سحابي ها و ابرنواختران


 






 
بسياري از نواحي ميان ستاره اي ، توده به هم پيوسته ماده ميان ستاره اي ، ابري را تشكيل مي دهد به نام سحابي ، چگالي سحابي ها بسيار بيشتر از ماده ميان ستاره اي است . سحابي ها سه گونه كلي دارند:
سحابي نشري (گسيلشي) كه ابري است از ماده كه در آن يك يا چند ستاره بسيار سوزان و درخشان جاي دارد و از آن رو سحابي نور ستارگان را باز مي تاباند ، مانند سحابي شكارچي . گونه ديگر سحابي بازتابي است كه اگر ستاره يا ستاره هاي درون سحابي سرد و كم فروغ باشد ، ماده ابر ، نوري را گسيل نمي كند و تنها نور ستاره را باز مي تاباند ، مانند خوشه پروين . و اگر در نزديكي سحابي ستاره اي نباشد كه نور را تامين كند ، آن را سحابي تاريك مي نامند ، مانند سحابي سراسب در صورت فلكي شكارچي .
سحابي ها زايشگاه ستارگان هستند . انباشتگي مكان ماده درون سحابي ، گرانش توده نخستين براي شكل گيري يك ستاره را آماده مي كند كه پيش ستاره ناميده مي شود.

سحابي سر اسب
 

سحابي سراب يكي از مشهورترين اجرام در آسمان است . اين جرم در ميان سحابي نشري قرمز رنگي خودنمايي مي كند . بخش تيره كه به سراسب مي ماند ، به دليل غباري تيره اي است كه برابر سحابي نشري و پرنوري قرار گرفته است . اين جرم چون ابرهاي زمين ، اتفاقي چنين شكلي به خود گرفته و پس از چندين هزار سال ، بخش داخلي سحابي به دليل حركت دگرگون شده است . انتشار سحابي به رنگ قرمز ، به علت آميخته شدن الكترون با پروتون هاي اتم هيدروژن است .

نواختران و اَبَرنواَختران
 

برخي ستارگان ناگهان پوسته بيروني خود را منفجر كرده و مدتي با درخشندگي بسيار و تا ده هزار برابر درخشندگي نخستين مي درخشند و دوباره به درخشندگي پيشين خود باز مي گردند . چنين ستارگاني به نواَختر معروف هستند. افزايش نور آغازين در فاصله چند روز به پايان رسيده و كاهش درخشندگي ممكن است چندين سال ادامه يابد . پس از اين ، ستاره به مرلحه پيش از نواَختري خود باز مي گردد. در كهكشان ما بيش از دويست نواَختر خود باز مي گردد. در كهكشان ما بيش از دويست نواَختر ثبت شده و با روش هاي پيشرفته ديده باني امروزي، هر ساله يك يا دو نواَختر كشف مي شود.
اما چگونگي ايجاد ابرنواختر ستارگاني كه جرم آنها بيش از 1/2 برابر جرم خورشيد باشد ، پيش از آن كه به كوتوله سفيد دگرگون شوند بايد اندكي از جرم خود را از دست بدهند، اين از دست دادن جرم ممكن است از راه رهاسازي يك يا چند لايه نازك انجام گيرد. در نتيجه ستاره منفجر شده و نواختر روي مي دهد . اما اگر يك ستاره توده اي بسيار بيش از جرم خورشيد داشته باشد (مثلا پنج برابر) و همه انرژي گرما ـ هسته اي خودرا مصرف كرده باشد ، ديگر نمي تواند وزن بيروني خود را تحمل كند. ستاره به درون فرو مي ريزد(مي رمبد) و گرماي فراواني توشليد مي كند. اكنون مرگي شكوهمند فرا مي رسد : ستاره با انفجاري بسيار بزرگ موسوم به اَبَرنواَختر متلاشي مي شود و با نوري ده ميليون بار بيشتر از معمول آن ، ستاره ،نورافشاني مي كند. بيش از نيمي از جرم آن به بيرون پرتاب مي شود كه تبديل به يك سحابي ابرنواختري مي شود ، مانند سحابي خرچنگ در صورت فلكي گاو كه در سال 1054 پس از ميلاد منفجر شده است . اكنون بخش داخلي يا همان هسته ستاره ، در دماي ميلياردها درجه و فشاري هنگفت ، بسته به آنكه جرمش بين 1/2 تا 3/2 برابر جرم خورشيد باشد به يك ستاره نوتروني يا تپ اختر و يا اگر بيش از 3/2 برابر جرم خورشيد باشد به يك سياه چاله تبديل مي شود. در صورت فراتر رفتن بقاياي يك اَبَرنواَختر از 3/2 برابر جرم خورشيد ، گرانش بر تمامي نيروهاي ديگر برتري خواهد يافت . تمام ماده در هسته ، مي رمبد و در هم فشرده و مچاله مي شود تا به سياه چاله اي دگرگون گردد كه ميدان گرانش آن چنان قدرتمند است كه حتي نور هم توان گريز از جنگالش را ندارد. به همني دليل است كه يك سياه چاله تنها با تاثيراتش بر پيرامون خود رهگيري و آشكار مي شود: ورود ماده به سياه چاله ، باعث آزاد شدن مقدار زيادي انرژي به فضا مي شود.
منبع: ماهنامه دانشمند 565