حمایت از کودکان در بحران
حمایت از کودکان در بحران
حمایت از کودکان در بحران
با وجود رسانههای پر قدرت خبری و اطلاع رسانی، حوادث ناگوار و مرگآوری که بنا به دلایلی چون جنگ، بلایای طبیعییا شیوعیک بیماری رخ میدهند، خواه ناخواه در مقابل چشم کودکان قرار میگیرند. از این جهت برای والدین و افراد بالغ واجب است که با روشهای مناسب در این گونه مواقع از آنها حمایتهای لازم را بعمل آورند. کودکان شاید در بعضی سنین نتوانند بین صحنههای جنگ و بازیهای کامپیوتری خود تفاوتی مشاهده کنند، اما نگرانی و اندوه والدین و بزرگسالان آنها را متوجه میکند که این مورد، با موارد بازسازی شده کامپیوتری و سینمایی فرق دارد و در آنها ترسی ایجاد میکند که اگر برای گفتگو و شرح دلایل آن وقت صرف نشود، همواره در دل آنها باقی خواهد ماند و به نسلهای بعدی منتقل خواهد شد. ما به عنوان والدین آنها وظیفه داریم که خبرها و وقایع را - هر چند ناگوار- با کودکانمان در میان گذاشته و درباره آنها صحبت کنیم. ما مسئول این هستیم که هنگام بروز یک فاجعه ملییا جهانی، که زندگی هر یک از ما را تحت الشعاع قرار میدهد، با کودکانمان همراه باشیم و در عین توضیح دادن آنچه واقع شده است، با هر روش ممکن به آنها اطمینان دهیم که در امان هستند و از آنها مراقبت خواهد شد.
۲. کودکان خردسال قبل از هر چیز نگران سلامت خود هستند و ترس، از اولین احساساتی است که شخص میاموزد. آنها همچنین نسبت به نگرانیها و احساسات والدین خود نیز حساسیت نشان میدهند، حتا نوزادان نیز مشکل را حس کرده و به آن عکس العمل نشان میدهند. زمانهایی هست که والدین باید احساسات خود را پنهان کنند و تمام توجه خود را به فرزندانشان- که ممکن است مدام در وحشت و نگرانی باشند- معطوف نمایند. باید به آنها اطمینان داده شود که هر اتفاقی بیافتد، از آنها مراقبت خواهد شد. حملههای ناگهانی و بلایای طبیعی همواره سراسیمه کننده هستند و در عین اینکه جلوگیرییا پیش بینی آنها غیر ممکن است، والدین باید راههایی بیابند تا چنین وقایعی را از قبل توضیح دهند و با توجه به وضعیت اقلیمی، سیاسی و اجتماعی محل زندگی خود، کودکان را با چنین احتمالاتی آشنا کنند و به آنها بیاموزند که در صورت بروز چنین وقایعی چه باید بکنند.
۳. اکثر ما زندگی بر طبق یک برنامه روزانه عادی و مشخص دوست داریم.کودکان نیز همینطورند. در مواقع بروز یک مشکل، تا جایی که ممکن است به یک سری برنامه و فعالیتهای عادی بپردازید. شاید والدین موردی برای شادی پیدا نکنند، اما داشتن حس شوخ طبعی میتواند مسیر را برایبازگرداندن کودکان به وضعیت عادی، هموار کند.
۴. سعی کنید هنگام حضور کودکان –حتی خردسالان بسیار کم سن- تماشای اخبار تلویزیونی را محدود کنید و اخبار بسیار ناگوار و همراه با انفجار و خونریزی را هنگامی بشنوید و ببینید که آنها حضور نداشته باشند. هنگام دور هم بودن یک کانال خانوادگی را باز کنید و پس از خوابیدن کودکان اخبار را ببینید.
۵. کودکان بزرگتر هم به دلگرمی نیاز دارند. آنها ممکن است سوالات دقیقتری درباره مرگ و از بین رفتن زندگی انسانهایی که در تلویزیون دیده اند داشته باشند. ممکن است آنها نگران دوستان و اقوامی که در نواحی خطرناک زندگی میکنندیا کسانی که دور هستند، باشند. خانواده کارکنان بخش اورژانس مانند آتش نشانها، اورژانس پزشکی و نیروهای انتظامی، در زمان بروز وقایع ناگوار در شرایط سختتری به سر میبرند زیرا میدانند که آمار کشته شدگان در این حرفهها بیشتر است. برای نوجوانان بسیار مشکل است که در شرایط بحرانی شاهد سرکار رفتن این اقوامیا والدین باشند. نوجوانان نیز به آرامشی که از انجام دادن کارهای روزمره ایجاد میشود نیازمندند، پس سعی کنید آنها را به تمرکز بر انجام تکالیف خانه و مدرسه تشویق کنید و نگذارید زندگیشان از روال عادی خارج شود.
