برنامه غذايي در بيماري هاي التهابي روده (1)


 

نويسنده: دکتر احمدرضا درستي مطلق




 
بيماري هاي التهابي روده (IBD) اغلب به شکل دو بيماري کرون و کوليت اولسراتيو ظاهر مي شوند. سن شروع اين بيماري ها اغلب 15 تا 30 سالگي است؛ اما در بعضي افراد نيز، اولين علايم شروع بيماري در بزرگسالي ظاهر مي شود. هر دوجنس به ميزان مساوي در خطر ابتلا هستند. علل ايجاد بيماري IBD به طور کامل شناخته نشده، اما به نظر مي رسد که تغيير فاکتورهاي محيطي، فلورميکروبي روده فرد بيمار و وجود استعداد ژنتيکي و يک پاسخ ايمني يا خود ايمني غيرطبيعي در ديواره هاي روده، دراين عارضه دخيل باشند. حداقل بخشي از رفتار، عوارض و شدت بيماري هاي التهابي روده ناشي از موتاسيون ژن ها روي کروموزوم هاي مختلف است. به هرحال ژن هاي ويژه و نقش احتمالي آنها در ايجاد بيماري، هنوز به طور کامل شناخته نشده اند.
عامل ايجاد بيماري و تشديد آن احتمالاً پاسخ التهابي بيش ازحد به يک ميکروب خاص يا مجموعه اي از ميکروب ها در فضاي محوطه معدي -روده اي است. پاسخ التهابي بيش از اندازه گلبول هاي سفيد به انضمام درگيري موضعي و سيستميک بعضي انواع اين گلبول ها (يعني لوکوسيت ها)، منجر به رهاسازي پروستاگلاندين ها، پروتئازها، لوکوترين ها، ايکوزانوئيدها و راديکال هاي فاقد اکسيژن از سلول هاي ديواره روده مي شود. به نظر مي رسد که پاسخ التهابي بيش از حدي که در اين موارد بروز مي کند، به ميزان زيادي مسئول آسيب هاي بافتي معدي -روده اي مي باشد.
علاوه بر ميکروب ها، نقش آلرژي هاي غذايي و ديگر واکنش هاي ايمونولوژيکي (علاوه بر آلرژي) به برخي غذاها، در ايجاد بيماري التهابي روده و علايم آن نيز بايد در نظرگرفته شوند. نفوذ پذيري ديواره روده به مولکول هاي غذا و قطعات سلولي احتمالاً در شرايط التهابي افزايش مي يابد که اين خود موجب افزايش تأثير متقابل آنتي ژن ها و سيستم ايمني فرد و در نتيجه تشديد علايم بيماري مي شود. البته بايد توجه داشت که شيوع آلرژي هاي غذايي در مقايسه با عدم تحمل نسبت به غذاها، کمتر است.
ابتلا به انواع مختلف عدم تحمل غذايي در اشخاص مبتلا به بيماري هاي التهابي روده، دو برابربيشتر از ديگر افراد جامعه است. دلايل عدم تحمل غذاهاي مختلف فراوان بوده و ازجمله آنها مي توان انسدادهاي جزئي معدي - رودي، سوء جذب، اسهال، تغيير درعبورمواد غذايي از معده و روده، افزايش ترشحات دستگاه گوارش، تنفر از برخي غذاها و تاثير مصرف برخي غذاها با يکديگر را نام برد. از بين علل مختلف عدم تحمل غذاها، فقط بعضي از اين عوامل در افراد مبتلا به بيماري هاي التهابي روده، موجب عدم تحمل به غذاها و ايجاد يا تشديد علايم بيماري مي شوند. به هر حال، نمي توان شروع بيماري التهابي روده و علايم بيماري را صرفاً به آلرژي هاي غذايي و يا عدم تحمل غذايي در افراد مبتلا نسبت داد.
بعضي از علايم باليني در بيماري کرون و کوليت اولسراتيو مشابه هستند. به عنوان مثال، عدم تحمل غذا، اسهال، تب، کاهش وزن، کم خوني، سوء تغذيه و نارسايي در رشد و تظاهرات خارج روده اي (التهابات مفصلي، مشکلات پوستي و اختلال کبدي) در هر دو بيماري بروز مي کند. به هر حال، اين بيماري ها بر حسب ويژگي هاي ژنتيکي، علايم باليني و درمان، مشخصه هاي مربوط به خود را دارند.
اشخاص مبتلا به بيماري هاي التهابي روده يا IBD در خطر اشکال متعدد سوء تغذيه هستند و تغذيه يک نکته قابل ملاحظه در هر مرحله از بيماري است. گرچه سوء تغذيه در هر دو فرم IBD مي تواند بروز کند، اما به طورعمده درکرون اتفاق مي افتد و بروز آن در بيماران مبتلا به کرون نيز بيشتر نگران کننده است. در هر دو فرم IBD، خطر بدخيم شدن بيماري با طولاني شدن بيماري افزايش مي يابد. دلايل افزايش خطر ابتلا به سوء تغذيه دراين بيماران به طور قطعي مشخص نشده، اما ممکن است وقوع آن با مرحله تکثير سلولي و فاکتورهاي تغذيه اي مرتبط باشد.

بيماري کرون
 

بيماري کرون ممکن است هرقسمتي از دستگاه معدي - رودي، از دهان تا مقعد را درگير کند. شايع ترين الگو (حدود 60-50 درصد موارد)، ابتلاي همزمان بخش ايلئوم ديستال روده کوچک و همچنين کولون مي باشد و در 25-15 درصد موارد فقط روده کوچک يا فقط کولون درگير مي شود. در برخي ازمبتلايان، التهاب ممکن است به تمام قسمت هاي روده سرايت نکند. درگيري مخاطي دربيماري کرون همه لايه هاي مخاطي را در برمي گيرد. وقتي التهاب، زخم، آبسه ها و فيستول ها برطرف شوند، فيبروز، ضخيم شدن زير مخاطي و زخم، ممکن است بروز کند که منجر به تنگ شدن قسمت هايي از روده، تنگي هاي موضعي و انسداد جزئي يا کامل لومن روده مي شود.

