مدرسه حدیثی یمن
مدرسه حدیثی یمن
ويژگيهاي جغرافيايي و فرهنگي يمن، چگونگي شكل گيري مدرسه يمن، روات و محدثين يماني، آثار برجسته حديثي و ويژگيهاي بارز مدرسه يمن موضوعاتي است كه در اين نوشتار به بحث گذاشته شده است.
مقدمه
لكن يكي ديگر از مراكز مهم و باسابقه اي كه در تاريخ تحولات حديثي اهل سنت نقش بسيار زيادي داشته است، منطقه يمن است. وجود شرايطي چون: تعداد چشمگير راويان و محدثان، آثار و مكتوبات حديثي برجسته، مدارس و حلقه هاي درسي معتنابه، اين منطقة جغرافيايي كوچك را به مدرسة حديثي بزرگي تبديل كرده بود كه حتي راويان و محدثان برجسته ديگر مناطق اسلامي براي اخذ و تحمل حديث بدان روي مي آوردند.
شكل گيري و ثبات، محدثان و روات، آثار و تأليفات و ويژگيها و مختصات اين مدرسة حديثي، مهمترين عناويني است كه در اين نوشتار به بحث گذاشته شده است. البته آنچه كه در اين مقاله درباره مدرسه حديثي يمن آمده است، تنها مربوط به فعاليت اين حوزه در دو قرن نخست هجري است كه انشاء الله در فرصت و مجالي ديگر ادامه يافته و تكميل خواهد شد.
1. آشنايي مختصر با يمن
1.1: وجه تسميه
گروه ديگر آن را بر گرفته از «يُمن» به معناي بركت مي دانند كه مسعودي ـ مورخ شهير مسلمان ـ در اين باره گفته است: «انّ اليمن سمّي يمناً ليُمنه و الشام شاماً لشومه.» (2)
اما دسته اي ديگر بر اين باورند كه اين اسم از «يمين» به معناي سمت راست گرفته شده است، چرا كه يمن در اين جهت واقع شده است. اما اينكه مراد از «جهت راست» كدام است، به عقيده اكثريت، يمن در جهت راست كعبه واقع شده است، چنان كه شهر شام نيز در جهت چپ آن قرار گرفته است: «سميّت اليمن لانها عن يمين الكعبة و الشام عن يسار الكعبة و المشأمة الميسرة.» (3)
1.2: ويژگيهاي جغرافيایی
اما مقصود از يمن الاسفل شهر «زبيد» است كه از مقدس ترين و با بركت ترين سرزمين ها به شمار مي رود و به بركت دعاي پيغمبر مورد رحمت واقع شده است. چنان كه به گزارش بيهقي در دلائل النبوة، رسول خدا به اشعريوني كه از يمن بر ايشان وارد شده بودند فرمود: از كجا آمديد؟ گفتند: از زبيد، پس پيامبر فرمود: «بارك الله في زبيد.» (5)
1.3: ويژگيهاي فرهنگي
دو عامل اصلي زمينه ساز اين رويداد كم نظير شمرده شده است؛ يكي آن كه به دليل موقعيت جغرافيايي مناسب، اين كشور در ميانة مهمترين راههاي تجاري و اقتصادي قرار گرفته بود و همين مسأله سبب شده بود كه بيشتر تجار جزيرة العرب به يمن سفر كنند و طبيعتاً تاجران يمني نيز در بازارهايي كه در گوشه كنار جزيره بر پا مي شد حاضر شوند. چنان كه به گفته برخي مفسران (7) اين موضوع در قرآن كريم نيز اشاره شده و از كوچ تابستانه قريش [به يمن] و كوچ زمستانه آنها [به شام] ياد شده است: « لِإيلافِ قُرَيْش* إيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ.» (قريش، 1و2) همين مسأله سبب گرديد كه اهل يمن در بازارهاي تجاري، از آخرين اخبار جزيره مطلع گردند و خبر بعثت پيامبر نيز از اين طريق به گوش آنها برسد.
