هجوم به ارزشها با نشانه روی نخبگان


 

نويسنده: کامران شرفشاهی




 
افسونزده بهشت شداد نشو
چون خاطره های رفته از یاد نشو
بگذار کنار رسم اهریمن را
معتاد نشو، دوباره معتاد نشو
اعتیاد یا گرایش مصرف مواد مخدر امروزه در سطح جهان به یکی از پیچیدهترین و هولناکترین معضلات اجتماعی مبدل شده است. گسترش نگران کننده شبکههای مافیایی تهیه و توزیع مواد مخدر از یکسو و پیامدهای ناگوار اعتیاد از سوی دیگر موجب شده است تا اندیشمندان متعهد و دلسوختگان جامعه بشری تلاش فزونتری را در جهت مهار یا محدود کردن توسعه باندهای توزیع مواد مخدر و پیشگیری از گرایش اقشار مختلف جامعه به استعمال این مواد برآیند و با اتخاذ تدابیری که اهم آن برپایه آگاهی بخشیدن به طبقات مختلف مردم استوار است از دامنه سرایت این آتش خانمانسوز بکاهند.
بدین ترتیب در کنار هزینه های سرسام آوری که صرف تجهیز نیروهای مبارزه با مواد مخدر میشود، همه ساله در کشورهای جهان بودجهای نیز به امر تبلیغات و اطلاع رسانی در این زمینه اختصاص مییابد. این مهم براساس همان تئوری معروف "جلوگیری، آسانتر و کم هزینهتر از درمان است"، صورت میپذیرد. از آنجا که معتادان را در درجه نخست بیمار تلقی میکنند و یکی از علل برجسته رویکرد به مواد مخدر را عدم شناخت کافی مبتلایان نسبت به عوارض آن برشمردهاند، لذا اختصاص چنین بودجهای به هر میزان که باشددر مقایسه آثار زیانبار اعتیاد، رقم چندان قابل توجهی نمیتواند باشد. به عبارت دیگر اطلاعرسانی و تنویر افکار عمومی در این مورد حد و مرزی نمیشناسد و شایسته است که در این باره خصوصا در بین جوانان و نوجوانان اقدامات وسیعتری صورت پذیرد و چه بسااین اطلاعرسانی میبایست از کتابهای درسی آنان آغاز شود و معلمان و مربیان مبرزی در این زمینه برای یاری نسل نو وارد عمل شوند و با توصیهها و راهنماییهای خود راه را برای سوءاستفادههای احتمالی از این عزیزان در آینده ببندند.
مطالعات آسیب شناسی در این زمینه میتواند مقدمه اصلاح به هنگامی باشد و از بروز بسیاری از پریشانیها و نابسامانیها پیشگیری نماید. آمارهای تکان دهندهای که مبین شیوع اعتیاد و کاهش سن ابتلا به این بلیه خانمان برانداز است، حکایت از آن دارد که اعتیاد تنها به مرگ تدریجی و فروپاشی کانون خانواده شخص معتاد منحصر نمیشود بلکه هدف اصلی باندهای بزرگ توزیع مواد مخدر، انحطاط و سقوط همه جانبه اجتماع است.
آمار و گزارشهایی که درباره جرایم وجود دارد نشانگر آن است که بسیاری از جنایات در ارتباط مستقیم با مواد مخدر و توسط اشخاص معتاد صورت گرفته است. برخی از این جنایتها که دارای شکلی بسیار بیرحمانه است در شرایط اتفاق افتاده که فرد تحت تاثیر مواد مخدر از حالت طبیعی خارج شده و کنترل افکار و رفتار خود را به کلی از دست داده است. آنچنان که با بروز حس هوشیاری نسبی، جنایتی را که خود آفریننده آن بوده انکار نموده است.
سخن از اختلال شخصیت واخلال معتاد در چرخه مناسبات اجتماعی تازگی چندانی ندارد. زیرا این پدیده آنقدر ملموس و قابل رویت است که هرکسی در برخورد با معتادان به ناهمگونیها و عدم توازن آنها به راحتی پی میبرد.
