براي موفق شدن از كجا شروع كنيم؟


 

نويسنده : عبدالرسول كريمي




 
اين سؤال بي ترديد يكي از مهم ترين سؤالاتي است كه افرادي كه سعي دارند وضعيت فعلي شان را سرو سامان ببخشند و به اصطلاح در جاده ي موفقيت گام بردارند، مطرح مي كنند.
امروزه ما در جامعه يي زندگي مي كنيم كه مي توانيم شانس و موفقيت خود را در زمينه هاي بي شماري امتحان كنيم. فرصت هاي شغلي براي سنين گوناگون فراهم شده است و زنان نقش پررنگ تري نسبت به گذشته در جامعه ايفا مي كنند. اگر چه حق انتخاب هاي بسيار زياد، دست ما را براي انتخاب كردن موارد بي شمار باز مي گذارند، اما همين مسأله ما را بيشتر سردرگم و نگران مي كند. به عبارت ديگر، آهنگ تغيير چنان زياد است كه كار انتخاب افراد را مشكل تر مي كند.
واضح است كسي كه نمي داند چه كند و هدف روشني ندارد، هرگزنمي تواند موفق شود. اما داشتن اهداف و تمايلات واضح و روشن در زندگي، شانس موفقيت را صد چندان مي كند.
اهداف و آرزوهاي درهم و برهم باعث آشفته شدن افكار مي شود و نتايج مبهمي را به همراه خواهد اشت. داشتن تصوير روشني از اهداف و خواسته ها، شرط اول رسيدن به موفقيت است. پس از شناخت اهداف تان، سعي كند كه با تلقين اين اهداف را ملكه ي ذهن تان بكنيد. تلقين روشي ساده است. به اين ترتيب كه محلي ساكت را انتخاب كنيد، آرام بنشينيد و در خود فرو رويد. مشكلات معمول را از ذهن تان دور كنيد، بر بال هاي خيال سوار شويد و با تكرار جملات تأكيدي، رؤياي خود را به ضمير ناهوشيار ذهن تان بسپاريد. به عنوان مثال با خود بگوييد ؛ من انساني بي نظيرم كه مي توانم به اهدافم دست يابم، من شايستگي رسيدن به موفقيت و در آغوش كشيدن خوشبختي را دارم و...
بعد از گفتن اين جملات تأكيدي، به خود بقبولانيد كه به مقصود خود رسيده ايد و آرزوهاي تان تحقق يافته است. تا زماني كه ذهن هوشيار خود را در جهت تحقق آرزوهاي تان هدايت مي كنيد، آن نيز بي درنگ با نيروي شگفت انگيزش سعي مي كند تا شرايطي براي تحقق آرمان هاي تان فراهم كند. البته علاوه براين تكنيك ها مي توانيد با متخصصان، مشاوران و دوستان با تجربه و موفق خود در اين زمينه مشورت كنيد.
در واقع بيشتر مردم از اهميت و تاثير شگرف واژه ها غافلند. واژه ها برانگيزاننده ي نيرو، عواطف و احساسات هستند. گفتن چند كلمه ي محبت آميز، جمله ي تشويق آميز يا حتي يك تبريك، تأثير فوق العاده يي بر روحيه ي افراد مي گذارد، به بيان ديگر ذهن ناهوشيار ما بدون توجه به ماهيت كلمات آنها را ضبط و بايگاني مي كند. دانشمندان عقيده دارند كه عامل مهم و اساسي ايجاد انگيزه در انسان، تصوري است كه او از توانايي هاي خويش دارد، حال چه اين تصورات حقيقي باشد، چه غيرحقيقي.
شايد شما با خواندن اين سطور با خود فكر كنيد كه نمي توانيد اين قدرت را داشته باشيد كه تصور خوبي از خود به ذهن تان ارايه دهيد. گاهي سرزنش ها و سركوفت هاي دوران كودكي و نوجواني چنان در ذهن افراد حك مي شود كه زدودن آن از پرده ي ذهن كار بسيار دشواري است، اما همان طور كه يك برنامه ي كامپيوتري را مي توان تغيير داد، برنامه ي ذهن ناهوشيار را نيز مي توان عوض كرد. براي اين كار بايد نظام باورها و الگوهاي احساسي و فكري نهفته در ضمير ناهشيار خود را به دقت بررسي كرده و درمفاهيم آن تعمق كنيم، آن گاه افكار مثبت را جايگزين اين ديدگاه هاي منفي كنيم. البته همانطور كه در بالا نيز به آن اشاره كرديم، تلقين روشي مناسب براي اين كاراست. اما تلقينات و جملات تأكيدي تا چه اندازه يي تأثير دارند؟ شما شايد درباره ي داروهاي دلخوش كنك چيزي شنيده باشيد. داستان از اين قرار است كه روزي يكي از مشتريان «اميل كوئه»، دانشمند و داروساز فرانسوي، نزد او آمد و با اصرار از او خواست كه بدون نسخه، دارويي دراختيارش قرار دهد. اين در حالي بود كه بيمار از درد شديدي شكايت داشت. داروساز براي رهايي از دست اين مشتري سمج تنها چند قرص تقويتي را به عنوان دارويي مؤثر به او داد.
چند روز بعد همان بيمار با رضايت كامل و در حالي كه از هيچ درد و مرضي شكايت نداشت، به نزد دكترآمد و از او به خاطر داروهاي مؤثرش! سپاسگذاري كرد.
در واقع آنچه كه اين بيمار را درمان كرد، ايمان او به دارو و داروساز بود، او در ذهن خويش درمان را امري مسلم مي دانست ودر نتيجه تحقق اين باور، همان شد كه او مي خواست.
بنابراين براي رسيدن به اهداف خود بايد نخست به تحقق اهداف تان باور داشته باشيد و اين را جز با تلقين و سپردن آن به ضمير ناهوشيار صورت نمي گيرد.
تلقيناتي كه به اين ترتيب براي ضمير ناهوشيار خود تدارك مي بينيد، بايد آن قدر تكرار شود كه با شخصيت شما يكي شود. هر زمان كه به شما احساس پذيرفتن دست داد و احساس كرديد كه آنچه را كه مي گوييد حقيقت دارد، برنامه ي جديدي در ذهن تان شكل مي گيرد و شخصيت جديدي را خلق مي كنيد.
افكار سياه و منفي جاي خود را به افكار روشن و مثبت مي دهند كه ميل، اشتياق، تحرك و انگيزه را در شما به وجود مي آورند. مطمئن باشيد كه با انجام همين كار ساده در خوشبختي را به روي خود باز خواهيد كرد. مردان و زنان موفق اين فرمول را در رأس كارهاي شان قرار داده و نتيجه ي آن را گرفته اند. كافي است باور كنيد كه مي توانيد موفق شويد. افراد موفق كساني هستند كه آماده اند از لذت ها و موفقيت هاي زودگذر چشم بپوشند و براي رسيدن به اهداف بزرگ زندگي شان تلاش و فعاليت كنند.
افراد موفق در زندگي اهدافي دارند و براي رسيدن به آن برنامه ريزي مي كنند.
در واقع آنها از وقت شان بهترين استفاده را مي برند. افراد موفق توانايي حلاجي، تجزيه و تحليل، فهرست بندي و مشخص كردن كارها را دارند و ازاين توانايي به عنوان سكوي پرشي براي پريدن به سوي افق هاي بي كران موفقيت،‌ اعتماد به نفس و خوشبختي بهره مي گيرند. افراد موفق پيش از انجام هر كاري مقدمات آن را فراهم مي كنند. اين كار نه تنها باعث صرفه جويي در وقت مي شود، بلكه فقدان امكانات، آنها را از اتمام كار دلسرد نمي كند.
افراد موفق در تمام عمرشان به عنوان يك شاگرد باقي مي مانند. براي آنان يادگيري هيچ گاه به پايان نمي رسد. هر چه بيشتر ياد مي گيرند، احساس اعتماد به نفس شان بيشتر مي شود و انگيزه ي بيشتري براي ادامه ي كارشان پيدا مي كنند. افراد موفق به توانايي و استعداد خود پي برده اند. آنان حوزه هايي را كه مي توانند در آن منحصر به فرد باشند، به خوبي يافته اند.
افراد موفق كساني هستند كه خوب مي دانند چه كاري را بهتر انجام مي دهند و از آن لذت مي برند.
آنها مي دانند چه كاري در زندگي شان دگرگوني ايجاد مي كند، و به همين دليل روي همان كار تمركز مي كنند. آنها توانايي خود را بر روي انجام كارهايي متمركز مي كنند كه نقش كليدي دارد.
افراد موفق خودشان را دوست دارند و به خودشان احترام مي گذارند و براي اين كار مدام با خودشان گفت و گوهاي مثبت و سازنده يي دارند.
منبع:نشريه 7روز زندگي، شماره100.