آيا ليلي و مجنون واقعي شما هستيد؟
آيا ليلي و مجنون واقعي شما هستيد؟
آيا ليلي و مجنون واقعي شما هستيد؟
نويسنده:سعيد سالارکيا
عاشق ترين قوي ترين انگيزه براي ازدواج است و در عين حال خطرناک ترين عامل تصميم گيري هم مي تواند باشد. چرا که اگر در عشق عواملي چون تفاوت هاي فرهنگي، اقتصادي، نگرش ها و ارزش ها، سن، بومي بودن، تحصيلات، اخلاق، شخصيت و... را در نظر نگيرد و صرفاً عشق بدون دليل باشد، همان بهتر که عشق بماند و وصلتي حاصل نشود.
معمولاً در عشق هاي آتشين يک طرفه بودن عشق از جانب يکي از طرفين بيشتر به چشم مي خورد و اين طرف آن قدر در عمق مسأله فرو رفته که متوجه تک بعدي بودن قضيه نيست و با سادگي تمام، همه چيز را سر کوي معشوق به حراج مي گذارد. استعداد عاشق شدن انسان از جمله مسايلي است که مثل خيلي چيزهاي ديگر که نسل به نسل دچار تغييراتي خواهند شد بايد به عنوان يک ميراث فطري و زيباشناسانه بشر حفظ شود. هيچ چيز زيباتر از آن نيست و در همه سنين قابليت ظهور و بروز دارد. عشق در واقع شايد ملکه اي است در ضمير ناخودآگاه ما که انسان در دوردست هاي باغ فردوس ذهن خويش انگار کسي را ديده باشد ولي خودش را به ما نشان نداده و گاهي از او در زندگي عادي خود خاطره اي زنده مي شود. مثلاً با شنيدن يک موسيقي يا ديدن کسي يا چيزي که مثل اوست، اويي که هنوز به طور کامل تصويري در ذهنش ندارد. تا اين که روزي به طور تصادفي حادثه عشق اتفاق مي افتد و چشم در مقابل چشمي قرار مي گيرد که گويي خودش است، آري هماني که سال ها سايه اش را مي ديديم بالاخره پيدايش شد. اما او آيا واقعاً خودش است يا فقط يک تداعي گر از آنچه در درون تو و روياهايت بوده است. اگر کمي عاقل تر باشي به خودت اجازه نمي دهي که از او بت بتراشي.
يادت باشد عشق مفهمومي فراتر و بزرگتر از آن است که آن را به هر کسي يا چيزي به طور تمام و کمال نسبت دهيم، بي شک بدان که اگر اين قدر نزول کرده اي ديگر عاشق نيستي. بلکه به سمت وابستگي قدم برمي داري.
و من به عنوان عاشق به احساس تو احترام مي گذارم، به نگاهت که دنيا را کوچک و حقير مي بيند، به صدايت که ديگر در آن دروغ نيست، به کم حرف بودن و سکوت بامعنايت. چقدر زيبا شدي اي کاش اين حالت هميشه باقي مي ماند. کاري به آن کس که دوستش داري ندارم من با خودت هستم اگر او براي تو خيلي ارزش دارد من براي خودت نامه مي نويسم چون وصف تو به عنوان عاشق ارزشش بيشتر از هر چيز ديگري است. يادت باشد شرايط تو شبيه کسي است که ناگهان تاريکي، تمام فضايي را که در آن حضور داري، فرا مي گيرد. و چشم، چشم را نمي بيند همه جا تاريک و هيچ چيز پيدا نيست. مي خواهي به دنبال چراغي شمعي بروي، کمي صبر کن بگذار چشمانت به تاريکي عادت کنند. ممکن است بزني همه چيز را خراب کني يا پايت به چيزي گير کند و زمين بخوري، صبر کن چشمانت کم کم به محيط عادت پيدا مي کند و کورسويي از نور مي تواند به تو کمک کند. حالا حرکت کن و در اين شروع مقدس همه چيز را در نظر داشته باش به پندهاي ديگران و تجربيات آنان خوب گوش کن، مگذار چشمانت سياه شوند همه چيز را گوش کن و به آنها بينديش. عجله و شتاب زدگي اصلاً صلاح کار تو نيست تو در اين برزخ با صبر به حقيقت خيلي از مسايل پي مي بري شايد هدف از عشق تو خود تو هم باشد. توکل کن، توکل به خدايي که مقلب القلوب است و هر روز صبح به او پناه ببر و از او بخواه به تو ضميري روشن و قدرتي بيشتر عنايت کند. روح تو آماده دريافت است تو در حالتي هستي که شايد ديگر اين حالت هيچ گاه برايت پيش نيايد قدر آن را بدان. گوش ها را به شنيدن الهامات دور و بر خود تيز کن آنچه خير است برايت پيش مي آيد.
