مزیت لیزینگ عملیاتی برای موجران


 





 
برخی قوانین جاری در کشور:
اجاره های عملیاتی امتیازات انحصاری زیر را به موجران عرضه می کنند:
۱) بازار نمونه یا تخصصی
۲) فرصت های سودآوری بیشتر از محل ارائه بسته خدمات
۳) ارزش باقیمانده صعودی
۴) ورود به طرح های لیزینگ فروشندگان
۵) منافع مالیاتی
۶) مهارت های اکتسابی قابل تسری و انتفاع در کلیه اجاره ها.

● بازار نمونه
 

همانطور که گفته شد اجاره های عملیاتی به عنوان یک محصول نسبتاً جدید چندین مزایای مختلف را برای موجران به همراه می آورند که لیزینگ های مالی (سرمایه ای) فاقد آنها هستند. بدین لحاظ محصولی که منافع فرآیند اساسی را در برداشته باشد در واقع محصولی نمونه یا تخصصی است و بدین ترتیب موجران در لیزینگ های عملیاتی در یک بازار نمونه یا تخصصی فعالیت می کنند.
هر چند گفتنی است بازار های نمونه ریسک های خاصی را نیز به وجود می آورند که در این بحث (لیزینگ عملیاتی) باید از ریسک های مختلف مربوط به ارزش اسقاطی (R.V) و سایر خطرپذیری های مرتبط با این عملیات یاد کرد.
در مقابل این خطرپذیری ها، بازارهای نمونه در بحث لیزینگ عملیاتی امتیازاتی را نیز به وجود می آورند که این امتیازات را می توان در نرخ بازدهی بالاتر و ممانعت از ورود به عرصه کسب و کار خلاصه کرد.ریسک بالاتر از ریسک دارایی بی تردید بازدهی بالاتر را عاید موجر خواهد کرد وگرنه به در بر داشتن چنین ریسکی نیاز نخواهد بود.

● بازدهی بالاتر
 

بازدهی بالاتر در سه مقطع به وجود می آید: در زمان قیمت گذاری اجاره در طول مدت اجرای قرارداد و در پایان آن.
هنگامی که مکانیسم لیزینگ عملیاتی در کشوری تازه رخ نموده باشد، موجران اجاره های عملیاتی خود را در مقایسه با اجاره های مالی با نرخ بازدهی داخلی (IRR) بالاتری قیمت گذاری می کنند. علت این امر این است که اجاره های عملیاتی در مقام مقایسه با اجاره های سرمایه ای محصولی جدید و ممتازند و طبعاً محصولات جدید و ممتاز قیمت بالایی دارند و بدین لحاظ موجر از حاشیه سود بالاتری برخوردار خواهد شد. همگام با رقابتی شدن بازار اجاره های عملیاتی، نرخ های بازده داخلی (IRR) لزوماً بالاتر قرار نمی گیرند و این بازیافت ها در پایان دوره قرارداد و همگام با افزایش مهارت های اکتسابی موجر در مدیریت دارایی ها به وجود خواهند آمد.
نرخ بازدهی بالاتر در طول دوره اجرای قرارداد را می توان به مفهوم دومین امتیازات انحصاری موجران ناشی از فرصت های سودآوری بیشتر از محل ارائه بسته خدمات دانست. هنگامی که اجاره عملیاتی به صورت خدمات کامل عرضه می شوند، موجر خدمات اضافی مورد نیاز مستاجر نظیر نگهداری کالا و پوشش بیمه ای آن را در قالب یک بسته ارائه می کند. بدیهی است این خدمات یکجا که موجبات جلب اعتماد و اطمینان مستاجر را فراهم می سازد خود دارای قیمتی است. موجر از این خدمات از طریق اقساط اجاره اضافی ماهانه منتفع می شود هر چند این انتفاع دقیقاً معادل با هزینه تمام شده موجر برای فراهم ساختن اینگونه خدمات اضافی نیست ولی افزایش را شامل می شود. به هر حال همانگونه که در مباحث قبلی نیز اشاره شد زمانی که موجر، مستاجر خود را به دلیل نوسازی تکنولوژیک یا فسخ زودهنگام از دست می دهد منافع متعددی برای موجر از رهگذر این رخداد ها پدید می آید.
نرخ بازدهی بالاتر در پایان دوره قرارداد مرتبط با ارزش اسقاطی کالاست. اگر موجری دانش کافی را در مدیریت دارایی ها داشته باشد همواره احتمال بالا رفتن ارزش مذکور وجود دارد و این همان سومین امتیاز انحصاری لیزینگ عملیاتی برای موجران است. در توضیح بیشتر این مطلب باید گفت موجرانی که از نظر برآورد ارزش اسقاطی کالا و رسیدن به قیمت واقعی آتی این ارزش در پایان دوره و بازاریابی مجدد کار آزموده باشند از تفاوت بهای تعیین شده ارزش اسقاطی در ابتدای دوره و بهای فروش کالا در بازار منتفع می شوند.

