گياهان در قرآن(1)


 





 

گياهان در قرآن (زيتون)
 

************

وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَينَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلْآكِلِينَ (مومنون/20)
 

«و درختي است که در طور سينا مي رويد. روغن مي دهد و آن روغن براي خورندگان خورشي است.»
************

نام قرآني:زيتون
 

نام هاي متداول: فارسي، اردو، پنجابي، هندي: زيتون؛ عربي: زيتون، زيت؛ عبري: زيت؛ انگليسي، فرانسوي، آلماني: olive؛ روسي، لاتيني: oliva ؛ ايتاليايي، اسپانيايي: olivo ؛ ulivo؛ elaia،elia
نام علمي:olea europaea (از تيره زيتون oleaceae)
************

اشارات قرآني
 

وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَينْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ (انعام/99)
 

«اوست خدايي که از آسمان باران فرستاد و بدان باران هرگونه نباتي را رويانيديم، و از آن نبات ساقه اي سبز و از آن دانه هايي بر يک ديگر چيده و نيز از جوانه هاي نخل خوشه هايي سر فروهشته پديد آورديم، و نيز بستان هايي از تاک ها و زيتون و انار، همانند و ناهمانند. به ميوه هايش آنگاه که پديد مي آيند و آنگاه که مي رسند بنگريد که در آن ها عبرت ها است براي آنان که ايمان مي آوردند.»
************

وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مََّعْرُوشَاتٍ وَغَيرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (انعام/141)
 

«و اوست که باغ هايي آفريد نيازمند به داربست و بي نياز از داربست، و درخت خرما و کشتزار، با طعام هاي گوناگون، و زيتون و انار، همانند، در عين حال ناهمانند. چون ثمره آوردند از آن ها بخوريد و در روز درو حق آن را نيز بپردازيد و اسراف مکنيد که خدا اسراف کاران را دوست ندارد.»
************

يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيةً لِقَوْمٍ يتَفَكَّرُونَ (نحل/11)
 

«و با آن برايتان کشتزار و زيتون و نخل ها و تاکستان ها و هر نوع ميوه بروياند، در اين عبرتي است براي مردمي که مي انديشند.»
************

وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَينَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ (مومنون/20)
 

«و درختي است که در طور سينا مي رويد. روغن مي دهد و آن روغن براي خورندگان نان خورشي است.»
************

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّي يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيتُونَةٍ لَا شَرْقِيةٍ وَلَا غَرْبِيةٍ يكَادُ زَيتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يشَاءُ وَيضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ (نور/35)
 

«خدا نور آسمان ها و زمين است. مَثَل نور او چون چراغ داني است که در آن چراغي باشد، آن چراغ درون آبگينه اي و آن آبگينه چون ستاره اي درخشنده. از روغن درخت پربرکت زيتون که نه خاوري است و نه باختري افروخته باشد. روغنش روشني بخشد هر چند آتش بدان نرسيده باشد. نوري افزون بر نور ديگر. خدا هر کس را که بخواهد. بدان نور راه مي نمايد و براي مردم مثل ها مي آورد. زيرا بر هر چيز آگاه است.»
************

وَزَيتُونًا وَنَخْلًا (عبس/29)
 

«و درخت زيتون و نخل خرما»
************

وَالتِّينِ وَالزَّيتُونِ* وَطُورِ سِينِينَ* وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ*لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تين/1 ــ 4)
 

«سوگند به انجير و زيتون، سوگند به طور مبارک سينا، سوگند به اين شهر ايمن، که ما آدمي را در نيکو تر اعتدالي بيافريديم. که ما انسان را در(مقام) احسن تقويم بيافريديم»
************
نام زيتون شش مرتبه در قرآن آمده است و يک بار در سوره مؤمنون، آيه 20 اشاره غير مستقيم به درختي شده که روغن مي دهد و در کوه سينا مي رويد. نام زيتون به تنهايي فقط دوبار آمده است در حالي که پنج بار همراه با ديگر ميوه ها يعني خرما، انار، انگور و انجير از آن ياد شده است.
نام علمي زيتون «اليا يوروپيا» است و در سرتاسر منطقه ي مديترانه اي کاشته مي شود. اما مرکز عمده ي توليد آن اسپانيا، ايتاليا، ترکيه، تونس و مراکش مي باشد. بر اساس تخميني در سال 1343 /1964 حداقل 200 ميليون درخت زيتون در اسپانيا و 123 ميليون در ايتاليا وجود داشته است.

