آشنائي با Western Digital Caviar Black 2TB


 





 
در حاليکه درايوهاي SSD با قيمتهاي سرسام آور خود اخيراً تاخت و تاز در عرصه ي ذخيره سازي را آغاز کرده اند، اما اين درايوهاي ديسک سخت از اين جهت قابل احترام هستند که زحمات واقعي تقريباً هر کامپيوتر امروزي را بر عهده دارند. شايد نتوان اين درايوهاي را «جذاب» به حساب آورد اما اين واقعيت مسلم که آنها تا اين اندازه در همه جا حضور دارند، نشانه اي از نيروي پايدراي درايوهاي ديسک سخت است، صرفنظر از هجومي که درايوهاي SSD آغاز کرده اند. اگر به موضوع قيمت براي هر گيگابايت توجه داريد، واقعاً هيچ چيزي بهتر از يک درايو ديسک سخت خوب نمي تواند آرزوهاي ذخيره سازي شما را برآورده سازد.
شايد Western Digital واقعاً هيچ نيازي به معرفي نداشته باشد زيرا يکي از بزرگترين و معتبرترين نامها در صنعت ي ذخيره سازي به حساب مي آيد. يقيناً اگر شما نگاهي به گوشه و کنار Forumهاي مشتاقان سخت افزاري بيندازيد، خواهيد ديد که سيستمهاي تعداد بسيار زيادي از کاربران حداقل به يکي از محصولات ذخيره سازي آنها مجهز مي باشند. در اقدامي که صرفاً مي توان آن را يک حرکت هوشمندانه ناميد، WD درايوهاي داخلي SATA 7200rpm 3/5 اينچي خود را به چند گروه تقسيم کرده است که به آساني قابل تشخيص و طبقه بندي هستند. اگر خط Blue اين محصولات را که اکنون تقريباً به پايان کار خود رسيده است را کنار بگذاريد، با دو خط اصلي از محصولات 7200rpm اين شرکت روبرو خواهيد بود: «Green» و «Black». سري Green، محصولات کم مصرف اين شرکت را در برمي گيرد که در آنها نويز و حرارت پائين بر سرعت مطلق اولويت دارد، اما اين خصوصيات به ارائه ي درايوهاي فوق العاده اي براي نگهداري داده ها منجر شده اند زيرا بسيار کم صدا بوده و مصرف برق پائيني دارند. سپس نوبت به گروه Black مي رسد. در اين درايوها همه چيز به سرعت مربوط مي شود و عليرغم آنکه محصولات خانواده ي Black مي توانند بعنوان درايوهاي مخصوص نگهداري داده نيز مورد استفاده قرار گيرند، اما برتري آنها در پذيرش مسئوليت درايو شماره يک سيستم عامل کامپيوترتان خواهد بود.
ما در اين مقاله به بررسي آخرين محصول WD در خانواده ي Black خواهيم پرداخت: WD 2TB Caviar Black. اين محصول شگفت انگيز تکنولوژيکي نه تنها به 64 مگابايتي کاشه ي On-board مجهز مي باشد (دو برابر واحدهاي 1 ترابايتي)، بلکه از يک طراحي محرک/ کنترلر Controller/Actuator) دوگانه نيز برخوردار است. اين درايو حجيم، بالاترين ظرفيت را در ميان خانواده ي Black Edition فهرست شده بر روي سايت WD را به خود اختصاص داده است.
حتي با وجود آنکه ما درايوهاي SSD را در اين مقاله شرکت داده ايم، اما آنها صرفاً بعنوان مرجع در نظر گرفته شده اند زيرا يقيناً WD 2TB Caviar Black هرگز قادر نخواهد بود در زمينه ي سطح خالص عملکرد با يک SSD رقابت نمايد. از سوي ديگر، SSD ها (حداقل در آينده ي نزديک) قادر به رقابت با درايوهاي ديسک سخت در زمينه ي قيمت نخواهند بود.

