اضطراب و ترس هاي بيمارگونه (فوبياها)


 

نويسنده: فلورا شادلويي




 
نوشته اي را که پيش روي خود داريد در مورد اضطراب و ترس هاي بيمارگونه است. اميد است افراد مبتلا به اضطراب و فوبيا براي شناخت مشکل و رويارويي با آن کمک لازم را بگيرند.

اضطراب چگونه احساسي است ؟
 

اضطراب يکي از احساسات عادي نوع بشر است ، که همه ما در هنگام روبه رو شدن با موقعيت هاي تهديد کننده و يا دشوار آن را تجربه کرده ايم. بيشتر وقت ها مردم حالت هاي اضطرابي را استرس فرض مي کنند، درحالي که استرس يا فشار رواني داراي دو معني است. اول چيزي که ما را مضطرب مي کند و دوم، واکنش ما نسبت به آن. به همين دليل در اينجا از کلمه استرس (فشار رواني)استفاده نخواهد شد. اضطراب يعني احساس ناخوشايند و مبهم دلواپسي بدون علت مشخص که اغلب با نشانه هايي از سيستم عصبي خودکار همراه است. اضطراب يک علامت هشدار دهنده است که نشانه هايي مشابه ترس در انسان ايجاد مي کند؛ با اين تفاوت که ترس واکنش انسان به تهديد شناخته شده، مشخص و خارجي است. به طور طبيعي هم اضطراب و هم ترس مي توانند مفيد باشند و به ما در دوري از خطر کمک و انگيزه روبرو شدن با مشکلات را در ما ايجاد کنند. ولي چنانچه ترس و اضطراب شديد و طولاني شوند ما را از آنچه مي خواهيم انجام دهيم باز مي دارند و در نهايت زندگي را به کام مان تلخ مي کنند.«فوبيا»يعني ترسي که مربوط به موقعيت هاي خاص است که اکثريت مردم آنها را ترسناک نمي دانند .

نشانه هاي اضطراب
 

درذهن
احساس نگراني
احساس خستگي
ناتواني در تمرکز
احساس تحريک پذيري و بي قراري
خواب نامناسب
درجسم
ضربان نامنظم (تپش قلب)
عرق کردن
گرفتگي ماهيچه يا احساس درد
تنفس سخت و سنگين
سرگيجه
ضعف
سوء تغذيه
اسهال

فوبياها(ترس هاي بيمارگونه )
 

افراد مبتلا به فوبيا، علائم اضطراب شديد را که گفته شد، دارند؛ اما تنها در موقعيت هاي مشخص آن را احساس مي کنند و در مواقع ديگر راحت و آرام هستند. طرح مثالي در اين مورد موضوع را روشن مي کند. مثلاً شما:
اگر ازسگ مي ترسيد، تا زماني که سگي دور و بر شما نباشد، احساس خوبي داريد
اگر از بلندي مي ترسيد، تا زماني که روي سطح صاف و همواري هستيد، مشکلي نداريد.
اگر از حضور در جمع مي ترسيد، تا زماني که در جمع قرار نگرفته ايد ، آرامش داريد .
مشکل زماني حس مي شود که در چنين شرايطي قرار مي گيريد و آن گاه نشانه هاي ذهني و جسمي اضطراب را تجربه مي کنيد. افراد مبتلا به ترس هاي بيمارگونه چون مي دانند در صورت روبه رو شدن با چنين موقعيت هايي دچار ترس و اضطراب شديد مي شوند، همواره خود را از اين موقعيت ها دور نگه مي دارند؛ در حالي که اين شيوه برخورد با مشکل به تدريج اوضاع را از آنچه که هست بدتر مي کند؛ ضمن اينکه شخص براي دوري از موقعيت هاي ترس برانگيز هميشه در حال احتياط است . آنها معمولاً مي دانند که هيچ خطر واقعي تهديدشان نمي کند، ولي نمي توانند برترس خويش غلبه کنند

