امام زمان (عج)در قرآن
امام زمان (عج)در قرآن
امام زمان (عج)در قرآن
نويسنده: روح ا...حبيبيان
شايد شما هم تا به حال به اين مسئله فکر کرده باشيد که با وجود اهميتي که مسئله مهدويت و منجي آخرالزمان يعني امام زمان (عج)دردين اسلام دارد، پس چرا نامي از آن حضرت در قرآن نيامده است.
اگر به قرآن مراجعه کنيد، مي بينيد خداوند بارها و بارها، از پيامبران گذشته، حتي افرادي که پيامبر هم نبودند، اما کارهاي ارزش مندي انجام داده يا شخصيت هاي مهم و ارزش مندي بودند، نام برده است، اما نامي از امام زمان (عج)و قيام او نبرده و به اين مسئله مهم در قرآن اشاره اي نشده است.
در اين مقاله قصد داريم به سوالاتي در اين باره بپردازيم :
کساني که با قرآن آشنايي دارند، مي دانند قرآن کتابي براي بيان همه چيز نيست و چه بسا در مورد يک چيز به ظاهر ساده، توضيح مفصلي بدهد، اما درباره مسئله مهمي مانند نماز جز چند آيه مختصر، هيچ نامي نمي برد. حتي در قرآن کمترين توضيح و تبييني در مورد کيفيت خواندن نماز و شرايط و واجبات و حتي رکعت هاي نماز و مانند آن وجود ندارد. در نتيجه اين مسئله دليل بر بي اهميتي يک مسئله يا اهميت فوق العاده مسئله اي ديگر نيست.
پس نام نبردن از امام مهدي (عج) همانند نام نبردن از ساير امامان معصوم است که به هيچ وجه دليل بر بي اهميتي اصل امامت و جايگاه امامان ما نيست.
خداوند در قرآن مي فرمايد :«همانا در زبور بعد از ذکر (تورات ) نوشتيم که : بندگان شايسته ام وارث (حکومت ) زمين خواهند شد ».(1)
يا در جاي ديگري مي فرمايد :«ما مي خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم ».(2)
با دقت در اين آيات و مانند آن ها، به روشني در مي يابيم که قرآن به صراحت از نجات بشر در آخر الزمان و برقراري حقيقت و عدالت خبر داده است و اين چيزي جز همان حقيقت قيام منجي آخر الزمان، حضرت مهدي (عج)نيست.
سوال اين جاست که چرا خداوند در کنار اين مطالب، نام حضرت را هم به صراحت نبرد تا ابهام ها و ترديدها برطرف شود و يقين و ايمان همه بيشتر شود ؟
در پاسخ به اين سوال ها بايد روش هاي قرآن در معرفي انسان هاي خوب و وارسته را بيان کنيم. قرآن براي شناساندن اين گونه افراد، از سه راه استفاده کرده است :
نخستين راه، آوردن نام شخصيت مورد نظر است که بارها در قرآن از اين شيوه استفاده شده است. مانند :«نيست محمد مگر فرستاده اي که پيش از او هم فرستادگاني وجود داشتند ؟».(3)يا «ياد کن در اين کتاب، مريم را».(4)
شيوه دوم، بيان تعدادي افراد خاص است، بدون ذکر نام و نشان آن ها، قرآن از سرپرست هاي بني اسراييل با عدد نام مي برد، بدون آن که توضيحي از نام و شخصيت آن ها بدهد. مانند «و از بني اسراييل دوازده سرپرست برانگيختيم ». (5)
راه سوم، شناساندن ويژگي هاي فرد است که بهترين راه معرفي است، زيرا اين شيوه راه را بر سودجويان مي بندد، چون نام جعلي درست کردن و خود را هم نام يک فرد کردن، آسان است ؛ ولي ويژگي هاي هر فرد، مخصوص اوست و قابل تشابه و جعل نيست.
اين شيوه اي است که بارها قرآن کريم از آن استفاده، و براي نمونه، اهل بيت را در آيه هاي تطهير، مباهله، ولايت (6)و... با اين روش معرفي کرده است. امام مهدي (ع)نيز در قرآن با اين روش معرفي شده است.
تا جايي که برخي علما، مجموع اين آيات را 132 آيه مي دانند که در مورد هر کدام، يک يا چند روايت در تبيين کيفيت ارتباط آيه با آن حضرت مهدي (عج)، نقل شده است.