پيشينه درخت زيتون
 

زيتون درختي تناور نيست و کم تر اتفاق مي افتد که ارتفاع آن به هشت متر برسد. زادگاه اصلي اين درخت احتمالاً فنيقيه بوده که در حدود سال2000 قبل از ميلاد در اين ناحيه کاشته مي شده و از آن جا به غرب يعني اروپا و آفريقا و به شرق يعني افغانستان و ايران راه يافته است. اين حقيقت درباره منشأ درخت زيتون در سوره نور، آيه 35 بيان شده که مي فرمايد «درخت زيتون که نه خاوري است و نه باختري». با اين وجود بعضي از مفسّران از اين آيه تفسير هاي مختلفي کرده اند.
براي مثال علامه عبداللّه يوسف علي معتقد است که درخت زيتون متعلق به همه جهان است و منحصر به شرق و غرب نيست. به علاوه از نظر او منظور از شرق و غرب جهت درخت است. ديگر نويسندگان مانند مولانا عبدالماجد، مولانا مودودي، مولانا عثماني، مولانا حقاني کم و بيش چنين نظري دارند و حتي گفته اند مزّه و کيفيّت زيتون به جهت اين درخت نسبت به خورشيد بستگي دارد. اما به نظر مي رسد اين کلام خداوند در مواقع به زادگاه و گسترش اين درخت اشاره دارد نه به چيزي ديگر. درخت زيتون در ناحيه ي مديترانه اي اروپا و آفريقا درختي معمولي بود. در جنوب اروپا آن چنان فراوان پرورش مي يافت که زيتون اروپايي نام گرفت يعني درختي که متعلق به اروپا بود. اما محققان به اين حقيقت پي برده اند که اروپا زادگان اصلي زيتون نبود، بلکه فنيقيه، يا به عبارت ديگر، بخش شمالي جزيره العرب بود که زيتون از آن جا نشأت گرفت. به سادگي مي توان پذيرفت که اعراب در زمان نزول قرآن به اين نکته واقف بوده اند که رشد و پرورش گياهان در منطقه اي الزاماً به معني نشأت گرفتن گياه از آن منطقه نيست.
لذا اين آيه سوره نور بر بومي بودن اين گياه دلالت دارد.

