گلدكوئیست یك بازار نامطمئن


 

نویسنده: علی پرند




 
بازاریابی شبكه ای و آنچه كه این روزها تحت عنوان گلدكوئیست و یا EBL در محافل مختلف مطرح است، در واقع ریشه در همان سیستم معروفی دارد كه چند سال قبل طی یك سونامی و با نام «پنتاگونو» در سطح كشور مطرح شد و در مدت زمانی كوتاه تعداد زیادی از افراد به جرگه شبكه ای پیوستند كه وعده هایی چون پولدار شدن سریع و كم زحمت را به مشتریانش می داد.
دوستانم اصرار می كردند كه حتماً در جلسه ای شركت كنم، در حالی كه نمی دانستم این جلسه چیست و بیشتر حدس می زدم یك مهمانی خانوادگی باشد كه با نوعی غافلگیری همراه است. اما پس از آنكه سرانجام در جلسه نسبتاً مرموز آنها شركت كردم، متوجه شدم دوستانم در واقع می خواهند مرا هم به جرگه شبكه ای بكشانند كه پیش از آن خودشان در آن عضو شده بودند. شبكه ای كه این روزها بیشتر از هر بازاریابی دیگری مطرح شده و مبلغان آن نه كارمندانی از طرف مدیران شركت كه در واقع مشتریان آنها هستند. در این سیستم نسبتاً ساده هر كسی كه بتواند افراد بیشتری را به این شبكه بكشاند و آنها را به خرید سكه وادار كند، در واقع یك نفر به زیرمجموعه خود اضافه كرده كه موجب كسب سود برای وی می شود. مبلغان گلدكوئیست در واقع با چنین شیوه ای افراد را خود به خود به سمت كسب سود بیشتر و اضافه كردن افراد بیشتر ترغیب می كنند. بازاریابی شبكه ای و آنچه كه این روزها تحت عنوان گلدكوئیست و یا EBL در محافل مختلف مطرح است، در واقع ریشه در همان سیستم معروفی دارد كه چند سال قبل طی یك سونامی و با نام «پنتاگونو» در سطح كشور مطرح شد و در مدت زمانی كوتاه تعداد زیادی از افراد به جرگه شبكه ای پیوستند كه وعده هایی چون پولدار شدن سریع و كم زحمت را به مشتریانش می داد. شركت های بسیاری به این ترتیب ایجاد شد تا حتی به طور مستقیم به فعالیت در این زمینه بپردازد، اما ناگهان با غیرقانونی اعلام شدن این نوع تجارت تمامی این شركت ها و فعالیت های رسمی آنها تعطیل شد و در این میان بیشترین ضرر و زیان به كسانی وارد آمد كه به تازگی وارد این شبكه شده بودند.

▪ زمینه های رشد بازاریابی شبكه ای
 

فراهم بودن زمینه های رشد چنین شبكه هایی در ایران و از همه مهمتر مشكلات اقتصادی بخش متوسط و پایین جامعه را كه معمولاً از به دنبال راه های سریعی برای پر كردن خلأهای خود است را به سمت و سوی این بازاریابی ترغیب می كرد. اینترنت برای پنهان نگاه داشتن هویت واقعی صاحبان و ذینفعان اصلی این شبكه ها ابزار بسیار سودمند و كارایی بود. به این ترتیب طی مدت كوتاهی بازار این شبكه ها با استفاده از سایت های اینترنتی رونق گرفت و روی آن اطلاعاتی قرار می گرفت كه عمدتاً صحت و سقم نداشت. چنین سیستم تبادل مالی ای به دلیل این كه از ضریب كافی امنیتی برای دریافت مبالغ از مشتریان و ارائه سود و یا جنس مورد نظر به آنان برخوردار نبود، در بسیاری از موارد به كلاهبرداری ها و سوءاستفاده هایی منجر می شد كه عملاً حتی قابل پیگیری هم نبود. در واقع هیچ موسسه معتبر مالی تبادلات مالی را در این سیستم ها تائید و پشتیبانی نمی كرد و هیچ گونه دسترسی هم به صاحبان اصلی این شركت ها كه عمدتاً در خارج از كشور به سر می بردند، وجود نداشت. بسیاری از این سیستم ها با بهره گیری از تجربه شكست خورده پنتاگونو برای هر بازاریابی مدت زمان مفیدی را در نظر می گرفتند، به این ترتیب طی سال های اخیر انواع و اقسام بازاریابی های شبكه ای با عناوینی چون پرایم بانك، سولاتیر كیمبرلی، مای سون دایاموند و... شكل گرفتند كه هر كدام پس از مدتی با پایان یافتن زمان مقتضی از سوی گردانندگانشان تعطیل می شدند و به شكلی دیگر درمی آمدند. این پوست اندازی در واقع به نفع گردانندگان اصلی این شبكه ها تمام می شد. چرا كه در سیستم بازاریابی شبكه ای افرادی كه در بالای هرم قرار می گیرند، بالاترین سود را كسب می كنند. بنابراین به سادگی و با درك شرایط نامطلوب برای یك بازاریابی با تغییری در نوع جنس (مثلاً از الماس به سكه یا از سكه به محصولات نسبتاً فرهنگی و...) یك بازاریابی جدید به راه می اندازند و چون خود در رتبه های بالای هرم این بازار قرار می گیرند، سودهای كلانی را به جیب می زنند. گلدكوئیست كه این روزها شهرت آن از سایر بازاریابی شبكه ای به مراتب بیشتر است در واقع نوع بازپروری شده همین بازاریابی است كه مدت ها پیش در شهرهای جنوبی ایران با عنوان بازاریابی سكه جا افتاده بود. با كمی تغییر گلدكوئیست توانست با استفاده از برخی تمهیدات دوباره به رونق گذشته خود و حتی بیشتر دست یابد.

