يک اسرائيلي در کاخ سفيد (1)

-اشاره
 

پل فيندلي در کتاب «فريب هاي عمدي»(1) و پيش ازآن «آنها بي پرده سخن مي گويند»(2) بخشي از سيطره و سلطه صهيونيست ها در بدنه حکومت ايالات متحده را افشا کرده بود. و حتي با اين افشاگري سابقه 20 ساله خود به عنوان يک نماينده در مجلس را از دست داده و از آن پس از هر جهت مورد بغض و کينه يهوديان و لابي صهيونيستي در امريکا قرار گرفت.
اين لابي در ميان دموکرات ها سابقه اي سنتي و ريشه دار، در عين اينکه جمهوريخواهان نيز براي پيشبرد امور خود در سطح جهاني تا حد زيادي در سيطره اين لابي هستند. و متأسفانه هيچ يک از دو حزب اصلي و رقيب نتوانسته است، ملت امريکا را از چنگال اين نفوذ و حضور نامبارک برهاند. تا جايي که بسياري از سياسيون ايالات متحده نيز از اين وضعيت به عنوان يک واقعيت نام مي برند و هيچ اقدامي عليه آن نمي کنند و به اين امر نيز واقف شده اند که ايستادگي در برابر اين لابي، از دادن مال و موقعيت و در نهايت جان را به همراه دارد.
«رام اسرائيل امانوئل»يکي از صدها نمونه زياده خواهي يهودي صهيونيستي در امريکاست که بسيار گستاخانه هزينه آرمان هاي صهيونيستي را از ملت امريکا طلب مي کند. نمونه اي ازاين دست، مارتين اينديک،سفير(3) سابق امريکا در رژيم صهيونيستي است که به عنوان اولين يهودي در اين سمت دو دوره متناوب دراين رژيم وظيفه سفيري را بر عهده داشت و در نزديکي به سران صهيونيستي آن قدر افراط کرد که در مظان اتهام به عنوان جاسوسي قرار گرفته و از سوي برخي مراجع ذي صلاح ايالات متحده تهديد گرديد. وي از تئوري پردازان مهار دوگانه(4) در ده سال گذشته و همچنين ايجاد اختلاف ميان اهل تسنن و تشيع در حال حاضر است.(5)
شايد واقعيت آنچه در ايالات متحده در قبال اسرائيل و لابي و صهيونيستي مي گذرد، از زبان نوام چامسکي با کتاب «مثلث
سرنوشت»(6) شنيدني تر باشد.

-مقدمه
 

انتخاب «رام امانوئل»(7) از سوي باراک اوباما، رئيس جمهور منتخب امريکا، به عنوان رئيس کارکنان کاخ سفيد(به دليل ريشه(ماهيت)اسرائيلي و نيز مواضع وي درباره بحران
خاورميانه از هنگامي که مشاور سياسي دولت «بيل کلينتون»رئيس جمهور اسبق امريکا بود). بحث و جدل هاي بسياري را برانگيخت. جايگاه ويژه اي که رئيس کارکنان کاخ سفيد از آن برخوردار است به اين موضوع بازمي گردد که وي برجسته ترين کارمند کاخ سفيد به شمار مي آيد و به عنوان يکي از مشاوران نزديک رئيس جمهور فعاليت مي کند و مي تواند علاوه بر گسترش سياست هاي دولت در داخل کاخ سفيد درباره اينکه چه کسي با رئيس جمهور ديدار کند يا نکند، تصميم گيري نمايد.
رئيس کارکنان کاخ سفيد نقش مهمي در نظارت بر عملکرد تيم(کارکنان)کاخ سفيد دارد. وي همچنين مي تواند درباره دستيابي رئيس جمهور به اطلاعات و توصيه هايي که براي اتخاذ تصميمات لازم به آن نياز دارد، نظر دهد. وي کسي است که درباره برنامه کاري مربوط به فعاليت هاي مختلف رئيس جمهور، نظر مي دهد. گفتني است که«رام امانوئل»سومين يهودي
است که سمت رياست کارکنان کاخ سفيد را پس از «کنت دوبراستاين»-در زمان رونالد ريگان-و «جوشوا بولتون»در زمان جرج بوش پسر-بر عهده مي گيرد. اين مسئوليت جديد، «رام»را در رده بالاترين مقام دفتر اجرايي رئيس جمهور و دومين مرد قدرتمند واشنگتن قرار مي دهد.(8)
همچنان که گفته شد، انتخاب «رام»بحث و جدل هايي(9) را به ويژه در ميان حزب جمهوريخواه برانگيخت و اين موضوع رئيس جمهور منتخب را وادار کرد تا از «رام امانوئل»دفاع کند و بگويد:«کسي را نمي شناسم که بتواند آنچه را که انتظار مي رود بهتر از«رام امانوئل»انجام دهد. از سوي ديگر «رام امانوئل»شخصا سعي کرد نگراني جمهوريخواهان بر طرف کند. وي گفت:«ما بيشترين اوقات با جمهوريخواهان توافق نداريم ولي من به انگيزه هاي آنان احترام مي گذارم و اين فرصتي براي اتحاد است، من تمامي تلاشم را براي به هم نزديک کردن سياست هايمان و يکي کردن ديدگاه هاي دو حزب درباره مسائل مشترک، به کار خواهم گرفت. »اين در حالي است که دموکرات ها در اين زمينه چنين اظهار نظر کردند:«اين مرد کسي است که مي توان اين جمله را درباره آن صدق داد: مردي مناسب در جايگاهي مناسب. »(10)

