حماسه


 





 
در اين جستار، نويسنده با ارايه تعريفى از حماسه دينى، به سير اين‏گونه حماسه‏ها در تاريخ كشورمان پرداخته، ويژگى‏هاى برخى از حماسه‏هاى مهم دينى چون: خاوران‏نامه، حمله حيدرى، صاحبقران‏نامه و مختارنامه را برشمرده است .
حماسه دينى در ادبيات كشورمان از روزگار باستان تاكنون، راه درازى را پيموده است . از «يادگار زريران» به عنوان نخستين اثر بازمانده از اين‏گونه آثار به زبان پهلوى ياد مى‏شود . در دوران اسلامى، ايرانيان مسلمان بويژه شيعيان، در آثار منظوم فراوانى به شرح فضايل و مناقب بزرگان دين، بويژه شرح رشادت‏هاى امام على (ع) در جنگ‏ها پرداخته‏اند . اين‏گونه آثار كه گاه با عناصرى از افسانه، تاريخ و اسطوره درهم آميخته‏اند، فصل شورانگيزى از ادبيات كشورمان را رقم زده‏اند .
در اين جستار، نويسنده با ارايه تعريفى از حماسه دينى، به سير اين‏گونه حماسه‏ها در تاريخ كشورمان پرداخته، ويژگى‏هاى برخى از حماسه‏هاى مهم دينى چون: خاوران‏نامه، حمله حيدرى، صاحبقران‏نامه و مختارنامه را برشمرده است .
پيرايه مردان خدا حيدر كرار
آن هم نسب و هم‏نفس احمد مختار
آن حاجب بار در اسرار پيمبر
آن مير دلير سپه دين جهاندار
«قوامى رازى»
حماسه نوعى از اشعار وصفى است كه مبتنى بر توصيف اعمال پهلوانى و مردانگى‏ها و افتخارات و بزرگى‏هاى قومى يا فردى باشد، به نحوى كه شامل مظاهر مختلف زندگى آنان گردد . (1)
منظومه‏هاى حماسى از ديدگاه صاحبنظران به انواع مختلفى از جمله: 1 - منظومه‏هاى حماسى اساطيرى و پهلوانى 2 - منظومه‏هاى حماسى تاريخى 3 - منظومه‏هاى حماسى دينى 4 - منظومه‏هاى حماسى مصنوع تقسيم شده است .» (2)
حماسه دينى و مذهبى به توصيف قهرمانى‏هاى بزرگان و اولياى دينى هر قوم اختصاص دارد . اين نوع حماسه به بيان مشكلات و جانفشانى قهرمانان و بزرگانى مى‏پردازد، كه فداكارى آنها نقشى به‏سزا در تكوين و ريشه‏دار شدن دين و مذهب يك قوم ايفا كرده است .» (3)
حماسه‏هاى دينى، يادگار مجاهدت گروهى براى حفظ دين و نبرد با معاندان و برانداختن آداب و رسومى است كه خلاف عقايد دينى تشخيص داده مى‏شود . نخستين حماسه بازمانده از اين دست در ايران، يادگار زريران (ayayadgare zareran) است كه متنى حماسى به زبان پهلوى است و شرح و وصف نبرد ايرانيان با خيونان (Hyaona) براى پاسبانى از دين زرتشت است . اين داستان را، دقيقى به شعر درآورد و فردوسى هم آن را در شاهنامه گنجانده است و از تاريخ‏نويسان سده‏هاى چهارم تا ششم هجرى، تنها ثعالبى به طور مشروح و با كمى اختلاف از اين داستان ياد مى‏كند . (4) در واقع اين حماسه مربوط به دوران آغازين دين زرتشت است كه بهترين دوران براى تشكيل حماسه‏هاى دينى بوده است .
