چشم در چشم چهل دزد بغداد


 

نويسنده: سيد علي طالبي




 
سرقت يکي از مهم ترين جرائمي است که در طول تاريخ، مردم با آن رو به رو بوده اند. اين جرم حالا در ايران هم به يکي از مهم ترين دلايل تشکيل پرونده هاي قضايي تبديل شده است. خيلي از ما يا خودمان مورد حمله سارقان قرار گرفته ايم يا آنکه کساني را ميان دوستان و آشنايان مي شناسيم که سارقان آنها را سر کيسه کرده اند. براي همين دانستن اطلاعات کافي درباره اين جرم اهميت خيلي زيادي دارد و هرکدام از ما بايد بدانيم که در مواجهه با اين جرم چه کار بايد کرد؟

پنهاني يا غيرپنهاني
 

در ايران به تبعيت از فقه اسلامي که حرمت مال مسلمان را همچون حرمت خون او مي داند، عمل سرقت جرم بسيار سنگيني شمرده شده و مواد گوناگوني از قوانين جزايي به اين موضوع پرداخته اند اما در يک دسته بندي کلي مي توانيم سرقت را در ايران به حدي و تعزيري( غير حدي) تقسيم کنيم که هريک داراي شرايطي است.
طبق ماده 197 قانون مجازات اسلامي، سرقت عبارت است از ربودن مال ديگري به طور پنهاني. طبق اين ماده قانوني، مهم ترين دليل براي شکايت از کسي به جرم سرقت اين است که آن مال از ما ربوده شده باشد؛ يعني به عنوان مثال وقتي ما خودمان مالي را به ديگري مي دهيم و آن شخص مال را بالا مي کشد، نمي توانيم به اتهام سرقت از او شکايت کنيم.
دوم اينکه اين ماده گفته است، چيزي که ربوده شده بايد مال باشد؛ يعني ارزش پولي داشته باشد. پس اگر خداي ناکرده مثلاً بچه شما را دزديدند اگرچه ما به آن در زبان عامه مي گوييم بچه دزدي اما اين کار از لحاظ قانوني دزدي به حساب نمي آيد و آدم ربايي و جرائمي که با آن در ارتباط است محسوب مي شود. اما به هر حال سرقت نيست. مثال ديگر اينکه اگر کسي با دختر يا پسر مورد علاقه شما ازدواج کرد، اگرچه ممکن است در تعريف ماجرا بگوييد که عشم را دزديدند اما اينجا نمي توان به جرم ربودن محبت يا عشق از رقيب عشقي شکايت کرد.
مسأله ديگر در زدن اتهام دزدي به يک فرد اين است که ماجرا بايد پنهاني يا يواشکي باشد.
البته اين شرط آخري ممکن است به چشم سارقان خيلي خوب بيايد و به نفع آنها باشد؛ چرا که آنها در مواردي مثل کيف قاپي يا سرقت هاي خياباني مي گويند ما پنهاني که دزدي نکرديم، علناً رفتيم توي کف خيابان و اموال شخص را دزديديم؛ بنابراين مشمول ماده قانوني مربوط به سرقت نيستيم. ولي بايد به اين افراد گفت اگرچه در اين باره تفاسير گوناگوني وجود دارد اما مهم اين است که سرقت ها معمولاً با پنهان کاري صورت مي گيرند و حال اگر صاحب مال يا ديگران سارق را ديدند به عنصر پنهاني بودن خللي وارد نمي شود.

بزنيم يا نزنيم
 

يکي از مهم ترين سؤالاتي که در رابطه با سرقت در ذهن مردم وجود دارد، اين است که اگر دزدي به ما زد و ما او را ديديم آيا در صورت درگير شدن با اين شخص و کتک زدن او، قانون از ما حمايت مي کند يا آنکه بايد در صورت آسيب ديدن دزد از او رضايت بگيريم؟
در اين مورد برخلاف موارد بالا که گفتيم تصور عامه با قانون تفاوت دارد بايد با صراحت بگوييم اين چيزي که بين مردم رواج دارد و مي گويند که طرف دزد را زده و حالا بايد برود رضايتش را بگيرد در بيشتر مواقع درست است. به طور کلي اين را بدانيد که در صورت ديدن يک دزد اگر او را بزنيد و لت و پارش کنيد، در صورت شکايت سارق پايتان به دادگاه باز مي شود و شما بايد در مقابل اتهام ضرب و شتم از خودتان دفاع کنيد و علاوه بر تحمل مجازات و پرداخت ديه از کار و زندگي تان هم مي افتيد.