-تولد و مراحل زندگي امانوئل
 

رام امانوئل در 29 نوامبر 1959 در شيکاگو متولد شد و در کودکي در يک آموزشگاه «رقص باله»به عنوان رقاص آموزش ديد. در سال هاي جواني در يک رستوران«فست فود»مشغول به کار شد و در اينجا بود که گوشه اي از انگشت مياني خود را از دست داد که زخم آن
همچنان مشخص است. وي با «امي رول»که يک امريکايي بود و به خاطر ازدواج با او به دين يهود گرويد،(11) ازدواج کرد. (12)
رام در سال 1985 م با مدرک کارشناسي ارشد در رشته خطابه و ارتباطات از دانشگاه «نورس وست» فارغ التحصيل شد و سپس يکي از اعضاي برجسته ستاد انتخاباتي «کلينتون»شد و به دنبال آن به عنوان مشاور ارشد وي در امور سياسي و استراتژيک در سال هاي 1993تا 1998 م تعيين گرديد. وي در سال 1999 م کاخ سفيد را ترک کرد تا در بانک سرمايه گذاري«دريسدنرکلينورت»مشغول به کار شود. وي همچنين در تاليف کتابي به عنوان ««انديشه هاي بزرگ امريکا»با «بروس ريد»رهبر نئودموکرات ها و نماينده جناح راستگراي حزب دموکرات-که ائتلافي متشکل از 15 سناتور مجلس سنا و 58 نماينده مجلس نمايندگان است- مشارکت کرد.(13)
پدر رام درباره دلايل نامگذاري امانوئل به اين نام مي گويد که وي پسرش را به خاطر تبرک به اسم يکي از اعضاي گروه تروريستي لحي، رام نهاده است که اين سازمان در آن زمان با سازمان ايرگون همکاري مي کرد و همچنين عليه اعراب و انگليسي ها دست به اقدامات تروريستي مي زد و انگليس در آن زمان اين گروه مخفي را گروهي تروريستي مي ناميد.(14)
«رام»در زبان عبري به معناي «برترين»است و نام خانوادگي امانوئل «خدا با ماست»معني مي دهد. وي فرزند يک خانواده اسرائيلي است که پدرش در بيت المقدس متولد شد. پدر رام
عضو گروه شبه نظامي صهيونيستي ايرگون بود که از آغاز دوران قيموميت انگليس از 1931 تا 1948 (15) در فلسطين فعاليت مي کرد. (16)همچنان که روزنامه «هاآرتص»در 2008/11/6 نوشت:
بنيامين امانوئل-پدر رام-در دهه شصت به همراه خانواده اش به ايالات متحده مهاجرت کرد و در شيکاگو مقيم شد، پدر رام وابسته به گروه يهودي ناسيوناليستي افراطي «اتسل»(17)بود که پيش از تشکيل دولت صهيونيستي در سال 1948 عليه نيروهاي انگليسي(18) دست به عمليات پراکنده مي زد. (19)
مادر وي «مارتا سيمولو ويتز»در يکي از مراکز راديولوژي کار مي کرد و دختر يک کارگر صنفي بود. وي به عنوان فعال حقوق مدني نيز فعاليت مي کرد و مالک يک باشگاه شبانه موسيقي «روک اند رول»در شيکاگو باقي بمانند و در آنجا حزقيال (متخصص علوم اخلاقي در تحقيقات علمي)برادر بزرگ تر رام را به دنيا آوردند و سپس رام و بعد هم اري
(فرزند کوچک خانواده ک به عنوان وکيل مدافع هنرمندان در لوس آنجلس فعاليت مي کرد و شخصيت آري گولد در سريال «انتوراگ»يا حاشيه از وي الهام گرفته شد)به دنيا آمدند. رام در کودکي در يک مدرسه يهودي درس خواند و بعد در مدارس دولتي شيکاگو حضور يافت و در يک تعطيلات تابستاني که به همراه دو برادرش براي شرکت در اردوهاي تابستاني به اسرائيل رفت، احساس عميق يهودي بودن و وابستگي به اسرائيل در او به وجود آمد.(20)

