بازگشت دوباره افسانه نژاد


 

ترجمه:رضا صمديان




 
فناوريهاي ژنتيک به ادعاهاي قديمي بشر در مورد نژادجان تازه اي بخشيده اندو فصل تازه اي رادر مطالعات زيست شناختي آغازکرده اند
در قرن بيستم،بشربه سختي توانست خود راازتوهمات آلمان نازي و ادعاهاي آن پيرامون نژاد و برتري نژادي نجات دهد وفهميد که دليل تفاوت هاي نژادي،عوامل اقتصادي،سياسي واجتماعي بوده است که نژادهاي مختلف درآن بوده اند.نژاد ازآن پس به جاي اين که يک مفهوم علمي باشد،ساخت اجتماعي تلقي مي شد وبه لحاظ زيست شناختيي تفاوت فاحشي ميان نژادها وجود نداشت.
علاوه براين پس ازجنگ جهاني دوم،نهضت ها و حرکت هاي سازمان يافته اجتماعي ومدافعان حقوق بشر زمينه رابراي احترام بيشتر به اقليت هاي نژادي فراهم کردند.طرح عظيم ژن بشري که درسال2000رونمايي شدنيز نشان داد که آحاد بشر اعم از نژادهاي مختلف تا99درصدبه لحاظ ژنتيک باهم برابرهستند ولذا بسياري گمان مي کردند علم ژن شناسي و دستاوردهاي آن آخرين ميخ رابر تابوت نژادپرستي وابعاد نه چندان مطلوب آن زده است.
اما درست وقتي اين تابوت رابراي تدفين روي دوش مي کشيدند،اتفاق جالبي همه چيزرا به هم ريخت.گروهي همان يک درصد اختلاف رادستمايه قرار دادند وپژوهش هاي گسترده اي را براي اثبات برخي از برتري هاي نژادي آغاز کردند تا موضوع نژاد يکبارديگر ازحوزه مسائل علوم اجتماعي و جامعه شناسي خارج شده به ميان دانشمندان علوم تجربي بيايد.

اين تفاوت ناچيزيک درصدي بنابر يافته هاي اخير حاکي ازوجود ميليون هاSNP(هسته هاي پليمري مفرد)است که برخي ازآنها به جغرافياي محل سکونت افراد وابسته هستند.بااين حال تلاش براي ايجاد ارتباط ميان اين تفاوت ها و تبعيض ها به سازوکارهاي زيستي کمي زننده و غيرقابل توجيه است،چه اين که تحليل هاي فراواني که درمورد اين داده ها انجام شده حتي خلاف موضوع راثابت مي کند.
برخي ازمبدعان و مخترعان فناوري هاي جديد نيز همين هدف رادر کارهاي خود دنبال مي کنند.البته اين افراد درظاهر نژادپرستي علمي واصل وجود آن رادر گذشته تکذيب مي کنند وآن را نمي پذيرند وبهانه اي هم که براي کار خود مي آورند اين است که باتمرکز براين تفاوت هاي نژادي مي توان مشکلات بهداشتي ودرماني بسياري ازافراد رادر نژادهاي ديگربرطرف کرد.براي مثال اخيرا دارويي جديد درآمريکا با مجوز ازنهادهاي ذيربط به بازار عرضه شده که فقط مخصوص يک اقليت نژادي خاص است،يعني سياهاني که ازناراحتي هاي قلبي رنج مي برندو استدلال سازندگان اين دارونيز اين است که اين گروه به لحاظ نژادي درمعرض خطرحملات قلبي قرار دارند.عرضه اين دارو نشانگراين است که علم پزشکي و داروسازي خود يکي ازمسببان بروز تبعيض نژادي وپيامدهاي مرتبط باآن در حوزه سلامت و بهداشت ودرمان است.به اين ترتيب مي توان فهميد که چرادر اعصارگذشته پزشکان، محققان و دانشمند به دنبال يافتن رموز واسرار تفاوت هاي نژادي بوده اند.البته گفته مي شوداين دارو ابتدا به نيت سياه پوستان ساخته نشده،بلکه پس ازآزمايش هاو گزارش هاي متعددي که به دست آمده مشخص شده تاثير اين دارو برسياهان بيشتر است.البته اين ادعاي سازندگان دارو است.چه اين که گمان مي رودبعداز اين که اجازه عرضه اين دارو به صورت عام دربازار آمريکا صادر نشده،شرکت سازنده مدارکي را ارائه کرده تامجوزجديدي براي مصرف اين دارو توسط سياهان به دست بياورد.
با بررسي تمام شواهد موجود وسياهاني که ادعا کرده اند تاثير اين دارو برآنها مثبت بوده مشخص مي شود،استدلال هاي سازندگان اين محصول چندان قابل اتکانيست ونمي توان ازآن به عنوان استدلالي محکم براي تاثير خاص نژادي اين دارو استفاده کرد.علاوه براين شرکت سازنده هيچ گونه اطلاعات ژنتيکي رابه سازمان هاي مشمول عرضه نکرده تامشخص شود تاثير خاص اين داروناشي ازبافت ژنتيک سياهان است.
لازم به تاکيداست که علم ثابت کرده که هيچ گروه نژادي خاص وجود نداردکه گروه ژني خاص دربدن داشته باشد که درديگر نژادها موجود نباشد.بعضي ازگروه هاي ژني طبيعتا دربرخي ازگروه هاي جمعيتي شايع تر هستند،اما نحوه توزيع اين گروه هاآنقدر جدي نيست که بتوان آن رابه نژاد خاصي نسبت داد.ازاين گذشته بانک اطلاعات ژنتيک موجود درشرکت هاي داروساز که تلاش مي کنند داروهاي خودرا به گروه خاصي قالب کنند،آن قدر نمونه هاي کمي رادر درون خود دارد که نمي توان به آنها استنادکرد.حتي در بانک اطلاعات دي ان اي دراف بي آي که نمونه هاي فراواني از دي ان اي سياهان وجود دارد،در بسياري ازموارد اشتباه درتشخيص به وجود مي آيد.البته آنجا نيز ردپايي از تبعيض نژادي به چشم مي خورد.براي مثال درحالي که سياهان تنها12درصد ازجمعيت آمريکا راتشکيل مي دهند،نمونه هاي دي ان اي آنها حدود40درصد حجم بانک اطلاعاتي اف بي آي راتشکيل مي دهد.
به اين ترتيب،اگر دانشمندان مراقبت هاي لازم رابه عمل نياورند،شايدبه دلايل اقتصادي وجنايي در دام روندهاي تبعيض آفرين علمي بيفتند ومجبورشوند براي نتايجي که اصلا وجود خارجي ندارند،ادله و استدلال هاي محکم علمي ببافند.بااين کارعلم بشردوباره به مرحله اي باز مي گردد که ميان آحادبشر تفاوت قائل مي شدو افسانه هايي باطل راازبرتري نژادي به نمايش مي گذاشت؛بدين ترتيب امروز علوم وفناوري مختلف بدون اين که بدانند،درحال نابود کردن دستاوردهاي تمدن بشر و آزادي ها وبرابري موجود ميان اقليت هاي مختلف آن هستند.
منبع:ماهنامه دانشمند،شماره ي 560