۱۰درس برای افزایش بهره وری در امور مالی
۱۰درس برای افزایش بهره وری در امور مالی
۱۰درس برای افزایش بهره وری در امور مالی
از آنجا که بین شرکتهای ژاپنی اموری چون بهرهوری، کیفیت و تولید به روشهای مختلفی انجام میگیرند، بنابراین هر شرکت نیازمند سیستم حسابداری مدیریتی خاص خودش است(منطبق با خواستهها و شرایط خاص خود) از این رو نمیتوان ادعا کرد که در ژاپن یک روش یکسان برای حسابداری مدیریت وجود دارد.
مدیران ژاپنی فهمیدهاند که موفقیت واقعی در آن است که بتوانند بهتر از رقبا خواستههای مشتریان را برآورده کنند اما این خصوصیت بین شرکتهای آمریکایی پیدا نمیشود زیرا آنها بر سود سهامداران بیشتر از نیازهای مشتریان تاکید دارند.
به این معنی که مدیران ژاپنی به تجربه آموختهاند که به طور معمول قیمتها در آینده همیشه رو به کاهش میرود، بنابراین برای بازگشت سرمایهء قابل قبول هزینهها هم باید مدام کاهش یابند.اما مدیران آمریکایی هنوز از روش قیمتگذاری هزینه به علاوهء یک مبلغ دیگر استفاده میکنند و در استراتژی قیمتگذاریشان به هزینههای تولید در بلندمدت توجهای ندارند.
در رابطه با کاهش هزینه/کاهش قیمت که در درس سوم بیان شد، مدیران ژاپنی قبل از مرحلهء سیکل عمر محصول در مرحلهء برنامهریزی برای تولید، هزینهها را بررسی میکنند بنابراین آنان نقش کلیدی در مرحلهء برنامهریزی برای تولید دارند برعکس در شرکتهای آمریکایی آخرین گروهی که در فرآیند تولید به کار گرفته میشود حسابداران هستند و معمولا در پایان آنچه را که در فرآیند تولید اتفاق افتاده است را گزارش میکنند.
در شرکتهای ژاپنی بازخوردها و گزارشات سریعا برای افراد مربوطه یعنی افرادی که مسوول مستقیم آن فعالیت به خصوص هستند، ارسال میشود.در حالیکه مدیران آمریکایی تمایل دارند گزارشات را به صورت متراکم و انبوه فقط برای مدیران عالی سازمان ارسال کنند یعنی جایی که اطلاعات برای آنها نامربوط است.
بین شرکتهای ژاپنی و آمریکایی در مورداینکه چرا و چطور بودجهها باید تهیه شوند، اختلاف فاحشی وجود دارد. در شرکتهای آمریکایی از بودجه به عنوان وسیلهای برای ارزیابی کلی عملکرد شرکت استفاده میشود و آن مستقیما به حقوق و مزایای مدیران پیوند می خورد.اما در شرکتهای ژاپنی برای ارزیابی عملکرد افراد از ارزیابی کلی عملکرد شرکت استفاده نمیشود به عبارت دیگراز نتایج بودجه برای تعیین مبنای حقوق و مزایا استفاده نمیکنند.همچنین در شرکتهای ژاپنی بودجه را به صورتریز یعنی به شکل سنتی معمول در آمریکا تهیه نمیکنند از همین رو سرعت تهیه آن نیز سریعتر است.کرد
در شرکتهای ژاپنی از معیار بازده فروش (ROS) جهت ارزیابی عملکرد مالی استفاده میشود در حالیکه در شرکتهای آمریکایی هنوز از معیار بازگشت سرمایه( ROI ) استفاده میشود.
حسابداران ژاپنی نسبت به حسابداران آمریکایی نقش فعالتری را در فعالیتهای تجاریایفا میکنند.از حسابداران ژاپنی نسبت به همکاران آمریکایی آنها در اموری چون مدیریت هزینهها، بودجهبندی و امور دیگر حسابداری مدیریت، بیشتر استفاده میشود.