مشخصات
 

مشخصات فني اين درايو بر اساس جزئيات اعلام شده توسط توليد کننده ي آن عبارتند از:
- نرخ انتقال: 3 گيگابيت بر ثانيه (حداکثر، بافر به ميزبان)
- ظرفيت فرمت شده: 2000398 مگابايت
- ظرفيت: 2 ترابايت
- اينترفيس: SATA 3 Gb/s
- سکتورهاي کاربر براي هر درايور: 3907029168
- ابعاد فيزيکي: 26/1*101/6*147 ميليمتر
- وزن: 750 گرم
- تحمل شوک عملياتي (Read): 30 جي، 2 ميلي ثانيه
- تحمل شوک غير عملياتي: 300جي، 2 ميلي ثانيه
- سطح صدا در وضعيت Idle:dBA 29 (متوسط)
- سطح صدا در وضعيت Seek Mode:34:0 dBA (متوسط)
- سطح صدا در وضعيت Seek Mode 30:3 (متوسط)
- محدوده ي دماي غيرعملياتي : 40- تا 70 درجه ي سانتيگراد
- مصرف برق Read/Write: 10/70 وات
- مصرف برق Idle: 8/2 وات
- مصرف برق Standby: 1/30 وات
- مصرف برق Sleep: 1/30 وات

بعضي از ويژگيها در زير ميکروسکوپ
 

در دنيائي که گرايش «Green» در آن به يک نيروي قدرتمند تبديل شده است، توليدکنندگان هميشه به دنبال روشي براي افزايش بازدهي و در عين حال ارتقاء عملکرد محصولات خود هستند. نمي توان گفت که درايوهاي ديسک سخت بيشتري عطش براي مصرف برق را در ميان مؤلفه هاي يک سيستم دارند، اما اگر شما تعداد کافي از اين درايوها را در اختيار داشته باشيد، مصرف برق آنها در حدي خواهد بود که بازدهي به يک موضوع با اولويت بالا تبديل مي شود. Western Digital به منظور متمايز نمودن خود از ساير رقبا، برخي ويژگيهاي جالب توجه را در درايوهاي Edition Black پياده سازي کرده است.
در ادامه ي اين گرايش براي افزايش بازدهي، آخرين عضو خانواده ي Black به دو محرک (Actuator) يا اگر بخواهيم دقيق تر باشيم، يک محرک دو مرحله اي مجهز شده است. اين بدان معني است که محرک الکترومغناطيسي اصلي صرفاً هد و بازوي نگهدارنده را به محل تقريبي حرکت مي دهد و سپس يک محرک ثانويه مبتني بر پيزوالکتريک (Piezoelectric) که بر روي خود بازو قرار گرفته است، تنظيم دقيق محل قرارگيري هد را با دقت 500 نانومتر انجام مي دهد. بعبارت ديگر، محرک معمولي مسئوليت جابجائي کل بازو را بر عهده دارد و محرک پيزوالکتريک جاسازي شده در داخل بازو به هد امکان مي دهد تا بر روي 5 تراک حرکت رفت و برگشتي داشته باشد (بدون نياز به حرکت کل بازو) و البته اين حرکت با سرعت فوق العاده بالائي انجام مي شود.