موارد مصرف زيتون
 

زيتون از طريق پيوند زدن تکثير مي شود و درختان غير پيوندي ميوه اي نامطبوع دارند. زيتون نارس طعمي تلخ دارد و در تهيه ي ترشي و چاشني غذا از آن استفاده مي شود. اما ميوه ي رسيده طعمي بسيار مطبوع دارد. زيتون ميوه اي است بيضي شکل به طول 2تا3 سانتيمتر. هر درخت زيتون 10 تا20 کيلوگرم ميوه مي دهد. گوشت ميوه ي زيتون منبعي براي روغني ماندني باکيفيتي عالي است که 15% يا بيش تر روغن از آن گرفته مي شود. روغن با فشردن به دست مي آيد. اولين افشره بهترين نوع روغن را دارد که نيازي به تصفيه آن نيست. ترکيبات اصلي روغن تازه شامل اسيد اولئيک(80% ) و مقدار کمي جوهر نخل و اسيد هايي ديگر مانند اسيد استيريک، لينولئيک، آراشيديک و ميريستيک مي باشد. از تفاله ي پس از اولين افشره، روغني غير خوراکي به دست مي آيد که در صابون سازي مصرف مي شود.
روغن زيتون خوراکي در اروپا خواهان بسياري دارد و در تهيه ي سالاد و غيره مصرف مي شود. اين روغن را مي توان در برخي غذا ها به طور خام مصرف کرد. درزمان هاي قديم سربازان عرب در لشکرکشي ها نان و روغن زيتون يا عسل براي غذا همراه خود مي بردند و با اين کار وقت خود را صرف پختن غذا نمي کردند و نان خورشي خوشگوار با روغن خام يا عسل مي خوردند. توليد سالانه روغن زيتون در جهان حدود 20 ميليون تن است. ايتاليا و اسپانيا عرضه کننده عمده اين روغن به بازار جهاني مي باشند. در هندوستان محصول زيتوني که قابل نام بردن باشد نيست، اما به تازگي کاشت آزمايشي اين درخت در مناطق کوهستاني هند مرکزي آغاز شده است.
زيتون ارزش دارويي زيادي دارد. در صورتي که به صورت خوراکي مصرف شود ماده اي مغذي، آرام بخش و مسهلي ملايم است و زخم معده و اثني عشر بيمار را بهبود مي بخشد. و در مورد نارسايي هاي کليوي به عنوان غذايي بدون ازت تجويز مي شود. روغن زيتون ماده اي مليّن است و مصرف خارجي آن پوست بدن و تاول هاي سودا (اکزما) و داءالصدف را نرم مي کند. اين روغن براي ماساژ دادن نيز مناسب است و از ترکيبات مهم بسياري از مرهم ها و ضمادها مي باشد. در حديثي رسول خدا حضرت محمد (ص) به مردم توصيه مي کند که از روغن زيتون براي خوردن و براي ماساژ دادن استفاده کنند زيرا از «شجره ي مبارکه» گرفته شده است.
روغن زيتون سوخت مناسبي براي چراغ است. در سوره نور، آيه 35 اين کاربرد زيتون به خوبي وصف شده است. کساني که روغن زيتون را به کار برده يا ديده اند به سادگي اين آيه را درک مي کنند. نوع مرغوب روغن زيتون زرد کرمي رنگ، گاهي متمايل به سبز، چنان صاف و شفاف است که اگر در ظرفي شيشه اي ريخته شود حالت شيئي درخشان دارد و چون در چراغي بسوزد روشني چراغ، افزون مي شود. اين خاصيت زيتون در عبارت «نورٌ علي نور» توصيف شده است.
کبوتري با شاخه اي زيتون در منقار رمز جهاني صلح و وحدت است. اين رمز از کشتي نوح سرچشمه مي گيرد. بنابر روايتي هنگامي که خشم خداوند، که در طوفان ظاهر شده بود، کاهش يافت کبوتري با شاخه اي زيتون در منقارش ظاهر شد که نشانه ي آرامش و صلح بود.

رواياتي در باب زيتون
 

1.السيد انصاري (ره) روايت کرده؛ پيامبر صلي اللّه عليه و آله: فرموده: «روغن زيتون را بخوريد و آن را به بدن خود بماليد که آن شجره ي مبارکه است.» (دارمي، ج3، ص 29).
2.ابوهريره (ره) روايت کرده: رسول خدا (ص) فرموده: «زيتون را بخوريد و به بدن بماليد که هفتاد مرض از جمله جذام را شفا مي بخشيد.» (ابونعيم).
3.علقمه بن عامر (ره) روايت کرده: رسول خدا (ص) فرموده: «شما روغن را از شجره ي مبارکه ي زيتون مي گيريد. خود را با آن معالجه کنيد که شفا بخش بواسير است.»