عامل دوم موسم حج بود. رسول خدا هر ساله در ايام حج خود را بر قبايل مختلف عرضه مي كرد و آنان را به دين اسلام دعوت مي نمود. اين مسأله نيز موجب شد تا قبايل يمني كه در موسم حج حاضر بودند با پيامبر و آيين جديد او آشنا گردند. از اين رو بعد از ورود اسلام به يمن، اين آيين مورد استقبال گسترده اهل يمن قرار گرفت و به سرعت در ميان قبايل و شهرهاي مختلف آن انتشار يافت. (8)
اين امر (استقبال مردم يمن از اسلام) تا آنجا پيش رفت كه پيامبر اكرم افرادي را براي تبليغ و ترويج اسلام به مناطق مختلف يمن اعزام نمود تا از اين طريق آنان را با شريعت خود بيشتر آشنا سازد. بعضي از والياني كه پيامبر به شهرهاي مختلف يمن اعزام كرده بود از اين قرار است: 1. صنعاء: علي بن ابي طالب 2. جند: معاذ بن جبل 3. حضر الموت: مهاجر بن ابي اميه 4. السكاسك و السكون: عكاشه بن ثور 5. زبيد و رمع: ابو موسي اشعري 6. تهامه: خالد بن وليد 7. نجران: عمرو بن حزم انصاري 8. عك: طاهر بن ابي هاله 9. همدان: عامر بن شهر. (9)
1.4: مذاهب فقهي و كلامي يمن
الف) مذاهب فقهي:
اما پس از مدتي دو مذهب ديگر ظهور پيدا كرد كه در اكثر شهرهاي يمن انتشار يافت و مذهب عامه مردم گرديد. اولين آن فقه شافعي بود كه در سال 204 هجري وارد يمن شد و در شهرهايي چون معافر، جند، صنعاء،
عدن و تهامه رواج پيدا كرد و دومين آن، فقه زيدي بود كه در سال 284 در الصعدة شكل گرفت و به سرعت در ساير مناطق انتشار يافت. (11)
ب) مذاهب كلامي:
2. شكل گيري مدرسه حديثي يمن
در اين ميان گروهي از اهل يمن نيز به مدينه سفر كرده و به محضر رسول خدا مشرف شدند تا ضمن اظهار اسلام از احاديث آن حضرت بهره مند شوند. اين افراد هنگامي كه به شهرهاي خود بازگشتند احاديث نبوي را براي هم وطنان خود بازگو كردند و به نشر معارف نبوي پرداختند. در حقيقت اينان اولين حلقه محدثان يماني بودند كه در قالب سفرهاي تبليغي اخبار و احاديث پيامبر را شنيده و براي اقوام خود نقل مي كردند. نام برخي از اين افراد عبارت است از: 1. جرير بن عبد الله البجلي 2. عدي بن حاتم الطائي 3. اشعث بن قيس الكندي 4. فروة بن مسيك المرادي. (13)
اين روال ادامه داشت تا آنكه ورود گروه هاي يماني به مدينه زياد گرديد، به همين خاطر رسول خدا تصميم گرفت كه شماري از اصحاب خود را به يمن بفرستد تا آداب و آيين اسلام را به مردم آن ديار بياموزد. از اين رو افرادي چون: علي بن ابي طالب، ابو موسي اشعري، معاذ بن جبل، نعمان بن بشير، ابو عبيدة الجراح، يعلي ين اميه، عطية بن عروه و... را به يمن اعزام نمود.
بدين ترتيب مساجد يمن ـ كه از مهمترين مراكز فرهنگي آن ديار به شمار مي رفت ـ به مراكز تعليم و تعلّم احاديث نبوي مبدّل گشت و حلقه هاي تدريس قرآن و حديث و فقه با حضور يكي از صحابه و تني چند از طلاب در مساجد تشكيل مي شد. اين جلسات به تدريج به مكان هاي ديگر نيز سرايت كرد و در محل هايي با نام «مَدْرس» تشكيل مي شد. تا آنكه در سال 594 هجري «اسماعيل بن طفتكين» اولين مدرسة يمن را ـ كه بعدها به مدرسة «المِيليْن» معروف گشت ـ در شهر زبيد بنا نهاد. (14)
3. روات و محدثين مدرسه يمن
الف) صحابه يماني
1. ابو موسي الاشعري؛
1. جرير بن عبد الله البجلي؛
1. وائل بن حجر الحضرمي؛
1. عدي بن حاتم بن عبد الله الطائي؛
1. مقدام بن معدي كرب الكندي؛
1. شريد بن سويد الثقفي؛
1. لقيط بن عامر العقيلي؛
1. عبد الله بن الحارث الزبيدي؛
1. صعب بن جثامة الليثي؛
1. اشعث بن قيس الكندي؛
برخي ديگر از صحابه يماني كه به نقل و نشر حديث اشتغال داشتند عبارتند از: زياد بن حارث الصدائي، سلمة بن يزيد الجعفي، فروة بن مسيك الغطيفي، كعب بن عياض الاشعري، نمط بن فيس الهمداني، صخر بن وادعة الغامدي، كعب بن عاصم الاشعري، طارق بن سويد الحضرمي، عامر الشهر الناعطي، مالك بن عبادة الهمداني، عمرو بن معدي كرب، غرفة بن الحارث الكندي، وهب بن قيس الثقفي، ابو شاه اليماني، عقبة بن نمر الهمداني و...