دفاع مشروع در مقابل دزدها
 

اگرچه گفتيم طبق قانون، ضرب و شتم و سياه و کبود کردن سارق جرم است اما اين در شرايطي است که او به شما حمله ور نشده باشد اما اگر بتوانيد اثبات کنيد که در حال دفاع مشروع بوده ايد، آن وقت آقا يا خانم دزد زبانش کوتاه مي شود.
البته يادتان باشد که دفاع مشروع هم شرايط خاص خود را دارد؛ مثلاً تناسب دفاع با حمله يکي از شروط است. به اين صورت که اگر سارق در حال فرار است شما نمي توانيد او را دنبال کنيد و بعد از اينکه گرفتيدش در حالي که او قصد حمله به شما را ندارد يک کتک درست و حسابي به او بزنيد؛ يا اگر او با دست خالي به شما حمله مي کند شما نمي توانيد از سلاح سرد و چاقو استفاده کنيد و طرف را به قول معروف کاردي کنيد و آن وقت در مقابل دادگاه ادعاي دفاع مشروع کنيد.
مسأله ديگري که در اين زمينه وجود دارد آن است که دفاع مشروع از شما زماني پذيرفته مي شود که بتوانيد ثابت کنيد هنگام وقوع جرم، طبق ماده قانوني مربوط به دفاع مشروع کمک خواستن از قواي دولتي( پليس و نيروهاي انتظامي و ...) عملاً ممکن نباشد يا آنکه مداخله آنها در رفع خطر مؤثر واقع نشود و گرنه در شرايطي که شما مي توانيد خيلي راحت شماره 110 را بگيريد و موضوع سرقت را گزارش دهيد، ديگر نيازي به درگير شدنتان با شخص سارق نيست.
علاوه بر اين لازم است بدانيد که همين شرايط براي کمک به کسي که در خيابان و کوچه دارند از او سرقت مي کنند هم وجود دارد و اگر يک زماني در خيابان ديديد که دارند اموال کسي را مي دزدند در شرايطي مي توانيد وارد اين درگيري بشويد که تمام شرايط مربوط به دفاع مشروع را رعايت کنيد؛ در غير اين صورت کمکتان به آن بنده خدايي که در خطر بوده اگرچه يک کار انساني به حساب مي آيد اما اگر سارق مورد ضرب و شتم قرار گيرد و بعد از شما شکايت کند، آن وقت پايتان گير است.
علاوه بر آن شما زماني مي توانيد با عنوان دفاع مشروع با سارق درگير شويد که به اصطلاح تجاوز« فعلي» و با خطر قريب الوقوع باشد؛ يعني اينکه قصد سرقت يا تجاوز به اموال شما به مرحله فعليت و واقعيت درآمده باشد و اينکه شما فقط خيال کنيد کسي مي خواهد اموال شما را بدزدد، نمي توانيد با او درگير شويد. موضوع ديگر اينکه اگر سارق با چاقو به شما حمله کرد، بعد از گرفتن چاقو از او نمي توانيد با همان چاقو خودش را مجروح کنيد و بگوييد من قصد دفاع از خودم را داشتم چون شما در آن شرايط مي توانستيد چاقو را جايي پرت کنيد که او ديگر به آن دسترسي نداشته باشد و در آن صورت ديگر خطري شما را تهديد نمي کرد.
علاوه بر اينکه براساس اين ماده، شما در صورت وجود ديگر شرايط دفاع مشروع، تنها مي توانيد در صحنه ارتکاب جرم و در همان زمان با سارق درگير شويد و بعد ادعاي دفاع مشروع را مطرح کنيد وگرنه شما بعد از چند ماه از زمان سرقت اگر سارق اموالتان را شناسايي کنيد و او را با بروبچز يک فصل کتک بزنيد، ديگر نمي توانيد ادعا کنيد که قصد دفاع مشروع از خودتان را داشته ايد.
به هر حال بهتر است تا حد امکان از درگيري با سارقان بپرهيزيد چون هم خطر جاني دارد و هم ممکن است باعث دردسرهاي بعدي براي شما بشود ولي اگر توانستيد سارق را بگيريد، سريعاً با پليس تماس گرفته و او را تحويل مأموران بدهيد و سپس خودتان مراحل قانوني را طي کنيد.

