پشت اين نقاب هاي مرموز چيست؟
پشت اين نقاب هاي مرموز چيست؟
پشت اين نقاب هاي مرموز چيست؟
نويسنده: ميترا شکري
گريم و حقه هاي آن يکي از مهيج ترين موضوعات در سينماست؛ در اين مقاله پشت صحنه گريم هاي جالب سينماي جهان را بررسي مي کنيم
در اينکه معيارهايي مثل حقه هاي دنياي تصوير، گريم و جلوه هاي ويژه در جذب مخاطب جزء اصلي ترين معيارها هستند کوچک ترين شکي نيست. گريم هاي متفاوت، بازيگر را هم براي ارائه بازي بهتر آماده مي کند. گاهي اوقات يک گريم خوب مي تواند به فيلم اعتبار و ارزش بدهد؛ مثلاً بعضي وقت ها گريم ها در بعضي فيلم هاي پر از زد و خورد و صحنه هاي خون و خونريزي آن قدر طبيعي به تصوير کشيده مي شوند که بيننده باورش مي شود دل و روده و مغز طرف واقعاً کف زمين پخش شده و حسابي حال آدم را به هم مي زند. چون تماشاگراني که اين روزها پاي فيلم و سريال ها مي نشينند آن قدر حرفه اي هستند که اگر گريمور يک سر و صورت نقاشي شده به جاي گريم تحويلشان دهد آن را پس مي زنند و مي روند سراغ فيلمي ديگر. پس گريمورها کارشان سخت تر از قبل شده؛ آنها بايد هرچه در چنته دارند براي ارائه يک کار خوب رو کنند. در فيلم ها و سريال هاي زيادي ديده ايم که گريم ها بسيار عجيب بوده اند، بازيگران زيبا زشت شده اند يا برعکس، مردها به زن تبديل شده اند و وزن ها به مرد و جوان ها به پير و کلي اتفاق ديگر که راز و رمزش را فقط مي توان در کار گريمورها جست و جو کرد. در اين پرونده پر و پيمان کلي ماجراي جالب درباره گريم هاي معروف و عجيب سينماي جهان برايتان آشکار مي کنيم؛ مثل بازيگري که به جاي براد پيت در فيلم سينمايي« مورد عجيب بنجامين باتن» بازي کرد يا بازيگر مردي که با چند گريم مختلف بالاخره راضي شد نقش يک پيرزن بانمک را بازي کند و ده ها مورد شنيدني ديگر.
فيلم سالت به کارگرداني فيليپ نويس تابستان امسال اکران شد. جولي در اين فيلم نقش يک جاسوس سازمان سيا را بازي مي کند که اتفاقات زيادي را پشت سر مي گذارد. ابتدا قرار بود نقش اول سالت را تام کروز بازي کند اما کارگردان ترجيح داد اين شخصيت را از مرد به زن تبديل کند تا جذابيت داستان بيشتر شود. علاوه بر اين گريم، جولي توانست به زبان روسي هم مسلط شود.
جيم کري در اين فيلم با گريم و قيافه اي شبيه شده به ميمون به ايفاي نقش پرداخت و بايد هر روز ساعت هاي زيادي خودش را در آن لباس تحمل مي کرد. بازيگر کمدي و کهنه کار سينماي هاليوود از اينکه بايد در اين هيبت ظاهر مي شد دل خوشي نداشت چون او بايد روزي سه ساعت آن ماسک عجيب را که از جنس لاتکس و شبيه صورت ميمون بود، تحمل مي کرد. جيم از تکنيک هاي مشاوره براي افزايش صبر و تحمل کمک گرفت تا بتواند در طول فيلم برداري اين ماسک را همراه خود داشته باشد.
يکي از مشخصه هاي گرينچ بدقيافه در اين فيلم چشم هاي روشن مايل به زردش بود که براي نمايش آن بايد از لنز زردرنگ استفاده مي کردند اما روزهايي که جيم ديگر تاب و تحمل نگه داشتن اين لنز در چشمانش را نداشت، مجبور مي شدند که رنگ چشم هاي او را به کمک جلوه هاي بصري رايانه اي زرد کنند.
