيما پايين مي‌افتد. يعني شكم هم مديريت مي‌خواهد.
چه غذايي، چه ساعتي، چه ... تمام بيماري‌ها نمي‌گويم. بخشي از بيماري‌ها به خاطر اين است كه ما در غذا خوردن مديريت نداريم. عرض كنم به حضور جنابعالي كه صبح بلند مي‌شود مي‌گويد: به نظرم سردي‌ام كرده. چاي دارچين مي‌خورد. بعد مي‌گويد: گرمم شد، خيار مي‌خورد. دومرتبه مي‌گويد: سردم شد، زنجبيل مي‌خورد. باز مي‌گويد: گرمم شد، كاهو مي‌خورد. باز مي‌گويد: گرمم شد هندوانه مي‌خورد. هي سردش شد، گرمش شد، اگر هيچ چيزي نخورد، خوب مي‌شود.

1- مديريت در مراسم عزاداري
 

مسائل عزاداري هم مديريت مي‌خواهد. يك مرتبه همه مي‌خواهند يك ساعت خاصي بيرون بروند. مگر امام حسين ساعت هشت است؟ چه فرقي مي‌كند هشت در خيابان بروي، يا نه؟ نه بروي يا ده؟ نه پدران ما ساعت يازده بيرون مي‌رفتند. آقا پدران شما اشتباه مي‌كردند. بي‌وقت در خيابان طبل مي‌زدند مردم اذيت مي‌شدند.
امام صادق به يك نفر گفت: چرا خانه‌ات اينطور است؟ خانه‌ات خيلي تنگ است. تو كه وضع مالي‌ات خوب است، يك خانه‌ي بزرگ تهيه كن. گفت: مرحوم پدرم و جدم در اين خانه بوده‌اند. گفت: اگر پدر و جد تو كار خلاف كرد، تو هم بايد كار خلاف بكني؟ پدر و جدت نداشتند. تو كه وضعت خوب است چرا؟
بنابراين در اينكه كي بازار برويم، كي در خيابان برويم. چه طبلي؟ مثلاً گاهي نگاه مي‌كني جمعيت خيلي نيست اما اينقدر طبل است كه شهر را تكان مي‌دهد. من نمي‌گويم طبل نباشد، مي‌گويم بايد تناسبي باشد. ساعت طبل زدن، تعداد طبل ها با مقدار جمعيت، همينطور چند تا طبل برمي‌دارند مي‌زنند و نه شعري، نه مرثيه‌اي، نه سخنراني‌اي، نه گريه‌اي، نه آدمي، همينطور فقط هي طبل مي‌زنند. اينها كارهايي است كه امام حسين دوست ندارد. مردم آزاري است. من از بيان امام شنيدم فرمود: قرآن خواندن هم اگر مردم آزاري باشد، گناه است. قرآن خواندن تا چه برسد به طبل! نذرهاي شما اگر نذرهاي خاصي نيست، تقسيم كنيد. حالا دهه‌ي دوم شما، روز بعد از عاشورا غذا بدهيد. اينقدر غذا نفله مي‌شود، چون همه نذر كردند روز عاشورا بدهند. شما مگر نمي‌خواهي به امام حسين هديه كني، بگو: حسين جان من سه روز بعد از شهادت پلو مي‌دهم. آبگوشت مي‌دهم. ثوابش براي تو. امام حسين هروقت به ايشان هديه كني مي‌پذيرد. چه عاشورا، چه غير عاشورا.
البته بايد عاشورا حماسه‌اش سر جايش باشد. روز عاشورا فرق مي‌كند. اما نه به مقداري كه غذاها نفله شود. ما داشتيم بعضي از مراجع، آيت‌الله العظمي مكارم مي‌فرمود: حاجي‌هايي كه روز عيد قربان مكه گوسفند مي‌كشند، اگر گوشتش حرام مي‌شود، به ايران تلفن كنند، كسي برايشان بكشد. البته حالا امسال گفتند، گوسفندها را پاكستان فرستادند. به هر حال اسراف حرام قطعي است. اگر كسي روز خاصي را نذر نكرده تقسيم كند. اين يك مورد.
مجالس هم همينطور است. يكي دهه‌ي اول، يكي دهه‌ي دوم، يكي دهه‌ي سوم، به هر حال يك طوري نباشد يك شب همينطور قدم به قدم تكيه، بعد از يك هفته هيچي، مثل سيل يكبار مي‌آيد و مي‌ايستد. اين باران نم نم اثرش بيشتر است.

