تغذيه مناسب در مبتلايان به سندروم روده بزرگ تحريک پذير


 





 
سندرم روده تحريک پذير (IBS)يک بيماري نيست ،بلکه يک سندرم (يک سري علايم وعوارض )شايع است که شامل تغيير در حرکت روده ،افزايش حساسيت سيستم معدي -روده اي ،وافزايش تاثير پذيري احشاء از محرک هاي دروني وبيروني مي باشد.
بيماري مي تواند هر ناحيه از روده بزرگ را درگير کند،اما به دليل عوارضIBS،بيشتر توجه بر روي کولون متمرکز مي شود.سندرم به طور معمول شامل يکي از 3علامت اسهال ،يبوست يا درد شکمي است،اما بيماران ممکن است ترکيبي از همه اين علايم را داشته باشند .ناراحتي معدي -روده اي بعد از وعده هاي غذايي يا همراه با پريشاني هاي رواني -اجتماعي ،نفخ ،گاز،افزايش پاسخ معدي،کاهش حد آستانه ناراحتي هاي معمول معدي -روده اي وحرکات غير طبيعي روده در افراد

مبتلا به IBSشايع هستند.
 

در IBSصدمه بافتي مشخص وجود ندارد ،هيچ التهاب ودرگيري ايمونولوژيکي هم وجود ندارد.در همه افراد مبتلا ،سيستم عصبي -روده اي به وجود غذا ،ترکيب شيميايي ومقدار آن حساس است
ودستگاه معدي -روده اي انواع متفاوت پيام ها را از مغز وسيستم عصبي خودکار دريافت مي کند.اشخاص مبتلا به IBSبه بسياري از اين محرک ها بيش از حد عکس العمل نشان مي دهند.

تشخيص IBS
 

تشخيص بر مبناي معيار اجماع بين المللي والگوريتم هاي تشخيصي صورت مي گيرد که به مجزا کردن بيماري از سايد اختلالات جراحي يا معدي -روده اي ديگر (که ممکن است با علايم مشابه ظاهر شوند)،کمک مي کند .بر طبق معيار، علايم ناراحتي شکمي بايد حداقل به مدت 12هفته در سال گذشته وجود داشته وشامل حداقل 2يا 3علامت از اين علايم ويژه باشد:ناراحتي پس از دفع مدفوع ،شروع ناراحتي در اثر تغير در تکرر مدفوع وشروع عوارض ناراحتي به هنگام تغيير در شکل مدفوع .
تشخيص معمولا با دسته بندي کردن سندرم به زير نمونه هايي مانند ابتلاي متناوب اسهال ويبوست بدون درد تکميل مي شود.شايع ترين علايم، يبوست واسهال متناوب ،درد شکمي (که معمولا به وسيله دفع تسکين مي يابد)ونفخ است،اما احساس نفخ بسيار شديد ،احساس تخليه ناکامل ،درد در رکتوم ،ومخاط در مدفوع نيز ممکن است بروز نمايد.
علايم اولين بار ،بين دوران نوجواني ودهه چهارم زندگي بروز مي کند ،اما بسياري از افراد مشکل خود را با پزشک در ميان نمي گذارند .در آمريکاIBSدر حدود20درصد زنان و10-15درصد مردان رخ مي دهد.اين بيماري ،12درصد مراجعات به کلينيک هاي پزشکي خانواده و20تا40درصدمراجعات به متخصصان بيماري هاي معده وروده را در بر مي گيرد.افراد مبتلا به IBSبه غيبت از کار ومدرسه ،کاهش قابليت توليد ،افزايش هزينه مراقبت هاي بهداشتي وکاهش کيفيت زندگي متاثر از عوارض بيماري دچار مي شوند.در32-44درصد موارد ،تاريخچه ضايعه رواني -اجتماعي مانند سوءاستفاده هاي جنسي يا جسمي گزارش شده است.
به نظر مي رسد که حساسيت وحرکات روده در پاسخ به محرک هاي محيطي ومعمول معدي -روده اي در افراد مبتلا به IBSتغيير مي کند.اين افراد در مقايسه با افراد طبيعي به اتساع روده ،بي احتياطي در مصرف غذاهاي نامناسب وفاکتورهاي اجتماعي-رواني به طور معني داري بيشتر عکس العمل نشان مي دهند.اشخاص طبيعي ممکن است آشفتگي هاي خفيف معدي -روده اي را در پاسخ به همه موقعيت هاي ذکر شده تجربه کنند،اما بروز نمي دهند.استرس زاهاي زندگي مانندتغييرات شغلي ،مسافرت ،تغيير مکان ويا موقعيت هاي اجتماعي ناراحت کننده ممکن است موجب شروع يا بدتر شدن علايم شوندو بسياري از تلاش هاي درماني را تحت الشعاع قرار دهند.
علاوه بر الگوهاي رژيمي و استرس،عواملي که ممکن است موجب بدترشدن علايم شوند ،عبارتند از:
1-استفاده زياد از ملين ها ياديگر داروهايي که در مغازه ها فروخته مي شوند.
2-آنتي بيوتيک ها
3-کافئين ها
4-بيماري معدي -روده اي قبلي
5-نقص در تنظيم خواب،استراحت ودريافت مايعات.
در بيماران داراي تاريخچه آلرژي خانوادگي،حساسيت زياد به غذاهاي خاص ممکن است علت IBSباشد.تحت اين شرايط ،آزمايشي که غذاها را حذف ونتيجه را بررسي کند ،ممکن است در تعيين عامل غذايي اصلي ،تعيين کننده باشد.