استخدام مادامالعمر بخشی از فرهنگ ژاپنی شده است از همین رو در آنجا با استفاده از سیستم چرخش شغلی، کارکنان در همهء زمینههای شرکت تجربه به دست میآورند و در نهایت آنها آنقدر با تجربه شدهاند که بتوانند تصمیماتی بگیرند که کل شرکت را متاثر کند همچنین شرکتهای ژاپنی نسبت به شرکتهای آمریکایی مبلغ بیشتری برای کارکنان هزینه میکنند.در حقیقت لازم نیست تا حسابداری پرسنلی به عنوان شاخهء زیر گروه حسابداری کل باشد بلکه همهء مهارتها و تجارب آنها به عنوان هزینههای آموزشی شرکت در نظر گرفته میشود.
مجریاناین تحقیق قصد ندارند که بگویند عملکرد حسابداران شرکتهای آمریکایی غیر اثربخش و ناکاراست بلکه آنها معتقدند که حسابدارن ژاپنی تمرکز و توجه بیشتری روی وظایف حسابداری مدیریتی نسبت به همکاران آمریکایی خود دارند و این باعث موفقیت بلندمدت شرکتهای ژاپنی میشود در حالیکه حسابداران آمریکایی بیشتر روی حسابداری تاریخی تمرکز دارند. در مورد این10 فعالیتی که در بالا ذکر شد باید بیان شود که اثر مثبت این فعالیتها بر سود سهامداران اثبات نشده است ولی مزیت این فعالیتها بر موقعیت بهتر شرکتهای ژاپنی در «آینده» خودش را نشان میدهد (در اموری چون توسعهء بیشتر محصولات و فرآیندها و کاهش هزینهها)مدیران آمریکایی به منظور رقابت با شرکتهای ژاپنی در قرن 21 باید نسبت به روشهای حسابداری و مالی شرکتهای ژاپنی آگاهی داشته باشند و در برنامههای استراتژیک خود نسبت به الگوبرداری از این روشها اقدام کنند تا از مزایای آنها برای شرکتهای خود برخوردار شوند.
منبع:www.iran-forum.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mosaieb_kh
مدیران ژاپنی فهمیدهاند که موفقیت واقعی در آن است که بتوانند بهتر از رقبا خواستههای مشتریان را برآورده کنند اما این خصوصیت بین شرکتهای آمریکایی پیدا نمیشود زیرا آنها بر سود سهامداران بیشتر از نیازهای مشتریان تاکید دارند.
به این معنی که مدیران ژاپنی به تجربه آموختهاند که به طور معمول قیمتها در آینده همیشه رو به کاهش میرود، بنابراین برای بازگشت سرمایهء قابل قبول هزینهها هم باید مدام کاهش یابند.اما مدیران آمریکایی هنوز از روش قیمتگذاری هزینه به علاوهء یک مبلغ دیگر استفاده میکنند و در استراتژی قیمتگذاریشان به هزینههای تولید در بلندمدت توجهای ندارند.
در رابطه با کاهش هزینه/کاهش قیمت که در درس سوم بیان شد، مدیران ژاپنی قبل از مرحلهء سیکل عمر محصول در مرحلهء برنامهریزی برای تولید، هزینهها را بررسی میکنند بنابراین آنان نقش کلیدی در مرحلهء برنامهریزی برای تولید دارند برعکس در شرکتهای آمریکایی آخرین گروهی که در فرآیند تولید به کار گرفته میشود حسابداران هستند و معمولا در پایان آنچه را که در فرآیند تولید اتفاق افتاده است را گزارش میکنند.