پس از اسلام و رواج شعر فارسى، اكثر قريب به اتفاق شاعران فارسى زبان كه خود پرورده دين اسلام بودند، اشعار خود را در خدمت دفاع، تبليغ و ترويج دين اسلام قرار دادند كه آغاز دواوين اشعار، تحميديه‏ها، نعت پيامبر و ائمه اطهار (ع) و خلفه بيانگر اين موضوع است . در تاريخ شعر فارسى، اشعار دينى از شاعران مانند كسانى مروزى و ناصر خسرو آغاز شد و بعدا به وسيله شاعران شيعى مذهبى از قبيل: قوامى رازى؛ شاعران قرن ششم هجرى و ابن حسام خوسفى؛ شاعر قرن نهم و محتشم كاشانى؛ شاعر قرن دهم تكميل شد . پس از آن در تمام دوره صفويه و قاجاريه ادامه يافت اين اشعار كه حماسه‏هاى دينى را هم بايد در شمار آنها دانست، معمولا در ذكر مناقب يا مصائب اولياى دين وپيشروان تشيع سروده شده است . رواج اين نوع شعر در دوره صفويه كه عهد تقويت مذهب تشيع و رسمى شدن آن در ايران است، كه از هر دوره ديگر بيشتر بوده و در دوره قاجارى نيز ازدواج نيفتاد . (5)
همين نوع حماسه يا مفاخره مذهبى است كه در نهايت منجر به پديد آمدن گروهى به نام: «مناقبيان» يا مناقب خوانان شد كه به ذكر بزرگى و علو مقام پيشوايان خود، به ويژه در شيعه مى‏پرداختند . از آثار شيعه در قرن ششم هجرى معلوم مى‏شود كه دسته‏اى خاص به نام مناقب خوانان يا مناقبيان ظاهرا از عهد آل بويه به بعد، در ايران سرگرم كار بودند . كار اين دسته آن بوده كه مردم برگرد آنها اجتماع مى‏كردند و به اشعارى كه مناقب خوانان در وصف ائمه اطهار (س) مى‏خواندند، گوش فرا مى‏دادند . همراه اين مناقب، حكاياتى هم نقل مى‏شد كه در آنها از شجاعت‏هاى على‏بن ابيطالب (ع) سخن مى‏رفت . اين كار مقدمه ايجاد داستان‏هاى قهرمانى ومنظومه‏هاى حماسى دينى درباره مغازى على‏بن ابيطالب (ع) و اولاد او شده و از اين راه چند منظومه بديع در ادبيات فارسى به وجود آمده كه همگى در بحر متقارب است، مانند: «خاوران نامه» ابن حسام و «حمله حيدرى» با ذل و «حمله حيدرى» راجى كرمانى و «خداوند نامه» فتحعليخان صباى كاشانى و «ارديبهشت نامه» سروش اصفهانى و چند منظومه ديگر . .). (6)
در باب امام اول شيعيان، ميان شيعه داستان‏هايى به تدريج پديد آمده كه بعضى از آنها مبنى بر حوادث تاريخى يعنى جنگ‏هاى او در حيات محمدبن عبدالله (ص) و هنگام خلافت و شجاعت‏هاى وى است، به تدريج عناصر داستانى بر آنها افزوده شده است و برخى از اين داستان‏ها به كلى دور از حقيقت تاريخى و افسانه محض است كه اندك اندك ميان ملت ايران و براثر اخلاص شديد اين قوم نسبت به حضرت على (ع) و در آمدن او در صف پهلوانان ملى به وجود آمده است . مردم با توجه به عشق و علاقه شديدى كه به مقام شامخ حضرت على (ع) داشته‏اند، افسانه‏هاى زيادى درست كرده‏اند كه با واقعيت‏هاى تاريخى همخوانى ندارد و بيشتر برگرفته از روحيه شخصى افراد بوده كه به صورت روحيه جمعى درآمده است . يعنى افسانه و واقعيت به هم آميخته شده است و نشان از روح جمعى يك امت دارد . مثلا افسانه نبرد و مسابقه حضرت على (ع) با رستم و تفوق و برترى آن حضرت مشهور است: رستم با دو دست خود و تمام توان نمى‏تواند حضرت على (ع) را از زمين جدا سازد . اما آن حضرت با انگشت بركمرگاه رستم مى‏زند و به آسانى او را بلند مى‏كند:
قوت بازوى او سطوت رستم ببرد
پنجه شير افكنش فر غضنفر شكست
افسانه‏هايى اين چنين در سراسر ايران (و شايد خارج از ايران) وجود دارد . در رودسر (گيلان) صخره‏اى است به نام پنجه على (ع) . اين صخره به گونه‏اى است كه هر آن ممكن است فرو ريزد . به گفته مردم، حضرت على (ع) با دست مبارك خود، آن را نگاه داشته است .