-اخلاق و رفتار
 

امانوئل در هنگام کار در کنگره، به عنوان يک مرد«بي ادب و تندخو»شناخته مي شد که اين موضوع سبب گرديد تا«جان بوينر»رهبر جمهوريخواهان در مجلس نمايندگان از انتخاب وي به عنوان رئيس کارکنان کاخ سفيد انتقاد کند و بگويد:«تعيين وي از سوي رئيس جمهور منتخبي که براي ايجاد تغيير در واشنگتن و حاکم کردن ماهيت غير نظامي بر سياست و حکومت متعهد شده است، تمسخر آميز است. »(21)
از ويژگي هاي ديگر امانوئل اين است که وي فردي باهوش و زيرک است که به عنوان يک کارشناس مسائل اقتصادي و استراتژي هاي سياسي شناخته شده است. وي به عنوان بازيگر
اصلي يا مهندس سيطره دموکرات ها بر مجلس نمايندگان در سال 2006به شمار مي رود در آن زمان به عنوان رئيس يک کميته سياسي فعاليت مي کرد که مسئوليت آن کمک به دموکرات ها براي دستيابي به کرسي هاي کنگره است. رام با بزرگ ترين حاميان مالي اقليت يهود روابط نزديک و آشنايي کامل داشت و از اين طريق توانست با جمع آوري مبلغ 72 ميليون دلار براي تبليغات انتخاباتي کلينتون به وي کمک کند. که اين مبلغ در مقايسه با آرمان هاي دهه 1990 بسيار زياد است. (امانوئل)همين نقش را نيز براي اوباما ايفا کرد و براي مبارزات انتخاباتي او بيش از يک ميليارد دلار هزينه کرد که در تاريخ انتخابات رياست جمهوري امريکا يک رکورد به شمار مي رود.(22)
يکي از ويژگي هاي رام امانوئل تسلط و آشنايي به مسائل کاخ سفيد است، چرا که وي در دوران رياست جمهوري بيل کلينتون به عنوان مشاور رياست جمهوري مشغول به کار بود. هيچ موضوعي براي او غير ممکن نيست و او هر آنچه بخواهد به دست مي آورد.
وي همچنين به اصول و آرمان هاي حزب دموکرات تعصب خاصي دارد و معمولا انتقادات تندي را به جمهوريخواهان وارد مي کند که اين موضوع«جان بوينر»-رهبر اقليت جمهوريخواهان در مجلس نمايندگان-را وارد کرد تا اخيرا با صدور بيانيه اي درباره انتخاب دشمن ديرينه خود، چنين بگويد:«اين يک اقدام شگفت انگيز از سوي رئيس جمهور منتخبي است که براي ايجاد تغيير در واشنگتن و مدرنيزه کردن سياست و ميانه روي در کارها وعده داده
است. »(23)
علاوه بر آنچه گفته شد، رام امانوئل نه تنها از روابط مستحکم در «وال استريت»در نيويورک برخوردار است بلکه او يکي از شخصيت هاي محبوب در بازار مالي و کار به شمار مي آيد، به ويژه اينکه وي در گذشته براي مدت کوتاهي در اين زمينه مشغول به کار بود و گمان مي رود او اين روابط را از طريق شغل سابق خود در کاخ سفيد به دست آورده است که بي ترديد اين موضوع وي را در پشت سرگذاردن بحران مالي ايالات متحده، کمک خواهد کرد.(24)
رام امانوئل به عنوان شخصي تندخو شناخته مي شود که در مقابله با تهاجم دشمنان سياسي اش ترديدي به خود راه نمي دهد. وي در کارهايش با پشتکار و انرژي عمل مي کند و دراين زمينه گاهي از محدوده عادي خارج مي شود، به ويژه اينکه او در محافل تندروي شيکاگو، فعاليت هاي سياسي را فراگرفت. (25) گفته مي شود، وي روزي يک «ماهي متعفن»را براي يکي از همکاران سابقش فرستاد، چرا که او گزارشي تهيه کرده بود که براي رام خوشايند نبود.(26)
«رام-بو»نيز يکي از القاب رام است و دليل آن اين است که رام و همکارانش پس از پيروزي کلينتون در انتخابات رياست جمهوري، براي انتقامجويي از مخالفان کلينتون در داخل حزب دموکرات، برنامه ريزي کردند و در يک شب نشيني که در اين زمينه بر پا شده بود، رام چاقويي را در دست گرفت و آن را بالا برد و درحالي که نام يکي از مخالفان کلينتون را
مي برد، فرياد مي زد:«مرگ بر او... مرگ بر او... »وي ازآن هنگام به «رام-بو»شخصيت معروف يکي از فيلم هاي امريکايي ناميده شد.(27)
روزنامه «شيکاگو تريبون»وي را«يک قاتل سياسي ناميد که دشمنانش را بدون ترحم به قتل مي رساند و هر کس را که بر سر راهش قرار مي گيرد وحشيانه از ميان بر مي دارد. »(28)