چرا اين محرک دو گانه جديد اهميت دارد و چرا مصرف کنندگان بايد به آن اهميت بدهند؟ اهميت مکانيزم مذکور به اين دليل است که اين ضربه يک - دو عملاً سريعتر از روشهاي قديمي تنظيم هد خواهد بود و Western Digital ادعا مي کند که مکانيزم جديدش با يک کاهش 0/4 ميلي ثانيه اي در متوسط زمانهاي جستجو (Average Seek Times) همراه مي باشد. محرکهاي دوگانه نه تنها باعث افزايش سرعت مي شوند، بلکه کم صداتر بوده و لرزش کمتري را در هنگام کار ايجاد مي کنند. اگر زمان جستجو کاهش يافته و دقت افزايش پيدا کند، مي توان نتيجه گرفت که درايو زمان کمتري را براي «شکار» تراک صحيح صرف خواهد کرد، اما در عين حال به معناي زمانهاي دسترسي تصادقي کوتاه تري نيز خواهد بود.
WD در عين حال فناوري «NoTouch» خود را در اين درايو پياده سازي کرده است. اين يک روش تجملاتي براي بيان اين موضوع است که هدهاي درايو شما هرگز صفحات (Platters) درايو را لمس نمي کنند و در هنگام خاموش شدن بطور خودکار خودشان را پارک مي کنند. به استنثاء تعداد اندکي از ما کهنه سربازان عرصه ي PC، آيا کسي مي تواند به ياد بياورد که مجبور بوده هدهاي درايو ديسک سخت خود را بطور دستي پارک کند؟ اين کار در گذشته يک مسئله ي غامض به حساب مي آمد، اما اکنون تمام درايوها آن را انجام مي دهند. از سوي ديگر اگر هد شما با صفحات ديسک برخورد کند، پديده ي «Cow Belling» روي خواهد داد که درايو شما را برشته کرده و البته صدائي مشخص و به ياد ماندني شبيه به زنگوله را ايجاد مي نمايد. باز هم اين يک ويژگي استاندارد بر روي اکثر درايوهاي ديسک سخت به حساب مي آيد و تا حدود زيادي مانند اين است که به شما بگويند اتومبيل آخرين مدل شما با يک کمربند ايمني و برف پاک کن ارائه مي گردد.
آيتم بعدي در فهرست ويژگيهاي اين درايو، StableTrac است که کار خود را با درايوهاي Black Edition 1 ترابايتي آغاز کرد و جالب است که مي بينيم WD به استفاده از آن در درايوهاي 7200rpm خود ادامه داده. درست همانند خط محصولات VelociRaptor اين شرکت و همچنين درايوهاي پرسرعت ساير توليدکنندگان (نظير درايوهاي SCSI سري 10k و 15K)، محور درايو در درايوهائي که فشار زيادي را تحمل مي کنند از هر دو طرف مهار شده است. برخورداري از ويژگي StableTrac به معناي آن است که درايو 2 ترابايتي WD نيز از چنين مکانيزمي استفاده مي کند. در اين مورد، ويژگي مذکور بيشتر براي کاهش لرزش و نويز و همچنين افزايش «اميد به زندگي» درايو مورد استفاده قرار گرفته است تا کنترل فشار اضافي. زيرا درايو مورد نظر ما يک مدل 7200rpm است و اين گروه تنها با مهار يک طرف محور براي مدت زيادي به کار ادامه مي دهند. شايد اين درايو اولين محصولي نباشد که به اين فناوري مجهز شده، ولي ما از اينکه مي بينيم WD به پياده سازي آن در درايوهاي پائين تر از VelociRaptor و مدلهاي SCSI خود ادامه داده است، خوشحال هستيم.

(PMR (Parallel Magnetic Recording ويژگي ديگري است که تمام درايوهاي نسل مدرن از آن برخوردارند و در واقع همان فناوري است که به آنها امکان مي دهد صفحاتي با چنين چگالي بالائي داشته باشند. نکته ي قابل ذکر اين است که درايو مورد بحث ما احتمالاً آخرين محصول SATA Rev 2.0 (3گيگابيت بر ثانيه) با ظرفيت 2 ترابايت را معرفي نموده است. از ديدگاه ما تمام اين موارد صرفاً تلاشهاي بازاريابي هستند زيرا درايوهاي ديسک سخت در حال حاضر نهايتاً قادر به اشباع پهناي باند گذرگاه SATA 1.0 (1500 گيگابيت بر ثانيه) مي باشند، البته تنها استثناء در اين زمينه سرعت Burst است که ما معتقديم بيش از حد دست بالا گرفته مي شود SATA 6.0 GB/s بيشتر با در نظر گرفتن درايوهاي SSD و آرايه هاي RAID مشخص شده است، تا درايوهاي ديسک سخت منفرد.