اعتیاد گرچه یک معضل بین المللی است. اما تمام کشورهای جهان در راه مبارزه با آن بهای واحدی پرداخت نمیکنند. متاسفانه از آنجا که ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر به اروپا قرار گرفته است همواره از این رهگذر آماج صدمات و مصائب فراوانی قرار گرفته است. آمار شهدای نیروی انتظامی که در مواجهه با کاروانهای بزرگ محمولههای مواد مخدر به شهادت رسیدهاند، بیانگر این واقعیت تلخ و هشدار دهنده است که در جهان امروز سهم ایران در مبارزه با پدیده قاچاق مواد مخدر به مراتب بیشتر از کشورهایی است که دورتر از مراکز تهیه و تولید این مواد قرارگرفتهاند. همچنین آمار و ارقام کشفیات نیروی انتظامی در این زمینه گواه دیگری است بر نبرد تمام عیاری که در هیچ گوشه جهان مثل و مانندی ندارد که اگر این مبارزه قاطع و پیگیر نبود، امروزه حتی دورترین کشورها نمیتوانستند خود را در حاشیه امنی احساس کنند و آمار معتادان آنها به علاوه سایر تبعات آن چندین برابر امروز بود.
تنهایی ایران در مقابله با جریان قاچاق مواد مخدر واقعیتی غیرقابل انکار است و مقامات بینالمللی تاکنون به جز تحسین و تمجید و شعارهای بیخرج، هیچگونه مشارکت چشمگیری در راه رویارویی با این پدیده که در واقع مشکل تمام جهان است از خود نشان ندادهاند.
گویاترین دلیل این مدعا عدم حمایت و پشتیبانی آنان از طرح انسداد مرزهای شرقی ایران است که علیرغم حضور و بازدید مقاماتی از کمیته مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد و همچنین پلیس بینالملل (اینترپل) هنوز هم معبر کاروانهای حمل مواد مخدر است. این امر به گونهای حکایت از حمایت غیرمستقیم و پنهان سیاستمداران غرب از جریانی دارد که خودچهره پشت پرده و بازیگردان اصلی آن هستند. افشاگریهای متعددی که تاکنون در این زمینه به وقوع پیوسته دال بر این نکته بوده است که حتی رسواییهای جنجال آفرین چندتن از سیاستمداران برجسته کشورهای غربی و ادعای نفوذ باندهای مافیایی در بین دولتمردان و قوای این کشورها داعیه بیمایهای بیش نیست. بلکه کشورهای استعمارگر غربی از مواد مخدر به عنوان سلاح به صدایی برای تخدیر و به زانو درآوردن سایر ملل جهان سود میبرند.
سیاستهای انگلیس درخصوص توسعه کشت و افزایش مصرف تریاک در چین، ایران و کشورهای دیگر اگرچه روزی بر ملا شد اما این امر به این مفهوم نبوده و نیست که در عصر امروز رواج اعتیاد در چهرهای دیگر و به شکل نامحسوستری رونق گذشته خود را بازنیابد. هرچند که علیرغم انکار کشورهای غربی اینک تمام ملل جهان میدانند که هدایتگر اصلی تولید و توزیع مواد مخدر کسی است که ماسک مبارزه با آن را به چهره دارد و با نعل وارونه زدن میکوشد تا رد خود را در انظار جهانیان گم کند.
بیتردید مجموعه این عوامل ایجاب میکند که مسئولین و مردم ما با علم و درک عمیقتری نسبت به موقعیت استراتژیک و حساس کشورمان خود را آماده مواجهه با دسیسههای پیچیده و بیشتری کنند و فراموش نکنند که رسالت آنان در این برهه از زمان تنها حفظ مردم و مرزهای میهن نیست بلکه سرنوشت بسیاری از انسانهای جهان در گرو جنگ تمام عیاری است که لحظهای غفلت میتواند صدمات زیانبار و جبران ناپذیری را تحمیل نماید. اعتیاد جنگی فرسایشی است با هدف پوساندن ریشهها و به اضمحلال کشیدن جامعه از طریق تهی کردن افراداز اصالتها، ارزشها و آرمانها. اکنون با پیشرفتهای شگفت انگیز تکنولوژی و با اکتشافات جدید علمی به نظر میرسد که این جنگ وارد مراحل خطرناکتری میشود .
کشف و تولید انواع دیگری از مواد مخدر که دارای اثرات به مراتب مخربتر است و قابل شناسایی نیز نمیباشد در کنار مجهز شدن باندهای قاچاق مواد به پیشرفته ترین ابزار علمی و جنگ افزارها و وسایل ارتباطی الکترونیکی و ماهوارهای بر این حقیقت صحه میگذارد که ضرورت سرمایه گذاری بیشتر در امور اطلاع رسانی و فرهنگی امروز بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. این ویژگیها در عین حال اهمیت مدیریت زمان را صدچندان میکند. مراد از این مفهوم پیگیری لحظه به لحظه تحرکات در کلیه زمینهها و بالا بردن توان برابری و برتری در مقابل سیستمی است که برای استیلای خود از هیچ عملی فروگذار نمیکند.