دراين جا به ذکر چند روايت بسنده مي کنيم :
امام صادق (ع) درباره اين آيه که « او کسي است که رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند ».(7)فرمود : «به خدا سوگند ! هنوز تأويل اين آيه نازل نشده است و تا زمان قيام قائم (عج)به پا خيزد، هيچ کافر و مشرکي نمي ماند، مگر آن که خروج او را ناخوشايند مي شمارد.»(8)
امام باقر (ع)درباره آيه شريفه «بگو حق آمد و باطل از بين رفت، همانا باطل نابود شدني است »، (9)فرمود :«زماني که قائم (ع) قيام نمايد، دولت باطل از بين خواهد رفت.»(10)
امام سجاد (ع)زماني که اين آيه شريفه را قرائت کرد که «خدا به مومنان و شايستگان شما وعده داده که آنان را در زمين هم چون پيشينيان خلافت بخشد و دين مورد رضايت خود را براي آنان تمکين و اقتدار دهد و ترس آنان را به امنيت تبديل کند تا مرا بپرستند و شرک نورزند »،(11)فرمود :«به خدا سوگند ! آنان شيعيان ما اهل بيت هستند، خداوند - آن خلافت در زمين و اقتدار بخشيدن به دين را - به وسيله آنان و به دست مردي از ما، که مهدي اين امت است، تحقق خواهد داد ».(12)
خداوند مي تواند اين کار را از طريق معجزه و قدرت بي نهايت خود انجام دهد، اما خواسته از راه طبيعي و عادي اين کار صورت پذيرد و به همين خاطر زمينه هاي هر نوع تحريف و تغيير و دست بردن مغرضانه را از بين برده است.
در حقيقت اگر بنا بود نام امامان معصوم به خصوص امام زمان (عج) به صراحت در قرآن برده شود، احتمال اين که دشمنان اهل بيت در طول تاريخ در نسخه هاي قرآن دست ببرند و اين آيات را تغيير دهند، بسيار زياد بود و به همين دليل خداوند تنها به ذکر ويژگي هاي آنان بسنده کرده است.
از طرف ديگر، قرآن، کتاب هدايت و وسيله اي براي رشد و تکامل بشر است و هيچ رشد و تکاملي اتفاق نمي افتد، مگر از راه آزمون و امتحان. به همين خاطر ذکر نشدن نام امامان معصوم در قرآن، زمينه اي مهم براي آزمودن مسلمان هاست که آيا آن ها به روايات متعدد و شواهد و قرائن مختلف ايمان مي آورند يا به خاطر برخي احتمال ها و ترديدها و تنها به بهانه ذکر نشدن نام اين بزرگواران از اظهار حقيقت و ايمان به واقعيت خودداري مي کنند.
اگر به قرآن مراجعه کنيد، مي بينيد خداوند بارها و بارها، از پيامبران گذشته، حتي افرادي که پيامبر هم نبودند، اما کارهاي ارزش مندي انجام داده يا شخصيت هاي مهم و ارزش مندي بودند، نام برده است، اما نامي از امام زمان (عج)و قيام او نبرده و به اين مسئله مهم در قرآن اشاره اي نشده است.
در اين مقاله قصد داريم به سوالاتي در اين باره بپردازيم :
شيوه قرآن
کساني که با قرآن آشنايي دارند، مي دانند قرآن کتابي براي بيان همه چيز نيست و چه بسا در مورد يک چيز به ظاهر ساده، توضيح مفصلي بدهد، اما درباره مسئله مهمي مانند نماز جز چند آيه مختصر، هيچ نامي نمي برد. حتي در قرآن کمترين توضيح و تبييني در مورد کيفيت خواندن نماز و شرايط و واجبات و حتي رکعت هاي نماز و مانند آن وجود ندارد. در نتيجه اين مسئله دليل بر بي اهميتي يک مسئله يا اهميت فوق العاده مسئله اي ديگر نيست.
پس نام نبردن از امام مهدي (عج) همانند نام نبردن از ساير امامان معصوم است که به هيچ وجه دليل بر بي اهميتي اصل امامت و جايگاه امامان ما نيست.
نام يا آرمان
خداوند در قرآن مي فرمايد :«همانا در زبور بعد از ذکر (تورات ) نوشتيم که : بندگان شايسته ام وارث (حکومت ) زمين خواهند شد ».(1)
يا در جاي ديگري مي فرمايد :«ما مي خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم ».(2)
با دقت در اين آيات و مانند آن ها، به روشني در مي يابيم که قرآن به صراحت از نجات بشر در آخر الزمان و برقراري حقيقت و عدالت خبر داده است و اين چيزي جز همان حقيقت قيام منجي آخر الزمان، حضرت مهدي (عج)نيست.