نگاه نزديکتري به Western Digital Black 2TB
 

اين درايو سري Black بر خلاف مدل قبلي دقيقاً به يک درايو عمومي شباهت ندارد. البته بدون ترديد اين درايو داراي همان شکل ساخت مدل قبلي (و يا هر درايو ديسک سخت 3/5 اينچي ديگري) است، با اينحال ترکيب ظاهري مدل جديد دچار تغييراتي شده. به استثناء معيارهاي افراطي (نظير نسخه اي از Raptor X که داراي يک دريچه ي شفاف بر روي خود مي باشد)، واقعاً کار زيادي نمي توان براي بهبود ظاهر يک درايو انجام داد، البته غير از چسباندن يک ليبل جذاب بر روي آن. شايد تعبيه ي يک قطعه ي سياه رنگ بر روي بدنه ي Black Edition تنها يک ضميمه ي ظريف به نظر برسد، اما به تنهائي مي تواند تفاوت چشمگيري را بوجود آورده و يک درايو «معمولي» را به درايوي با ظاهر جذاب تبديل کند.
به محض آنکه اين درايو را در دست بگيريد، متوجه خواهيد شد که به هيچوجه سبک به نظر نمي رسد. WD براي بدست آوردن ظرفيتي معادل 2000000000000 بايت از اين درايو، چاره اي جز تعبيه ي 4 صفحه ي 500 گيگابايتي در داخل آن نداشته است. در واقع به نظر مي رسد که ما با درايوهاي سبکي نظير Western Digital 640 Black دو صفحه اي و با Western Digital 320 Black تکه صفحه اي تا حدودي بد عادت شده ايم.
از آنجائيکه چگالي هر صفحه به 500 گيگابايت افزايش يافته است، امکان دستيابي به زمانهاي دسترسي سريعتر امکان پذير گرديده زيرا هدها مجبور نيستند براي خواندن حجم عظيم داده هاي قابل نگهدراي بر روي اين درايو، بيش از حد جابجا شوند. البته بايد اين نکته را در نظر داشته باشيد که گرچه درايو مورد بحث ما بعنوان يک محصول 2 ترابايتي معرفي مي شود، اما سيستم عامل شما ظرفيت آن را تنها نزديک به 1/81 ترابايت نشان خواهد داد. البته اين ظرفيت هنوز يک فضاي ذخيره سازي عظيم براي يک درايو به حساب مي آيد و ما را با اين معما روبرو مي کند که اين محصولات با هر نسل جديد خود تا چه اندازه بزرگتر خواهند شد.

در حاليکه بدنه ي اين درايو با يک نوسازي مواجه شده، اما هنوز يک برچسب مشخصات سفيد رنگ با تزئينات و يک فونت سياه رنگ بر روي آن ديده مي شود. تمام اطلاعاتي که شما بايد از آنها آگاهي داشته باشيد بر روي اين برچسب قيد شده اند. قابل توجه ترين مورد در بين اين اطلاعات، مصرف برق است که به نظر مي رسد 0/6 از خط 12V (7/2 وات) و 0/45 آمپر از خط 5V (2/25 وات) مي باشد که مجموعاً به 9/45 وات مي رسد. اين رقم بيش از يک وات کامل کمتر از مدل Black قبلي است که براي راه اندازي خود تقريباً به 11 وات نياز داشت. با اينحال اگر بخواهيم صادق باشيم بايد بگوئيم که تا وقتي در حال استفاده از آرايه هاي عظيمي در يک پيکربندي Data Center نباشيد، يکي دو وات مصرف برق بيشتر يا کمتر اهميتي نخواهد داشت، هر چند که هر پيشرفتي کاملاً ارزشمند خواهند بود.