ب) تابعين يماني
شاگردان خود تدريس مي كردند و از اين طريق به نقل و نشر احاديث نبوي در داخل و خارج يمن مي پرداختند.
اما از ميان شمار فراوان تابعين ـ كه حدود 70 نفر اند ـ سه تن از آنها نقش مهمي را در نشر حديث ايفا كردند.
1. طاوس بن كيسان اليماني؛
او فردي زاهد و عابد بود و تمامي بزرگان به صداقت و وثاقت وي تصريح كرده اند. چنان كه ذهبي به نقل
از «عمرو بن دينار» گفته است: «حدثنا طاوس و لاتحسبن احداً أصدق لهجة من طاوس.» (16) همچنين الجندي درباره وي چنين گفته است: «كان ولاة اليمن و علماءها يعولون في امورهم الدينية علي قوله فقد اشتهر بأنه امام وقته و فقيه مصره.» (17)
1. ابو عقبه همام بن منبه اليماني؛
1. ابو عبد الله وهب بن منبه اليماني؛
برخي ديگر از تابعين يماني كه در نشر حديث سهم بزرگي داشتند از اين قرار اند: ادريس الصنعاني، ثمامة بن شراحيل اليماني، حُجر بن قيس المدري، ربيعة بن سلمة اليماني، زياد الجندي، سعد الاعرج، شهاب بن عبد الله الخولاني، صفوان بن يعلي التميمي، عبد الله بن جريع، عبد الله بن زيد بن بوذان، عبد الرحمن بن بزرج، عثمان بن يزدويه، عطاء بن نافع، عكرمة البربري و... .(18)
4. آثار برجسته حديثي مدرسه يمن
1. صحيفه همام بن منبه (132 ق)
1. جامع معمر بن راشد (153 ق)
1. مصنف عبد الرزاق (211 ق)
5. ويژگيهاي بارز مدرسه حديثي يمن
1. رحلة اعلام مدرسه يمن براي طلب حديث
آغاز رحله هاي علمي را بايد از ابتداي رسالت پيامبر دانست كه افراد بسياري از قبايل و امصار مختلف براي آشنايي با دين اسلام و شنيدن احاديث پيامبر به مدينه سفر مي كردند كه در اين ميان سهم اهل يمن بيش از هر طايفه و منطقه بود. اين امر در دوره تابعين نيز ادامه داشت و محدثان يماني براي فراگيري حديث به كشورها و شهرهاي مختلفي همچون مكه، مدينه، عراق و شام سفر كردند، چنان كه ذهبي در اين باره مي گويد: «خرج من اليمن ائمة التابعين و تفرقوا من الارض.» (25)
گفتني است علاوه بر سفرهايي كه محدثان يمني به ديگر شهرهاي اسلامي انجام مي دادند، بسياري از محدثان و روات كشورهاي اسلامي نيز براي اخذ حديث از اعلام مدرسه يمن، به اين سرزمين سفر مي كردند. به عنوان مثال معمر بن راشد البصري، سفيان الثوري، سفيان بن عيينه و احمد بن حنبل از كساني بودند كه به يمن سفر كرده و از مشاهير روايي يمن حديث شنيدند. (26)
2. غلبه صحت در اسانيد احاديث مدرسه يمن
شاهد ديگر بر اين مسأله، كثرت اخراج احاديث يمانيين در صحيحين است. چنانكه تنها از «صحيفه همام بن منبه» 62 حديث در صحيح بخاري و 87 حديث در صحيح مسلم نقل شده است. (29)
3. اهتمام اعلام مدرسه يمن به دانشهاي حديثي
4. كثرت احاديث مدرسه يمن
جمع بندي و نتيجه
البته در تحليل مدرسه حديثي يمن، موضوعات مهم ديگري نيز وجود دارد كه شايسته مطالعه و بررسي است و نيازمند همت و اراده محققان و دين پژوهان است:
1. بررسي رحله ها و سفرهاي حديثي يمانيان
2. حلقه هاي درسي و مجالس حديثي يمن
3. خاندانهاي برجسته حديثي يمن
4. سهم زنان يمني در نشر حديث
5. پژوهش هاي حديثي معاصر در يمن
اميد است كه اين نوشتار فتح البابي براي پژوهش در اين موضوعات به حساب آيد.