برای غلبه بر چنین سیستم جهنمی چارهای جز جلو افتادن از زمان وجود ندارد.شاید بهترین مثال برای روشن شدن این مفهوم تلاش مجدانه فرانسویان باشد برای حفظ زبان فرانسه. فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه به منظور جلوگیری از ورود و رواج واژههای بیگانه به دقت تمامی جریانات علمی، ادبی ،هنری، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و .... را مورد بررسی وکنکاش قرار میدهد. به عنوان مثال پیش از آنکه نتیجه اختراع یا اکتشافی در یکی از کشورهای جهان اعلام شود، فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه پیشتر واژه معادل آن را به زبان فرانسه آماده کرده است. اما در کشورهای توسعه نیافته و یا کم توسعه علیرغم وجود فرهنگستانها، واژههای بیگانه به راحتی از مرزها عبور کرده وعمومیت مییابند. چنانکه که در کشور ما تا فرهنگستان زبان وادب پارسی بجنبد و واژههای رایانه، یارانه وپایانه را به عنوان معادل واژههای کامپیوتر، سوبسید و ترمینال معرفی کند،مدتها از بر سر زبان افتادن واژههای بیگانه میگذرد!
یکی دیگر از پیامدهای اعتیاد رامیتوان رواج فحشا در جامعه به شمار آورد. زنانی که گرفتار اعتیاد میشوند اگر چه در آغاز برای تامین مواد مخدر مورد نیاز ناچار به سرقت از منزل و مغازهها و حمل و توزیع مواد مخدر میشوند اما نهایتا به سمت روسپی گری سوق مییابند تا از طریق خودفروشی، هزینه مواد مصرفی مورد احتیاج خود را فراهم سازند. رابطه تنگاتنگ خودفروشی و اعتیاد موجب شده است تا باندهای مخوف تبهکاران با اغفال دختران جوان آنان را نخست به اعتیاد مبتلا کرده و سپس از آنان در عشرتکدهها و یا سایر اعمال بزهکارانه سوءاستفاده نمایند.
پیامدهای اعتیاد زنان به این حد نیز ختم نمیشود، طبق بررسیهای انجام شده ،اکثر زنانی که به لحاظ اعتیاد، ناگزیر به روسپیگری شدهاند پس از چندی آلوده به ویروس مرگ آفرین ایدز AIDS شدهاند.علت این امر استفادههای مکرر از سرنگهای آلوده و روابط جنسی نامتعارف و نامشروع بوده است. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که یکی از راههای مبارزه با ایدز، مبارزه با اعتیاد است. زیرا افراد معتاد به دلیل عدم رعایت اصول بهداشتی بیش از سایر افراد جامعه در معرض ابتلا به این بیماری کشنده مسری قرار دارند و چنانچه ذکر شد معتادان آلوده به این بیماری مرگبار به علت تماسهایی که با دیگران دارند سلامت جامعه را نیز از این نظر مورد تهدید قرار میدهند.
متاسفانه آمار و ارقام در خصوص اعتیاد زنان نیز نمایانگر افزایش این پدیده مخرب است که با کاهش سن اعتیاد توام است . این جهش خصوصا در دهه آخر سده بیستم شکل بسیار مشهودتری یافته است که از هم اکنون تبعات سو آن در جهان به نحو بارزی نمود یافته و نگرانی صاحبنظران و خواص جوامع را برانگیخته است.
یکی دیگر از نکات بسیار پراهمیت درباره اعتیاد آن است که همینطور که اعتیاد مشمول جنسیت یا سن نمیشود و حدود خاصی را دربرنمیگیرد ،پس در سایر زمینهها نیز دارای چنین شعاعی است. به عبارت سادهتر همانطور که اعتیاد زن و مرد یا پیر وجوان را با هم درگرداب خود غرق میکند، دیگر اقشار جامعه که از خصوصیات ممتازتری برخوردار هستند نیز از این قاعده برکنار نیستند.