● ورود به طرح های لیزینگ فروشندگان
 

طرح لیزینگ فروشنده اساساً به صورت پیمان یا سرمایه گذاری مشترکی (J.V) میان فروشنده و موجر (شرکت لیزینگ) به وجود می آید که از آن طریق هر چند موجر حق رد کردن تامین مالی تجهیزاتی را که راساً توسط فروشنده به مشتریان مربوط خود اجاره داده شده است به دست می آورد ولی مطلوبیت اجرای این طرح برای موجر زمانی است که وی اطمینان داشته باشد عرضه کالا به صورت مستمر با قیمت پایین تر وجود خواهد داشت. فروشنده نیز در مقابل، چنین پیمان یا سرمایه گذاری مشترک را ترجیح می دهد زیرا که در آن موجر ترتیبات اجاره عملیاتی کالاهای فروشنده را فراهم می سازد و از این مسیر بدیهاً مشتریان فراوانی برای جذب محصولات فروشنده به وجود می آیند.

● منافع خاص مالیاتی
 

در بعضی کشورها همانند ایالات متحده و چین اجاره های سرمایه ای عموماً از نقطه نظر مالیاتی وام تلقی می شوند. بنابراین موجر نمی تواند در این مقوله از استهلاک مالیاتی استفاده کند. حال آنکه در سرتاسر جهان موجران در اجاره های عملیاتی از استهلاک مالیاتی به نحو مطلوبی بهره برداری می کنند. در ایالات متحده به عنوان مثال، زمانی که موجری وارد یک مبادله مبتنی بر اجاره واقعی (اجاره عملیاتی) می شود، می تواند به ترتیب زیر از مزایای استهلاک صعودی استفاده کند. در مثالی فرض کنیم یک دارایی پنج ساله در قالب لیزینگ عملیاتی را با مفروضات زیر داشته باشیم:
حال اگر سال مالی موجر منتهی به ۳۱ دسامبر هر سال باشد و اگر آغاز دوره اجاره را ۳۱/دسامبر/x ۲۰۰ فرض کنیم، طی ۳۶۶ روز از تاریخ ۳۱/ دسامبر/ ۲۰۰x تا
۳۱/ دسامبر/۲۰۰y موجر قادر خواهد بود ۵۲ درصد دارایی را مستهلک کند. طی ۳۶۶ روز موجر ۱۳ قسط اجاره مجموعاً ۱۴/۲۸۳ دلار (به صورت درآمد مشمول مالیات) دریافت خواهد کرد. از سوی دیگر استهلاک مالیاتی وی معادل ۵۲۰
(۵۲¥ ھ ۱۰۰۰) دلار خواهد بود. این فعل و انفعال ضرر و زیان مالیاتی برابر با ۸۶/۲۳۶ دلار را طی دو دوره مالی اول برای موجر در پی خواهد داشت. حال اگر نرخ مالیات بر درآمد ۳۴ درصد باشد، این نرخ موجد صرفه مالیاتی برابر با ۵۳/۸۰ دلار یا حدود ۸/۰ ارزش تجهیزات خواهد شد.