در زير نقاب
 

همانند بسياري از مدلهاي جديدتر درايوهاي ديگر، اين درايو ديسک سخت نيز از کابلهاي اتصالي براي جابجائي داده ها و تغذيه برق از PCB به درايو (وبالعکس) استفاده نمي کند. در مقابل، اين درايو به استقرار دقيق اتصالات تغذيه برق موتور چرخشي و يک درگاه داده ي چند پايه اي استفاده مي کند. اين اتصالات در مقايسه با روش قديمي بسيار جذاب به نظر مي رسند زيرا کابلهاي قديمي بسيار حساس و آسيب پذير بودند. مدل 1 ترابايتي نيز دقيقاً از همين روش استفاده مي کرد اما PCB درايو جديد عملاً بسيار بزرگتر از مدلهاي قبلي است.
پس از آنکه همه چيز را برگردانديم، ناگهان متوجه شديم که چرا Western Digital مجبور بوده از يک PCB بزرگتر استفاده کند: اين درايو از يک کاشه ي خارجي و مجتمع استفاده مي کند و به همين دليل به تراشه هاي بيشتري نياز دارد. Caviar Black 2TB با يک کاشه ي بزرگ 64 مگابايتي بصورت On-board ارائه مي شود و با وجود آنکه ما فکر نمي کنيم تفاوت چنداني را در مقايسه با کاشه ي 32 مگابايتي به همراه داشته باشد، اما بوضوح بر چيدمان PCB درايو تأثير داشته است. درايو نسل قبلي به 32 مگابايت کاشه ي مجتمع در تراشه ي کنترلر Marvel خود مجهز شده بود. در حاليکه به نظر مي رسد Marvel نتوانسته 64 مگابايت کاهش را بر روي تراشه ي خود جا دهد، Western Digital مجبور بوده به منظور دستيابي به مجموع کاشه ي 64 مگابايتي مورد نظر خود يک تراشه ي 32 مگابايتي ديگر را به PCB اضافه نمايد تا مشخصات درايو را بهبود بخشد.

براي آنکه دقيق تر باشيم، بايد بگوئيم که تراشه ي اضافي مورد استفاده براي افزايش کاشه ي يک Hynix HY5DU121622DTP-D43 است که يک تراشه ي حافظه ي (3-3-3) DDR400 با 66 پايه مي باشد.
اين واقعاً نکته ي جالبي است که مي بينيم Western Digital به يک چيدمان کاشه ي ترکيبي متوسل شده که نيمي از آن بر روي کنترلر جاسازي شده و نيم ديگر آن نيز بر روي يک تراشه ي غيرمجتمع جداگانه قرار دارد. ما احتمال مي دهيم که کنترلر احتمالاً تنها زماني از اين تراشه ي ثانويه استفاده خواهد کرد که کاشه ي On-board خودش پر شده باشد. البته اين تنها يک حدس خود آموخته است، زيرا به اين ترتيب کنترلر از کاهش بازدهي خود بخاطر فراخواني دائمي داده ها از تراشه ي حافظه ي کاشه جلوگيري مي نمايد (به هر حال، کاشه ي مجتمع کنترلر بسيار سريعتر است).
همانطور که پيش بيني مي شد، پردازنده ي دو گانه اي که بعنوان مغز اين درايو عمل مي کند، شباهت بسيار زيادي به نمونه ي بکار رفته بر روي مدل 1 ترابايتي قبلي دارد. در اين مدل بخصوص، از يک SoC (System On a Chip دو پردازنده اي Marvel 88i8945P-TFJ2 براي اين منظور استفاده شده است. همانند تمام تراشه هاي Marvell، اطلاعات بسيار اندکي درباره ي اين تراشه وجود دارد. تمام چيزي که مي توانيم بگوئيم اين است که تراشه ي مذکور با چيزي که ARM آن را TCM« (Tightly Coupled Memory که به وجود حافظه ي On Die اشاره دارد) مي نامد همراه است و نمونه ي نصب شده بر روي درايو ما در هفته ي پانزدهم سال 2009 توليد گرديده است.