به کجا شکايت برم؟
 

يک سؤال مهم که خيلي از مردم با آن رو به رو هستند اين است که اگر به خانه رسيديم و متوجه شديم اموالمان دزديده شده يا وقتي متوجه مي شويم در خيابان خودرويمان را دزديده اند، چه کار بايد بکنيم و به کجا بايد شکايت کنيم؟
در جواب بايد گفت که اگر شما لحظاتي بعد از سرقت به محل رسيديد و متوجه شديد مثلاً خودرويتان سرقت شده يا آنکه به خانه تان دستبرد زده اند يا در خيابان از شما سرقت شده مي توانيد با پليس 110 تماس بگيريد و از آنها بخواهيد هرچه زودتر وارد عمل شوند تا شايد بتوانند سارق را که احتمالاً هنوز در آن اطراف در حال پرسه زدن است دستگير کنند. حتي اگر هم نتوانند او را دستگير کنند اين سرقت را گزارش کرده و تا صورتجلسه کنند و شما با آن به دادسرا برويد. اما در صورتي که از سرقت زماني گذشته است و مثلاً شما بعد از چند روز به خانه تان مي آييد و متوجه مي شويد سارقان خانه تان را خالي کرده اند در آن صورت منطقي تر اين است که براي طرح شکايت و شروع رسيدگي به دادسرا مراجعه کنيد و با تنظيم يک شکايت نامه رسيدگي را آغاز کنيد.
در اين صورت دادسرا به مأموران پليس کلانتري يا آگاهي اجازه تحقيقات مقدماتي و جمع آوري دلايل را مي دهد و از آن پس شما با توجه به ابلاغيه هاي دادسرا و دادگاه به جريان رسيدگي ادامه مي دهيد. در صورتي که سارق گير بيفتد علاوه بر تحمل مجازات بايد اموال مسروقه را به صاحبش برگرداند.

سرقت هاي خاص
 

قانونگذار براي جرم سرقت در شرايط خاص مجازات هاي مختلفي وضع کرده است. به عنوان مثال درباره سرقت از مناطق حادثه زده مثل صحنه تصادف يا هنگامي که زلزله آمده است يا ... سارق به مجازات حبس از يک تا پنج سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم مي شود. همچنين درباره سرقت از موزه ها و اماکن تاريخي و مذهبي نيز قانونگذار همين مجازات را قرار داده که مجازات آن از سرقت هاي معمولي بيشتر است.

آب دزدک
 

کساني که آب، برق يا گاز را از همسايه يا تير برق مي دزدند يا به طور غيرقانوني از همسايه انشعاب مي گيرند تکليفشان چيست؟
درباره سرقت گاز، آب و برق تا مدت ها مباحث گوناگوني مطرح بود و سعي بر اين بود به هر نحو ربودن آنها را مشمول قواعد سرقت کنند اما در سال 1375 تکليف اين ماجراها هم روشن شد.
در ماده 660 قانون مجازات اسلامي گفته شده است که هرکس بدون پرداخت حق انشعاب آب، برق، گاز يا تلفن از آنها استفاده غيرمجاز بکند، علاوه بر اينکه بايد خسارات وارده را پرداخت کند، به تحمل تا سه سال حبس هم محکوم مي شود. پس تمام کساني که از تير برق ها انشعاب مي گيرند يا به هر نحو ديگري برق دزدي يا آب دزدي يا ... مي کنند، طبق اين ماده قانوني مجرم هستند.