آيا اين ترس ها شايع هستند؟
 

ممکن است از هر ده نفر يک نفر در طول زندگي مبتلا به اضطراب هاي دردسرساز و يا فوبياها شود، که بيشتر آنها هم براي درمان مراجعه نمي کنند .
برخي افراد گويي با استعداد ابتلا به اضطراب متولد مي شوند. پژوهش نشان مي دهد که اين گرايش به مضطرب شدن در ژن هاي ما نهفته است. به هر حال، حتي افرادي هم که به طور طبيعي استعداد مضطرب شدن ندارند، اگر بيش از حد در معرض فشار قرار گيرند، مضطرب مي شوند.
گاهي علت اضطراب آشکار است و وقتي مسأله ناپديد مي شود، اضطراب هم فروکش مي کند؛ مانند اضطراب امتحان دادن
قرار داشتن در شرايط و تجربه برخي حوادث مانند حوادث خودرو، قطار، زلزله، آتش سوزي و ....ممکن است به قدري ملال آور و تهديد کننده باشد که اضطراب ناشي از ان مدت ها پس از حادثه ادامه يابد. افرادي که با چنين حوادث دردناکي سروکار دارند، ممکن است ماه ها و سال ها پس از اين رويدادهاي ناگوار، حالت هاي اضطرابي و عصبي داشته باشند. اين در واقع نشان دهنده نوعي اختلال رواني است و در گروه مشخصي از بيماري ها که به آن«اختلال استرس پس از ضربه»گفته مي شود، قرار مي گيرد .
گاهي اضطراب ممکن است در نتيجه استفاده از مواد تحرک زا مانند آمفتامين ها، ال . اس . دي و اکستازي ايجاد شده باشد . حتي گاه کافئين موجود در قهوه حالت هاي اضطرابي ايجاد مي کند. هنوز مشخص نيست که چرا يک فرد خاص دچار اضطراب مي شود، زيرا اين موضوع مربوط به مجموعه اي از عوامل مانند شخصيت، اتفاقاتي که براي وي رخ داده و يا تغييراتي که در زندگي تجربه کرده است(مثل حاملگي)ارتباط دارد .
اينکه خيلي از بچه ها در دوران کودکي شان از بعضي چيزها ترسيده اند، موضوع عجيبي نيست و در واقع تجربه اي طبيعي است. براي مثال کودک نوپا دائم به مراقبين خود مي چسبد و چنانچه به هر دليلي از آنها جدا شود، مضطرب و هراسان مي شود. بسياري از کودکان از تاريکي يا موجودات هيولايي ترسيده اند. اين ترس ها معمولاً پايدار نبوده و اغلب پس از بزرگ شدن آنها برطرف مي شوند و در زندگي اثر منفي نمي گذارند و در مسائل رشدي اختلالي ايجاد نمي کند. کودکان بيشتر هنگام روبه رو شدن با برخي از وقايع زندگي مانند اولين روز مدرسه، احساس اضطراب مي کنند؛ ولي معمولاً در روزهاي بعدي اين مشکل برطرف شده و از رفتن به مدرسه لذت مي برند. نوجوانان ممکن است از نظر خلقي متغيرباشند. اينکه آنها از ديد ديگران چگونه هستند، نظر مردم درباره آنها چيست، چگونه بايد با اشخاص ارتباط برقرار کنند يا با جنس مخالف چطور روبه رو شوند، نگران شان مي کند و معمولاً وقتي اين نگراني ها بروز مي کند که در مورد آنها صحبت مي شود. اگر کودک يا نوجواني خيلي مضطرب يا هراسناک شود، به گونه اي که در زندگي روزمره دچار اشکال گردد، بهتراست نزد يک روانشناس باليني يا روانپزشک برده شود.
گفتگو درباره مشکل:اگر اضطراب در پي مشکلات اخير به وجود آمده است، مثل متارکه با همسر يا بيمارشدن فرزندتان يا از دست دادن شغل و ..گفتگو درباره آن کمک کننده است. اما با چه کسي بايد گفتگو کرد؟سعي کنيد با دوست يا خويشاوندي که به او اعتماد داريد، شخصي که عقايد وي مورد احترام شماست و شخصي که به شما گوش مي دهد، مشکل را در ميان بگذاريد . ممکن است آنها هم با مشکلاتي مانند شما روبه رو باشند و بنابراين شما اين شانس را داريد که ببينيد آنها چگونه با مسائلي مشابه شما برخورد مي کنند.
براي ايجاد آرامش و رهايي از اضطراب روش هاي خاصي وجود دارد. اگر آنها را بياموزيد و به کار بگيريد، غلبه برتنش، اضطراب و هر نوع فشاري براي تان آسان خواهد بود. استفاده از اين روش به شکل تمرين روزانه و هميشگي و نه فقط هنگام بروز مشکل، کمک بيشتري به ايجاد احساس آرامش و راحتي در شما خواهد کرد .
اين روش درماني يکي از مؤثرترين روش هاي درماني است که مي تواند به کاهش علائم و همچنين يافتن عوامل اضطراب هاي تان که پيش از اين قادر به تشخيص آن نبوديد، کمک کند. روان درماني مي تواند انفرادي يا گروهي باشد. برخي درمان گران براي اختلالاتي نظير اضطراب ها و ترس هاي بيمارگونه از روش گروه درماني استفاده مي کنند. اين نوع درمان ها مي تواند با استفاده از داروهاي مورد نياز نيز همراه شود.
با نظر پزشک متخصص گاه براي درمان علائم بيماري داروهاي ضد اضطراب و احياناً ضد افسردگي که داراي ترکيبات مناسب و آرام بخش هستند، تجويز مي شوند؛ بنابراين توصيه مي گردد حتماً دارو را زير نظر روانپزشک مصرف کنيد.
منبع:نشريه دنياي سلامت، شماره52