آيا ديوانه وار عاشق هستيد؟ مي توانيد پاسخ اين سؤال را به کمک مقياس عشق هاتفيلد و اسپريچر(1986) به دست آوريد. اين مقياس، عوامل شناختي، هيجاني و رفتاري عشق هوسي را، که به صورت نياز شديد به يکي شدن با ديگري تعريف مي شود، تعيين مي کند. اين نياز، اگر متقابل باشد، با خلسه و از خود بي خود شدن همراه خواهد بود؛ اما اگر متقابل نباشد، اضطراب، نااميدي و احساس خلأ به همراه خواهد داشت.
به کسي فکر کنيد که در حال حاضر عاشق او هستيد يا به آخرين کسي فکر کنيد که او را دوست داشتيد. براي نمره گذاري پاسخ هاي خود، از مقياس زير کمک بگيريد. نمره هر سؤال را در جلو آن بنويسيد.
1 2 3/اصلاً
4 5 6/به طور متوسط
7 8 9/کاملاً
1-اگر او مرا ترک کند، به شدت ناراحت خواهم شد.
2-گاهي احساس مي کنم که نمي توانم افکارم را کنترل کنم، هميشه به فکر او هستم.
3-وقتي مي خواهم کاري انجام دهم تا او خوشحال شود، احساس خوشحالي مي کنم.
4-دوست دارم با او باشم نه با هر فردي ديگر.
5-فکر اين که او عاشق فرد ديگري شود، حسادتم را برمي انگيزد.
6-به شدت مي خواهم که درباره او همه چيز را بدانم.
7-از هر جهت او را مي خواهم.
8-براي محبت او اشتهاي سيري ناپذير دارم.
9-او براي من، همسر ايده آلي است.
10-وقتي او را مي بينم، تمام وجودم به لرزه درمي آيد.
11-او به طور دايم در افکار من حضور دارد.
12-دوست دارم که او درباره من همه چيز را بداند:افکار، اميدها و...
13-به شدت مي خواهم ويژگي هايي داشته باشم که او دوست دارد.
14-خيلي جذب او شده ام.
15-در ارتباط با او، وقتي مسايل خوب پيش نمي رود، به شدت افسرده مي شوم.
نمره همه 15 سؤال را جمع کنيد. هر اندازه جمع کل نمرات بيشتر باشد، عشق فعلي يا عشق گذشته شما به همان اندازه شديدتر خواهد بود. اگر نمره شما کمتر از متوسط يا ضعيف باشد، ناراحت نشويد، زيرا درست است که در همه زبان ها از عشق آتشين صحبت مي شود و همه آرزو مي کنند که عشق سوزان به سراغ آنها بيايد، اين عشق کمتر دوام پيدا مي کند. عشق عاطفي، گاهي جانشين عشق هوسي مي شود، محکم تر، پايدارتر، خوشايندتر و مسلماً بيشتر مورد آرزوست. براي قضاوت درباره ميزان عشق خود از معيار زير کمک بگيريد.
کاملاً عاشق 135-120
به طور متوسط عاشق 119-31
بدون عشق 30-15
منبع:نشريه موفقيت، شماره 185
معمولاً در عشق هاي آتشين يک طرفه بودن عشق از جانب يکي از طرفين بيشتر به چشم مي خورد و اين طرف آن قدر در عمق مسأله فرو رفته که متوجه تک بعدي بودن قضيه نيست و با سادگي تمام، همه چيز را سر کوي معشوق به حراج مي گذارد. استعداد عاشق شدن انسان از جمله مسايلي است که مثل خيلي چيزهاي ديگر که نسل به نسل دچار تغييراتي خواهند شد بايد به عنوان يک ميراث فطري و زيباشناسانه بشر حفظ شود. هيچ چيز زيباتر از آن نيست و در همه سنين قابليت ظهور و بروز دارد. عشق در واقع شايد ملکه اي است در ضمير ناخودآگاه ما که انسان در دوردست هاي باغ فردوس ذهن خويش انگار کسي را ديده باشد ولي خودش را به ما نشان نداده و گاهي از او در زندگي عادي خود خاطره اي زنده مي شود. مثلاً با شنيدن يک موسيقي يا ديدن کسي يا چيزي که مثل اوست، اويي که هنوز به طور کامل تصويري در ذهنش ندارد. تا اين که روزي به طور تصادفي حادثه عشق اتفاق مي افتد و چشم در مقابل چشمي قرار مي گيرد که گويي خودش است، آري هماني که سال ها سايه اش را مي ديديم بالاخره پيدايش شد. اما او آيا واقعاً خودش است يا فقط يک تداعي گر از آنچه در درون تو و روياهايت بوده است. اگر کمي عاقل تر باشي به خودت اجازه نمي دهي که از او بت بتراشي.
يادت باشد عشق مفهمومي فراتر و بزرگتر از آن است که آن را به هر کسي يا چيزي به طور تمام و کمال نسبت دهيم، بي شک بدان که اگر اين قدر نزول کرده اي ديگر عاشق نيستي. بلکه به سمت وابستگي قدم برمي داري.