در عين حال همانطور که انتظار داريم، کنترلر موتور WD 2TB Black نيز توسط STMicroelectronics توليد شده و يک تراشه ي کنترلر SMOOTH L7251 3.1 است. بطور خلاصه اگر تصور کنيم که Marvel مغز اين چيدمان به حساب مي آيد، اين تراشه سيستم عصبي مرکزي آن را تشکيل مي دهد. تراشه ي مذکور مسئوليت کنترل و نظارت تقريباً هر چيزي که به توابع تغذيه ي الکترونيکي و مکانيکي درايو مرتبط مي شود را بر عهده دارد. در بسياري از موارد، همين تراشه است که بيش از حد تحت فشار قرار گرفته و آسيب مي بيند يا با دريافت نوسانات برق (از يک منبع تغذيه ي نامناسب) مي سوزد.. نکته ي مهمتر اين است که به همين دليل تعويض PCB بسياري از درايوهاي ديسک سخت «مرده» باعث احياء آنها مي گردد. در مجموع، اين يک قطعه ي سيليکوني بسيار مهم است. در عين حال بايد به اين نکته ي مهم اشاره کنيم که Revision تراشه ي مورد استفاده در درايو 2 ترابايتي (3.1) بسيار جديدتر از نمونه اي است که بر روي مدل 1 ترابايتي شاهد آن بوديم (2.2).

پيکربندي آزمايش
 

آزمايش درايوهاي ديسک سخت مي تواند کار دشواري باشد، خصوصاً در هنگام استفاده از يک درايو ديسک سخت متمرکز بر ديسک سخت نظير ويندوز ويستاي 64 بيتي (اگر به اين سيستم عامل 30 ثانيه زمان بدهيد، درايوهاي ديسک سخت شما را با عمليات تفرق زدائي و يا شاخص گذاري مشغول خواهد کرد و اين چيزي نيست که ما وقتي تلاش مي کنيم از اوج عملکرد آنها اطمينان پيدا کنيم، تمايلي به آن داشته باشيم).
براي بدست آوردن يک ايده ي صحيح از عملکرد درايو در تنوعي از شرايط دنياي واقعي، ما آزمايشهاي خود را با استفاده از مجموعه اي از ابزارهاي متفاوت انجام داده ايم. HDTach 3.040 ايده ي خوبي از عملکرد نظري درايو در اختيار ما قرار مي دهد. توانائيهاي انتقال شديد فايل FC-Test به ما اجازه مي دهد تا عملکرد دنياي واقعي درايو را مشاهده کنيم. مقايسه ي ويرايش تصوير GIMP نيز به ما خواهد گفت که آيا کنترلر ديسک مي تواند دستورالعملهاي Read/Write را بطور صحيح اداره نمايد يا خير (موضوعي که SSDهاي ارزانقيمت در برابر آن ضعف دارند).
در عين حال ما تصميم گرفته ايم که ارقام عملکرد Read/Write تصادفي را نيز ذکر کنيم. SSDهاي قديمي تر بطور اخص در بخش تأخير Write تصادقي با مشکل مواجه هستند که به تأثير ناخوشايند منتهي مي گردد.
در نهايت، ما درايوهاي ديسک سخت را در شرايط کامل دنياي واقعي آزمايش کرده، يک نصب 64-Windows Vista Home Premium bit را بر روي درايو کپي نموده و سپس زمان بوت بدست آمده و همچنين زمانهاي بارگذاري سطح Crysis را اندازه گيري کرديم.
هر آزمايش 5 بار تکرار شده، سپس ما از بالاترين و پائين ترين امتيازها صرفنظر کرده و متوسط سه نتيجه ي باقيمانده را محاسبه نموده ايم تا به يک نتيجه ي دقيق تر برسيم. ساير سخت افزارهاي مورد استفاده براي انجام اين آزمايشها عبارتند از :
- پردازنده: Intel Core 2 DUo E6850 (3 گيگاهرتز، 9 *333 مگاهرتز)
- مادربرد: Gigabyte GA-X38-DS5 (چيپ ست Intel X38 با پل جنوبي ICH9R)
- 2 ماجول حافظه ي OCZ FlexXLC PC-64001 گيگابايتي -DDR2-800 با زمانبندي (5-5-5-15-2T)
- کارت گرافيکي: 512MB ATI Radeon HD 4850
- منبع تغذيه: PC Power & Cooling Silencer 750W
- سيستم عامل: -Windows Vista Home Premium x86- 64
- درايو مادربرد: Intel inf 8.3.0 WHQL
- درايور کارت گرافيکي: ATI Catalyst 8.11 WHQL