2- زنده نگهداشتن فرهنگ اهل بيت(عليهم‌السلام)
 

در مجالس چند تا اصل مراعات شود:
1- حديث داريم مجالس عزاداري «أَحْيَا أَمْرَنَا» (بحارالانوار/ج1/ص200) يعني امور ما اهل بيت بايد زنده باشد. اين آقا كه بالاي منبر رفت، اين شعار را كه خواند چه چيزي زنده شد؟ آيه‌اي تفسير شد؟ تاريخ كربلا مطرح شد؟ موعظه‌اي شد؟ چه مطرح شد؟ اين شاعر اين شعري كه خواند مردم چقدر رشد كردند؟ بعضي شعرها در شأن اهل بيت نيست. دورت بگردم. خوب مادر هم به بچه‌اش مي‌گويد: دورت بگردم. چشمات كمونه، ابروت كمونه، قدت قشنگه، خوب مثلاً ابالفضل اين است؟! شعري كه خوانده مي‌شود بايد در آن رشد باشد. منبري بايد حرف‌هايش رشد داشته باشد. «أَحْيَا أَمْرَنَا» يك وقت كسي نگويد قرائتي چه مي‌گويد؟ بگذاريد بنويسم. تذكراتي به عزاداري؛ موضوع ما عزاداري.
1- زنده شدن امور اهل بيت. بايد كاري كنيم كه اهل بيت زنده شوند. حرفشان، فكرشان، فرهنگشان.
2- معرفت و بصيرت. آدم در جلسه كه مي‌آيد اگر با سيزده آمد، وقتي از حسينيه برمي‌گردد بايد نمره‌اش 14 باشد، پانزده باشد. يك قدم... بگويد: يك چيزي فهميديم كه تا حالا نشنيده بوديم. نه عزاداري، مسجد. حديث داريم هركس مسجد مي‌رود بايد هشت تا چيز گيرش بيايد. يكي از اين هشت تا اين است. «وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفا» (بحارالانوار/ج75/ص108) «مستطرف» يعني تازه، هركس مسجد مي‌رود بايد حرف تازه ياد بگيرد، يعني چه؟ يعني بايد پيشنماز هرروز مطالعه كند. شما اگر پاي تلويزيون ديدي از من استفاده نمي‌كني خاموش مي‌كني، يك كانال ديگر مي‌روي. «وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفا» علم تازه، معرفت تازه. بايد معرفت و بصيرت باشد.
3- بايد عشق آفرين باشد. عشق آفرين، يعني بايد مطالبي كه گفته مي‌شود، عشق مردم را به امام حسين بيشتر كند.
4- تعليم احكام؛ اينها بايد يك تابلو شود در همه هيئت‌ها بزنند. يعني بايد هر منبري يك فقه هم بگويد. چون خيلي وقت‌ها كارهاي ما اشكال دارد. بگذار من يك چيزي بگويم.

3- رعايت مسايل شرعي در عزاداري
 

امام حسين وقتي كربلا آمد، زمين كربلا را خريد. چرا؟ به خاطر مسأله‌ي فقهي. فرمود: زمين مردم است. من در زمين مردم مي‌خواهم شهيد نشوم. خون من در زمين غصبي ريخته نشود. زوارها كه زيارت من مي‌آيند، پا در زمين مردم نگذارند. ببين امام حسين زمين كربلا را خريد كه مسائل فقهي مراعات شود.
در كوفه و شام به زينب كبري صدقه دادند. فرمود: صدقه به سيد حرام است. يعني چه؟ يعني در اوج كارها بايد مواظب مسائل شرعي بود. صدقه حرام است. مي‌شود به ديوار مسجد ميخ كوبيد؟ باسمه تعالي نه! حرام است. مي‌خواهيم سياه پوش كنيم، نكن. سياه پوش مستحب است. خراب كردن ديوار مسجد حرام است.
خدا دكتر بهشتي را رحمت كند. من خدمت اين شهيد مظلوم بودم. از چند تا كشور آمده بودند با ايشان صحبت مي‌كردند. همينطور اين از او كشور، اين از او كشور، از كشورهاي مختلف صحبت مي‌كردند، يك مرتبه گفت: آقايان الآن وقت نماز است. با اجازه! الله اكبر! نماز اول وقت.
با كفش در مسجد مي‌آييم. مي‌خواهيم سينه بزنيم. اين كار را نكنيد. من مي‌خواهم گوسفند بكشم، شتر بكشم در خيابان. آقا شتر بكش. خدا اجرت بدهد. اما چرا وسط خيابان؟ اين شتر رم مي‌كند. گاو و گوساله رم مي‌كند. خونش مي‌ريزد. اگر بارندگي شود، اين آب با خون قاطي مي‌شود. كفش مردم نجس مي‌شود. در مسجد مي‌روند، در حسينيه مي‌روند، در خانه‌هايشان مي‌روند، آقا كشتن شتر كار خوبي است. اما وسط خيابان كار خوبي نيست. هرچيزي در جايي. شما اگر چاي را در آفتابه بكني، هيچكس نمي‌خورد. هم شربت خوب است، هم ليوان خوب است. يعني بايد كارهاي ما در ظرف خودش باشد. شتر كشتن، گوسفند كشتن كار خوبي است. وسط راه كشتن كار خوبي نيست. يك جاي ديگر بكشيد وسط راه نباشد. تعليم احكام.
5- پاسخ به شبهات، يك سري شبهه پيش مي‌آيد. شبهه مي‌كنند و اين شبهه‌ها را بايد جواب داد. اين شبهه را هم بايد جواب داد.