● مهارت های اکتسابی موجر
 

برای ورود، باقی ماندن و نیل به موفقیت های لازم در لیزینگ عملیاتی، موجران نیازمند کسب مهارت های عالی در مدیریت دارایی ها که اساساً مرتبط با شناخت کامل تجهیزات مورد اجاره است، هستند. این مهارت ها بدون تردید موجران را در کسب و کار خود، حتی در اجرای لیزینگ های سرمایه ای یاری خواهد کرد. دانش دارایی ها، موجر را در ایجاد ارتباطات بهتر با مستاجران کمک خواهد کرد و در هنگام فروش دارایی های بازپس گرفته شده ناشی از تخلف مستاجران توفیقات لازم را به دست خواهد آورد.

● شناسایی ریسک در لیزینگ عملیاتی
 

ریسک اعتباری یا ریسک تخلف مهم ترین خطرپذیری در هر دو نوع مبادله لیزینگ است در اجاره های عملیاتی به غیر از ریسک دارایی یا ریسک ارزش اسقاطی که مهم ترین ریسک ها در این نوع مبادله است ریسک های دیگری نیز به صورت خاص در بحث اجاره عملیاتی وجود دارند که عبارتند از:
ـ ریسک گزارش دهی مالی
ـ ریسک گزارشات مدیریتی
ـ ریسک نهاده مالی
ـ ریسک قیمت گذاری
در این گزارش ابتدا ریسک ارزش اسقاطی به عنوان حساس ترین و مهم ترین نوع خطرپذیری مورد بررسی قرار می گیرد.

● ریسک ارزش اسقاطی در لیزینگ عملیاتی
 

برآورد ارزش اسقاطی هنگام قیمت گذاری قرارداد لیزینگ عملیاتی در ابتدای دوره و به عنوان یکی از حساس ترین اجزای قیمت گذاری صورت می پذیرد.
بی تردید موجر نیازمند برآورد ارزش آتی یک دارایی در پایان دوره قرارداد است ولی این فرآیند متاثر از عواملی است که بیشتر آنها خارج از حیطه کنترل و نفوذ موجر هستند. عوامل مورد نظر عبارتند از:
موضوعات مرتبط با فروشنده یا عرضه کننده کالا
اوضاع کلی اقتصادی و تدوین مقررات
ـ موضوعات مرتبط با مستاجر
ـ موضوعات مرتبط با دارایی
ـ موضوعات خاص مرتبط با موجر
ـ موضوعات مرتبط با فروشنده
فروشنده یا عرضه کننده کالا با پشتیبانی های فنی و ارائه خدمات پس از فروش خود در ارزش آتی دارایی اثر می گذارد. پاسخگویی به موقع تعمیراتی، تامین نیازمندی های مربوط به نگهداری کالا، عرضه سریع و به موقع قطعات یدکی و ذخیره کافی این قطعات جهت حفظ و ارتقای کارایی کالا از درجه اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر فروشنده ای قادر به پشتیبانی از اقلام دست دوم خود نباشد، ارزش این اقلام به شدت تحت تاثیر منفی قرار خواهد گرفت. بعضی از فروشندگان عمداً اقلام دست دوم خود را با توجه به اتخاذ سیاست های راهبردی جهت توسعه فروش کالاهای نو و دست اول پشتیبانی نمی کنند.
از سوی دیگر اگر عرضه کننده ای از نظر مالی در مضیقه بوده یا در حال ورشکستگی باشد، اطمینان نسبت به کالاهای وی در بازار از دست می رود و در نتیجه ارزش اقلام دست دوم آن نیز به شدت کاهش می یابد.