نتايج HD Tach
 

نتايج FC-Test
 

مقايسه ي FC-Test ما به سه بخش تقسيم شده است. ابتدا يک آزمايش Write که با ايجاد يک الگوي فايل مشابه با فايلهاي متداولي نظير MP3 يا فايلهاي ويديوئي بزرگ سر و کار دارد. پس از ايجاد فايل بر روي درايو، ما الگوي فايل را از درايو به يک فولدر متفاوت بر روي همان درايو کپي خواهيم کرد که يک آزمايش Read/Write ترکيبي را ايجاد مي نمايد. در نهايت، ما سرعت Read درايو را با انجام آزمايش TC-Test Read بر روي فايلهاي کپي شده آزمايش خواهيم کرد.
ما براي مقايسه هاي خود از هر دو الگوي MP3 (که شامل 270 فايل کوچک با حجم مجموعاً 0/99 گيگابايت است) و ISO (شامل سه فايل بزرگ با اندازه ي مجموعاً 1/6 گيگابايت) استفاده خواهيم کرد. اين ترکيب مي تواند بيانگر متداول ترين فايلهائي باشد که کاربران دائماً به/از يک درايو کپي مي کنند و به همين دليل مي توان آن را بعنوان نزديک ترين آزمايش انتقال فايل ممکن به شرايط دنياي واقعي در نظر گرفت.

نتايج Iometer
 

Iometer يک ابزار مقايسه ي مصنوعي Open Source قدرتمند است که مي تواند تأثيرات تنوع گسترده اي از شرايط و بارهاي نرم افزاري را بر روي هر درايو ديسک سخت مجزا و يا آرايه هاي کامل ديسک شبيه سازي نمايد. براي بررسي صحيح «لکنت درايو» که بخاطر تأخيرهاي فوق العاده بالا در Write تصادفي ايجاد مي شود، اين آزمايش را به مجموعه ي مقايسه اي خود اضافه کرده ايم.
ما براي آزمايش Iometer خود از يک بخش 4 گيگابايتي درايو استفاده کرده و آن را در معرض فرامين Read, Write و يا هر دو آنها با داده هاي 4 کيلوبايتي و 3 I/O بزرگ قرار داده ايم تا سطح بالائي از Multitasking را شبيه سازي نمائيم. ما هر آزمايش را براي مدت دو دقيقه اجرا نموده و آنها را سه بار تکرار کرده ايم تا مطمئن شويم که نتايج دقيقي ثبت شده اند.

زمانهاي بوت ويندوز ويستا و بارگذاري Crysis
 

ما براي اين آزمايش از نرم افزار تهيه ي Image ديسک براي ايجاد يک کپي دقيق از يک نصب Windows Vista Home Premium بر روي هر درايو ديسک سخت استفاده نموده و سپس زمانهاي بوت سيستم عامل را از لحظه ي نمايش صفحه ي لوگوي BIOS تا هنگاميکه دسک تاپ ويندوز ويستا آماده ي کار مي شود (با بهره گيري از Windows Vista Welcome Centre بعنوان پرچم خط نگهدار) اندازه گيري کرده ايم.
غير از Vista Welcome Centre، تمام Process هاي Start-up پيش از فرآيند تهيه ي Image غيرفعال شده بودند. زمان بوت با استفاده از يک زمان سنج دستي استاندارد اندازه گيري شده است. در عين حال ما آزمايشها را 5 بار تکرار نموده و سپس از سه نتيجه ي مياني براي محاسبه ي متوسط زمان بوت هر درايو استفاده کرده ايم.
ما آزمايشهاي انجام شده براي زمانهاي بوت و بارگذاري Crysis بر روي بعضي از درايوها را پس از اعمال بعضي بهينه سازيهاي بوت و BIOS تکرار کرده ايم تا نتايج دقيق تري را بدست آوريم. با اينحال، نتايج هنوز با يک زمان سنجي دستي ثبت گرديده اند، بنابراين با وجود آنکه آزمايشها براي چند بار تکرار شده اند اما هنوز حاشيه ي بسيار ظريفي از خطا وجود دارد.