و من به عنوان عاشق به احساس تو احترام مي گذارم، به نگاهت که دنيا را کوچک و حقير مي بيند، به صدايت که ديگر در آن دروغ نيست، به کم حرف بودن و سکوت بامعنايت. چقدر زيبا شدي اي کاش اين حالت هميشه باقي مي ماند. کاري به آن کس که دوستش داري ندارم من با خودت هستم اگر او براي تو خيلي ارزش دارد من براي خودت نامه مي نويسم چون وصف تو به عنوان عاشق ارزشش بيشتر از هر چيز ديگري است. يادت باشد شرايط تو شبيه کسي است که ناگهان تاريکي، تمام فضايي را که در آن حضور داري، فرا مي گيرد. و چشم، چشم را نمي بيند همه جا تاريک و هيچ چيز پيدا نيست. مي خواهي به دنبال چراغي شمعي بروي، کمي صبر کن بگذار چشمانت به تاريکي عادت کنند. ممکن است بزني همه چيز را خراب کني يا پايت به چيزي گير کند و زمين بخوري، صبر کن چشمانت کم کم به محيط عادت پيدا مي کند و کورسويي از نور مي تواند به تو کمک کند. حالا حرکت کن و در اين شروع مقدس همه چيز را در نظر داشته باش به پندهاي ديگران و تجربيات آنان خوب گوش کن، مگذار چشمانت سياه شوند همه چيز را گوش کن و به آنها بينديش. عجله و شتاب زدگي اصلاً صلاح کار تو نيست تو در اين برزخ با صبر به حقيقت خيلي از مسايل پي مي بري شايد هدف از عشق تو خود تو هم باشد. توکل کن، توکل به خدايي که مقلب القلوب است و هر روز صبح به او پناه ببر و از او بخواه به تو ضميري روشن و قدرتي بيشتر عنايت کند. روح تو آماده دريافت است تو در حالتي هستي که شايد ديگر اين حالت هيچ گاه برايت پيش نيايد قدر آن را بدان. گوش ها را به شنيدن الهامات دور و بر خود تيز کن آنچه خير است برايت پيش مي آيد.
مقياس عشق، آيا ليلي و مجنون واقعي شما هستيد؟
آيا ديوانه وار عاشق هستيد؟ مي توانيد پاسخ اين سؤال را به کمک مقياس عشق هاتفيلد و اسپريچر(1986) به دست آوريد. اين مقياس، عوامل شناختي، هيجاني و رفتاري عشق هوسي را، که به صورت نياز شديد به يکي شدن با ديگري تعريف مي شود، تعيين مي کند. اين نياز، اگر متقابل باشد، با خلسه و از خود بي خود شدن همراه خواهد بود؛ اما اگر متقابل نباشد، اضطراب، نااميدي و احساس خلأ به همراه خواهد داشت.
به کسي فکر کنيد که در حال حاضر عاشق او هستيد يا به آخرين کسي فکر کنيد که او را دوست داشتيد. براي نمره گذاري پاسخ هاي خود، از مقياس زير کمک بگيريد. نمره هر سؤال را در جلو آن بنويسيد.
1 2 3/اصلاً
4 5 6/به طور متوسط
7 8 9/کاملاً
1-اگر او مرا ترک کند، به شدت ناراحت خواهم شد.
2-گاهي احساس مي کنم که نمي توانم افکارم را کنترل کنم، هميشه به فکر او هستم.
3-وقتي مي خواهم کاري انجام دهم تا او خوشحال شود، احساس خوشحالي مي کنم.
4-دوست دارم با او باشم نه با هر فردي ديگر.
5-فکر اين که او عاشق فرد ديگري شود، حسادتم را برمي انگيزد.
6-به شدت مي خواهم که درباره او همه چيز را بدانم.
7-از هر جهت او را مي خواهم.
8-براي محبت او اشتهاي سيري ناپذير دارم.
9-او براي من، همسر ايده آلي است.
10-وقتي او را مي بينم، تمام وجودم به لرزه درمي آيد.
11-او به طور دايم در افکار من حضور دارد.
12-دوست دارم که او درباره من همه چيز را بداند:افکار، اميدها و...
13-به شدت مي خواهم ويژگي هايي داشته باشم که او دوست دارد.
14-خيلي جذب او شده ام.
15-در ارتباط با او، وقتي مسايل خوب پيش نمي رود، به شدت افسرده مي شوم.
نمره همه 15 سؤال را جمع کنيد. هر اندازه جمع کل نمرات بيشتر باشد، عشق فعلي يا عشق گذشته شما به همان اندازه شديدتر خواهد بود. اگر نمره شما کمتر از متوسط يا ضعيف باشد، ناراحت نشويد، زيرا درست است که در همه زبان ها از عشق آتشين صحبت مي شود و همه آرزو مي کنند که عشق سوزان به سراغ آنها بيايد، اين عشق کمتر دوام پيدا مي کند. عشق عاطفي، گاهي جانشين عشق هوسي مي شود، محکم تر، پايدارتر، خوشايندتر و مسلماً بيشتر مورد آرزوست. براي قضاوت درباره ميزان عشق خود از معيار زير کمک بگيريد.
کاملاً عاشق 135-120
به طور متوسط عاشق 119-31
بدون عشق 30-15
منبع:نشريه موفقيت، شماره 185
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}