مال خودمه
 

در مواقعي که از شخصي طلب داريم اگر خودمان برويم و از اموال او معادل طلبمان را برداريم، آيا به عنوان سارق محسوب مي شويم؟
در پاسخ به اين سؤال اگرچه نظرات مختلفي وجود دارد اما بايد به نوعي تفکيک بين اموال خود و اموال طرف مقابل قائل شد، به زبان ساده تر، در مواردي که شخص مال خودش را بر مي دارد، اين کار به هيچ عنوان سرقت محسوب نمي شود چون همان طور که گفتيم بايد مالي که دزديده مي شود متعلق به شخص ديگري باشد؛ مثل وقتي که شخصي موتور خودش را از خانه ديگري برمي دارد. البته شايد بتوان در اين موارد شخص را به جرم ورود غيرقانوني به منزل ديگري مورد بازخواست قرار داد اما سرقت محسوب نمي شود.اما گاهي اوقات جريان فرق مي کند؛ مثلاً شما 3 ميليون از شخصي طلب داريد و او به حرف شما گوش نمي دهد و طلبش را پرداخت نمي کند. شما هم مي رويد به اندازه 3 ميليون تومان از خانه يا مغازه طرف مقابل جنس يا پول برمي داريد. به اين جريان در فقه اسلامي « تقاص» گويند و فقها معتقدند که تقاص به لحاظ کيفري جرم نيست و نمي شود شخص را مجازات کرد. به اين ترتيب تقاص از لحاظ فقهي و شرعي مشکلي ندارد اما در دنياي حقوق بعضي از حقوقدانان مي گويند که اين کار نظم جامعه را بر هم مي زند و شخص طلبکار اموال فرد ديگري را برمي دارد، پس سرقت محسوب مي شود. اما در مقابل بعضي ديگر از حقوقدانان معتقدند که اين شخص اصلاً قصد سرقت نداشته و فقط مي خواسته طلب خود را وصول کند، پس نمي شود به او سارق گفت. اما مهم ترين نکته اينکه يک رأي در ديوان عالي کشور وجود دارد که اين عمل را جرم ندانسته و شخص را بي گناه اعلام کرده است اما توصيه بر اين است که تا حد امکان از اين کار خودداري کنيد چون نظم جامعه به هم مي ريزد و اثبات اينکه، شما قصد پس گرفتن مال خودتان را داشته ايد و نظرتان سرقت نبوده هم خيلي مشکل است.

دزد شبرو
 

يکي ديگر از موضوعات سرقت که درباره آن سؤال زيادي وجود دارد اين است که آيا سرقت در شب با سرقت در روز فرق مي کند؟ و اينکه آيا تعداد سارقان در ميزان مجازات تأثير مي گذارد؟
در مقابل اين سؤال بايد گفت بله، شبرو بودن سارق و تعداد سارقان بر مجازات تأثير مي گذارد. طبق قانون اگر کسي شب به دزدي برود با کسي که صبح به دزدي رفته زمين تا آسمان مجازاتش توفير مي کند. همچنين تعداد سارقان هم مورد توجه قانونگذار است و به مجازات سارقان در صورتي که بيش از يک نفر باشند افزوده مي شود.
طبق قانون اگر سارق شب به دزدي بيايد به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم مي شود، همچنين بايد تا 74 ضربه شلاق را هم تحمل کند اما اگر سارقان دو نفر يا بيشتر باشند، بدون توجه به شبرو يا روز رو بودن آنها به همين ميزان هرکدام از آنها به مجازات محکوم مي شوند. اگر هم دزدي در روز و به تنهايي به سرقت رفت و گير افتاد، مجازاتش فقط از سه ماه تا دو سال حبس و تا 74 ضربه شلاق است.

پي نوشت ها :
 

*کارشناس ارشد حقوق

منبع:هفته نامه همشهري سرنخ، شماره 57