اين گونه حكايت‏ها، بازگو كننده اين است كه اسطوره و افسانه مى‏تواند از منطق زمان و مكان خارج باشد . به عبارت ديگر، افسانه و اسطوره بى‏مكان و بى‏زمان است . مواجهه حضرت على (ع) با قباد و تهماسب، حكايت از زمان‏شكنى دارد، زيرا اين دو شخصيت در زمان آن حضرت نمى‏زيستند و حضور حضرت على (ع) در سرزمين‏هاى خاور (ايران، هند و . .). حكايت از بى‏مكانى است، چنين بى‏زمانى و بى‏مكانى در «خاوران نامه» ديده مى‏شود . (7)
«خاوران نامه» از حماسه‏هاى دينى قديم شيعه است كه موضوع اصلى آن سفرها و حملات على (ع) به سرزمين خاوران به همراهى مالك اشتر و ابوالمحجن و جنگ با قباد پادشاه خاورزمين و امراى ديگرى مانند تهماسب شاه و جنگ با ديو و اژدها و امثال اين وقايع . ناظم كتاب مدعى است كه موضوع منظومه خود را از يك كتاب تازى انتخاب كرده است و خود مستقيما دخالتى نداشته است . (8)
در اين كتاب، موضوعاتى همچون: مناقب، مراثى، ذكر سجاياى اخلاقى پيامبر (ص) و معصومين (ع) گرامى داشت علم و عمل، نكوهش ريا و سالوس، بى‏اعتبارى دنيا، عبرت از مرگ و ... آمده است .
«ابن حسام خوسفى» علاوه بر «خاوران نامه» ديوان اشعارى دارد كه در بخش دوم آن قصائد غرايى در نعت پيامبر اكرم (ص) و منقبت مولاى متقيان على (ع) و بيان فضايل ائمه اطهار سروده و شرح مصائبى است كه بر آن بزرگواران رفته است . اين بخش، شامل 3833 بيت است . در ميان شاعرانى كه به نشر فضايل و ترسيم سيماى درخشان مولا (ع) از بعد شجاعت، عدالت، سخاوت، ايثار و گذشت . علم، آگاهى، زهد و تقوا پرداخته‏اند و برخلاف شاعران مداح انتظار كوچكترين صله مادى نداشته‏اند، چهره ابن حسام اين فرزانه زاهد، كه بيشترين بخش آثارش را به مدح على (ع) و خاندان پاكش اختصاص داده، تلالو خاصى دارد . دفاع او از حقانيت مولا و فرزندان بزرگوارش تا آنجا بود كه معاندان و دشمنانش، نسبت كفر به او دادند . شاعر در قصيده‏اى، خود به اين موضوع اشاره دارد:
گر نعت اهل بيت كفر است كافرم
هم آسمان گواه برين قول هم زمين
نسبت به كفر مى‏كندم خصم خاكسار
حاشا چه كفر؟ كفر كدام و كدام دين؟!
آرى حسود طعنه اگر مى‏زند چه سود
بى تشتر مگس نبود نوش انگبين (9)
«خاوران نامه» ابن حسام از بهترين نمونه‏هاى حماسى دينى است و به سبب سرودن اين منظومه، وى را «فردوسى ثانى» لقب داده‏اند . زيرا انديشه تابناك و اعتقاد راسخ او، سخن فردوسى بزرگ را فرا ياد مى‏آورد، آن جا كه به دليل اظهار تولى به مقام شامخ اهل بيت مورد آزار و اذيت فردى همچون سلطان محمود غزنوى واقع مى‏شود:
منم بنده اهل بيت نبى
ستاينده خاك پاى وصى
گرت زين بد آيد گناه من است
چنين است آيين و راه من است
برين زادم و هم بر اين بگذرم
چنان دان كه خاك پى حيدرم (10)
پس از ابن‏حسام، مثنوى حماسى دينى او مورد تقليد ديگران قرار گرفت كه از جمله مى‏توان به اثر ارزنده «حمله حيدرى» اشاره كرد .
