گياهان در قرآن (1)
گياهان در قرآن(1)
گياهان در قرآن (زيتون)
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَينَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلْآكِلِينَ (مومنون/20)
************
نام قرآني:زيتون
نام علمي:olea europaea (از تيره زيتون oleaceae)
************
اشارات قرآني
وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَينْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ (انعام/99)
************
وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مََّعْرُوشَاتٍ وَغَيرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (انعام/141)
************
يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيةً لِقَوْمٍ يتَفَكَّرُونَ (نحل/11)
************
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَينَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ (مومنون/20)
************
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّي يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيتُونَةٍ لَا شَرْقِيةٍ وَلَا غَرْبِيةٍ يكَادُ زَيتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يشَاءُ وَيضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ (نور/35)
************
وَزَيتُونًا وَنَخْلًا (عبس/29)
************
وَالتِّينِ وَالزَّيتُونِ* وَطُورِ سِينِينَ* وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ*لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تين/1 ــ 4)
************
نام زيتون شش مرتبه در قرآن آمده است و يک بار در سوره مؤمنون، آيه 20 اشاره غير مستقيم به درختي شده که روغن مي دهد و در کوه سينا مي رويد. نام زيتون به تنهايي فقط دوبار آمده است در حالي که پنج بار همراه با ديگر ميوه ها يعني خرما، انار، انگور و انجير از آن ياد شده است.
نام علمي زيتون «اليا يوروپيا» است و در سرتاسر منطقه ي مديترانه اي کاشته مي شود. اما مرکز عمده ي توليد آن اسپانيا، ايتاليا، ترکيه، تونس و مراکش مي باشد. بر اساس تخميني در سال 1343 /1964 حداقل 200 ميليون درخت زيتون در اسپانيا و 123 ميليون در ايتاليا وجود داشته است.
پيشينه درخت زيتون
براي مثال علامه عبداللّه يوسف علي معتقد است که درخت زيتون متعلق به همه جهان است و منحصر به شرق و غرب نيست. به علاوه از نظر او منظور از شرق و غرب جهت درخت است. ديگر نويسندگان مانند مولانا عبدالماجد، مولانا مودودي، مولانا عثماني، مولانا حقاني کم و بيش چنين نظري دارند و حتي گفته اند مزّه و کيفيّت زيتون به جهت اين درخت نسبت به خورشيد بستگي دارد. اما به نظر مي رسد اين کلام خداوند در مواقع به زادگاه و گسترش اين درخت اشاره دارد نه به چيزي ديگر. درخت زيتون در ناحيه ي مديترانه اي اروپا و آفريقا درختي معمولي بود. در جنوب اروپا آن چنان فراوان پرورش مي يافت که زيتون اروپايي نام گرفت يعني درختي که متعلق به اروپا بود. اما محققان به اين حقيقت پي برده اند که اروپا زادگان اصلي زيتون نبود، بلکه فنيقيه، يا به عبارت ديگر، بخش شمالي جزيره العرب بود که زيتون از آن جا نشأت گرفت. به سادگي مي توان پذيرفت که اعراب در زمان نزول قرآن به اين نکته واقف بوده اند که رشد و پرورش گياهان در منطقه اي الزاماً به معني نشأت گرفتن گياه از آن منطقه نيست.
لذا اين آيه سوره نور بر بومي بودن اين گياه دلالت دارد.
موارد مصرف زيتون
روغن زيتون خوراکي در اروپا خواهان بسياري دارد و در تهيه ي سالاد و غيره مصرف مي شود. اين روغن را مي توان در برخي غذا ها به طور خام مصرف کرد. درزمان هاي قديم سربازان عرب در لشکرکشي ها نان و روغن زيتون يا عسل براي غذا همراه خود مي بردند و با اين کار وقت خود را صرف پختن غذا نمي کردند و نان خورشي خوشگوار با روغن خام يا عسل مي خوردند. توليد سالانه روغن زيتون در جهان حدود 20 ميليون تن است. ايتاليا و اسپانيا عرضه کننده عمده اين روغن به بازار جهاني مي باشند. در هندوستان محصول زيتوني که قابل نام بردن باشد نيست، اما به تازگي کاشت آزمايشي اين درخت در مناطق کوهستاني هند مرکزي آغاز شده است.