گياهان در قرآن (موز)
 

************

فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ* وَطَلْحٍ مَّنْضُودٍ* وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ (واقعه/28 ــ 30)
 

«در زير درخت سدر بي خار، و درخت موزي که ميوه اش بر يک ديگر چيده شده و در سايه ي بلند درختان»
************

نام قرآني: طلح
 

نام هاي متداول: فارسي: اقاقيا؛ عربي: طلح، سِيال، سَنط، شوک البان؛ عربي: سنه، شِتيم، شطّه؛ هندي، اردو: موز، کيلا، ببول؛ مليالمي: ايچا مرام؛ انگليسي، فرانسوي، ايتاليايي، اسپانيايي، لاتيني: acacia؛ آلماني: Akazie؛ روسي: akatsiya؛ يوناني Akakia.
نام علمي: Acacia species (از تيره ي نيام داران Leguminosae)

اشاره قرآني:
 

************

وَأَصْحَابُ الْيمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيمِينِ* فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ* وَطَلْحٍ مَّنْضُودٍ* وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ* وَمَاءٍ مَّسْكُوبٍ* وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ* لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ* وَفُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (واقعه/27 ــ 34)
 

«امّا اصحاب سعادت، اصحاب سعادت چه حال دارند؟ در زير درخت سدر بي خار، و درخت موزي که ميوه اش بر يک ديگر چيده شده، و سايه ي دائم، و آبي همواره جاري؛ و ميوه اي بسيار، که نه منقطع گردد و نه کس را از آن باز دارند و زناني ارجمند.»
************
در آيات فوق از دو درخت نام برده است. يکي طلح و ديگر سدر، بيش تر مفسران طلح را موز معني کرده اند امّا علامه يوسف علي بيان مي کند که منظور از طلح در قرآن اشاره به گياهي است از گونه اقاقيا و نيز توضيح مي دهد که موزي که هم اکنون در زبان عربي به کار مي رود عرب ها در زمان گذشته نه آن را مي شناختند و نه به آن دسترسي داشتند. آرتور آربري طلح را نوعي اقاقيا مي داند هر چند پيکتال، طلح را فقط موز معني کرده است. با توجه به توصيفي که در قرآن آمده است و تفسير يوسف علي از نظر منطقي بايد نتيجه گرفت که طلح اقاقيا است، نه موز.
نام علمي طلح اقاقيا سِيال است. اقاقيا درخت پر ارزشي است که در گياهستان هاي استوايي آفريقا و مناطق گرمسير جزيرهء العرب فراوان مي رويد و سيال نام دارد. درختي است خاردار با ميانگين طولي در حدود30 متر، و داراي گل هايي انباشته به رنگ زرد روشن مي باشد. شکوفه آن منظره زيبايي به درخت مي دهد. به خاطراستفاده از چوب آن در نجّاري و براي سوخت و هم چنين به علت سايه گسترده آن شايد از مفيدترين درختان صحراهاي عربستان باشد. در آيه فوق صحنه بهشت را با گفتن اين که در آن جا درختان سدر بي خار يعني سدر لبناني (ارز)، طلح انبوه (اقاقياي سِيال)، سايه گسترده، آب هاي جاريِ (رودها) و ميوه هاي فراوان خواهد بود ترسيم کرده است. در اين توصيف به نظر مي رسد طلح به معني اقاقياي سيال توصيفي مناسب تر و قانع کننده تر از موز باشد. سدر بي خار درختي واقعاً باشکوه است. و طلح درختي است بي خار با گل هايي انبوه. و هر دو درختاني سايه دارند. اشاره به کلمات سدر و طلح در آيه فوق به نظر نمي رسد که منظور عناب (کُنار) و يا موز باشد. در حقيقت از اين ميوه ها به طور جداگانه در همين آيه نام برده است. نتيجتاً بايد گفت که منظره بهشت با درختان زيبا و سايه داري (بدون خار) وصف شده است، با آبي جاري (آب صاف رود) و ميوه. در اين توصيف سدر به معناي عناب و طلح به معناي موز منطقي به نظر نمي رسد.
درخت اقاقيا يکي از مهم ترين منابع صمغ تجارتي است که به صمغ عربي مشهور است اين تجارت براساس نام درخت و منطقه توليد انجام مي شود. براي مثال صمغ اقاقياي سِيال در اروپا صمغ طلحه (talha gum) يا تلکه (talka gum) ناميده مي شود در صورتي که صمغ اقاقياي سنگال صمغ سودان يا حشب نام دارد. هندوستان هم صمغ طلحه و هم صمغ حشب را از سودان، که مهم ترين منطقه توليد کننده صمغ عربي تجارتي است، وارد مي کند. ديگر کشور هاي توليد کننده اين نوع صمغ ها سنگال، نيجريه، چاد و سومالي مي باشند. کشور هاي عربي که در زمان گذشته از منابع توليد اين صمغ ها بودند اکنون به مقدار تجارتي آن را توليد نمي کنند. هندوستان از اقاقياي مصري (سَنط) نوعي صمغ عربي نامرغوب تهيه مي کند که در زبان هندي صمغ کيلاياببول ناميده مي شود.
اقاقياي سيال نيز درختي است که در کنار آن حضرت محمد (ص)، از اصحابش بيعت گرفت و در قرآن به نام "الشجره" از آن ياد شده است.
************

لَيسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يتَوَلَّ يعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا (فتح/17)
 

«براي شخص نابينا و مريض و لنگ در تخلف از جنگ حرج و گناهي نيست و هر که خدا و رسول او را فرمان برد او را به باغ هاي بهشتي داخل کند که زير درختانش نهرها جاري است و هر که مخالفت کند به عذابي دردناک معذب مي شود.»
************

موارد مصرف
 

صمغ طلح پليمري از گالاکتوزــ د،اِل ــ آراسينوز، ال ــ رامنوز و اسيد گلوکورونيک ــ د است. با مقدار کمي متيل، 0 ــ 4 اسيد گلوکورونيک ــ د، در صنايع مختلفي از جمله صنايع غذايي، دارويي، بافندگي، کاغذ سازي، جوهر سازي، رنگ سازي، چسب سازي و چاپ سنگي به کار مي رود. طلح و ديگر صمغ هاي اقاقيايي مانند صمغ، حشب و کيلا خواص طبي سودمندي دارند. صمغ سرخ کرده (با روغن) را به زنان، بعد از زايمان، مي خوراندند و مي گويند که براي ضعف عمومي بدن بسيار مؤثر
است. بيش از هفتاد هزار تن صمغ عربي در بازار جهاني خريد و فروش مي شود؛ که بيش ترين توليد کنندگان آن سودان و سنگال مي باشند. هندوستان فقط دو هزار تن صمغ طلح و حشب وارد مي کند و بقيه نياز خود را از صمغ مصري ببول (کيلا) تأمين مي کند.

گياهان در قرآن (زنجبيل)
 

نام قرآني: زنجبيل
 

نام هاي متداول: فارسي: زنجبيل شنکليل: عربي: زنجبيل، زنجفيل، جنزبيل، زنزبيل؛ اردو، هندي، کشميري، پنجابي: سونته، اَدَرک؛ سانسکريت: اردرکم، سرينجبر، بنگالي: آدا؛ تاميلي: اينجي؛ مراتي: آل؛ گجراتي: ادو؛ مليالمي: اينچي؛ انگليسي: ginger، فرانسوي: gingembre؛ آلماني: Ingwer, Zingiberi ؛ يوناني: zingberis اسپانيايي: jengibre؛ ايتاليايي: zenzero؛ روسي: imbir لاتيني: zingibre
نام علمي: Zingiber officinale (از تيره زنجبيل Zingiberceae)

اشاره قرآني:
 

************

وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِيلًا (انسان/17)
 