«حمله حيدرى راجع به زندگانى محمدبن عبدالله (ص) و على‏بن‏ابيطالب (ع) است كه با حمد خداوند و نعت پيامبر (ص) و على (ع) و ائمه اطهار وصاحب‏الزمان (عج) آغاز شده، به بعثت پيامبر و احوال محمدبن‏عبدالله و على‏بن‏ابيطالب (ع) و غزوات و احوال او تا پايان خلافت و ضربت خوردن و وفات وى پايان مى‏پذيرد . اين كتاب از روى كتاب «معارج النبوة» و «مدارج القنوة» تأليف معين‏بن‏حاجى محمدالفراهى به نظم درآمده است . ناظم اصلى «حمله حيدرى» ميرزا محمدرفيع خان باذل پسر ميرزا محمد است .» (11)
در همين دوره، منظومه‏هاى حماسى ديگرى نيز وجود دارد همانند: «صاحبقران نامه» كه درباره سرگذشت سيدالشهدا حمزةبن‏عبدالمطلب عموى پيامبر در دربار انوشيروان و عشق او با دختر پادشاه ايران و جنگ‏هاى وى با شاهان توران و هند و ممالك فرنگ است كه به تقليد از شاهنامه فردوسى است و در سال 1073 هجرى به نظم درآمده و ناظم آن معلوم نيست . «مختارنامه» از شاعرى به نام عبدالرزاق‏بيگ دنبلى متخلص به مفتون درباره غزوات مختارابن‏ابى‏عبيده ثقفى، «شاهنامه حيرتى» منظومه‏اى به بحر هزج مسدس مقصور يا محذوف (مفاعيلن، مفاعيلن، فعولن) از شاعران عهد شاه طهماسب اول در ذكر غزوات رسول و ائمه اطهار (ع)، «غزونامه اسيرى» منظومه‏اى به بحر متقارب و به تقليد از شاهنامه فردوسى در شرح غزوات حضرت رسول اكرم (ص) است .
در اين منظومه‏هاى حماسى دينى بعضى از حالات و بزرگوارى‏ها و شجاعت‏ها و دليرى‏هاى حضرت على (ع) آمده است كه بيشتر آنها روايت‏هاى شفاهى بوده كه با افسانه و اسطوره و تاريخ آميخته شده است . وحتى زمينه‏هايى از تفكر فولكلوريك در آنها ديده مى‏شود كه سرايندگان آن با مهارت و استادى اين موضوع‏ها را به تصوير كشيده‏اند و اين نگاه نشان از توانايى، ابتكار و تيزهوشى شاعران آن بوده است كه با اعتقادى راسخ و بيانى شيوا، به رشادت‏هاى حضرت على (ع) وياران باوفايش، جدا از صورت شكوهمند واقعيت تاريخى، در قالب اسطوره‏اى اشاره مى‏كنند .
غير از «حمله حيدرى» باذل در باب برخى از احوال محمدبن عبدالله صلعم و سرگذشت على‏بن‏ابيطالب (ع) و جنگ‏هاى او منظومه‏اى ديگر به نام حمله حيدرى يا «حمله» در دست است كه از مثنوى اولى مفصل‏تر است و آغاز آن با مكالمه رسول خدا (ص) با فاطمه بنت‏اسد و تولد حضرت على (ع) در بيت‏المقدس وبيان بعضى از حالات پيامبر و ازدواج او با خديجه و بعثت به رسالت است . (12) . ناظم كتاب يكى از شعراى قرن سيزدهم هجرى به نام «ملابمانعلى» متخلص به راجى از مردم كرمان است . اثر وى از لحاظ استحكام الفاظ و زيبايى قوى‏تر و استوارتر از «حمله، حيدرى» باذل است . در اين كتاب نيز اسطوره و واقعيت به هم آميخته شده و بعضى از تصورات ملى ايرانيان در آن اثر كرده است: همانند داستان ديوى كه به خدمت پيامبر (ص) آمده و قبول دين اسلام كرده است .