تحقیقات نشان داده است که نخبگان جوامع بسیار مورد توجه باندهای مواد مخدر قرار دارد و برای به دام انداختن این اشخاص از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. دانشمندان، هنرمندان، تحصیلکردههای دارای تخصص از هدف های اصلی سوداگران مرگ هستند. حتی ورزشکاران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. خبر اعتیاد ورزشکاران نامداری چون دیهگو مارادونا فوق ستاره فوتبال و کاپیتان اسبق تیم ملی آرژانتین و یا کریستف دام مربی باشگاه صاحبنام بایرلورکوزن و کاندیدای مربیگری تیم ملی فوتبال آلمان و ورزشکارانی همانند آنها در طی سالهای اخیر ،شگفتی مردم جهان راموجب شده است. افشای این مطلب معمولا در اندک مدتی ورزشکار مزبور را از عرش به زیر کشانده و بر حیثیت و اعتبار او خط بطلان کشیده است. بیگمان سرمایهگذاری در جهت آلوده کردن چنین کسانی با هدف شکستن سد قباحتها و جلبنظر هواداران و علاقهمندان به این شخصیتها صورت میپذیرد. کما اینکه رسوایی اعتیاد چنین شخصیتهایی موجب فروریختن اسطورهای میشود که نوجوانان از آنان در ذهن خود ساخته و پرداختهاند و سبب همین شوک روحی برخی از آنان دچار سرخوردگی شده و چه بسا که راه خود و هدفی را که برای آینده برگزیدهاند تغییر داده و یا رها کنند. این قاعده در مورد هنرمندان نیز صادق است. محبوبیت و احترامی که هنرمندان به واسطه هنر خود نزد مردم دارند وتاثیر شگفتانگیز هنر در شکل دهی به افکار عمومی جامعه، امری است غیرقابل انکار و به همین دلایل است که آلوده ساختن این گروه همواره از اساسیترین اهداف تبهکاران بوده است.
تا بدانجا که برخی از شخصیتها و یا گروههای هنری در سراسر نقاط دنیا به فسق خود مباهات میورزند وحتی مصرف موادمخدر را به عنوان بخشی از کار هنری لازم دانسته و در صدد القای این نکته هستند که مصرف این مواد موجب افزایش خلاقیت وتخیل هنرمندان خواهد شد! بسیاری از خوانندگان و گروههای موسیقی غرب از مبلغان آشکار و بیپروای استعمال موادمخدر هستند که با دعوتهای گمراه کننده خود سعی در به ورطه کشاندن سایر اقشار جامعه خصوصا جوانان میباشند.
در کشور ما نیز بودهاند هنرمندان نامآشنایی که به این مصیبت عظمی گرفتار شدهاند. شاید بهترین نمونه برای معرفی در این زمینه نصرت رحمانی باشد که بیهیچ واهمه و ملاحظهای از اعتیاد خودسخن میگفت. کتاب "مردی که در غبار گم شد " در واقع بیوگرافی خود اوست که یاس و بدبینی در آن موج میزند وتنها راه رسیدن به آرامش را تنها در استفاده از مواد مخدر میداند! تمام این کتاب ۲۳۰ صفحهای پر است از عطش به تزریق "مرفین" و البته تا حدودی نیز به تصویر کشیدن اوضاع جامعه روشنفکری ایران در سالهای قبل از پیروزی انقلاب که مصرف مواد مخدر رفته رفته به صورت یک تفنن عادی و بسیار رایج متداول شده بود.
فروغ فرخزاد شاعره نام آشنای معاصر در ترسیم چنین فضایی اینگونه سروده است:
... در غارهای تنهایی
بیهودگی به دنیا آمد
خون بوی بنگ و افیون میداد
... مردابهای الکل
با آن بخارهای گس مسموم
انبوه تحرک روشنفکران را به ژرفنای خویش کشیدند
و موشهای موذی اوراق زنگار کتب را
در گنجههای کهنه جویدند ...
آیه های زمینی ص ۹۹ و ۱۰۱
او در عین حالی که نتیجه میگیرد که حاصل این وضعیت برآیند کوچ پرنده غمگینی به نام ایمان از قلبهاست، زوال امیال پاک را مصرف مداوم مسکنها برمیشمارد.