● تاثیر اقتصاد کلان و تدوین مقررات
 

فضای کلی اقتصادی، خود از جمله عوامل تاثیرگذار در ارزش آتی دارایی هاست. زمانی که اوضاع اقتصادی جامعه در وضعیت نامطلوب اعم از تورمی یا رکودی باشد از سرعت سرمایه گذاری های کسب و کار کاسته می شود و بنگاه ها در تحصیل تجهیزات جدید کمتر هزینه می کنند. این رخدادها موجب افزایش تقاضای کالاهای دست دوم می شود و در این حالت مستاجران بیشتر متمایل به تجدید اجاره یا خریداری تجهیزات اجاره ای در پایان قرارداد خواهند بود و طبعاً استرداد اقلام مورد اجاره به موجر کمتر اتفاق خواهد افتاد و در نتیجه ارزش باقیمانده تثبیت خواهد شد.از دیگر عوامل مبتنی بر بازار که تاثیرات اساسی در تعیین ارزش آتی یک دارایی می گذارد بازارهای ثانویه است. بازارهای ثانویه عامل مهمی در رسیدن به ارزش اسقاطی واقعی تر دارایی در آغاز دوره اجاره به شمار می روند. از آنجایی که مدت اجاره های عملیاتی به طور میانگین سه تا چهار سال به طول می انجامد، بنابراین عمق بازارهای ثانویه می تواند از عوامل موثر در بروز نوسانات در ارزش اسقاطی دارایی در طول دوره اجاره به حساب آید. خودروها در سرتاسر جهان با توجه به ویژگی های کاربردی آنها دارای بازارهای بسیار وسیع و اصطلاحاً عمیق دست دوم هستند، ضمن آنکه در بحث تجهیزات پزشکی با توجه به پیشرفت های سریع تکنولوژیک عمق بازارهای ثانویه این اقلام در کشورهای مختلف جهان تفاوت می کند. در ایالات متحده آمریکا متخصصان فنی (کارگزارانی) بسیاری در انواع تجهیزات پزشکی وجود دارد که با توجه به وجود رشته های فرعی بسیار در صنعت تجهیزات یاد شده به صورت تخصصی در بازار هر یک از این رشته ها و تولیدات به عنوان مثال دستگاه های (C.T.SCAN) یا (M.R.I) فعالیت گسترده دارند و این خود مثال بارزی است از عمق بازارهای ثانویه.
مقررات دولتی هم می توانند در تعیین ارزش آتی دارایی ها نقش آفرین باشند. مثلاً چندی پیش اتحادیه اروپا مقررات جدیدی وضع کرد که در چارچوب آن هواپیما ها برای کاهش آلودگی های صوتی باید در ارتفاع معینی پرواز می کردند. این امر تولید کنندگان هواپیماها را که بیشتر آنها موجر بودند وادار کرد برای رعایت مقررات وضع شده سرمایه گذاری های لازم را صورت دهند.

● تاثیرات مستاجر در تعیین ارزش آتی دارایی
 

به همان گونه که در گستره اعتباردهی لیزینگ اصلی تردیدناپذیر وجود دارد که مستاجر باید قابلیت پرداخت اقساط اجاره را داشته باشد در عرصه مدیریت دارایی ها نیز این اصل وجود دارد که
بر اساس آن مستاجران باید متعهد باشند از دارایی های اجاره ای خود مراقبت و محافظت کنند. در بعضی موارد مستاجرانی هستند که ظاهر کاری آنان نشان دهنده عدم قاطعیت و قابلیت کافی در مواظبت صحیح و نگهداری مطلوب از دارایی های اجاره ای است، این امر ضمن آنکه می تواند در ارزش اسقاطی دارایی تاثیرگذار باشد موجران را منطقاً وامی دارد تا در آغاز مذاکرات برای اجاره ارزیابی های لازم را از مستاجر آتی به عمل آورند. سابقه مستاجران در تجدید قرارداد یا خریداری کالای مورد اجاره و پیش بینی اختیار مستاجر در خریداری دارایی با قیمت از قبل تعیین شده نیز موجب اطمینان موجر از حفظ ارزش اسقاطی برآورد شده خواهد شد.

