اصلاح نگرش ها مقدمه اصلاح الگو ها
اصلاح نگرش ها مقدمه اصلاح الگو ها
مقدمه
آن چه آمده است بايسته هاي اخلاقي و الزامات ديني است که مصرف را بهينه و مصرف کننده را ملزم به رعايت آن مي کند.
اميد است اين دو دفتر حديثي در مورد استفاده خوانندگان عزيز قرار گيرد و عنايت خداوند شامل حال نگارنده و خوانندگان عزيز گردد.
الف)اصلاح نگرش ها
1.خدا مالک است
تا توناني به کف آري و به غفلت نخوري(1)
گاهي چنان غفلت بر جانمان سايه انداخته است که فراموش کرده ايم مالک اين نعمت ها کسي غير از ماست،و ما تنها امانت داران چند روزه اين نعمت ها هستيم و مستاجران اين هستي.
خورشيد، ماه، ستارگان، هوا، آب و گياهان، زمين، آسمان و جانوران و ... همگي از اوست و ما نيزبه پاي خود نيامده ايم که آورده شده ايم،خود آي نيستيم،خدا آي هستيم.
من به خود نامدم اينجا که به خود بازروم
هر که آورد مرا باز برد در وطنم(2)
پس توجه کنيم آن گونه بايد ازنعمت هاي الهي استفاده کنيم که او اجازه مي دهد. تامين نيازهاي زندگي،بهره بردن ازلذت هاي حلال و دست يافتن به سطح مناسبي از راحتي و آسودگي در زندگي تنها بايد با يک معيارسنجيده شود و آن رضايت و رخصت خداوند است.
و خداوند نه سخت گيري را مي پسندد و نه اسراف و تباه سازي نعمت ها را، بلکه مصرف درست،اعتدال در مصرف، و پرهيز ازبيهوده خرجي، خطوط قرمز الهي است که نبايد ازآن عبورکرد.
به فرموده امام صادق(ع) اين نعمت ها را خدا در اختيار انسان قرار داده است که در مسيري مصرف کند که خود رخصت داده است نه اينکه بيهوده انباشته کند(3) و يا بيهوده هزينه کند.
قال الصادق(ع): المال مال الله، يضعه عند الرجل ودائع،و جوزلهم ان ياکلوا قصداً و يشربوا قصداً ... و من عدا ذلک کان عليه حراماً.(4)
نعمت ها ازآن خداست،انسان مجاز است به نحو معتدل ازآن ها بهره ببرد،هرنوع مصرف بي رويه و خارج ازاعتدال،حرام است.
2.مصرف نادرست
هرگاه با مصرف خوراکي ها يا نوشيدني هاي مضر،به جسم و جان خويش آسيب برسانيم، و سلامتي و توان مالي خويش را تباه کنيم نيزاسراف است.(6)
هرگاه بيش از نياز خويش مصرف کنيم و مصرف روزانه مان بي برنامه و بدون معيارهاي لازم باشد بازهم حتماً اسراف کار شده ايم.(7)
و اگربيش از نيازمان بنوشيم ،برترازشأن خود بپوشيم و فراتر ازتوان خويش خريداري کنيم حتماً اسراف کارشده ايم.(8)
و دراين صورت با فضيلت وداع کرده ايم، و شرافت را از خويش رانده ايم و به فرمايش حضرت علي(ع) با مصرف بي رويه و استفاده نادرست نعمت ها خويش را نابود ساخته ايم.(9)
قال اميرالمومنين (ع) من لبس السرف خلع الفضل و الشرف.(10)
فرد يا جامعه اي که اسراف کارباشد با فضيلت و شرافت وداع کرده است.
3.درآمد و مصرف سالم
شايد يکي ازعوامل اساسي درمصرف نادرست، همين بي ارتباطي بين سطح درآمد و هزينه هاي جاري زندگي باشد. البته روشن است که هرچه سطح در آمد و ميزان دريافتي افراد بيشترباشد قدرت خريد نيزافزايش مي يابد و هرچه قدرت خريد بالا برود احتمال ولخرجي و زياده روي در مصرف نيز افزون مي گردد، مخصوصاً اگرعواملي ديگر مثل قيمت ها و سليقه ها را نيز درنظربگيريم! تجربه نشان داده است که هرچه قيمت ها پايين باشد بيانگر فراواني کالاست و فراواني با تباه سازي و اسراف رابطه مستقيم دارد، افراد در مصرف کالاي ارزان دقت کمتري به خرج مي دهند.همچنين سليقه ها نيزدرنوع مصرف دخيل است؛زيرا هر چه فرهنگ و سليقه افراد مصرف گراتر و با احساس مسئوليت کمتري همراه باشد،مصرف گرايي فزوني مي يابد.