از ديگر منظومه‏هاى حماسى دينى در اين دوره، كه بيشترين بخش را به احوال على‏بن‏ابيطالب (ع) و نبردهاى او و خلافت وى، بخصوص جنگ صفين اختصاص داده، «خداوندنامه» ملك‏الشعرا فتحعليخان صباى كاشانى است . اين منظومه به تقليد از استاد طوس سروده شده و به همين سبب بسيارى از اصطلاحات شاهنامه را به عاريت گرفته، كه بعدها مورد تقليد سروش اصفهانى قرار گرفت و مثنوى دينى و حماسى خود به نام «ارديبهشت‏نامه» را به تبعيت از او تأليف كرد، كه شرح احوال پيامبر و ائمه‏اثنى‏عشر و صاحب‏الزمان (عج) و ديگر بزرگان دين است .
وى پس از نعت پيامبر (ص) به ستايش امام اول شيعيان پرداخته و نمونه‏هايى از شجاعت، علم، حلم، سخاوت، ايثار و فداكارى و ديگر فضايل گوناگون آن امام همام را ستوده است . از ديگر منظومه‏هاى حماسى مذهبى ديگر كه به كين‏خواهى از دشمنان امام على (ع) و فرزندان او پرداخته است، مى‏توان: «دلگشانامه» از ميرزاغلامعلى آزاد بلگرامى در ذكر اخبار مختارابن‏عبيده ثقفى رانام برد كه به كين‏خواهى از امام‏حسين‏بن‏على (ع) در كوفه قيام كرده است . «جنگ نامه» از شاعرى متخلص به آتشى كه جنگ على (ع) در بئرالعلم با جنيان و داستان جنگ حيدركرار با ذوالخمار و با ديگر دشمنان كه همه داراى جنبه حماسى و دينى است اما از نظر ارزش و اعتبار ادبى نازل و سست‏اند .
منظومه‏اى ديگر در شرح احوال على‏بن‏الحسين مشهور به على‏اكبر و قاسم‏بن‏حسن است، كه شاعرى موسوم به محمدطاهربن‏ابوطالب در سال 1298 هجرى آن را به پايان رسانيده است . (13)
با بررسى منظومه‏هاى مذهبى، چنين دريافت مى‏شود كه مدار سخنان سرايندگان آن اگر چه بيشتر بر دين و ارزش‏هاى اخلاقى است، اما محور دين‏مدارى آنان مولا على (ع) و وصف آن بزرگوار است كه به انحاء گوناگون، ضمن مدح آن حضرت و ذكر شجاعت‏هاى وى، حقيقت پيروى از آن امام بزرگوار را به همه مخاطبان گوشزد مى‏كنند و مخالفان آن حضرت را نكوهش كرده و اعتراض و پرخاشگرى خود را نسبت به دشمنان و معاندان اظهار داشته‏اند . و اين همه بيانگر روح خداجويى و دوستدارى ائمه اطهار و عشق به مولا على (ع) و تعهد و تقيد به مذهب و دورنمائى از روح تعبد و پاى‏بندى به دين و مذهب و ارزش‏هاى اخلاقى است .

پي نوشت ها :
 

1 - حماسه سرايى در ايران، تأليف دكتر ذبيح‏الله صفا، ص 31 .
2 - همان، ص 5 .
3 - يادگار زريران، نخستين حماسه دينى، حسن امامى، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانى بيرجند . ص 7 .
4 - غرراليبر، حسن‏بن محمد ثعالبى، ترجمه سيدمحمد روحانى، ص 170 .
5 - گنج سخن، ذبيح‏الله صفا . جلد اول، مقدمه، ص 89 .
6 - همان، ص 65 .
7 - اقعيت و اسطوره در شعر ابن‏حسام خوسفى، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانى بيرجند، صص 54 - 53 .
8 - حماسه‏سرايى در ايران . تأليف دكتر ذبيح‏الله صفا، ص 377 .
9 - ديوان ابن‏حسام خوسفى، به اهتمام احمد احمدى بيرجندى و محمدتقى سالك، ص 56 .
10 - شاهنامه فردوسى، به تصحيح ژول مول، ج اول، ص 44 .
11 - حماسه‏سرايى در ايران، تأليف دكتر ذبيح‏الله صفا، ص 380 .
12 - همان . ص 385 .
13 - فهرست ريو . ج 2 . ص 719 به بعد .
 

ارسالی از طرف کاربر محترم :sabamm