گرچه خیل فراوانی از شاعران دوران معاصر ما دچار اعتیاد بودهاند و سعی در پنهان کردن این موضوع داشتهاند، اما کارنامه آنان که همانا آثارشان باشد حکایت از بیدردی آنان نسبت به مقدرات کشور و روزگار خویش دارد. پرسه زدن در فضای مهآلود اوهام وتصوراتی دست نیافتنی را آه کشیدن، بیخبر از درد و داغ مردم ماندن،همان هدفی است که استعمار در جستجوی آن است. به راستی چه مادهای به این شکل اسفبار میتواند مغزها و قلمهای سحرانگیز و شورآفرین را از کار بیندازد؟
ارائه الگوهای فرهنگی ارزنده و راهنمایی جوانان در جهت شناختن هنرمندان اصیل و متعهد از جمله عوامل مهمی است که نباید نسبت به آن کوتاهی ورزید و از سوی دیگر میبایست مراقب بود تا جوانان جلب دام هنرمندنماها را نیز نخورند و آنان را به عنوان الگوی زندگانی خویش برنگزینند.
تجهیز کتابخانههای عمومی به کتابهای مفید درباره مضرات و پیامدهای اعتیاد یکی از نیازهایی است که متاسفانه مورد غفلت واقع شده است. در اکثر کتابخانهها فقدان کتابهایی در این باره به خوبی احساس میشود. همچنین سرمایهگذاری در جهت گردآوری و چاپ آثاری که در این مورد به رشته تحریر درآمده باشد از اهم نیازهایی است که میبایست در اسرع وقت نسبت به تامین آن اقدام گردد. با این کار زوایای تازهای در این خصوص آشکار خواهد شد و امکان پاسخگویی به بسیاری از پرسشهای جوانان و سایر اقشار اجتماع فراهم میشود که میتواندراهگشا و رهاننده آنان باشد.
ایجاد نگرش نو به معتادان و جامعهپذیری آنان پس از ترک اعتیاد نباید دستکم گرفته شود. این امر نیز مستلزم آموزشهای حساب شدهای است که میبایست با استفاده از وسایل ارتباط جمعی نسبت به آن اهتمام ورزید. کمک به خانوادههای آسیب دیده از اعتیاد در دوران بازپروری معتادین آنها و گسترش امکانات فرهنگی،ورزشی و تفریحی از جلمه نکاتی است که تحقق آن سهم بسزایی در پایین آوردن گرایش به اعتیاد دارد.
تقویت اعتقادات مذهبی و باورها و بنیانهای اخلاقی و ایجاد انگیزههای فرهنگی عواملی است که جامعه امروز بویژه جوانان بیش از هر زمان دیگری به آن نیازمند هستند و بسط این مهم از نقش شایان توجهی برخوردار است.

۱ - آگاهی و جامعه - هـ . استوارت هیوز- ترجمه : عزیزالله فولادوند - تهران : انتشارات علمی و فرهنگی - چاپ اول ۱۳۷۳
۲ - مردی که در غبار گم شد- نصرت رحمانی - تهران : نشر امید - چاپ پنجم ۱۳۵۶
۳ - زنجیرههای اعتیاد - ایرج صالحی - تهران : نشرآوای نور - چاپ اول ۱۳۷۱
۴ - تولدی دیگر- فروغ فرخزاد - تهران : انتشارات مروارید - چاپ یازدهم ۱۳۵۶
۵ - اعتیاد - تالف: دکتر محمد حسین فرجاد، دکتر هما بهروش، دکتر زهره وجدی - تهران :انتشارات بدر - چاپ اول ۱۳۷۴
۶ - عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر - مهندس حسین دژاکام - تهران - انتشارات پرشکوه - چاپ اول ۱۳۷۷
۷ - بچههای اعتیاد - مهرانگیز کار - تهران : انتشارات روشنگران - چاپ اول ۱۳۶۹
۸ - ایدز - مولف: حسین فرهادیان - تهران : نشر کوبه - چاپ اول ۱۳۶۹
۹ - ایدز طاعون سیاه قرن - مولف: هوشنگ پیروز - تهران : نشرراوی - چاپ اول ۱۳۶۴
۱۰ - ارتباطات انسانی - مولف: دکتر علی اکبر فرهنگی - تهران : انتشارات رسا- چاپ دوم ۱۳۷۴
۱۱ - روانشناسی اجتماعی- دکتر آن ماری روش بلاو، دکتر ادیل نیون - ترجمه: دکتر سید محمددادگران - تهران: انتشارات مروارید - چاپ سوم ۱۳۷۴
۱۲ - پژواک (ماهنامه- ) سال اول - شماره دوم - تیر و مرداد ماه ۱۳۷۹
13– ویژه نامه ۵ تیر سالروز جهانی مبارزه با مواد مخدر

منبع:روزنامه رسالت
ارسال توسط كاربر محترم :mohammad_43