يکي ازعواملي که مي تواند با افزايش در آمد،ازولخرجي هاي بيهوده و مصرف هاي نادرست جلوگيري کند،تنظيم صحيح سطح درآمد با هزينه ها و رعايت اعتدال است، تا علاوه برتامين نيازها ازآسيب اسراف زدگي درامان باشيم.
قال رسول الله (ص): طوبي لمن اکتسب من المومنين مالا من غيرمعصيه،فانفقه في غير معصيته.(11)
اين دسته ازدين داران سعادتمندند که از راه درست درآمد به دست آورند و در جايي آن را مصرف کنند که معصيت تلقي نشود.
4.حد و مرز مصرف
ولي بايد دانست که برآوردن نيازهاي زندگي ،و تامين سطحي ازرفاه و آسودگي و دست يافتن به زندگي بهتر و راحت تر، نه تنها دربينش اسلامي اسراف و بيهوده خرجي نيست که يک وظيفه و تکليف ديني است، خانه وسيع، آسان گيري مالي بر خانواده، مرکب مناسب و رزق فراوان و با برکت نشانه سعادت است و فقر و محروميت ، و ناداري و ناتواني اقتصادي مايه شقاوت و بي ديني است؛در اين ميان آن چه نبايد مورد غفلت قرار گيرد، به اندازه مصرف کردن و ريخت و پاش نکردن است.به فرمايش امام علي(ع) پرهيز از بي اندازه مصرف کردن،کاري شايسته و زيباست.(12)
قال رسول الله(ص): کلوا واشربوا و تصدقوا و البسوا مالم يخالطه اسراف او مخيله.(13)
بخوريد و بياشاميد و صدقه دهيد و جامه پوشيد مادامي که با ريخت و پاش و خودپسندي در نياميزد.
5. قدر دانستني ها
شورو نشاط نيروي جوان اگر با سلامت و تندرستي به هم آميزد و توانايي هاي سرمايه گذاري و منابع مالي نيزبه آن ضميمه شود، رشد و ترقي را درپي دارد.
اوقات فراعت هر جامعه و هر فرد در خانواده نيزاز نعمت هاي فراموش شده است که استفاده بهينه ازآن به رشد و تعالي جامعه کمک مي کند. اين گونه نعمت هاي فراموش شده بسيارند که تا وقتي از دست نروند کمترقدرآنان دانسته مي شود.
جوانا ره طاعت امروز گير
که فردا جواني نيايد ز پير
فراغ دلت هست و نيروي تن
چو ميدان فراخ است گويي بزن
من اين روز را قدر نشناختم
بدانستم اکنون که در باختم
قضا روزگاري ز من در ربود
که هر روزي از وي شب قدربود(14)
جواني،سلامتي،اوقات فراغت،نعمت بزرگ حيات و زندگي،بي نيازي و توانايي هاي مالي و اقتصادي و ... از نعمت هاي بي بديلي است که استفاده درست ازآن ها و برنامه ريزي مفيد براي بهينه کردن آن ضروري است.
پيامبراعظم(ص) در وصيتي به ابوذر غفاري فرمود:يا اباذر:اغتنم خمساً قبل خمس:شابک قبل هرمک و صحتک قبل سقمک و غناک قبل فقرک و فراغک قبل شغلک و حياتک قبل موتک.(15)
اي ابوذر! پنج چيز را پيش از رسيدن پنج چيزغنيمت شمار:
جواني را پيش ازپيري، تندرستي را پيش از بيماري، بي نيازي را پيش از نيازمندي، آسايش را پيش ازگرفتاري و زندگي را پيش از مرگ.
6.احساس مسئوليت
احساس مسئوليت همان انگيزه داري و دغدغه مندي است که اگر در هر فرد يا جامعه اي زنده شود و در جهت درست سوق داده شود به تصميم هاي درست و رفتارهاي نيکو مي انجاميد.