4- جايگاه عزاداري در قرآن كريم
 

الآن اين وهابي‌ها راجع به عزاداري مي‌گويند: عزاداري كجاي قرآن نوشته است؟ اين وهابي‌ها بايد قرآن را بلد باشند. مسلمان كه هستند. قرآن در سوره‌ي «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» (تكوير/1) آنگاه كه خورشيد نورش گرفته شد. «وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ» (تكوير/2) نور ستاره‌ها گرفته شد. خورشيد در هم پيچيده شد. چه شد، چه شد، چه شد، چه شد، چه شد، چه شد. در آن روز مي‌پرسند اين دختر زنده را چرا در گور كردي؟ مسلمان‌ها كه دختر در گور نمي‌كردند. مشركين دختر زنده را در گور مي‌كردند. دختر را ننگ مي‌دانستند. قرآن براي دختر مشرك هم روضه خوانده است. گفته: «بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ» (تكوير/9) به چه گناهي اين را كشتيد؟ ببينيد دختر مسلمان نيست. پدرش مشرك است. دختر هم مشرك است. اما چون مظلوم است، خدا براي مظلوم آيه آورده است. «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ، وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ، وَ إِذَا الجِْبَالُ سُيرَِّتْ، وَ إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ، وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ، وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ، وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» (تكوير/1تا7) با اين ريتم خاص در همه‌ي سوره‌ها هم اين ريتم هست. مي‌گويد: اين دختر چه گناهي كرده بود؟ چرا زنده كشتيد؟
ما اگر كسي مظلوم بود بايد كمكش كنيم. گول خورده‌هايي كه گفتند: نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران! اينها با قرآن آشنا نبودند. غزه و لبنان كه مسلمان هستند. ما مي‌گوييم: حتي اگر آن طرف كره‌ي زمين به يك دختر كافري ظلم شد، ما بايد از اين طرف دنيا به نفع او شعار بدهيم. به چه دليل؟ به دليل «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» خداوند براي دختراني كه در جاهليت زنده در گور مي‌رفتند روضه خوانده است.
«قُتِلَ أَصحَْابُ الْأُخْدُودِ» (بروج/4) «اخدود» خَد يعني گودي. يك گودي درست كردند، مؤمنين را در گودي ريختند و سوزاندند. و نشستند لب گودي و تماشا كردند. مؤمنين سوختند و اينها تماشا كردند. قرآن مي‌گويد: مرگ بر شما كه مؤمنين را زنده زنده سوزانديد.

5- سوگواري و عزاداري، نشانه عاطفه انساني
 

در سوره‌ي بروج خداوند براي مؤمنيني كه به ناحق از بين رفتند خدا روضه خوانده است. اين وهابي‌ها به ما مي‌گويند: چرا عزاداري مي‌كنيد؟ خودشان پدرشان كه مي‌ميرد مي‌برند زير خاك مي‌كنند. من نمي‌دانم مثلاً فرض كنيد كه شما چطور يك مرغ مرده را زير خاك مي‌كنيد و هيچ گريه نمي‌كنيد. اين مادرش و پدرش مرده زير خاك مي‌كند، هيچي همينطور نگاه مي‌كند. اصلاً گريه علامت اين است كه من عاطفه دارم. ببين ما دو تا چيز داريم، دو تا چراغ دارد. عقل و عاطفه! چراغ عقل بيان است.
تا مرد سخن نگفته باشد *** عيب و هنرش نهفته باشد
يعني آدم حرف كه مي‌زند مي‌فهمد كه طرف چقدر عاقل است. بيان چراغ عقل است. اشك چراغ عاطفه است. ما نمي‌دانيم فلاني عاطفه دارد يا ندارد. اگر ديديم گريه مي‌كند، پيداست عاطفه دارد. اگر ديديم همينطور نگاه مي‌كند، مشكل عاطفه دارد. عاطفه‌اش مشكل دارد. گريه فطري است. گريه عقلي است. چقدر در قرآن آيه براي گريه داريم. چقدر روايات براي گريه داريم.
مي‌گويند: چرا شما از دهه‌ي محرم عزاداري مي‌كنيد؟ فقط روز عاشورا! الله اكبر... بله آدم يك غريبه كه مرد يك دقيقه به احترامش صبر مي‌كند، اما اگر مادرش مرد، مغازه را مي‌بندد. دو روز، سه روز مرخصي مي‌گيرد. اگر خانمش، بچه‌هايش، همسرش اگر همه با هم از دنيا رفتند، ممكن است ده روز، بيست روز ديگر سر كار نيايد. امام حسين و اهل بيتش بود. بايد پاسخ به سؤالات گفته شود. يعني بايد عزاداري ما، در هر عزاداري يك شبهه‌اي جواب داده شود.
6- انتقال فرهنگ كربلا به نسل نو؛ عزاداران ما پست را به بچه‌هايشان بدهند. مداح به بچه‌اش بگويد: تو بيا بخوان. رئيس هيئت به بچه‌اش بگويد: تو بيا رئيس هيئت شو. به چه دليل اين حرف را مي‌زنيم؟ به دليل حديث. حديث داريم وقتي مي‌خواهي به فقير پول بدهي، خودت نده. به بچه‌ات بده بگو: تو به فقير بده. يعني چه؟ يعني كمك به فقرا را به نسل بعد هم منتقل كن. مي‌خواهي افطاري بدهي. بگو: آقاجان من امسال مي‌خواهم به بيست نفر افطاري بدهم. تو دانشجو هستي. تو دبيرستاني هستي. تو راهنمايي هستي. من اين چيزها را مي خرم تو به همشاگردي‌هايت بگو بيايند. كه اين دختر شما، پسر شما سفره بياندازد، افطاري دادن را ياد بگيرد. ما داشتيم بعضي از تجاري را كه سهم امام كه به آيت‌الله العظمي، مرجعش مي‌داد بچه‌هايش را مي‌آورد، مي‌گفت: بچه‌ها ببينيد، اين آيت‌الله العظمي مرجع تقليد من است. من سهم امامم را دو دستي تقديم مي‌كنم. بعد از مرگ من شما بايد سهم امامتان را به مرجعتان بدهيد. يعني اين سهم امام دادن، خمس دادن، انفاق، افطاري، عزاداري، اين فرهنگ را به يك نسل نو هم منتقل كنيم.