درمان پزشکي
 

درمان شامل مجموعه اي از تلاش ها براي کاهش عوارض بيماري وهمچنين کاستن از فاکتورهايي است که اين عوارض را تشديد مي کند .آموزش ،تجويز دارو،مشاوره ورژيم غذايي در درمان نقش دارند.بر اساس وضعيت بيماري وشدت علايم ،داروها ممکن است شامل ضد اسپاسم ها، آنتي کولي نرژيک ،ضد اسهال ،پروکينتيک يا عوامل ضد افسردگي باشند.داروهاي جديدتري در حال بررسي هستند که نوروترانسميترها ي ويژه ،پپتيدهايا مکانيسم هاي ديگر درگير در حرکت معدي -روده اي وسيستم عصبي روده اي را مورد هدف قرار مي دهند.

درمان تغذيه اي پزشکي
 

برخلاف IBD(بيماري هاي التهابي روده)،IBS(سندرم روده بزرگ تحريک پذير)زندگي را تهديد نمي کند وبه سوءهضم وسوءجذب مواد مغذي منجر نمي شود.به هر حال، عادات غذايي افراد مبتلا به IBSممکن است به يک رژيم کمتر از کامل ،دريافت ناکافي مواد مغذي ولذت بردن کمتر ازغذاها منجر شود.انتخاب رژيم هاي غذايي والگوها نيز در کنترل علايم مهم هستند.
هدف از مراقبت تغذيه اي ،اطمينان از دريافت کافي مواد مغذي فرد بيمار،راهنمايي کردن او به سوي رژيمي که منجر به ادامه بروز علايم نمي شودوتوضيح دادن نقش عادات غذايي معمولي در ايجاد يا اجتناب از علايم معدي -روده اي است .ارائه توضيح هايي به همه اشخاص جهت داشتن يک رژيم با کيفيت خوب،ارزشمند است.دراين بيماران ،چربي اضافي رژيم غذايي ،کافئين ،قندهايي چون لاکتوز ،فروکتوز وسوربيتول وغذاهاي سنگين در مقايسه با اشخاص طبيعي کمتر تحمل مي شوند.
متخصص تغذيه مي تواند با شخص مبتلا به IBSجهت تعيين وتشخيص بيماري ،نقش بالقوه غذاهاو آموزش اينکه چگونه علايم ناشي از مصرف غذا (مرتبط با سندرم)را کاهش دهند،مشاوره نمايد.گاهي اوقات مراجعين در يک سيکل معيوب گرفتار مي شوند که در اين حالت ،اضطراب درباره مصرف غذا ،آشفتگي هاي معدي -روده اي وشرم هاي اجتماعي ،موجب رعايت يک رژيم محدود وغير ضروري مي شود که خود به بدتر شدن وضعيت تغذيه اي ،افزايش اضطراب وبدتر شدن علايم مي انجامد.آرام کردن فرد وبازگشت تدريجي به رژيم مناسبي که فقط غذاهاي افزايش دهنده عوارض بيماري در آن حذف شده باشند،اغلب بهبودي قابل توجهي در کيفيت زندگي ايجاد مي کنند.
عموما دريافت فيبر غذايي در نوجوانان وبزرگسالان در حدود نيمي از مقادير توصيه شده است.مصرف زياد سبوس يا فيبرهاي زبر توصيه نمي شود ،اما افزايش فيبر غذايي تا حد مقادير توصيه شده 25گرم يا بيشتر در روز ممکن است کمک کننده باشد.اگر بيمار قادر به خوردن فيبر از منابع غذايي نباشد يا به ميزان کافي پاسخ ندهد ،مصرف فيبر به صورت ملين هاي حجيم (مانند پسيليوم)ممکن است مفيد باشد.خوردن مقادير کافي مايعات توصيه مي شود ،به ويژه وقتي که از مکمل هاي فيبر پودري استفاده مي شود.دوزهاي زياد سبوس گندم به مدت طولاني توصيه نمي شودوممکن است موجب تشديد علايم در برخي اشخاص مبتلا به IBSشود.غذاهاي حاوي فيبر ،نشاسته هاي مقاوم واليگوساکاريدها ممکن است به صورت غذاهاي پره بيوتيک جهت کمک به ايجاد ميکروفلوراي سالم ومقاوم به عفونت هاي پاتوژنيک به کارروند.
منبع:دنياي تغذيه 95