بي تفاوتي درمقابل رفتارها و پديده هاي خانوادگي و اجتماعي تاثيرات منفي و ناپسندي برجاي مي گذارد.
يکي ازعوامل مهم در استفاده نادرست از نعمت هاي الهي همين بي تفاوتي است. اگر در برابر شيوه هاي نادرست مصرف بي تفاوت نباشيم،اگر بررفتار مالي خانواده خويش نظارت درست داشته باشيم و اگراز معلول ها پي به علت ها ببريم و ازبيماري ها،عوامل بيماري زا را کشف کنيم، وضعيت نامطلوب فعلي درزمينه ي مصرف را نخواهيم داشت.
امام سجاد(ع) وقتي ريخت و پاش خانواده خويش را -هرچند بسياراندک-مي ديد و مي يافت که فراواني نعمت آنان را دچار چنين رفتاري نموده است،ازمقدارآذوقه آن ها کم مي کرد تا هم احساس مسئوليت را درآنان نسبت به مصرف صحيح زنده کند و هم علت اين رفتار را درمان کند.
قال الباقر(ع):کان ابي علي بن الحسين(ع)، اذا راي شيئاً من الخبزفي منزله مطروحاً و لو قدرما تجره النمله،نقص قوت اهله بقدر ذلک.(16)
پدرم علي بن الحسين (ع) هرگاه مي ديد که درخانه اش ناني دورافکنده شده-هرچند به اندازه دهانگيرمورچه اي-به قدرهمان،از خوراک خانواده اش کم مي کرد.
7.هوس راني ممنوع
رشد انسان ها با هوس راني کردن و برده اميال و خواهش ها شدن ممکن نيست و افزون خواهي هاي مادي وي را به پرتگاه هاي سقوط مي کشاند؛ازاين رو گفته اند: اگر خواستي کسي را سعادتمند کني بر ثروتش ميفزاي،بلکه بکوش، تا خواسته هاي نفساني او را کاهش دهي!
کافي است به خواسته هاي خويش بنگريم، اگر درخوردن حد و مرزي نمي شناسيم، اگر درخريد لباس هاي متنوع و رنگارنگ به مدگرايي و تجمل پرستي افتاده ايم، اگر با آمدن سيستم جديدي از ماشين ها،درپي تعويض ماشين سالم و مناسب گذشته خويش هستيم واگر... بدانيم که لذت طلبي و تنوع گرايي براي ما هدف زندگي شده است،نه ابزاري براي رشد و تکامل معنوي.
عمر گران مايه دراين صرف شد
تا چه خورم صيف و چه پوشم شتا
اي شکم خيره به ناني بساز
تا نکني پشت به خدمت دو تا(17)
قال رسول الله(ص): من اکل ما يشتهي و لبس ما يشتهي و رکب ما يشتهي لم ينظر الله اليه حتي ينزع او يترک.(18)
هرکس هرگونه خوراکي دلش خواست بخورد،هرگونه لباسي دلش خواست بپوشد و هرگونه مرکبي که دلش خواست سوار شود،خداوند به او نگاه لطف نمي کند مگر آنکه روش خود را تغييردهد و از آن دست بردارد.
8.تبليغات فريبنده
ولي راه انداختن عمليات رواني و جنگ تبليغاتي و جلوه دادن هاي فريبنده و درکنار نيازهاي واقعي، شبکه اي از نيازهاي کاذب شکل گيرد کاري غيراخلاقي و ناپسند است. متاسفانه آژانس هاي تبليغاتي شب و روز تلاش مي کنند تا مصرف کنندگان را نسبت به فراورده هاي خود تأثيرپذيرسازند و بر اساس فرمول هيتلرعمل مي کنند که گفته است:وقتي مي خواهيد جامعه اي را به سوي چيزي بکشانيد حيواني ترين و پست ترين غرايز او را آماج تبليغات خود قرار دهيد،غده آب دهان را براي آگهي يک کنسرو و غريزه جنسي را براي آگهي يک جوراب و يا يک اتومبيل آخرين سيستم تحريک کنيد.(19)
دربينش اسلامي عرضه کالا و معرفي آن به صورت واقعي کاري پسنديده است،ولي تبليغ دروغين و جلوه دادن آن چه که هست به صورت برترو فوق العاده کاري ناپسند و شيوه اي نادرست است و چنين کساني مورد لعن و نفرين رسول خدا(ص) قرار مي گيرند.