«در آن جا جامي بنوشانند شان که آميخته با زنجبيل باشد.»
************
در اين آيه خداوند به اهل بهشت وعده فرموده که به پاداش کارهاي نيکويشان در دنيا به آنان شرابي مي نوشاند با طعم زنجبيل. در تفسير مظهري آمده که اعراب علاقه زيادي به زنجبيل داشتند لذا خداوند بنابر ذائقه آنان چيزي وعده فرمود. مولانا مودودي مي نويسد: اعراب عادت داشتند زنجبيل را با آب نوشيدني خود بياميزند.
زنجبيل که نام علمي آن "زنجبير افيسينال" است گياهي بومي هندوستان مي باشد و اعراب در روزگاران قديم زنجبيل يا بس (خشک) (سونته) را از هندوستان وارد مي کردند. کلمه عربي زنجبيل گويا مشتق از کلمه سانسکريت "سرينجبر" باشد. مولانا سيد سليمان ندوي گفته است "براي ما (هنديان) نهايت افتخار است که چند کلمه اي از سرزمين ما سعادت راه يافتن به قرآن مجيد را پيدا کرده است. شکي نيست که در رابطه با بهشت خداوند نام سه گياه معطر سرزمين ما (هندوستان) در قرآن مجيد آمده است. و اين سه عبارتند از مِسک، زنجبيل و کافور. "و بنا به گفته مولانا ندوي اين سه کلمه به ترتيب از سه کلمه هندي مُشک، سرنجورا (جرنجبرا) و کارپورا (کاپور) مشتق شده است. او نيز نوشته است که سواي زنجبيل و کافور، کلمه طوبي نيز مشتق از کلمه توپا در زبان سانسکريت مي باشد.

مواد استفاده زنجبيل
 

زنجبيل، ريزوم اين گياه، ماده گياهي جالبي است که اکنون در اسرار جهان به کار مي رود، و شامل روغني معطر است که بويي خوش دارد. ماده اصلي اين روغن را کامفن، فلاندرين، زنجبرين، سينول و بورنوئل تشکيل مي دهد. اين روغن داراي رزيني چرب به نام جنجرين مي باشد. روغن زنجبيل، رزين چرب زنجبيل و زنجبيل پرورده از اقلام مهم تجارت بين المللي است. اين مواد در تهيه مواد خوراکي و نوشيدني مانند شيريني، بيسکويت، غذاهاي پرادويه، چاشني غذا، نان زنجبيلي، آبجو زنجبيلي، ترشي ها، شربت ها و مرباها به کار مي رود.

مصارف پزشکي زنجبيل
 

زنجبيل محرک جهاز هاضمه و براي هضم غذا بسيار مفيد است. زنجبيل براي درمان سوء هاضمه، نفخ، قولنج، استفراغ، تشنج موضعي، حالت هاي دردناک معده و تنگي نفس بسيار مؤثر است. عصاره زنجبيل همراه با آب ليمو و نمک طعام اگر قبل از غذا خورده شود، براي بي اشتهايي سودمند است. هم چنين در مورد صفرا و سرسام تجويز مي شود.
در مورد سوزش گلو و گرفتگي سينه و صدا يک تکه زنجبيل را مي جوند تا بزاق خوب ترشح شود. عصاره زنجبيل براي درمان ديابت و رماتيسم مزمن مفيد است. دندان درد و سردرد هاي عصبي با خميري از زنجبيل خشک و آب تسکين مي يابد. ابن سينا خواص تقويتي بسياري علاوه براين خواص برشمرده است. جالينوس استفاده از زنجبيل را در مورد فلج و همه بيماري هاي ناشي از سردي تجويز مي کند. بسياري از کشورهاي جهان به ميزان فراوان زنجبيل توليد مي کنند که هندوستان و مالزي و نيجريه در راس آن ها قرار دارند. در هندوستان حدود چهل درصد از مجموع اين محصول را خشک مي کنند و بقيه به کشورهاي ديگر از جمله ايران، کويت، مراکش، عربستان، يمن، امارات متحده، انگلستان و آمريکا صادر مي شود. هندوستان از راه فروش زنجبيل ارز خارجي برابر با 200 ميليون روپيه به دست مي آورد. هنگ کنگ، چين و استراليا عمده ترين تهيه کننده و صادر کننده زنجبيل پرورده به بازارهاي غربي مي باشند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع:
پناهی ، حسین /فیض آبادی،حمیده ، بيولوژي در قرآن- ش10 ، انتشارات فیض دانش ،1389