«و» کوچولوي ورزشکار
«و» کوچولوي ورزشکار
«و» کوچولوي ورزشکار
نويسنده: زبيده حاجتي
داستان الفبا
مامان «و» کوچولو براي او غصه مي خورد.
يک روز تصميم گرفت او را به باشگاه ببرد. روزهاي اول براي «و» کوچولو سخت بود.نمي توانست راه برود؛ حتي نمي توانست سوار اسب شود. وزنه هاي سبک و کوچک را هم نمي توانست بلند کند. براي همين دست هايش درد مي گرفت. «و» کوچولو کم کم که ورزش کرد، بدنش قوي شد. تنبلي با او قهر کرد.«و» کوچولو با دوست هاي تازه اش آشنا شد. با آن ها دويد. با آن ها وزنه هم برداشت. امسال تابستان به «و» کوچولو خوش گذشت.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}