پي‌نوشت‌ها:
 

1. پل فيندلي، فريب هاي عمدي(حقايقي در روابط امريکا و اسرائيل)،ترجمه محمد حسين آهويي (تهران:نشر دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه،1378).
2. پل فيندلي، آنها بي پرده سخن مي گويند(ملت ها و نهادها درمقابل لابي اسرائيل)، ترجمه حيدر سهيلي اصفهاني (تهران، قومس، 1372).
3.عليرضا س، «مارتين اينديک، و اولويت منافع اسرائيل بر امريکا»، روزنامه جمهوري اسلامي، (4 مهر 1379).
4.عليرضا سلطانشاهي«نگاهي دوباره به استراتژي مهار دوجانبه»، روزنامه جمهوري اسلامي، (6 تا 25 آذر 1374).
5.فصلنامه پانزده خرداد، ش 9(پاييز1385):ص 206.
6.نوام چامسکي، مثلث سرنوشت، ترجمه هرمز همايونپور، (تهران:آگاه و آموزش انقلاب اسلامي، 1369و 1371).
7.نام اصلي وي«رام اسرائيل امانوئل»است.
8.سايت ايلاف، (10 نوامبر 2008).
9.بي شک دليل مخالفت هاي حزب جمهوريخواه با امانوئل گرايش شديد وي به اسرائيل و با اسرائيلي الاصل بودن وي است.
10.روزنامه الشرق الاوسط، ش ع 10938، (8 نوامبر 2008).
11.با توجه به قواعد نژادي حاکمه بر يهوديت، نمي توان بر چنين ادعايي صحه گذاشت.
12.همان، 10937.
13.سايت ايلاف،(10 نوامبر 2008).
14.باسم خفاجي، «آنچه بايد درباره رام امانوئل بدانيم»، سايت محيط،(8 نوامبر 2008).
15.اين سازمان به نام«هاگانا»شناخته شده است و اين نام خلاصه«سازمان ملي نظامي در اسرائيل است. »هاگانا به انجام عمليات تروريستي عليه اعراب فلسطين و نيز نيروهاي نظامي انگليس که در سال هاي 1931 تا 1948 م در فلسطين بودند، اقدام مي کرد. انديشه تروريستي اين سازمان اين است:«هر يهودي حق دارد وارد فلسطين شود و تنها از طريق انتقام شديد مي توان در برابر مقاومت اعراب و انگليسي ها با تشکيل دولت صهيونيستي ايستاد و نيروي نظامي يهوديان تنها ضامن تشکيل اين دولت در فلسطين است. (براي آگاهي بيشتر نک:خفاجي، همان، همچنين؛ روزنامه الشرق الاوسط.
16.http/www. alhurra. com،ش 19089، 2019.
17.اتسل کوتاه شده عبارت عبري«ارگون زوي لئومي بارتس اسرائيل»به معني سازمان قومي نظامي در سرزمين اسرائيل است که ايرگون نيز ناميده مي شود. اين گروه تروريستي بر اساس انديشه هاي افراطي ولاديمير ژاپوتنسکي بنيان گذارده شد و از بارزترين جناياتش مي توان به کشتار ديرياسين در 19 آوريل 1948 اشاره کرد. (دائره المعارف يهود، «يهوديت و صهيونيسم»،ج 7،«تهران: دبيرخانه کنفرانس انتفاضه»، ص 147).
18.اين گروه اگر چه از خدمات بي کم و کاست قيمومت انگليس در فلسطين بهره هاي فراواني بردند، ولي برچيده شدن سلطه بريتانيا را در همين حد نيز برنتابيدند و خواستار خروج انگليس و استقرار دولت يهودي بودند.
19.http:// www. alhurra. com، ش 2019089، همچنين؛ روزنامه الشرق الاوسط، ش 10937.
20.روزنامه الشرق الاوسط، ش 10994،(14 نوامبر 2008).
21.http:// www. alanwar. com،ش 27046.
22.روزنامه الشرق الاوسط، ش 10937.
23.همان.
24.همان، (8 نوامبر 2008):ص 32.
25.روزنامه القبس،(8نوامبر 2008):ص32.
26.روزنامه الشرق الاوسط، (14 نوامبر 2008).
27. همان و خفاجي، همان.
28. روزنامه القبس،(8نوامبر 2008).
 

منبع:نشريه 15 خردادف شماره 18.