▪ چرا كلاهبرداری
 

مبلغان بازاریابی شبكه ای و خصوصاً گلدكوئیست برای آنكه ناامن بودن شبكه تبادلات مالی را بپوشانند، معمولاً از وعده ها و اخبار فریبنده ای استفاده می كنند. عضویت بانكداران معروف جهان در این شبكه، تامین امنیت آن توسط پلیس اینترپل و یا متصل بودن مقامات بالای كشور به این شبكه از جمله ادعاهایی است كه هنگام جلب مشتری و برای جذب او عنوان می شود. همچنین استفاده از برخی شخصیت ها برای طراحی سكه ها نیز صرفاً به همین دلیل صورت گرفته است. در میان وعده هایی كه اخیراً به مشتریان عمدتاً كم اطلاع این بازاریابی عنوان می شود، این است كه این بازاریابی یك نوع تجارت الكترونیكی است و در واقع باید با استفاده از آن نوعی از تجارت الكترونیكی رخ دهد كه در تمام دنیا نیز مرسوم است. این در حالی است كه كسی كه كوچكترین آشنایی با مفاهیمی چون تجارت الكترونیكی داشته باشد، متوجه می شود كه این شعار صرفاً جهت جذب مشتری به كار می رود. چون بحث تجارت الكترونیكی آنقدر گسترده و بزرگ است كه یك بازاریابی از نوع گلدكوئیست اساساً از زیرمجموعه های آن نیز به حساب نمی آید. ضمن این كه تجارت الكترونیكی در همه جهان با استفاده از ابزارهای امن و شناسایی فروشنده و خریدار صورت می گیرد. در حالی كه در گلدكوئیست عملاً مسئولان گلدكوئیست شناسایی نمی شوند.

▪ برخورد با گلدكوئیست
 

هر چند به تازگی بحث مربوط به برخورد با گلدكوئیست در محافل مختلف مطرح می شود، اما در واقع برخورد با این شبكه ها از مدت ها قبل آغاز شده بود اما به دلیل آنكه این برخوردها ریشه ای و دقیق نبود و از طرف دیگر صرفاً با برخی عوامل انتهایی این شبكه ها صورت می گرفت، نتیجه چندانی نداشت. شركت هایی كه به بازاریابی شبكه ای می پردازند، سعی كرده اند بارها آن را به صورت یك شركت رسمی در داخل كشور به ثبت برسانند ولی به دلیل آنكه عملاً از چنین ظرفیتی برخوردار نبوده اند، هیچ گاه در این زمینه موفق نبوده اند.كمیته مبارزه با جرایم رایانه ای قوه قضائیه و همچنین بخشی از جرایم رایانه ای ناجا همواره توسعه این شبكه ها را مدنظر قرار داده اند و در برخی موارد نیز با مسئولان آنها برخوردهایی را انجام داده اند. اما شاید گسترده ترین اقدام علیه این شبكه زمانی صورت گرفت كه شعبه ۳ دادستانی تهران طی فراخوانی اعلام كرد كه این شبكه غیرقانونی است و با مسئولان آن نیز برخورد می كند. این شعبه همچنین از همه كسانی كه در این شبكه به نوعی گرفتار شده اند، خواست كه نسبت به اعلام شكایت از این شبكه اقدام كنند. این شعبه همچنین پس از مذاكراتی كه از طریق واسط با برخی از مقامات گلدكوئیست انجام داد خواستار جبران ضرر و زیان مربوط به مال باختگان این قضیه شد اما با وجود توقیف هزاران سكه طلا كه توسط مقامات این شركت به طرف ایرانی پرداخت شد، هنوز از وضعیت شكایت ها و تحویل سكه های طلا به كسانی كه فریب این بازاریابی را خورده اند، خبری نیست.

▪ مشكلات و ضعف های این بازاریابی
 

گلدكوئیست هر چند با ظاهر و صحبت های فریبنده به دلایل مختلف اجتماعی و اقتصادی توانسته در بخش هایی از جامعه ایرانی نفوذ كند اما به واقع بیشترین دلیل رشد آن مربوط به نحوه بازاریابی آن است. در این سیستم از آنجا كه تبلیغ به صورت سینه به سینه صورت می گیرد و در واقع هر فرد مشتری خود یك مبلغ محسوب می شود به نوعی كاراترین وسیله تبلیغاتی به شمار می آید. هر چند مشتریان این شبكه عمدتاً به سود خود توجه می كنند، اما در واقع بسیاری از مشكلات این شبكه از دید فعالان و مشتریان آن پنهان می ماند. مسائلی از جمله این كه آیا چنین سیستمی كه صرفاً یك گردش مالی بدون پشتوانه یا انجام كار تولیدی است تا چه حد می تواند به اقتصاد یك كشور ضربه وارد كند و همچنین میزان ضرر و زیان ناشی از خرید سكه (قیمت واقعی سكه به اندازه وزن طلای آن نیست) در صورتی كه تازه مشتری آن را دریافت كند، قابل مطالعه است. از طرف دیگر میزان خروج ارز در قبال چنین بازاریابی هم به مشكلات این بازاریابی اضافه می شود. گلدكوئیست و بازاریابی هایی از این دست به نفوذ خود در داخل كشور ادامه می دهند و به دلیل آنكه هیچ قانون و مسیر برخورد مناسبی برای مواجهه با آن وجود ندارد، عملاً چندان امیدبخش نیست. مطمئناً مدیران بازاریابی گلدكوئیست در جریان این برخوردها هستند و از هم اكنون به فكر بازاریابی بعدی هستند و دارند برای آن نام جدیدی انتخاب می كنند.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی تخصصی فن آوری اطلاعات
ارسال توسط كاربر محترم : omidayandh