۶. هنگام بروز جنگ، نوجوانان بزرگتر، نگرانیهای خاص خودشان را دارند. آنها نگران میشوند که آیا خودشان، والدینشانیا دوستانشان به جنگ خواهند رفت؟ چه کسی به جنگ میرود و چه کسی باز نخواهد گشت؟ اینها سوالاتی مشکل هستند که باید با تعقل و خونسردی به آنها پاسخ داده شود. والدین بخصوص باید توجه کنند که نباید از دشمن یک هیولا بسازند.پیش داوری و خشمی که بر اثر یک جمله نا آگاهانه به وجود بیاید، از دشمن بسیار خطرناکتر است.
۷. از کودکان خود غافل نشوید و نشانههای عصبیت و نگرانی را در آنها ندیده نگذارید. جویدن ناخن، مکیدن انگشت، تاب خوردن با جلو و عقب، بازگشت به ترسهای قدیمی(تاریکی، تنها خوابیدن، صداهای ناشناس) یا بازگشت به عاداتی چون شب ادراری را جدی بگیرید. بعضی از این رفتارها میتواند موجب تحریک بیشتر اعصاب فرسوده هر دو طرف شوند و به مقدار زیادی حوصله و بردباری نیاز دارند. مراقب کابوسها و تغیرات خورد و خوراک آنها باشید. در خانواده هایی که به تازگی شاهد یک مشکل داخلی بودهاند (طلاق، بیماری و مانند آن)، کودکان به توجه و تسلی بیشتر نیاز دارند. کودکان از رفتارها و منش والدین خود الگو برداری میکنند. هرچه آنها به نظر خونسردتر برسند، کودکان نسبت به بهبود وضعیت بیشتر اطمینان میابند و آسودهتر میشوند. آنها به شکل خارقالعادهای برگشتپذیر هستند و میتوانند از شرایطی که به نظر خرد کننده میآمده، به حالت عادی بازگردند. اما اگر مشکلی دوام پیدا کرد، والدین باید مراقب نشانههای هشدار دهنده باشند و در صورت لزوم برای تمام خانواده از یک متخصص کمک بگیرند.
اما هرگز فراموش نکنید که هر چند درآغوش گرفتن و ابراز محبت به اعضای خانواده، به خصوص کودکان، از بهترین داروهای دلگرم کننده هستند و والدین باید در ابراز محبت بسیار بخشنده باشند.
منبع:yourfamilyshealth.comسایت فریا
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : omidayandh
● چند پیشنهاد مفید
۲. کودکان خردسال قبل از هر چیز نگران سلامت خود هستند و ترس، از اولین احساساتی است که شخص میاموزد. آنها همچنین نسبت به نگرانیها و احساسات والدین خود نیز حساسیت نشان میدهند، حتا نوزادان نیز مشکل را حس کرده و به آن عکس العمل نشان میدهند. زمانهایی هست که والدین باید احساسات خود را پنهان کنند و تمام توجه خود را به فرزندانشان- که ممکن است مدام در وحشت و نگرانی باشند- معطوف نمایند. باید به آنها اطمینان داده شود که هر اتفاقی بیافتد، از آنها مراقبت خواهد شد. حملههای ناگهانی و بلایای طبیعی همواره سراسیمه کننده هستند و در عین اینکه جلوگیرییا پیش بینی آنها غیر ممکن است، والدین باید راههایی بیابند تا چنین وقایعی را از قبل توضیح دهند و با توجه به وضعیت اقلیمی، سیاسی و اجتماعی محل زندگی خود، کودکان را با چنین احتمالاتی آشنا کنند و به آنها بیاموزند که در صورت بروز چنین وقایعی چه باید بکنند.