6- بهره‌گيري از فرصت‌ها و دوري از فرصت سوزي
 

7- از زمان بهتر استفاده كنيم. لفتش ندهيم. به نظر من بهترين عزاداري، عزاداري مقام معظم رهبري است. نماز جماعت، يك ربع تا بيست دقيقه. مداح يك ربع. سخنران نيم ساعت. دو مرتبه عزاداري و سينه زدن يك ربع، بيست دقيقه. بعد هم بيست دقيقه هم شام مي‌دهند. يعني همه‌ي اينها يك ساعت و نيم كه آدم آنجا آمد هم نماز جماعت مي‌خواند. هم سينه زده است. هم مداحي گوش داده است. هم اين واعظ يك چيزي گفته ياد گرفته است، هم شام خورده است. ما از غروب چراغ را روشن مي‌كنيم تا يك بعد از نصف شب. محتوايش چيست؟ يك نوار كاست، يك روضه‌ي پلاستيكي. روضه‌ي پلاستيكي كه ثواب ندارد. اگر شهرداري همه‌ي كامپيوترها را طوري طراحي كند، كه يك مرتبه ظهر كه مي‌شود همه آجرهاي تهران اذان بگويند، ثواب ندارد. آنكه از حلقومت اذان مي‌گويي ثواب دارد. اذان پلاستيكي ثواب ندارد. وگرنه ما سي، چهل هزار تا تاكسي داريم، ظهر همه راديوشان را روشن كنند، شيشه تاكسي را هم پايين بكشند. بله تهران روي هوا مي‌رود. موج خوبي هست. كار خوبي هم هست. اما ثواب براي اين است كه خود انسان الله اكبر بگويد. از زمان بهتر استفاده كنيم.
8- سهم قرآن در كنار اهل بيت فراموش نشود. از همه‌ي منبري‌ها بخواهيد كه آقا شما در اين بيست دقيقه كه منبر هستيد، 5 دقيقه‌اش را يك آيه‌ي قرآن براي ما تفسير كن. 5 دقيقه‌اش را يك حديث بگو. 5 دقيقه‌اش را تاريخ كربلا بگو. 5 دقيقه‌اش را هم روضه بخوان. شما اگر دكان سبزي فروشي رفتي، همه‌ي پولت را ريحان گرفتي. همه‌ي پولت را تره گرفتي. همه‌ي پولت را ترب گرفتي. تنوع، ما همه چيزي نياز داريم. آدم هرچه پول دارد لحاف كرسي بخرد. هرچه پول دارد مس بخرد. هرچه پول دارد طلا بخرد. خوب اين مديريت نيست. بايد يك طوري باشد برنامه‌ها جامع باشد، كه انسان با كلام خدا آشنا شود. با كلام پيغمبر و اهل بيت آشنا شود. با تاريخ كربلا آشنا شود. اينها بايد برنامه‌ريزي شود. البته بعضي جاها هست، الحمدلله! خيلي جاها هستند كه دقت مي‌كنند. سهم قرآن فراموش نشود.
9- از متن، از متن مقتل خوانده شود. اين ديگر براي روحانيون است. مقام معظم رهبري در ايام عاشورا يك روز نماز جمعه آمدند. مقتل را باز كردند از روي مقتل مي‌خواندند و توضيح مي‌دادند چه اشكالي دارد؟ حديث هم از رويش بخوانيد. خدا آيت الله العظمي گلپايگاني را رحمت كند. ايشان وقتي منبر مي‌رفت، سالي چند منبر براي مردم مي‌رفت. كتابش را مي‌برد باز مي‌كرد، از رويش مي‌خواند و تفسير مي‌كرد. آدم شعر را از رويش بخواند، چه اشكالي دارد؟ شعر و حديث را از رو خواندن عيبي ندارد. حالا مثلاً من در تلويزيون كاغذ دستم است، به نظر شما من آدم معيوبي هستم؟ چه عيبي دارد از رويش بخواند؟ مقتل را از رويش بخوانيم كه معتبر باشد، سند داشته باشد.