سوال اين جاست که چرا خداوند در کنار اين مطالب، نام حضرت را هم به صراحت نبرد تا ابهام ها و ترديدها برطرف شود و يقين و ايمان همه بيشتر شود ؟
در پاسخ به اين سوال ها بايد روش هاي قرآن در معرفي انسان هاي خوب و وارسته را بيان کنيم. قرآن براي شناساندن اين گونه افراد، از سه راه استفاده کرده است :
نخستين راه، آوردن نام شخصيت مورد نظر است که بارها در قرآن از اين شيوه استفاده شده است. مانند :«نيست محمد مگر فرستاده اي که پيش از او هم فرستادگاني وجود داشتند ؟».(3)يا «ياد کن در اين کتاب، مريم را».(4)
شيوه دوم، بيان تعدادي افراد خاص است، بدون ذکر نام و نشان آن ها، قرآن از سرپرست هاي بني اسراييل با عدد نام مي برد، بدون آن که توضيحي از نام و شخصيت آن ها بدهد. مانند «و از بني اسراييل دوازده سرپرست برانگيختيم ». (5)
راه سوم، شناساندن ويژگي هاي فرد است که بهترين راه معرفي است، زيرا اين شيوه راه را بر سودجويان مي بندد، چون نام جعلي درست کردن و خود را هم نام يک فرد کردن، آسان است ؛ ولي ويژگي هاي هر فرد، مخصوص اوست و قابل تشابه و جعل نيست.
اين شيوه اي است که بارها قرآن کريم از آن استفاده، و براي نمونه، اهل بيت را در آيه هاي تطهير، مباهله، ولايت (6)و... با اين روش معرفي کرده است. امام مهدي (ع)نيز در قرآن با اين روش معرفي شده است.
حضرت مهدي (عج)در آيات قرآن
تا جايي که برخي علما، مجموع اين آيات را 132 آيه مي دانند که در مورد هر کدام، يک يا چند روايت در تبيين کيفيت ارتباط آيه با آن حضرت مهدي (عج)، نقل شده است.
دراين جا به ذکر چند روايت بسنده مي کنيم :
امام صادق (ع) درباره اين آيه که « او کسي است که رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند ».(7)فرمود : «به خدا سوگند ! هنوز تأويل اين آيه نازل نشده است و تا زمان قيام قائم (عج)به پا خيزد، هيچ کافر و مشرکي نمي ماند، مگر آن که خروج او را ناخوشايند مي شمارد.»(8)
امام باقر (ع)درباره آيه شريفه «بگو حق آمد و باطل از بين رفت، همانا باطل نابود شدني است »، (9)فرمود :«زماني که قائم (ع) قيام نمايد، دولت باطل از بين خواهد رفت.»(10)
امام سجاد (ع)زماني که اين آيه شريفه را قرائت کرد که «خدا به مومنان و شايستگان شما وعده داده که آنان را در زمين هم چون پيشينيان خلافت بخشد و دين مورد رضايت خود را براي آنان تمکين و اقتدار دهد و ترس آنان را به امنيت تبديل کند تا مرا بپرستند و شرک نورزند »،(11)فرمود :«به خدا سوگند ! آنان شيعيان ما اهل بيت هستند، خداوند - آن خلافت در زمين و اقتدار بخشيدن به دين را - به وسيله آنان و به دست مردي از ما، که مهدي اين امت است، تحقق خواهد داد ».(12)
دو نکته مهم
خداوند مي تواند اين کار را از طريق معجزه و قدرت بي نهايت خود انجام دهد، اما خواسته از راه طبيعي و عادي اين کار صورت پذيرد و به همين خاطر زمينه هاي هر نوع تحريف و تغيير و دست بردن مغرضانه را از بين برده است.
در حقيقت اگر بنا بود نام امامان معصوم به خصوص امام زمان (عج) به صراحت در قرآن برده شود، احتمال اين که دشمنان اهل بيت در طول تاريخ در نسخه هاي قرآن دست ببرند و اين آيات را تغيير دهند، بسيار زياد بود و به همين دليل خداوند تنها به ذکر ويژگي هاي آنان بسنده کرده است.
از طرف ديگر، قرآن، کتاب هدايت و وسيله اي براي رشد و تکامل بشر است و هيچ رشد و تکاملي اتفاق نمي افتد، مگر از راه آزمون و امتحان. به همين خاطر ذکر نشدن نام امامان معصوم در قرآن، زمينه اي مهم براي آزمودن مسلمان هاست که آيا آن ها به روايات متعدد و شواهد و قرائن مختلف ايمان مي آورند يا به خاطر برخي احتمال ها و ترديدها و تنها به بهانه ذکر نشدن نام اين بزرگواران از اظهار حقيقت و ايمان به واقعيت خودداري مي کنند.
پی نوشت:
1.سوره انبيا، آيه 105.
2.سوره قصص، آيه 5.
3.سوره آل عمران، آيه 144.
4.سوره مريم، آيه 16.
5.سوره مائده، آيه 12.
6.سوره احزاب، آيه 32؛ سوره آل عمران، آيه 61؛
7.سوره توبه، آيه 105.
8.شيخ صدوق،کمال الدين و تمام النعمه، ج 2، ص 670.
9.سوره اسراء، آيه 81.
10.الروضه، آيه 287.
11.سوره نور، آيه 55.
12.تفسير عياشي، ج 3، ص 136.
13.سوره حجر، آيه 9.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}