عصر جدید ابزارهای همراه


 





 

● رابطه تلویزیون های آنالوگ و اینترنت بی سیم
 

نتیجه تعدادی از تحقیقات انجام شده نشان می دهد که ساکنان مناطق روستایی و دورافتاده به احتمال از خاتمه پخش آنالوگ تلویزیونی بهره بیشتری خواهند برد. کمیسیون ارتباطات فدرال(FCC ) چهارم نوامبر سال ۲۰۰۸ اجازه به کارگیری باندهای خالی موسوم به فضای سفید موجود در طیف فرکانس رادیویی را (که به واسطه خاتمه پخش آنالوگ تلویزیونی ، آزاد شده اند)، برای استفاده در اینترنت بی سیم با برد بالا (Long Distance Wireless Internet ) صادر کرد.
یکی از تجزیه و تحلیل های دقیقی که در زمینه پتانسیل این فضای سفید برای اینترنت بی سیم با برد بالا منتشر شده، توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا انجام شده است. مدل ارائه شده این محققان مشخص می کند که چه طور تعامل بین تراکم جمعیت و ایستگاه های تلویزیونی، آنچه را که در نهایت عاید مشتریان می شود، تعیین می کند. تصمیم مبنی بر آزاد کردن فضای سفید، مورد استقبال شرکت هایی نظیر گوگل، مایکروسافت و اینتل قرار گرفت. دلیل این امر این بود که سیگنال های فرکانس پایین در طیف جدید ارائه شده، مسافت بیشتری را طی کرده و به طور مؤثرتری به ساختمان ها نفوذ می کند. به همین دلیل، نسبت به مواردی مانند وای فای، بلوتوث یا اتصالات تلفن های همراه مزایایی به همراه دارد.
اما برخلاف دیگر طیف های تجاری، در این روش فرکانس های موجود برای ابزارها در مناطق مختلف مشابه نخواهند بود. در عوض ابزارها برای کار کردن در هر منطقه ای باید از بخشی از طیف استفاده کنند که توسط ایستگاه های تلویزیون دیجیتال در آن منطقه استفاده نشده باشد. هر چند در نگاه نخست، چنین چیزی می تواند سبب استفاده بهینه تر از طیف موجود شود، اما برپایی عملی ابزارهای مبتنی برفضای سفید را پیچیده تر می کند، زیرا این ابزارها باید از تداخل با فرکانس رادیویی مورد استفاده پخش کننده های محلی تلویزیونی اجتناب کنند. محققان برکلی برای این که دریابند افراد با استفاده از اینترنت روی فضای سفید چه به دست می آورند ، با استفاده از پایگاه داده FCC مربوط به ایستگاه های تلویزیونی فعال به محاسبه میزان فضای سفید مفید موجود در هر منطقه پرداختند. در حقیقت، آن ها می خواستند بدانند یک شخص در ایالات متحده چه تعداد کانال یا چه میزان پهنای باند در اختیار خواهد داشت. پاسخ این بود که این میزان به این بستگی دارد که شخص مورد نظر در کجا زندگی می کند. شمار ایستگاه های تلویزیونی که در یک منطقه فعالیت می کنند، میزان فضای سفید در دسترس را محدود می کنند؛ در حالی که شمار افرادی که در آن منطقه زندگی می کنند، میزان فضای سفیدی را که می توان به هر فرد اختصاص داد، معین می سازد. مدلی که آن ها ارائه دادند، میزان پهنای باند شخصی را در مناطق مختلف نشان می دهد.
به طور فرضی برای هر دوهزار نفر یک دکل اینترنتی فضای سفید درنظر گرفته شده و هر نفر هم در یک شبانه روز داده هایی را منتقل می کند. بر این اساس سرعت یک Long Distamce Wireless به طور چشم گیری در مناطق مختلف تفاوت دارد. بخش آبی کمترین سرعت و بخش قرمز بالاترین سرعت را نشان می دهد(شکل۱).
بر طبق این تحلیل، مناطقی نظیر نیویورک از سرعت پایین تری برخوردارند. این محققان دلیل این امر را چنین توضیح می دهند، هر جایی که مردم هستند، پخش کننده های برنامه های تلویزیونی هم حضور دارند. برخی از مکان ها توازن خوبی میان جمعیت و تراکم کانال های تلویزیونی ایجاد کرده اند که این امر سرانه پهنای باند را افزایش می دهد. چنین تحقیقی می تواند برای گستره ای از تصمیم گیری های تجاری و فنی مفید باشد. به عنوان مثال، به شرکت ها کمک می کند تا دریابند ارائه چه نوع سرویس هایی امکان پذیر است و پاسخ هایی در زمینه اندازه سلول های مورد نیاز بیابند. تجاری سازی Long Distance بیشتر از نوع Low Power دردسر دارد. زیرا شما مجبورید امکاناتی (نظیر دکل ها و...) را بسازید، در حالی که طیف در دسترس به طور واضح مشخص نیست. این امر سبب می شود، سرمایه گذاری در این بخش با خطر بالایی همراه باشد و همین امر، اهمیت ارائه تحقیقات را نظیرآنچه دانشگاه برکلی ارائه داده، بیش از پیش آشکار می کند.