● ارتباط ماهیت دارایی ها با تعیین ارزش اسقاطی
 

تکنولوژی در این میان نقش اصلی را بازی می کند ولی خود معمای بزرگی است زیرا هیچ یک از خبرگان و متخصصان مدیریت دارایی ها قادر به پیش بینی زمان دقیق تحولات تکنولوژیک نخواهند بود تا بتوانند تاثیرات آن را در ارزش گذاری اسقاطی کالا در پایان دوره قرارداد ارزیابی کنند.

● اقلام مرتبط با موجر در ارزیابی ارزش اسقاطی
 

این مقوله تنها عامل مرتبط با تخمین ارزش اسقاطی است که واقعاً در کنترل موجر قرار دارد. مهارت های مربوط به مدیریت دارایی ها در زمینه هایی نظیر دستیابی به ارزش دقیق و منطقی دارایی اسقاط شده در پایان دوره، الزامات مربوط به تعمیر و نگهداری، دسترسی مطلوب به بازارهای ثانویه اجرای درست سیاست بازرسی کالا، همکاری با عرضه کنندگان، تشخیص مشتری مناسب برای اجرای لیزینگ عملیاتی و دارا بودن یک دپارتمان قوی بازاریابی مجدد همگی عواملی هستند که موجر برآورد هر چه دقیق تر ارزش اسقاطی کنترل های لازم را روی آنها دارا ست. اما علاوه بر همه موارد یاد شده برای پاسخ به این سوال اساسی و مهم که چگونه موجر می تواند ارزش آتی واقعی یک دارایی دست یابد باید گفت رسیدن به این مقصود آمیخته ای از علم و هنر است. قبل از هر چیز موجران باید از پیشینه و تجربه لازم خود به عنوان کلید حل مشکلات در اجرای موفقیت آمیز لیزینگ عملیاتی بهره گیرند. در این صورت است که می توان گفت آنها قطعاً به طور عملی قادرند به نحوه تخمین ارزش اسقاطی دارایی با رسیدن به نقطه مطلوب دست یابند. در غیر این صورت چاره ای باقی نخواهد بود مگر آنکه به تجربه و سابقه اجرای لیزینگ مالی (سرمایه ای) خود متکی باشند.
در این راستا بازپس گیری کالای مورد اجاره در صورت تخلف مستاجران از ایفای به موقع تعهدات خود، می تواند تجربه ای در مسیر رسیدن به برآورد ارزش اسقاطی به حساب آید. با همه اینها تجربه به تنهایی کافی نیست و باید ابزار یا داده هایی نیز برای هدایت موجران در راه رسیدن به ارزش واقعی پایان دوره دارایی وجود داشته باشد. به عنوان مثال در بسیاری از کشورها که از بازارهای منسجم برخوردارند دستنامه هایی وجود دارد که در این مسیر بسیار کارسازند از جمله در زمینه خودروهای سواری که کتابچه های راهنما حاوی وضعیت بازار و قیمت خودروهای دست دوم که اصطلاحاً به کتاب آبی مشهورند از ابزارهای کارساز و بسیار مهم در یاری رساندن به موجران در اجرای موفقیت آمیز لیزینگ عملیاتی محسوب می شوند. همچنین در بازارهای یاد شده و اصطلاحاً بالغ از این چنین دستنامه ها در زمینه تجهیزات فناوری اطلاعات و صنعت هوانوردی نیز به نحو مطلوب استفاده می شود ولی در جوامع پیشرو هنوز کاربرد این چنین دستنامه ها عمومیت ندارد و موجران ناچارند با فروشندگان و عرضه کنندگان کالاها که عموماً اطلاعات بیشتری در خصوص انواع کالاهای خود دارند مشورت کنند ضمن آنکه در بسیاری از بازارها ارزیابان و کارشناسان خبره در زمینه کالاهای گوناگون وجود دارند که از تجربیات غنی و کارگشا در برآورد ارزش آتی انواع دارایی ها بهره مندند. شبکه جهانی ارتباطات و تارنماهای مختلف نیز منبع بسیار کارآمدی در این مقوله به شمار می رود.
منبع:روزنامه سرمایه
ارسال توسط کاربر محترم سایت :omidayandh