موهايي که در اين فيلم روي بدن گرينچ مشاهده مي کنيد، از موهاي گاو کوهان دار درست شده اند که طراحان لباس تمام آنها را يکي يکي روي يک کت و شلوار شيک و مارک دار دوخته بودند تا آقاي بازيگر کمتر سختي بکشد. قبل از جيم کري، ادي مورفي و جک نيکلسون براي اين نقش کانديدا شده بودند که به احتمال زياد خود کارگردان هم متوجه شده بود که هيچ کدام از آنها صبر و طاقت جيم کري خنده رو را براي تحمل سختي هاي اين کار نداشتند.
بنجامين باتن در 13 رشته نامزد جايزه اسکار شد که يکي از آنها جلوه هاي ويژه بود که توانست اسکار را از آن فيلم ديويد فينچر کند و همين نشان مي دهد در اين فيلم تحول خاصي در جلوه هاي ويژه ايجاد شده است. اين فيلم که در سال 2009 اکران و با استقبال خوبي رو به رو شد داستان زندگي عجيب يک مرد بود. او در بدو تولد پير به دنيا آمد و هر روز از سنش کم مي شد و زماني که به سن بچه يک روزه رسيد از دنيا رفت. گذشته از بازي هاي خوب برادپيت، کيت بلانشت و ... جلوه هاي ويژه و گريم در اين کار حرف اول را مي زد. براد پيت در نقش بنجامين باتن توانست مراحل مختلف زندگي انسان از نوجواني تا پيري را به بهترين شکل تجربه کند. به جز مراحلي که مي شد پيت را گريم کرد، مراحل ديگر با بازي يک نفر ديگر و صداي پيت تصويربرداري مي شد. يک نفر به اسم مارکومالدانادو که جثه مورد نظر عوامل فيلم را داشت جاي بنجامين باتن کهنسال بازي مي کرد و بعد به وسيله جلوه هاي بصري رايانه اي چهره مارکو را به صورت مورد نظر خودشان- که شبيه سازي شده برادپيت بود- نزديک مي کردند. براد پيت با ايفاي نقش در قالب مردي که مورد عجيبي در زندگي اش داشت، گريم هاي سخت و سنگيني را متحمل شد. در تمام پلان هاي اين فيلم چه در زمان کودکي و چه در زمان نوجواني و پيري، همگي حالات مختلف چهره برادپيت بود که توسط گروه ويژوآل افکت( جلوه هاي ويژه رايانه اي) طراحي شد. در عکس هاي زير مي توانيد مراحل گريم، بازي و شبيه سازي هاي کامپيوري را ببينيد. با يک حساب سرانگشتي مي توان گفت برادپيت در اين فيلم حضور فيزيکي نداشته و بيشتر، صورت هاي شبيه سازي شده او را بازي کرده اند. بيخود نيست که اين فيلم توانسته اسکار را از آن خودش کند. طراحان و چهره پردازان اين فيلم سينمايي حتي به شکل و رنگ دندان ها هم توجه داشته اند. اينها دندان هاي مختلفي هستند که براي دوره هاي سني خاص در دهان پيت گذاشته شدند. در اين عکس ها مارکو و برادر را مي بينيم که با هم هماهنگ مي شوند و کار تصويربرداري شروع مي شود. صدا و تصوير آنها به کمک جلوه هاي بصري کنار هم قرار مي گيرند.
او درباره سخت ترين گريمي که تا الان انجام داده است مي گويد:« گريم آقاي محمود بصيري سخت ترين کاري بود که تا به حال انجام داده ام. او در فيلم پيرزن دستفروش نقش يک پيرزن را بازي مي کرد. هر بار که ايشان سر صحنه آفيش بودند، سه ساعت برايش وقت مي گذاشتم تا به نتيجه دلخواه برسم.»
