چگونه به فرزندان بياموزيم که اتاق خود را مرتب کنند؟
چگونه به فرزندان بياموزيم که اتاق خود را مرتب کنند؟
چگونه به فرزندان بياموزيم که اتاق خود را مرتب کنند؟
ترجمه وتنظيم: مريم سادات کاظمي
«وسايل ات را سر جايش بگذار...» هنوز اين جمله ي شما تمام نشده که فرزندتان با ناراحتي مي گويد: «مامان! باز هم شروع کردي.... اين جا اتاق خودم هست... من همين جوري راحتم...» و محکم در را به روي شما مي بندد. چنين رفتارهاي تهاجمي و عدم قبول درخواست پدر و مادر، معمولا در بسياري از خانواده ها و به خصوص در بين نوجوانان ديده مي شود. والديني که شاهد چنين برخوردهايي از طرف فرزندشان هستند، مدام اين سوال را از خود مي پرسند که علت چيست؟ رفتار مناسب با آنان چگونه بايد باشد؟
فرزند شما مرتب کردن اتاقش را هر روز به روز بعد موکول مي کند، اما اين زمان هيچ وقت فرا نمي رسد! اين چنين مخالفت هايي در بين همه ي بچه ها ديده مي شود و در واقع، نشان دهنده ي مراحل مهمي از رشد کودک شماست.
نخستين زمان ابراز مخالفت، دو سالگي است. در اين سن، کودک کم کم به سخن گفتن مسلط مي شود و به خصوص کلمه ي «نه» را زياد تکرار مي کند. «بله يا چشم» لعنتي ست که او ديرتر به کار مي گيرد. اين امتناع ها از کودکي تا نوجواني، به دست آوردن تدريجي استقلال و عدم وابستگي را نشان مي دهد. با اين حال، کودک هميشه به حضور و مراقبت شما نياز دارد. ترديد در گفتن «نه يا بله» حتي در مورد چيزهايي که دوست دارد، نشان دهنده ي تمايل او براي انتخاب و اين که اطرافيان، او را به عنوان فردي «بزرگ» قبول داشته باشند، است.
او هم چنين تسلط و محدوديت هاي شما را با رفتارهايي نشان مي دهد که مواجهه با آن ها چندان آسان نيست اما براي رشد مطلوب اش لازم است. کودک، نتايج آن مخالفت ها را نيز پيش خود بررسي مي کند، موارد دلخواه خود را باز هم انجام مي دهد و از عمل به بقيه، چشم پوشي مي کند.
طبيعي ست که دوست داشته باشيد فرزندتان اتاقش را مرتب کند و يا دست کم، وقتي اين کار را از او مي خواهيد، درخواست شما را رد نکند اما شما هم بايد متناسب با سن فرزندان، رفتار مناسبي را در اين باره پيش بگيريد.
بين 6 تا 11 سالگي، او تمايل دارد خود را مستقل تر نشان دهد و ترجيح مي دهد اتاقش را به تنهايي مانند يک فرد بزرگسال مرتب کند. اين به آن معنا نيست که مي داند چطور اين کار را انجام دهد و در عين حال، توصيه هاي شما را هم نمي پذيرد. اين حس استقلال را به تدريج به او بياموزيد. دلايل صحبت هاي خود را برايش توضيح دهيد، از تحميل نظرات خود اجتناب کنيد و به جاي او وسايلش را مرتب نکنيد.
نوجوان در فاصله ي سني 12 تا 18 سال، تمايل دارد اصول و قواعد خانواده را زير سوال ببرد. چيدمان اتاقش، هم سو با تصورات و تخيلاتش (احساسي، آشفته، رمانتيک و....) است. اگر تا به حال ، هر روز تعطيل آن جا را مرتب مي کرده، دليل نمي شود که از اين به بعد اين کار را انجام دهد. او بدون هيچ ترديدي، خود را از قيد و بندهاي خانواده راحت مي کند و تنبلي يا عدم تنبلي يا عدم پذيرش اين اصل را ابراز مي نمايد. نوجوان شما ترجيحاً مسائل و قواعد تربيتي که شما با تمام وجود به آنها پايبند هستيد را زير پا مي گذارد.
کودک ديروز، حالا به دنبال شناخت خودش است؛ او نياز دارد که گاهي در محيطي خصوصي با خود خلوت کند. در واقع ، او شلوغي و به هم ريختگي اتاقش مي خواهد قلمرو خودش را نشان دهد و با اين زبان به پدر ومادر بگويد که «وارد نشويد!» کمي بي نظمي طبيعي ست؛ نظم و تربيت شديد- به خصوص با روش هاي سخت گيرانه - را به او تحميل نکنيد. هرگز اتاق فرزندتان را به ويژه زماني که در خانه نيست، مرتب نکنيد. وقتي مي خواهيد وارد شويد، در بزنيد و منتظر بمانيد تا شما را دعوت کند. با اين رفتارتان، احترام به حريم شخصي و توجه به احساسات و دل مشغولي هايش را نشان مي دهيد.