7- توجه به نماز اول وقت در مراسم عزاداري
 

از امام حسين(ع) به نفع نماز استفاده كنيم. اين هم يك مسأله‌ي مهمي است. و چند تا چيز براي شما بگويم. شايد نشنيده باشيد. امام حسين(ع) از مكه كه مي‌خواست حركت كند كوفه بيايد، به يك نفر گفت: تو رسماً مؤذن هستي! يعني همان كاروان خودش و خواهرش را، يعني كاروان امام حسين از مكه مؤذن داشتند. اين يك مورد. 2- ابو ثمامه كه ظهر عاشورا به امام حسين گفت: آقا ظهر شده! امام حسين دعايش كرد. 3- عصر تاسوعا كه به خيمه‌ها حمله كردند، امام حسين فرمود: جنگ را فردا بياندازيد. امشب شب عاشورا است. من نماز را دوست دارم. «أني أحب الصلاة» (لهوف/ص89) من نماز را دوست دارم. ظهر عاشورا مي‌گويند: علي اكبر اذان گفت. امام حسين نمازش شكسته بود. چون دوم محرم رسيد، دهم شهيد شد. دوم تا دهم هشت روز است، مسافر هشت روزه نمازش شكسته است. نماز شكسته دو تا حمد دارد. دو هفت تا چهارده تا. دو تا هم قل هو الله بگوييم، دو تا پنج تا ده تا، با چهارده تا بيست و چهار تا. دو تا ركوع بيست و شش تا، چهار تا سجده سي تا. تشهد و سلام. سي و پنج تا، چهل تا كلمه است. در اين سي و پنج، شش تا كلمه سي تا تير به امام حسين رها كردند. يعني هر يك كلمه «مالِكِ يَوْمِ الدِّين‏» يك تير. «إِيَّاكَ نَعْبُد» يك تير. اين يعني چه؟ آنوقت مي‌شود عزادار امام حسين نسبت به نماز، عاشق نباشد؟ مسأله نماز فراموش نشود. هم ظهر عاشورا، هم شب عاشورا، در عزاداري‌ها. اول نماز، اول نماز، اول نماز، اول نماز، اول نماز!
براي مبارزه با طاغوت و ظلم و استكبار استفاده شود. به مردم بگوييم، اصلاً اين كه شما مي‌گوييد زير بار نمي‌رويم، مذاكره نمي‌كنيم، با آنها... اين يعني مبارزه با طاغوت پرچم‌دارش امام حسين است. يعني زير سم اسب مي روم، اما زير بار زور نمي‌روم. بدن من تكه تكه شود، قبول است. اما اجازه نمي‌دهم. مادر من فاطمه است. كسي كه از فاطمه شير خورده و در دامن فاطمه رشد كرده بله قربان به يزيد بگويد؟ قرآن مي‌گويد: مي‌دانيد شما چه كسي هستيد؟ شما فرزند حضرت ابراهيم هستيد. «مِلَّةَ أَبيكُمْ إِبْراهيمَ» (حج/78) آيه‌ي قرآن است. «أَنَا وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» (بحارالانوار/ج36/ص8) پيغمبر فرمود: من پدر شما هستم. دخترهاي ما بايد بدانند مادرشان فاطمه‌ي زهرا است. پسرهاي ما بايد بدانند پدرشان علي‌بن ابي طالب است. اينكه مي‌گويم قرآن خواندم. اينكه خواندم آيه‌ي قرآن است. «مِلَّةَ أَبيكُمْ إِبْراهيمَ» مي‌گويد: پدر شما ابراهيم است. «أَنَا وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» يعني من و علي‌بن ابي طالب پدر شما هستيم. ما يك پدر معنوي داريم. بنابراين بايد احساس غرور كنيم و هرگز زير بار نرويم.
يك چيزي بگويم. اگر شما مي‌خواهي وضو بگيري. يك كسي آب به شما مي‌دهد. يك شيشه آب به شما مي‌دهد مي‌گويد: بيا وضو بگير. اگر مي‌داني منت در آن است، اسلام مي‌گويد: تيمم كن نماز بخوان. آبي كه در آن ناز است، با آن وضو نگير. يعني چه؟ يعني تو بايد عزيز باشي. كسي حق ندارد سركوفت بزند. من جهازيه تو را دادم! من پولت دادم درس خواندي. مَن مَن مَن مَن مَن! اگر كسي منت بگذارد... حتي قرآن داريم: «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏» (بقره/264) اگر كمك به كسي كرديد، به زبان نياور. به زبان بياوري ثوابش پريد. حتي زن به شوهر بگويد: من لباس‌هايت را شستم. من برايت غذا درست كردم. هيچي اجرش از بين رفت. مرد بگويد كه: من برايت طلا خريدم. من تو را مشهد، عمره، كربلا بردم. چرا من مي‌گويي؟ رزقش بوده است. بنابراين سعي كنيد من نگوييد. من خرج مي‌دهم. اين هيئت رئيسش من هستم! من كه آمد خدا پاك مي‌شود. من كه آمد خدا پاك مي‌شود. خدا شريك قبول نمي‌كند. شريك قبول نمي‌كند. محله‌ي ما همينطور هستند. تعصبي مي‌شوند روي محله ما! هيئت ما، محله‌ي ما، علامات ما، نمي دانم چه چيز ما، اينها را نگوييد.
از امام حسين براي وحدت استفاده كنيد. الله اكبر چه قدرتي است! چه قدرتي است! هيچ قدرتي در كشور ما مثل امام حسين همه‌ي گروه‌ها را يكجا جمع نمي‌كند. در حزب‌ها تكه تكه مي‌شوند. در انتخابات رئيس جمهوري، مجلس، شوراي شهر تكه تكه مي‌شوند. در سليقه‌ها تكه تكه مي‌شوند. در شغل‌ها تكه تكه مي‌شوند. در سليقه‌ها... همه جا مردم... تنها جايي كه... حتي در نماز مردم تكه تكه مي‌شوند. يك عده اين مسجد مي‌روند، يك عده اين مسجد مي‌روند. تنها جايي كه همه پيراهن سياه مي‌پوشند و همه يك كلام‌ مي‌گويند: يا حسين! امام حسين توانست يك وحدتي به وجود بياورد، از اين وحدت استفاده كنيم.