درمان پزشکي
 

در صورت عدم موفقيت در هنگام استفاده از داروها، جراحي جهت ترميم تنگي ها يا برداشتن قسمت هايي از روده ممکن است ضروري باشد. در حدود 50 تا 70 درصد موارد بيماري کرون، نيازمند جراحي خواهند شد. جراحي، بيماري را درمان نمي کند، زيرا بيماري اغلب در عرض 1 تا 3 سال بعد ازجراحي عود مي کند و شانس عمل مجدد در زندگي بيمار بسته، به نوع و سن در اولين عمل حدود 30 تا 70 درصد است. برداشت قسمت عمده اي از روده ممکن است منجر به درجات مختلف سوء جذب مايعات و مواد مغذي شود. در موارد حاد، بيماران ممکن است جراحي هاي وسيع يا متعدد داشته باشند که به سندرم روده کوتاه و وابستگي به تغذيه وريدي جهت حفظ دريافت مقادير کافي مواد مغذي و مايعات مناسب منجر مي شود.

کوليت اولسراتيو
 

کوليت اولسراتيو فقط کولون را درگير مي کند و بيماري هميشه از رکتوم شروع مي شود. آزمايش ميکروسکوپي نشان مي دهد که نقاط مختلف و پراکنده اي از کولون ملتهب و دچارزخم هاي کوچک است. تنگي و باريک شدن روده معمولاً در اين بيماري شايع نبوده، اما خونريزي رکتوم يا اسهال خوني نسبتاً شايع مي باشد.
کوليت اولسراتيو عمدتاً در جوان هاي بين 30-15 سال و مجدداً در 60-50 سالگي آنها اتفاق مي افتد؛ گرچه هيچ سني مستثني نيست. خطر سرطان در اشخاص مبتلا به دوره طولاني بيماري افزايش مي يابد. در بيماري حاد و با افزايش خطر سرطان، برداشت کامل کولون با ايجاد ايلئوستومي، کيسه ايلئال يا آناستوزموزيس (ايجاد منفذ بين دو فضا) مقعدي، توصيه مي شود.

درمان پزشکي
 

اهداف درمان در بيماري هاي التهابي روده، ايجاد و تداوم تسکين عوارض و بهبود وضعيت تغذيه اي فرد مي باشد. به نظر مي رسد که درمان تظاهرات اوليه معدي - روده اي، بيشتر اشکال خارج روده اي بيماري را درمان مي کند. موثرترين داروها در مراحل حاد بيماري، کورتيکواسترروئيدها هستند؛ اگرچه مواد ضد التهابي (آمينوساليسيلات ها)، مواد مهار کننده سيستم ايمني (سيکلوسپورين، آزاتيوپرين، مرکاپتوپورين) و آنتي بيوتيک ها (مترونيدازول)، ممکن است جهت حفظ تسکين موقتي استفاده شوند. هريک ازاين داروها از نظر نتايج پزشکي و تغذيه اي، اثراتي دارند. يکي از جديدترين عوامل درماني، فاکتور نکروزي ضد تومور تک دودماني (Anti-TNE) مي باشد که يکي از سيتوکين هاي التهابي اوليه را غيرفعال مي کند که معمولاً در حادترين موارد بيماري کرون و در درمان فيستول ها استفاده مي شود، اما تاثيرآن در درمان کوليت اولسراتيو مشخص نشده است. به نظر مي رسد استفاده از کشت هاي پره بيوتيک ها و پروبيوتيک ها مناسب باشد، زيرا در تغيير ميکروفلوراي معدي -روده اي و همچنين ارتقاي پاسخ ايمونولوژيکي در سطح روده کاربرد دارند.

مشکلات تغذيه اي بالقوه مرتبط با بيماري هاي التهابي روده
 

- کم خوني هاي مرتبط با از دست دادن خون و دريافت کم غذا.
- باريک و تنگ شدن سيستم معدي - روده اي که منجربه تجمع گاز، تهوع، رشد بيش از حد باکتري ها و اسهال مي شود.
- التهاب و برداشت (به وسيله جراحي) بخش هايي از روده که به اسهال و سوء جذب نمک هاي صفراوي، ريزمغذي ها و درشت مغذي ها منجر مي شود.
- افزايش ترشحات معدي - روده اي همراه با التهاب و افزايش عبور که منجر به اسهال و سوء جذب مي شود.
- دردشکمي، تهوع، استفراغ، تجمع گاز در روده و اسهال.
- تنفرغذايي، اضطراب و ترس از خوردن مرتبط با تجربيات درد شکمي، تجمع گاز در روده، تهوع و اسهال.
- تداعي غذاها، يا خوردن بدون تجربه غذاها، باعلايم بد بيماري (منجر به اضطراب و اجتناب از غذا مي شود که دريافت را بيشتر محدود مي نمايد).

-تاثيرمتقابل دارو - مواد مغذي.
- آلرژي هاي غذايي واقعي و مشاهده شده (درک شده).
- محدوديت هاي غذايي که هم توسط خود فرد تحميل شده و هم ناشي از توجه و کار پزشک است.
- نارسايي در رشد، کاهش وزن، کمبود درشت مغذي ها و سوء تغذيه پروتيئن - انرژي.
منبع:نشريه دنياي تغذيه، شماره 98.