۳. اکثر ما زندگی بر طبق یک برنامه روزانه عادی و مشخص دوست داریم.کودکان نیز همینطورند. در مواقع بروز یک مشکل، تا جایی که ممکن است به یک سری برنامه و فعالیتهای عادی بپردازید. شاید والدین موردی برای شادی پیدا نکنند، اما داشتن حس شوخ طبعی میتواند مسیر را برایبازگرداندن کودکان به وضعیت عادی، هموار کند.
۴. سعی کنید هنگام حضور کودکان –حتی خردسالان بسیار کم سن- تماشای اخبار تلویزیونی را محدود کنید و اخبار بسیار ناگوار و همراه با انفجار و خونریزی را هنگامی بشنوید و ببینید که آنها حضور نداشته باشند. هنگام دور هم بودن یک کانال خانوادگی را باز کنید و پس از خوابیدن کودکان اخبار را ببینید.
۵. کودکان بزرگتر هم به دلگرمی نیاز دارند. آنها ممکن است سوالات دقیقتری درباره مرگ و از بین رفتن زندگی انسانهایی که در تلویزیون دیده اند داشته باشند. ممکن است آنها نگران دوستان و اقوامی که در نواحی خطرناک زندگی میکنندیا کسانی که دور هستند، باشند. خانواده کارکنان بخش اورژانس مانند آتش نشانها، اورژانس پزشکی و نیروهای انتظامی، در زمان بروز وقایع ناگوار در شرایط سختتری به سر میبرند زیرا میدانند که آمار کشته شدگان در این حرفهها بیشتر است. برای نوجوانان بسیار مشکل است که در شرایط بحرانی شاهد سرکار رفتن این اقوامیا والدین باشند. نوجوانان نیز به آرامشی که از انجام دادن کارهای روزمره ایجاد میشود نیازمندند، پس سعی کنید آنها را به تمرکز بر انجام تکالیف خانه و مدرسه تشویق کنید و نگذارید زندگیشان از روال عادی خارج شود.
۶. هنگام بروز جنگ، نوجوانان بزرگتر، نگرانیهای خاص خودشان را دارند. آنها نگران میشوند که آیا خودشان، والدینشانیا دوستانشان به جنگ خواهند رفت؟ چه کسی به جنگ میرود و چه کسی باز نخواهد گشت؟ اینها سوالاتی مشکل هستند که باید با تعقل و خونسردی به آنها پاسخ داده شود. والدین بخصوص باید توجه کنند که نباید از دشمن یک هیولا بسازند.پیش داوری و خشمی که بر اثر یک جمله نا آگاهانه به وجود بیاید، از دشمن بسیار خطرناکتر است.
۷. از کودکان خود غافل نشوید و نشانههای عصبیت و نگرانی را در آنها ندیده نگذارید. جویدن ناخن، مکیدن انگشت، تاب خوردن با جلو و عقب، بازگشت به ترسهای قدیمی(تاریکی، تنها خوابیدن، صداهای ناشناس) یا بازگشت به عاداتی چون شب ادراری را جدی بگیرید. بعضی از این رفتارها میتواند موجب تحریک بیشتر اعصاب فرسوده هر دو طرف شوند و به مقدار زیادی حوصله و بردباری نیاز دارند. مراقب کابوسها و تغیرات خورد و خوراک آنها باشید. در خانواده هایی که به تازگی شاهد یک مشکل داخلی بودهاند (طلاق، بیماری و مانند آن)، کودکان به توجه و تسلی بیشتر نیاز دارند. کودکان از رفتارها و منش والدین خود الگو برداری میکنند. هرچه آنها به نظر خونسردتر برسند، کودکان نسبت به بهبود وضعیت بیشتر اطمینان میابند و آسودهتر میشوند. آنها به شکل خارقالعادهای برگشتپذیر هستند و میتوانند از شرایطی که به نظر خرد کننده میآمده، به حالت عادی بازگردند. اما اگر مشکلی دوام پیدا کرد، والدین باید مراقب نشانههای هشدار دهنده باشند و در صورت لزوم برای تمام خانواده از یک متخصص کمک بگیرند.
اما هرگز فراموش نکنید که هر چند درآغوش گرفتن و ابراز محبت به اعضای خانواده، به خصوص کودکان، از بهترین داروهای دلگرم کننده هستند و والدین باید در ابراز محبت بسیار بخشنده باشند.
منبع:yourfamilyshealth.comسایت فریا
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : omidayandh
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}