اگر قوانين خانواده، مستبدانه و محدوديت هاي بي حد و مرز نباشد، کودک يا نوجوان ، آن ها را درک کرده و در نتيجه رعايت مي نمايد. بايد توجه داشته باشيد که اگر همسرتان موضوعي را در محيط منزل قدغن مي کند، شما اجازه ي انجام آن را به فرزندتان ندهيد. هم چنين اگر او را در مورد مساله اي آزاد مي گذاريد، فردا او را به همان دليل، تنبيه نکنيد. اين ضد و نقيض ها موجب آشفتگي فرزند شده و مخالفت او با والدين را تشديد مي کند.
پافشاري بيش از حد يا عصباني شدن به دليل اين که او را مطيع کنيد، به اقتدار شما صدمه مي زند. يکي از موارد مهمي که بايد به آن توجه داشت، اين است که در برابر مسائلي که مهم نيستند، کوتاه بياييد و درباره ي موضوعات زودگذر با هم گفت وگو کنيد. بهتر است راجع به تغيير قوانين نيز فکر کنيد . اما در عين حال، در مقابل آن چه جاي سوال ندارد، محکم باشيد. هنگامي که در مورد لزوم نظم و ترتيب اتاقش صحبت مي کنيد، مطمئن باشد که فرزندتان معني و منظور اين خواسته ي شما را درک مي کند. او بدون اين که بداند چرا، فقط نافرماني مي کند.
گاهي نوجوان حرف هايي مي زند که سوالاتي مانند «آيا او مرا دوست دارد؟» يا «آيا او مي خواهد مرا اذيت کند؟» به ذهن پدر و مادر خطور مي کند . در پاسخ بايد گفت که مسلماً او نيز شما را دوست دارد؛ توجه داشته باشيد که هدف او از مخالف، فقط اذيت کردن آني شماست و به آن چه مي گويد، اعتقادي ندارد و خيلي زود همه چيز را فراموش مي کند. او هم چنين با اين کار، شما را تحريک کرده و مقاومت تان را در برابر خشم و عصبانيت مي سنجد او به دنبال ارتباطي قوي ست و مي خواهد شما را همراه خود کند. نکته ي مهم ديگر اين که در مورد عشق و علاقه اش ، کنجکاوي نکنيد و بدانيد تمام اين رفتار ها، کاملاً طبيعي ست.
منبع:نشريه شادکامي، ش77
فرزند شما مرتب کردن اتاقش را هر روز به روز بعد موکول مي کند، اما اين زمان هيچ وقت فرا نمي رسد! اين چنين مخالفت هايي در بين همه ي بچه ها ديده مي شود و در واقع، نشان دهنده ي مراحل مهمي از رشد کودک شماست.
نخستين زمان ابراز مخالفت، دو سالگي است. در اين سن، کودک کم کم به سخن گفتن مسلط مي شود و به خصوص کلمه ي «نه» را زياد تکرار مي کند. «بله يا چشم» لعنتي ست که او ديرتر به کار مي گيرد. اين امتناع ها از کودکي تا نوجواني، به دست آوردن تدريجي استقلال و عدم وابستگي را نشان مي دهد. با اين حال، کودک هميشه به حضور و مراقبت شما نياز دارد. ترديد در گفتن «نه يا بله» حتي در مورد چيزهايي که دوست دارد، نشان دهنده ي تمايل او براي انتخاب و اين که اطرافيان، او را به عنوان فردي «بزرگ» قبول داشته باشند، است.
او هم چنين تسلط و محدوديت هاي شما را با رفتارهايي نشان مي دهد که مواجهه با آن ها چندان آسان نيست اما براي رشد مطلوب اش لازم است. کودک، نتايج آن مخالفت ها را نيز پيش خود بررسي مي کند، موارد دلخواه خود را باز هم انجام مي دهد و از عمل به بقيه، چشم پوشي مي کند.
طبيعي ست که دوست داشته باشيد فرزندتان اتاقش را مرتب کند و يا دست کم، وقتي اين کار را از او مي خواهيد، درخواست شما را رد نکند اما شما هم بايد متناسب با سن فرزندان، رفتار مناسبي را در اين باره پيش بگيريد.