پي نوشت ها :
1-شيباني1391، ج1، 31
2-مسعودي 1385، ج2، 387
3-بخاري 1314، ج4، 217
4-همداني 1989، ص102
5-بيهقي 1405، ج6، 298
6-يحيي الحسين 1388، ج1، 69
7-ابن كثير 1389، ج7، 378
8-حديثي، ص90- 95
9-نك: كبسي 1425، ص54ـ60
10-اكوع 1391، ص106
11-شرف الدين 1400، ص36ـ37
12-نك: كبسي 1425، ص138
13-ابن حزم، ص278
14-اكوع 1400، ص7
15-نك: كبسي 1425، ص244ـ257
16-ذهبي 1402، ج5، 463
17-كندي 1403، ج1، 104
18-نك: كبسي 1425، ص287ـ297
19-نك: كبسي 1425، ص487ـ494
20-ذهبي 1402، ج5، 311
21-صبحي صالح 1388، ص32
22-ذهبي 1382، ج2، 609
23-سيوطي 1385، ج1، 110
24-بغدادي 1403، ج2، 223
25-ذهبي 1405، ص47
26-كبسي 1425، ص466
27-بغدادي 1403، ج2، 287
28-نيشابوري 1937، ص55
29-كبسي 1425، ص500
30-نك: كبسي 1425، ص533
31-ذهبي 1402، ج7، 11
32-رازي 1401، ص190
33-نك: كبسي 1425، ص558
1. ابن حزم، علي بن احمد الاندلسي، اسماء الصحابة الرواة و ما لكل واحد من العدد، مصر، دار المعارف.
2. ابن كثير، ابي الفداء اسماعيل بن كثير(1389 ق)، تفسير القرآن العظيم، بيروت، دار الفكر.
3. اكوع، اسماعيل بن علي(1400 ق)، المدارس الاسلامية في اليمن، منشورات جامعة صنعاء.
4. اكوع، محمد بن علي(1391 ق)، اليمن الخضراء مهد الحضارة، القاهرة، مطبعة السعادة.
5. بخاري، محمد بن اسماعيل(1314 ق)، صحيح البخاري، القاهرة، دار التراث العربي.
6. بستي، محمد بن حبان(1379 ق)، مشاهير علماء الامصار، القاهرة، مطبعة لجنة التأليف و النشر.
7. بغدادي، احمد بن علي الخطيب(1403 ق)، الجامع لاخلاق الراوي وآداب السامع، رياض، مكتبة المعارف.
8. بيهقي، احمد بن حسين(1405 ق)، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشريعة، بيروت، دار الكتب العلمية.
9. حديثي، نزار عبد اللطيف، اهل اليمن في صدر الاسلام، سوريا، المؤسسه العربية.
10. ذهبي، محمد بن احمد بن عثمان(1405 ق)، الامصار ذوات الآثار، بيروت، دار ابن كثير.
11. ذهبي، محمد بن احمد بن عثمان(1382 ق)، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، مصر، دار احياء الكتب العربية.
12. ذهبي، محمد بن احمد بن عثمان(1402 ق)، سير اعلام النبلاء، بيروت، مؤسسة الرسالة.
13. رازي، احمد بن عبد الله(1401 ق)، تاريخ مدينة صنعاء، مطبعة صنعاء.
14. سيوطي، جلال الدين عبد الرحمن(1385 ق)،تدريب الراوي في شرح تقريب النووي، مصر، دار الكتب الحديثة.
15. شرف الدين، احمد حسين(1400 ق)، تاريخ الفكر الاسلامي في اليمن، مطبعة الرياض.
16. شيباني، عبد الرحمن بن الدبيع(1391 ق)، قرة العيون باخبار اليمن الميمون، دار المطبعة السلفية.
17. صبحي صالح(1388 ق)، علوم الحديث و مصطلحه، بيروت، دار العلم للملايين.
18. كبسي، محمد علي احمد(1425 ق)، مدرسة الحديث في اليمن في القرنين الاول و الثاني الهجريين، جامعة صنعاء.
19. كندي، محمد بن يوسف السكسكي(1403 ق)، السلوك في طبقات العلماء و الملوك، صنعاء، وزارة الاعلام و الثقافة.
20. مسعودي، علي بن حسن(1385 ق)، مروج الذهب و معادن الجواهر، مصر، مطبعة السعادة.
21. نيشابوري، ابو عبد الله الحاكم(1937 م)، معرفة علوم الحديث، القاهرة، دار الكتب المصرية.
22. همداني، حسن بن احمد بن يعقوب(1989 م)، صفة جزيرة العرب، بغداد، دار الشؤون الثقافية العامة.
23. يحيي بن الحسين(1388 ق)، غاية الأماني في اخبار قطر اليماني، القاهرة، دار الكتاب العربي
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : j133719
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}