در شرکتهای ژاپنی بازخوردها و گزارشات سریعا برای افراد مربوطه یعنی افرادی که مسوول مستقیم آن فعالیت به خصوص هستند، ارسال میشود.در حالیکه مدیران آمریکایی تمایل دارند گزارشات را به صورت متراکم و انبوه فقط برای مدیران عالی سازمان ارسال کنند یعنی جایی که اطلاعات برای آنها نامربوط است.
بین شرکتهای ژاپنی و آمریکایی در مورداینکه چرا و چطور بودجهها باید تهیه شوند، اختلاف فاحشی وجود دارد. در شرکتهای آمریکایی از بودجه به عنوان وسیلهای برای ارزیابی کلی عملکرد شرکت استفاده میشود و آن مستقیما به حقوق و مزایای مدیران پیوند می خورد.اما در شرکتهای ژاپنی برای ارزیابی عملکرد افراد از ارزیابی کلی عملکرد شرکت استفاده نمیشود به عبارت دیگراز نتایج بودجه برای تعیین مبنای حقوق و مزایا استفاده نمیکنند.همچنین در شرکتهای ژاپنی بودجه را به صورتریز یعنی به شکل سنتی معمول در آمریکا تهیه نمیکنند از همین رو سرعت تهیه آن نیز سریعتر است.کرد
در شرکتهای ژاپنی از معیار بازده فروش (ROS) جهت ارزیابی عملکرد مالی استفاده میشود در حالیکه در شرکتهای آمریکایی هنوز از معیار بازگشت سرمایه( ROI ) استفاده میشود.
حسابداران ژاپنی نسبت به حسابداران آمریکایی نقش فعالتری را در فعالیتهای تجاریایفا میکنند.از حسابداران ژاپنی نسبت به همکاران آمریکایی آنها در اموری چون مدیریت هزینهها، بودجهبندی و امور دیگر حسابداری مدیریت، بیشتر استفاده میشود.
استخدام مادامالعمر بخشی از فرهنگ ژاپنی شده است از همین رو در آنجا با استفاده از سیستم چرخش شغلی، کارکنان در همهء زمینههای شرکت تجربه به دست میآورند و در نهایت آنها آنقدر با تجربه شدهاند که بتوانند تصمیماتی بگیرند که کل شرکت را متاثر کند همچنین شرکتهای ژاپنی نسبت به شرکتهای آمریکایی مبلغ بیشتری برای کارکنان هزینه میکنند.در حقیقت لازم نیست تا حسابداری پرسنلی به عنوان شاخهء زیر گروه حسابداری کل باشد بلکه همهء مهارتها و تجارب آنها به عنوان هزینههای آموزشی شرکت در نظر گرفته میشود.
مجریاناین تحقیق قصد ندارند که بگویند عملکرد حسابداران شرکتهای آمریکایی غیر اثربخش و ناکاراست بلکه آنها معتقدند که حسابدارن ژاپنی تمرکز و توجه بیشتری روی وظایف حسابداری مدیریتی نسبت به همکاران آمریکایی خود دارند و این باعث موفقیت بلندمدت شرکتهای ژاپنی میشود در حالیکه حسابداران آمریکایی بیشتر روی حسابداری تاریخی تمرکز دارند. در مورد این10 فعالیتی که در بالا ذکر شد باید بیان شود که اثر مثبت این فعالیتها بر سود سهامداران اثبات نشده است ولی مزیت این فعالیتها بر موقعیت بهتر شرکتهای ژاپنی در «آینده» خودش را نشان میدهد (در اموری چون توسعهء بیشتر محصولات و فرآیندها و کاهش هزینهها)مدیران آمریکایی به منظور رقابت با شرکتهای ژاپنی در قرن 21 باید نسبت به روشهای حسابداری و مالی شرکتهای ژاپنی آگاهی داشته باشند و در برنامههای استراتژیک خود نسبت به الگوبرداری از این روشها اقدام کنند تا از مزایای آنها برای شرکتهای خود برخوردار شوند.
منبع:www.iran-forum.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mosaieb_kh
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}