● Phone Touch
 

صفحه های لمسی رومیزی نظیر Surface شرکت مایکروسافت، به منظور تسهیل همکاری و به اشتراک گذاری داده ها بین افراد طراحی شده اند، اما چنین ابزارهایی قادر نیستند کاربران مختلف را از هم تشخیص دهند و دریابند کدام کاربر صفحه را لمس کرده است. محققان بریتانیایی روش جدیدی را ارائه داده اند که با استفاده از تلفن همراه این امر را امکان پذیر می سازد. این سیستم که Phone Touch نام دارد، به کاربران اجازه می دهد با تماس دادن هر بخشی از تلفن با صفحه مورد نظر، موارد روی صفحه نظیر تصاویر را دستکاری کرده یا دکمه هایی را انتخاب کنند. از این طریق تعاملات شخصی سازی می شود. با کمک فون تاچ امکان تبادل اطلاعات بین تلفن و Surface نیز ممکن می شود. یکی از پدیدآورندگان این سیستم بیان می کند : « به طور کلی، چنین سطوحی برای این که چند نفر به طور همزمان روی یک موضوع همکاری کنند مناسب هستند.» اما زمانی که افراد با هم کار می کنند، تمایل دارند که تبادل اطلاعات نیز داشته باشند.» فون تاچ به منظور تشخیص تماس انگشت، از دوربینی که در زیر سطح قرار گرفته، استفاده می کند، این سیستم می تواند وقتی لبه تلفن سطح را لمس می کند، الگوی ایجاد شده را تشخیص دهد. به منظور تعیین این که کدام تلفن در تماس با سطح است، فون تاچ اطلاعات حاصل از شتاب سنج های تعبیه شده در تلفن ها را بررسی می کند تا دریابد کدام یک از آن ها یک تکان جزئی را درست در لحظه تماس حس کرده است. فون تاچ می تواند این اطمینان را ایجاد کند که فایل های یک تلفن را می توان بدون این که توسط دیگران دستکاری یا ذخیره شود، با دیگران به اشتراک گذاشت.
با این که پیش از این از چنین شیوه ای در اسمارت فون ها استفاده شده ( به عنوان مثال، برنامه محبوب Bump که به کاربران امکان تبادل اطلاعات را با تکان دادن دو تلفنی که در مجاورت هم هستند، می دهد )، اما آنچه فون تاچ ارائه می کند، متفاوت است. فون تاچ اجازه جفت شدن(pairing) یک ابزار شخصی با یک ابزار به اشتراک گذاشته شده را می دهد. فون تاچ نه تنها یک ارتباط برقرار می کند، بلکه اجازه می دهد تلفن به عنوان یک قلم روی سطح استفاده شود.
سازندگان فون تاچ احتمال کمی می دهند که لمس همزمان دو تلفن سبب سردرگمی سیستم شود. اما تحقیقی نشان داد که این سیستم در ۹۹,۹۹ درصد موارد ابزار درست را تشخیص می دهد. کارشناسان معتقدند، ایده به کار رفته در فون تاچ ایده جالبی است. وارد کردن نام کاربری و رمز عبور در سیستم های دسکتاپ برای صفحه های چند لمسی رو میزی مناسب نبوده و اصولاً ورود متن در چنین سیستم هایی طبیعی نیست.

● کنترل مغزی : رابط کاربری جدید
 

با این که هنوز عده زیادی از استفاده کنندگان تلفن های همراه از صفحه کلید برای ارتباط با این ابزارها بهره می برند، اما روزبه روز روش های جدیدی برای ارتباط با این ابزارهای همیشه همراه ارائه می شود که گاهی به داستان های علمی شباهت می یابد. مدت ها است است که خواندن سیگنال های الکتریکی مغز با اتصال مجموعه ای از الکترودها به جمجمه و استفاده از تجهیزات گران قیمت امکان پذیر شده است. اما آیا می توان از چنین روشی برای کنترل یک ابزار همراه، به عنوان مثال یک گوشی تلفن همراه استفاده کرد ؟ اگر چنین امری امکان پذیر شود، بعد از صفحات لمسی، این روش تعامل با گوشی های تلفن همراه یک شیوه نوآورانه دیگر در این زمینه به شمار خواهد آمد. شرکت PLX نخستین رابط مبتنی بر امواج مغزی را برای ابزارهای مبتنی بر iOS (iPhone، iPod Touch و iPad) معرفی کرده است، ابزاری تحت عنوان XWave که از طریق آن می توان چنین ابزارهایی را با امواج مغزی کنترل کرد(شکل۲).
این ابزار متشکل از یک هدست است و با کمک فناوری رمزگشایی امواج مغزی ( از شرکت NeuroSky ) امکان کنترل ساده ابزار همراه را فراهم می کنند. پل لاو چاریانکول، مؤسس و CEO شرکت PLX Devices می گوید: « مغز انسان قدرتمندترین و پیچیده ترین چیزی است که در عالم وجود دارد و برای نخستین بار ما قادریم این قدرت شگفت آور را مهار کنیم و آن را به یک فناوری رومزه متصل کنیم. » وی ادامه می دهد : « با توسعه نرم افزارها از سوی شرکت های دیگر پتانسیل برای نوآوری نامحدود است.»
منبع:افتاب
ارسال توسط کاربر محترم سایت : aziztaeme