آناليز عملکرد
 

پس از نااميد شدن از مدل 2 ترابايتي Caviar Black 2 با صفحات 500 گيگابايتي مشابه، بسيار خوشحال کننده است که مي بينيم Western Digital يک ديسک بسيار سريع را در قالب Caviar Black 2 ترابايتي معرفي نموده که در آن صفحات داراي چگالي 500 گيگابايت با سرعت چرخش 7200 دور در دقيقه ترکيب شده اند تا ظرفيت قابل توجه درايو با چالاکي تأثير گذاري در اختيار شما قرار گيرد.
عملکرد نظري در HT-Tach فوق العاده راضي کننده است و درايو Black 2 ترابايتي توانسته Velociraptor را با نتيجه ي 117/7 مگابايت بر ثانيه براي زمانهاي متوسط Read در سراسر درايو غافلگير نمايد. درحاليکه Write متوسط اين درايو با نتيجه ي 72/6 مگابايت بر ثانيه (در مقايسه با 81/2 مگابايت بر ثانيه براي (Samsung Spinpoint F1) به همان اندازه تأثيرگذار نيست، اما بايد اين موضوع را در نظر داشته باشيم که نتايج HD-Tach هميشه مستقيماً بيانگر عملکرد درايو در دنياي واقعي نيستند.

با حرکت به آزمايش FC-Test، درايو Cavier Black 2 ترابايتي به سرعت ثابت مي کند که وقتي نوبت به سرعتهاي Write مي رسد به هيچوجه کند نيست. نوشتن الگوهاي فايل Mp3 و ISO ما بر روي اين درايو به ترتيب 11/4, 19/1 ثانيه طول کشيد که نتيجه ي قابل ملاحظه اي در مقايسه با ساير درايوهاي ديسک سخت 1 ترابايتي و بالاتر است. سرعتهاي کپي و Read نيز در وضعيت بسيار خوبي قرار دارند. خواندن الگوي فايل Mp3 1 گيگابايتي ما تنها 5/2 ثانيه طول کشيد و خواندن الگوي فايل ISO 1/6 گيگابايتي نيز تنها به 12/4 ثانيه زمان نياز داشت.
در حاليکه Caviar Black 2 ترابايتي ادعا نمي کند که قادر است در مورد عملکرد Read يا Write تصادفي با درايوهاي SSD رقابت کند، ولي ما نتايج Iometer را ارائه کرده ايم تا امکان مقايسه را تأمين نمائيم. شما مي توانيد مطمئن باشيد که Caviar Black 2 ترابايتي با سرعت چرخش 7200 دور در دقيقه اي خود وضعيت را تا حدود زيادي نسبت به مدل Green با همين ظرفيت بهبود مي بخشد، اما برتري درايوهاي SSD کاملاً آشکار است.
Imoeter در عين حال آشکار مي نمايد که بالاترين تأخيرهاي Write درايو Caviar Black مي توانند تقريباً به 100 ميلي ثانيه برسند که براي استفاده ي روزمره به سختي محسوس خواهد بود اما بطور قابل ملاحظه اي بالاتر از بالاترين تأخيرهاي Write اندازه گيري شده براي درايو Samsung Spinpoint F1 (33 ميلي ثانيه ) است.
تمام اين آزمايشهاي نظري مفيد هستند، اما آزمايش دنياي واقعي که ديسک مورد بحث ما بايد در آن مورد سنجش قرار گيرد، مي توانند برتري تکنولوژيکي آن را در هنگام بوت ويندوز ويستا به نمايش بگذارند. يک زمان بوت صرفاً 54 ثانيه اي، حتي 2 ثانيه از VelociRaptor 10000 دور در دقيقه اي و 6 ثانيه کامل از Spinpoint F1 سريعتر است. Caviar Black 2 ترابايتي در هنگام بارگذاري Crysis نيز تأثيرگذار بود و در مقايسه با ديسکهاي 1 ترابايتي توانست يک ثانيه از زمان مورد نظر بکاهد، هر چند که يک ثانيه از VelociRaptor عقب مي ماند.
منبع: ماهنامه ي کامپيوتري بزرگراه رايانه، شماره ي 125.