در اينکه معيارهايي مثل حقه هاي دنياي تصوير، گريم و جلوه هاي ويژه در جذب مخاطب جزء اصلي ترين معيارها هستند کوچک ترين شکي نيست. گريم هاي متفاوت، بازيگر را هم براي ارائه بازي بهتر آماده مي کند. گاهي اوقات يک گريم خوب مي تواند به فيلم اعتبار و ارزش بدهد؛ مثلاً بعضي وقت ها گريم ها در بعضي فيلم هاي پر از زد و خورد و صحنه هاي خون و خونريزي آن قدر طبيعي به تصوير کشيده مي شوند که بيننده باورش مي شود دل و روده و مغز طرف واقعاً کف زمين پخش شده و حسابي حال آدم را به هم مي زند. چون تماشاگراني که اين روزها پاي فيلم و سريال ها مي نشينند آن قدر حرفه اي هستند که اگر گريمور يک سر و صورت نقاشي شده به جاي گريم تحويلشان دهد آن را پس مي زنند و مي روند سراغ فيلمي ديگر. پس گريمورها کارشان سخت تر از قبل شده؛ آنها بايد هرچه در چنته دارند براي ارائه يک کار خوب رو کنند. در فيلم ها و سريال هاي زيادي ديده ايم که گريم ها بسيار عجيب بوده اند، بازيگران زيبا زشت شده اند يا برعکس، مردها به زن تبديل شده اند و وزن ها به مرد و جوان ها به پير و کلي اتفاق ديگر که راز و رمزش را فقط مي توان در کار گريمورها جست و جو کرد. در اين پرونده پر و پيمان کلي ماجراي جالب درباره گريم هاي معروف و عجيب سينماي جهان برايتان آشکار مي کنيم؛ مثل بازيگري که به جاي براد پيت در فيلم سينمايي« مورد عجيب بنجامين باتن» بازي کرد يا بازيگر مردي که با چند گريم مختلف بالاخره راضي شد نقش يک پيرزن بانمک را بازي کند و ده ها مورد شنيدني ديگر.
تپه ها چشم دارند
سالت
فيلم سالت به کارگرداني فيليپ نويس تابستان امسال اکران شد. جولي در اين فيلم نقش يک جاسوس سازمان سيا را بازي مي کند که اتفاقات زيادي را پشت سر مي گذارد. ابتدا قرار بود نقش اول سالت را تام کروز بازي کند اما کارگردان ترجيح داد اين شخصيت را از مرد به زن تبديل کند تا جذابيت داستان بيشتر شود. علاوه بر اين گريم، جولي توانست به زبان روسي هم مسلط شود.
دايه مکفي
گرينچ کريسمس را دزديد
جيم کري در اين فيلم با گريم و قيافه اي شبيه شده به ميمون به ايفاي نقش پرداخت و بايد هر روز ساعت هاي زيادي خودش را در آن لباس تحمل مي کرد. بازيگر کمدي و کهنه کار سينماي هاليوود از اينکه بايد در اين هيبت ظاهر مي شد دل خوشي نداشت چون او بايد روزي سه ساعت آن ماسک عجيب را که از جنس لاتکس و شبيه صورت ميمون بود، تحمل مي کرد. جيم از تکنيک هاي مشاوره براي افزايش صبر و تحمل کمک گرفت تا بتواند در طول فيلم برداري اين ماسک را همراه خود داشته باشد.
يکي از مشخصه هاي گرينچ بدقيافه در اين فيلم چشم هاي روشن مايل به زردش بود که براي نمايش آن بايد از لنز زردرنگ استفاده مي کردند اما روزهايي که جيم ديگر تاب و تحمل نگه داشتن اين لنز در چشمانش را نداشت، مجبور مي شدند که رنگ چشم هاي او را به کمک جلوه هاي بصري رايانه اي زرد کنند.