بين 6 تا 11 سالگي، او تمايل دارد خود را مستقل تر نشان دهد و ترجيح مي دهد اتاقش را به تنهايي مانند يک فرد بزرگسال مرتب کند. اين به آن معنا نيست که مي داند چطور اين کار را انجام دهد و در عين حال، توصيه هاي شما را هم نمي پذيرد. اين حس استقلال را به تدريج به او بياموزيد. دلايل صحبت هاي خود را برايش توضيح دهيد، از تحميل نظرات خود اجتناب کنيد و به جاي او وسايلش را مرتب نکنيد.
نوجوان در فاصله ي سني 12 تا 18 سال، تمايل دارد اصول و قواعد خانواده را زير سوال ببرد. چيدمان اتاقش، هم سو با تصورات و تخيلاتش (احساسي، آشفته، رمانتيک و....) است. اگر تا به حال ، هر روز تعطيل آن جا را مرتب مي کرده، دليل نمي شود که از اين به بعد اين کار را انجام دهد. او بدون هيچ ترديدي، خود را از قيد و بندهاي خانواده راحت مي کند و تنبلي يا عدم تنبلي يا عدم پذيرش اين اصل را ابراز مي نمايد. نوجوان شما ترجيحاً مسائل و قواعد تربيتي که شما با تمام وجود به آنها پايبند هستيد را زير پا مي گذارد.
کودک ديروز، حالا به دنبال شناخت خودش است؛ او نياز دارد که گاهي در محيطي خصوصي با خود خلوت کند. در واقع ، او شلوغي و به هم ريختگي اتاقش مي خواهد قلمرو خودش را نشان دهد و با اين زبان به پدر ومادر بگويد که «وارد نشويد!» کمي بي نظمي طبيعي ست؛ نظم و تربيت شديد- به خصوص با روش هاي سخت گيرانه - را به او تحميل نکنيد. هرگز اتاق فرزندتان را به ويژه زماني که در خانه نيست، مرتب نکنيد. وقتي مي خواهيد وارد شويد، در بزنيد و منتظر بمانيد تا شما را دعوت کند. با اين رفتارتان، احترام به حريم شخصي و توجه به احساسات و دل مشغولي هايش را نشان مي دهيد.
اگر قوانين خانواده، مستبدانه و محدوديت هاي بي حد و مرز نباشد، کودک يا نوجوان ، آن ها را درک کرده و در نتيجه رعايت مي نمايد. بايد توجه داشته باشيد که اگر همسرتان موضوعي را در محيط منزل قدغن مي کند، شما اجازه ي انجام آن را به فرزندتان ندهيد. هم چنين اگر او را در مورد مساله اي آزاد مي گذاريد، فردا او را به همان دليل، تنبيه نکنيد. اين ضد و نقيض ها موجب آشفتگي فرزند شده و مخالفت او با والدين را تشديد مي کند.
پافشاري بيش از حد يا عصباني شدن به دليل اين که او را مطيع کنيد، به اقتدار شما صدمه مي زند. يکي از موارد مهمي که بايد به آن توجه داشت، اين است که در برابر مسائلي که مهم نيستند، کوتاه بياييد و درباره ي موضوعات زودگذر با هم گفت وگو کنيد. بهتر است راجع به تغيير قوانين نيز فکر کنيد . اما در عين حال، در مقابل آن چه جاي سوال ندارد، محکم باشيد. هنگامي که در مورد لزوم نظم و ترتيب اتاقش صحبت مي کنيد، مطمئن باشد که فرزندتان معني و منظور اين خواسته ي شما را درک مي کند. او بدون اين که بداند چرا، فقط نافرماني مي کند.
گاهي نوجوان حرف هايي مي زند که سوالاتي مانند «آيا او مرا دوست دارد؟» يا «آيا او مي خواهد مرا اذيت کند؟» به ذهن پدر و مادر خطور مي کند . در پاسخ بايد گفت که مسلماً او نيز شما را دوست دارد؛ توجه داشته باشيد که هدف او از مخالف، فقط اذيت کردن آني شماست و به آن چه مي گويد، اعتقادي ندارد و خيلي زود همه چيز را فراموش مي کند. او هم چنين با اين کار، شما را تحريک کرده و مقاومت تان را در برابر خشم و عصبانيت مي سنجد او به دنبال ارتباطي قوي ست و مي خواهد شما را همراه خود کند. نکته ي مهم ديگر اين که در مورد عشق و علاقه اش ، کنجکاوي نکنيد و بدانيد تمام اين رفتار ها، کاملاً طبيعي ست.
منبع:نشريه شادکامي، ش77
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}