بچه هاي لوس محصول چه نوع ديدگاهي هستند؟


 

نويسنده:ندا رضوي




 
هيچ يك از ما دوست نداريم بچه اي لوس داشته باشيم؛ بچه اي كه بدخلق، خود محور، پرتوقع و بي ملاحظه باشد. حالا ببينيم چه چيزهايي بچه ها را لوس مي كند و چه چيزهايي لوس نمي كند.
وقتي من بچه هايم را بزرگ مي كردم، ديگران به من مي گفتند اگر نگذارم بچه ام گريه كند يا زياد بغلش كنم، لوسش كرده ام. خوشبختانه من به اين حرفهاي بي معني اعتقاد نداشتم.
بچه با محبت ديدن لوس نمي شود. بچه ها به مهر و محبت، به اندازه آب و غذا نيازمندند. مسأله، در تعريف ما از عشق و محبت است.
اگر ما هر چيز مادي كه بچه ها مي خواهند در اختيارشان قرار بدهيم، به آنها عشق نورزيده ايم. والدين اغلب فكر مي كنند وقتي بچه هايشان را با اسباب بازيها و فعاليتهايي كه آنها طلب مي كنند اشباع سازند، به آنها عشق ورزيده اند، اما نتيجه واقعي چنين برخوردي با بچه ها چيست؟

سه پيامد منفي لوس كردن بچه ها از طريق ماديات
 

1- پرورش رفتارهاي اعتيادآور:
 

كودكان به اشباع شدن با چيزها و كارهايي كه منشأ بيروني دارند (و نه اشباع از درون با مهرورزي و خلاقيت) معتاد مي شوند. بسياري از ما افراد بزرگسالي را مي شناسيم كه به ولخرجي و ساير فعاليتها براي پر كردن خلأ دروني شان معتادند. آنها وقتي مضطرب هستند، به جاي اين كه با منشأ استرس برخورد كنند، سعي مي كنند بر احساسشان با رفتارهاي اعتيادآوري چون پول خرج كردن، تماشاي تلويزيون، غذا خوردن و مانند آن سرپوش بگذارند.
وقتي اسباب بازيهاي زياد، برنامه هاي زياد، غذاهاي خيلي خوب براي بچه هاي خود فراهم مي كنيم، يا اجازه مي دهيم زياد تلويزيون تماشا كنند، به آنها عشق نورزيده ايم، بلكه تنها به آنها ياد مي دهيم كه معتاد شوند.

2- بي اعتنايي به نيازهاي ديگران
 

اغلب والدين در حالي كه چيزها و موقعيتهاي زيادي را براي بچه هايشان فراهم مي كنند، نيازهاي خودشان را انكار مي كنند. اين كه شما تسليم همه توقعات بچه بشويد، به خصوص اگر از خواسته هاي خودتان صرف نظر كنيد، به معناي عشق ورزي به بچه ها نيست. وقتي شما دايم تسليم بچه مي شويد و نيازهاي خودتان را انكار مي كنيد يا نديده مي گيريد، بچه ها ياد مي گيرند كه ناديده گرفتن نيازهاي ديگران و آدمي لوس و پرتوقع بودن، مجاز است. احتمالاً اگر شما با رعايت حال و ملاحظه خودتان از بچه ها توقع نداشته باشيد كه ملاحظه شما را بكنند، بچه ها هم ياد نمي گيرند كه ملاحظه شما را بكنند. آنها ياد مي گيرند كه با شما طوري برخورد كنند كه شما با خود رفتار مي كنيد.
بنابراين، ناديده گرفتن خودتان، محبت به فرزندانتان نيست. وقتي به خود احترام نمي گذاريد، به فرزندانتان مي آموزيد كه افرادي بي اعتنا به ديگران باشند و حرمت نگهدار نباشند.

3- كسب اعتماد به نفس از طريق تأييد اطرافيان
 

يكي از مهمترين مشكلات جامعه اين است كه كودكان مي آموزند كه اعتماد به نفس خود را از طريق تأييد ديگران در مورد ظاهرشان، تعداد اسباب بازيها و قيمت لباسهايشان به دست آورند. فقط در صورتي كه والدين به جاي ارزش گذاشتن بر ظاهر و اموال بچه ها به آنها نشان دهند كه به كيفيتهاي دروني آنان- از قبيل همدلي، خلاقيت، دلسوزي، شادي، شور و شوق زندگي- اهميت مي دهند، بچه ها ياد خواهند گرفت كه اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندي خويش را به تأييد ديگران وابسته نبينند. اعتماد به نفس حقيقي، از باطن انسان نشأت مي گيرد، از آن جا سرچشمه مي گيرد كه واقف باشيم به اين كه ارزش ما به خاطر آن چيزي است كه هستيم نه به خاطر ظاهرمان يا كاري كه مي كنيم. متأسفانه، جامعه مادي گرا، اعتماد به نفس و محبوبيت انسان را به نگاه تأييدآميز ديگران درباره ماشين، خانه و لباس افراد گره مي زند.
بدين ترتيب، وقتي فرزندمان را با اشياي مادي لوس مي كنيم به خاطر داشته باشيم كه خودمان باعث مي شويم بچه ها ارزش وجودي خود را به تأييد ديگران وابسته و مرتبط ببينند؛ در حالي كه مي توان به بچه ها عشق ورزيد بدون آنكه لوس شوند.
عشق يعني پذيرش بچه ها به خاطر آن چيزي كه واقعاً هستند. عشق يعني درك، دلسوزي و همدلي.
بزرگترين هديه اي كه مي توانيد به فرزندانتان بدهيد، اين است كه به خاطر وجود و باطن آنها برايشان ارزش قائل باشيد. اين عشق واقعي است و هيچ شئ مادي نمي تواند جايگزين آن شود.

:http://www.morsalat.ir
برگرفته از Parentstalk.com
ارسال توسط كاربر محترم :hasantaleb