موهايي که در اين فيلم روي بدن گرينچ مشاهده مي کنيد، از موهاي گاو کوهان دار درست شده اند که طراحان لباس تمام آنها را يکي يکي روي يک کت و شلوار شيک و مارک دار دوخته بودند تا آقاي بازيگر کمتر سختي بکشد. قبل از جيم کري، ادي مورفي و جک نيکلسون براي اين نقش کانديدا شده بودند که به احتمال زياد خود کارگردان هم متوجه شده بود که هيچ کدام از آنها صبر و طاقت جيم کري خنده رو را براي تحمل سختي هاي اين کار نداشتند.
اسپري مو
رابين ويليامز
چارليز ترون
شواليه تاريکي
هل بوي
راز کوچک بنجامين باتن
بنجامين باتن در 13 رشته نامزد جايزه اسکار شد که يکي از آنها جلوه هاي ويژه بود که توانست اسکار را از آن فيلم ديويد فينچر کند و همين نشان مي دهد در اين فيلم تحول خاصي در جلوه هاي ويژه ايجاد شده است. اين فيلم که در سال 2009 اکران و با استقبال خوبي رو به رو شد داستان زندگي عجيب يک مرد بود. او در بدو تولد پير به دنيا آمد و هر روز از سنش کم مي شد و زماني که به سن بچه يک روزه رسيد از دنيا رفت. گذشته از بازي هاي خوب برادپيت، کيت بلانشت و ... جلوه هاي ويژه و گريم در اين کار حرف اول را مي زد. براد پيت در نقش بنجامين باتن توانست مراحل مختلف زندگي انسان از نوجواني تا پيري را به بهترين شکل تجربه کند. به جز مراحلي که مي شد پيت را گريم کرد، مراحل ديگر با بازي يک نفر ديگر و صداي پيت تصويربرداري مي شد. يک نفر به اسم مارکومالدانادو که جثه مورد نظر عوامل فيلم را داشت جاي بنجامين باتن کهنسال بازي مي کرد و بعد به وسيله جلوه هاي بصري رايانه اي چهره مارکو را به صورت مورد نظر خودشان- که شبيه سازي شده برادپيت بود- نزديک مي کردند. براد پيت با ايفاي نقش در قالب مردي که مورد عجيبي در زندگي اش داشت، گريم هاي سخت و سنگيني را متحمل شد. در تمام پلان هاي اين فيلم چه در زمان کودکي و چه در زمان نوجواني و پيري، همگي حالات مختلف چهره برادپيت بود که توسط گروه ويژوآل افکت( جلوه هاي ويژه رايانه اي) طراحي شد. در عکس هاي زير مي توانيد مراحل گريم، بازي و شبيه سازي هاي کامپيوري را ببينيد. با يک حساب سرانگشتي مي توان گفت برادپيت در اين فيلم حضور فيزيکي نداشته و بيشتر، صورت هاي شبيه سازي شده او را بازي کرده اند. بيخود نيست که اين فيلم توانسته اسکار را از آن خودش کند. طراحان و چهره پردازان اين فيلم سينمايي حتي به شکل و رنگ دندان ها هم توجه داشته اند. اينها دندان هاي مختلفي هستند که براي دوره هاي سني خاص در دهان پيت گذاشته شدند. در اين عکس ها مارکو و برادر را مي بينيم که با هم هماهنگ مي شوند و کار تصويربرداري شروع مي شود. صدا و تصوير آنها به کمک جلوه هاي بصري کنار هم قرار مي گيرند.
هيولاهاي مختارنامه
او درباره سخت ترين گريمي که تا الان انجام داده است مي گويد:« گريم آقاي محمود بصيري سخت ترين کاري بود که تا به حال انجام داده ام. او در فيلم پيرزن دستفروش نقش يک پيرزن را بازي مي کرد. هر بار که ايشان سر صحنه آفيش بودند، سه ساعت برايش وقت مي گذاشتم تا به نتيجه دلخواه برسم.»
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}