8- ساخت حسينيه در كنار مسجد
 

حسينيه نسازيد مگر كنار مسجد. امام حسين بنده‌ي خدا بود. عبد خدا بود. پيغمبر «و اشهد ان محمداً عبده و رسوله» (صلوات حضار) امام حسين بنده‌ي خدا بود. به خاطر اطاعت از خدا رفت شهيد شد.
ديشب يك مهمان داشتيم، مي‌گفت: در فلان روستا حسينيه ساخته بالاي دو ميليارد تومان. حضرت عباسي امام حسين راضي است؟ ما حسينيه‌هايمان در سال چند شب باز است؟ كدام عاقل براي يك گوني آرد يك نانوايي درست مي‌كند؟ كدام عاقل براي ده كيلو آرد يك نانوايي باز مي‌كند؟ چرا ما به اسم دين براي سه شب عزاداري يك حسينيه مي‌سازيم؟ كنار مسجد يك جا بسازيد كه اگر جمعيت زياد شد در حسينيه بروند. البته بخش حسينيه جدا باشد. چون گاهي وقت‌ها در مسجد نمي‌توانند بيايند، در حسينيه بروند. در حسينيه عزاداري كنند، سينه بزنند. شام بدهند. مراسمشان در حسينيه باشد. ولي اين حسينيه درش به مسجد باز باشد. چند منظوره... يك حسينيه مي‌سازيد مستقل دور از مسجد، تازه از شب اول محرم هم خيلي‌جاها روضه نيست. خيلي حسينيه‌ها از شب پنجم، ششم شروع مي‌شود. من حسينيه‌هاي تهران را بعضي‌هايش را مي‌شناسم. نمي‌گويم همه. بسياري از حسنيه‌هاي تهران در طول سال آن استفاده‌هايي كه بايد شود، نمي‌شود. آنوقت شما مي‌دانيد سي هزار روستا داريم مسجد ندارد؟ سي هزار روستاي بي‌مسجد! خود امام حسين باشد چه مي‌كند؟ حسينيه بايد وصل به مسجد باشد. و همچنين عباسيه، زينبيه، مهديه، يعني هي تكه تكه‌اش نكنيم. همه‌ي زورمان را بايد روي خانه‌ي خدا بگذاريم، همه هم بنده‌ي خدا هستند. حضرت مهدي بنده‌ي خداست. پيغمبر بنده‌ي خداست. گفتند: «عبده»، «عبده و رسوله» عبد است. محور مسجد باشد. براساس مسجد، كنار مسجد يك سالن بسازند، حسينيه. كه اينها به هم كمك كنند.
توجه كنيم در عزاداري وهن شيعه نباشيم. وهن شيعه نباشد. بعضي از عزاداري‌ها وهن شيعه است. البته خوب حالا ممكن است، گوش ندهند من قيامتي دارم و آن آقايي هم كه گوش نمي‌دهد قيامتي دارد. حداقل من مي‌توانم در قيامت يقه‌اش را بگيرم.
يك مشت قمه زن لجوج داريم. كه اينها از بعضي مراجع هم فتوا گرفتند كه قمه جايز است. اولاً اينكه بعضي از علما مي‌گويند: جايز نيست. مثل مقام معظم رهبري. او هم كه مي‌گويد: جايز است، قمه زدن نه واجب است نه مستحب است. فوقش در فتوا مي‌گويد: جايز است. ما مي‌گوييم: اين آقايي كه اينقدر شاخ و شانه مي‌كشد براي قمه زدن كه بعضي از آقايان مي‌گويند: جايز است، خوب احترام فتواي مراجع سر جايش. جايز است. ولي ما يك سؤال مي‌كنيم. نگفته كه مستحب است. نگفته كه واجب است. از اين آقاي قمه زن سؤال مي‌كنيم. سهم شما (يعني قمه زن) در نماز جمعه چيست؟ در سال چند بار نماز جمعه مي رويد؟ در نماز جماعت چيست؟ سهم شما در فقرا چيست؟ سهم شما در زكات چيست؟ سهم شما براي دخترها و پسرهايي كه همسر ندارند چيست؟ ازدواج جوان‌هاي فقير چيست؟ سهم شما در رشد علمي چيست؟ همه را خط مي‌كشد روز عاشورا مي‌خواهد قمه بزند. كجاي اين دين است؟ نماز جمعه مستحب، نماز جماعت مستحب، كمك به فقرا واجب، زكات واجب، ازدواج جوان‌ها واجب، يعني واجبات را اعتنا نمي‌كنيم، و اصرار داريم كه حتماً...