تامين نيازهاي کاذب،که به سبب تبليغات فراوان يک کالا شکل مي گيرد وبه صورت يک نيازواقعي جلوه مي کند،گورستان مقدار عمده اي از سرمايه هاست و بدترين شيوه براي مصرف گرايي يک جامعه است که بايد هرخانواده،مواظب باشد که فريب چنين تبليغاتي را نخورد و احساس نيازکاذب که هدف اين گونه تبليغات است دروي شکل نگيرد.
امام صادق(ع) فرمود:رسول خدا(ص) براي خريدارو فروشنده چند خصلت را لازم مي داند؛ازجمله:(20)نپوشاندن عيب هاي کالا و تعريف نکردن از کالا درهنگام فروش.
قال رسول الله(ص): الناجش و المنجوش ملعونون علي لسان محمد.(21)
تعريف کننده (تبليغ فريبنده) کالا و آن کس که به نفع او تمجيد شده است برزبان محمد(ص) نفرين شده اند.
9.تقليد ناپسند
درجنگ فرهنگي،سلاح تهاجم نيز فرهنگي است و آرايش نيروها و نوع پيروزي و شکست نيزفرهنگي است.
اگر به زندگي خويش و معماري ساختماني که در آن ساکن هستيم، مد و نوع لباس و شيوه آرايشي که برگزيده ايم، وسايل و امکاناتي که براي زندگي خويش تهيه کرده ايم و آرزوها و آمالي که دردل داريم؛ نگاهي کنيم به پيروزي يا شکست ما دراين جنگ فرهنگي گواهي خواهند داد:يعني اگر به فرهنگ غيرخودمان ،آن هم با همه نقاط ضعفش،زندگي خويش را آراسته ايم، در واقع ما يک اسير در جبهه فرهنگي بيگانه هستيم؛هرچند در وطن و کشور خود زندگي مي کنيم:
خلق را تقليدشان بر باد داد
اي دوصد لعنت براين تقليد باد(22)
حال حساب کنيد به چه گرفتاري افتاده ايم: به اقتصاد کشورخويش آسيب زده ايم و به رونق توليدات بيگانه افزوده ايم و مهم تر اينکه به فرهنگ جهت داري که با اين توليدات آمده است،ناخودآگاه تن داده ايم و به مصرف زدگي مبتلا شده ايم.
قال الصادق(ع): کان علي يقول، لا تزال هذه الامه بخيرما لم يلبسوا لباس العجم و يطعموا اطعمه العجم فاذا فعلوا ذلک ضربهم الله بالذل.(23)
مادام که انسان هاي ديني دلباخته به شيوه زندگي و کالاي بيگانگان نشده و فرهنگ مصرفي آن ها را بين خود رواج نداده و به توليدات آن ها دل نبسته اند در مسير رشد و خوشبختي اند،و هرگاه شيداي مصرف محصولات آنان شوند به ذلت و زبوني گرفتارخواهندآمد.
پي نوشت ها :
1.سعدي.
2.مولوي.
3.معيارهاي اقتصادي در تعاليم رضوي، ص 35.
4.الحياه، ج 3، ص 97.
5.الفروغ من الکافي، ج 4، ص 52.
6.همان، ج4، ص 53.
7.غررالحکم، ص359.
8.من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 167.
9.الحياه، ج3، ص103.
10.ميزان الحکمه، ج8، ص316.
11.الحياه، ج 6، ص 51.
12.ميزان الحمه، ج2، ص356.
13.کنزالعمال، ج 6، ص 644.
14.سعدي.
15.الحياه، جلد 5، ص110؛ مکارم الاخلاق، ص 540.
16.بحارالانوار، ج66، ص432.
17.سعدي.
18.الحياه، ج4، ص271؛ تحف العقول، ص33.
19.فرهنگ توسعه اقتصادي، ص50.
20.الحياه، ج 5، ص558.
21.الفروع من الکافي، ج 5، ص559.
22.مولوي.
23.الحياه، ج 4، ص235.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}