آنچه گذشت...


 

نويسنده:لادن خضري




 
بهار هنوز دامان خود را از سرزمين زيبا و بكر سردشت، بر نگرفته بود كه دست ستم پيشگان، سرنوشتي شوم را براي مردم صبور و مقاوم اين ديار رقم زد و يكي از هولناك ترين جنايات بشري شكل گرفت.
شهر سردشت در شمال غربي ايران در طول جغرافيايي و عرض جغرافيايي درجه قرار گرفته و 1500 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. مساحت سردشت 2/5 كيلومتر مربع و مجاور با چشمه رشاوه (Rechaveh) است. اين شهر در دامنه كوه گرده سور از سلسله جبال زاگرس قرار دارد و مرز مشترك آن با كشور عراق 96 كيلومتر است.

جمعيت سردشت بالغ بر صد هزار تن است كه 30% در شهر و 70% در روستاهاي آن زندگي مي كنند.
مردم سردشت انسانهايي خونگرم، متواضع، صادق و بسيار مهربانند. مصائب و مشكلاتي كه در طول تاريخ، بر اين مردمان شريف تحميل شده، از آنها انسانهايي صبور، سختكوش و مقاوم ساخته و همين پايداري و شكيبايي، رمز بقاي آنان در برابر همه نابرابري ها، بي عدالتي ها و تهاجم هايي است كه در تاريخچه زندگي اين سرزمين به چشم مي خورد. شهر سردشت در سال 1295 هـ.ش، به آتش كشيده شد و صدها انسان بي گناه كشته شدند.
در سال 1320هـ. ش ارتش مهاجم روسيه، شهر را با خاك يكسان كرد.
نخستين بمباران شهر سردشت توسط رژيم عراق، در سال 1359 صورت گرفت كه دهها كشته بر جاي نهاد. اما بمباران هولناك و جنايتكارانه شيميايي در سال 1366، حادثه اي است كه جهان را در شگفتي فرو برد و جان صدها تن از مردمان سردشت را گرفت و هزاران تن را دچار عوارض دردناكي كرد كه تحمل آن، فوق طاقت انساني است. در آن يكشنبه هولناك، در روز 7 تير سال 1366، ساعت 4:15 دقيقه به وقت محلي بود كه مركز شهر سردشت وحومه آن و نيز روستاهاي اطراف، مورد تهاجم بمباران شيميايي قرار گرفتند. اين نخستين بار بود كه مردم غيرنظامي و كودكان معصوم، مورد حمله سلاحهاي شيميايي قرار مي گرفتند. صدها تن زندگي خود را از دست دادندو هزاران تن قرباني حرص و حمايت ديكتاتوري وحشي و ستمگري شدند كه بر سر راه دستيابي به مطامع خود‌، هيچ مانعي را تحمل نمي كرد و براي رسيدن به اهدافي كه اربابان جهانخوار او برايش تعيين كرده بودند، جنگي ناخواسته را با ايران كه انقلاب نوپاي خود را بنا نهاده بود و با هيچ كشوري سر جنگ نداشت، آغاز كرد.

رژيم وحشي عراق، در اين نبرد ناجوانمردانه، از گاز خردل عليه غير نظاميان بي دفاع استفاده كرد. از خردل نوعي ماده شيمايي است كه بر محيط مردم، براي مدتي بسيار طولاني آثار مخربي را باقي مي گذارد. هنوز مصدومين اين تهاجم سبعانه، از عوارض جانبي مصدوميت در رنج هستند و هنوز درهمان محيط آلوده به انواع سموم شيميايي زندگي مي كنند. بديهي است اگر سازمان ملل و ساير نهادهاي جهاني مدعي حقوق بشر، پس از فاجعه سردشت، درست به وظايف خود عمل مي كردند، ما بار ديگر شاهد تكرار اين فاجعه در چند سال بعد در حلبچه نبوديم. در اين راستا، بازبيني كنوانسيون منع توليد، ذخيره سازي و استفاده از سلاحهاي شيميايي و آثار تخريبي آنها مصوب ژوئن سال 1999، ضرورت حياتي دارد. اهميت اين بازبيني بدان جهت است كه ضمانت اجرايي قوانين مصوب آن، تصديق وتثبيت شود، بدين گونه كه در صورت انحراف هر كشوري از اين كنوانسيون، سازمان ملل و نهادهاي بين المللي دفاع از حقوق بشر قدرت اجراي براي تنبيه متخاصم را داشته باشند، زيرا بدون ضمانت اجرايي توسط يك نهاد قدرتمند، تصويب قوانين و مقررات، عملا بيهوده است. با اين اميد كه سردشت و حلبچه همچنان كه نخستين شهرهاي قرباني بمباران شيميايي بودند، آخرين هم باشند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 20