حالا هركس مي‌خواهد بزند، بزند. من خيلي چيز نيستم كه... ولي وهن شيعه نباشد. تلويزيون آمريكا، اروپا هي عكس و فيلم قمه زن‌ها را نشان بدهد، بگويد: شيعه‌ها، اين اصول‌گراها، اين ولايت فقيهي‌ها، شيعه، الآن مي‌داني شيعه را به چه مي‌شناسند؟ بگويم؟ در كره‌ي زمين، در كره‌ي زمين شيعه يعني مقاومت. و اين به خاطر هشت سال، بسيجي‌هاي ما، ارتشي‌هاي ما، امت ما هشت سال مقاومت كرديم، بعد از اين هم سيد حسن نصر الله و بچه‌هاي لبنان مقاومت كردند. بعد هم غزه! به خاطر مقاومت شيعه مطرح شد. ما باور نمي‌كرديم اندونزي اينقدر شيعه داشته باشد. گروه گروه دارند شيعه مي‌شوند به عنوان اينكه شيعه مظهر مقاومت است. شيعه را به مقاومت مي‌شناسند.
حالا شما يك استكان خون روي صورتت بريزد يا نريزد. اين علامت... شما چند وقت جبهه بودي؟ در كدام خطر مقاومت كردي؟ ارزش ما به تقوا است. ارزش ما به مقاومت است. ارزش ما به علم است. ارزش ما به اين اختراعاتي است كه جوان‌هاي علمي ما مي‌كنند. ايران يعني مبتكر، ايران يعني در همه مسابقات مي‌رود مدال طلا مي‌آورد. ايران يعني روز به روز در هر كجا حرف مي‌زنيم مطرح مي‌شويم. هيچ كجا، الآن سي سال از انقلاب مي‌‌رود. يك قمه زن به من بگويد: آقا به خاطر قمه‌ي من اسلام پيش رفت. يك نمونه بگويد، اگر اسلام پيش رفته است، به خاطر ولايت فقيه بوده است. به خاطر هشت سال مقاومت ايران بوده است. به خاطر سيد حسن نصر الله و لبنان و فلسطين و غزه و اينها بوده است. اسلام هركجا پيش رفته است به خاطر يا علم بوده، يا ابتكار بوده، يا مقاومت بوده است. با قمه تا حالا هيچ‌كس پيش نرفته است.
حالا در عين حال كسي مي‌خواهد لجبازي كند، لجبازي كند. قرآن به پيغمبر مي‌گويد: پيغمبر تو بگو، «وَ إِنْ تَوَلَّوْا» (بقره/137) در قرآن «تَوَلَّوا» زياد است. يعني بگو، يك عده هم گوش نمي‌دهند. كلمه‌ي «وَ إِنْ تَوَلَّوْا» در قرآن زياد آمده است. يعني پيغمبر غصه نخور. تو بگو يك عده هم گوش نمي‌دهند. خوب گوش ندهند. گوش ندهند. ولي من غصه مي‌خورم، كساني كه راجع به انواع واجبات و انواع مستحبات هيچ كتابي نمي‌نويسند، يك مرتبه از مرجع تقليدش نپرسيده كه آقا مثلاً در اين كار ما چه كنيم؟ ولي راجع به قمه كتاب چاپ مي‌كند، مجله چاپ مي‌كند، بروشور، چاپ مي‌كند. تبليغ مي‌كند. شمشيرهايشان را تيز مي‌كنند. در عين حال... برويد بالا... به قمه‌زن‌ها مي‌گويم. برويد بالا خودتان را بكشيد. برويد در سر كوه، برويد در چاه، پايين و بالا هركاري بكنيد، هيچ‌كس نگفته قمه واجب است. هيچ‌كس هم نگفته مستحب است. فوقش بعضي مي‌گويند چه؟ جايز است. ما مي‌گوييم:‌ تازه جايز است چند دقيقه؟ يك روز عاشورا. قمه زدن مي‌دانيد چقدر طول مي‌كشد؟ يك دفعه چنين مي‌كنند تمام مي‌شود مي‌رود. يعني براي يك دقيقه در يك روز، تمام سال دارند فعاليت مي‌كنند كه قمه زدن را رشد بدهند. آنوقت براي واجباتي كه در طول سال، در طول ماه، در طول هفته، هميشه واجب است. هميشه... براي واجبات و مستحبات هميشه تلاش نيست. براي جايز بودن يك دقيقه... اين كار را نكنيد. وهن شيعه نباشد كه تلويزيون اروپا قمه زدن ما را نشان بدهد. به ريش ما بخندند. ممكن است نماز هم بخوانيم به ريش ما بخندند. ما نماز مي‌خوانيم. ولي نماز را قرآن مي‌گويد. گفته: «إِذا نُودِيَ لِلصَّلاة» (جمعه/9) وقتي «وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً» (مائده/58) ممكن است به اذان ما هم بخندند، منتها اذان را آيه داريم. نماز آيه داريم. در واجبات ما فكر خنده‌ي ديگران نيستيم. اما در چيزي كه نه واجب است، نه مستحب، چرا يك كاري مي‌كنيد به ما بخندند؟ خيلي خوب...
حرمت علم و عالم حفظ شود. اينطور نباشد پاي مداح بنشينيم عالم كه مي رود سخنراني كند، از پاي منبرش بلند شويم. وقت خوب را به مداح بدهيم، وقت بد را به عالم بدهيم! حرمت علم بايد حفظ شود.
تلاوت قرآن در لابلاي عزاداري توسط قاريان خوش صدا. در همه‌ي محله‌ها قاري خوش صدا هست. بيايند آيات شهادت را در عزاداري بخوانند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ» (بقره/155) «قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّه‏» (آل‌عمران/169) آيات جبهه و جنگ را در عزاداري خوش صدا بخواند، و همينطور پخش شود، مردم راه بروند و گريه كنند. چه اشكال دارد؟ به جاي مداح، نه اينكه مداح را حذف كنيم. يعني هم مداحي باشد، اين آيات قرآن را در خيابان بكشيم. بسيار خوب... اشاره مي‌كنند وقت تمام شد. حرف‌هاي من تمام نشد.
خدايا به آبروي حسين عزاداري‌هاي ما را آنگونه قرار بده كه حضرت مهدي لذت ببرد. آنگونه عزاداري‌هاي ما را قرار بده كه خود حضرت مهدي آنگونه عزاداري مي‌كند. انگونه توفيق بده عزاداري كنيم كه مراجع گذشته و حال ما آنگونه عزاداري مي‌كنند. عزاداري‌هاي ما را از ولخرجي، كارهاي خلاف بهداشت، مثل شتر كشتن در خيابان، كارهاي خلاف بهداشت، كارهاي ايذايي، طبل بزرگ وقتي كه مردم خواب هستند، صداي بلند گو، عزاداري‌هاي ما را از مردم‌آزاري دور بدار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

« پاسخ سؤالات مسابقه »
 

1- هدف از برگزاري مراسم عزاداري چيست؟
 

2) رشد معرفت و بصيرت و ديني
3) هر دو گزينه

2- آيات ابتدايي سوره‌ي شمس درباره‌ي چيست؟
 

1) قتل مؤمنان به دست مشركان
3) شهادت مجاهدان در راه خدا

3- اشك براي مظلوم نشانه‌ي چيست؟
 

1) عجز و ناتواني در برابر ظالم
2) سكوت و سازش با ظالم

4- امام حسين براي چه كاري از دشمن مهلت خواست؟
 

2) تصميم گيري برخي ياران
3) فرستادن همسر و فرزندان به نقطه امن

5- كدام يك از مكان‌هاي مذهبي، مورد نياز بيش‌تري است؟
 

2) حسينيه
3) مهديه
لینک شرکت در مسابقه : www.gharaati.ir/quiz/index.php
منبع:پایگاه اطلاعات قرآنی و مذهبی