زيتون ارزش دارويي زيادي دارد. در صورتي که به صورت خوراکي مصرف شود ماده اي مغذي، آرام بخش و مسهلي ملايم است و زخم معده و اثني عشر بيمار را بهبود مي بخشد. و در مورد نارسايي هاي کليوي به عنوان غذايي بدون ازت تجويز مي شود. روغن زيتون ماده اي مليّن است و مصرف خارجي آن پوست بدن و تاول هاي سودا (اکزما) و داءالصدف را نرم مي کند. اين روغن براي ماساژ دادن نيز مناسب است و از ترکيبات مهم بسياري از مرهم ها و ضمادها مي باشد. در حديثي رسول خدا حضرت محمد (ص) به مردم توصيه مي کند که از روغن زيتون براي خوردن و براي ماساژ دادن استفاده کنند زيرا از «شجره ي مبارکه» گرفته شده است.
روغن زيتون سوخت مناسبي براي چراغ است. در سوره نور، آيه 35 اين کاربرد زيتون به خوبي وصف شده است. کساني که روغن زيتون را به کار برده يا ديده اند به سادگي اين آيه را درک مي کنند. نوع مرغوب روغن زيتون زرد کرمي رنگ، گاهي متمايل به سبز، چنان صاف و شفاف است که اگر در ظرفي شيشه اي ريخته شود حالت شيئي درخشان دارد و چون در چراغي بسوزد روشني چراغ، افزون مي شود. اين خاصيت زيتون در عبارت «نورٌ علي نور» توصيف شده است.
کبوتري با شاخه اي زيتون در منقار رمز جهاني صلح و وحدت است. اين رمز از کشتي نوح سرچشمه مي گيرد. بنابر روايتي هنگامي که خشم خداوند، که در طوفان ظاهر شده بود، کاهش يافت کبوتري با شاخه اي زيتون در منقارش ظاهر شد که نشانه ي آرامش و صلح بود.
رواياتي در باب زيتون
2.ابوهريره (ره) روايت کرده: رسول خدا (ص) فرموده: «زيتون را بخوريد و به بدن بماليد که هفتاد مرض از جمله جذام را شفا مي بخشيد.» (ابونعيم).
3.علقمه بن عامر (ره) روايت کرده: رسول خدا (ص) فرموده: «شما روغن را از شجره ي مبارکه ي زيتون مي گيريد. خود را با آن معالجه کنيد که شفا بخش بواسير است.»
گياهان در قرآن (موز)
فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ* وَطَلْحٍ مَّنْضُودٍ* وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ (واقعه/28 ــ 30)
************
نام قرآني: طلح
نام علمي: Acacia species (از تيره ي نيام داران Leguminosae)
اشاره قرآني:
وَأَصْحَابُ الْيمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيمِينِ* فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ* وَطَلْحٍ مَّنْضُودٍ* وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ* وَمَاءٍ مَّسْكُوبٍ* وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ* لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ* وَفُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (واقعه/27 ــ 34)
************
در آيات فوق از دو درخت نام برده است. يکي طلح و ديگر سدر، بيش تر مفسران طلح را موز معني کرده اند امّا علامه يوسف علي بيان مي کند که منظور از طلح در قرآن اشاره به گياهي است از گونه اقاقيا و نيز توضيح مي دهد که موزي که هم اکنون در زبان عربي به کار مي رود عرب ها در زمان گذشته نه آن را مي شناختند و نه به آن دسترسي داشتند. آرتور آربري طلح را نوعي اقاقيا مي داند هر چند پيکتال، طلح را فقط موز معني کرده است. با توجه به توصيفي که در قرآن آمده است و تفسير يوسف علي از نظر منطقي بايد نتيجه گرفت که طلح اقاقيا است، نه موز.
نام علمي طلح اقاقيا سِيال است. اقاقيا درخت پر ارزشي است که در گياهستان هاي استوايي آفريقا و مناطق گرمسير جزيرهء العرب فراوان مي رويد و سيال نام دارد. درختي است خاردار با ميانگين طولي در حدود30 متر، و داراي گل هايي انباشته به رنگ زرد روشن مي باشد. شکوفه آن منظره زيبايي به درخت مي دهد. به خاطراستفاده از چوب آن در نجّاري و براي سوخت و هم چنين به علت سايه گسترده آن شايد از مفيدترين درختان صحراهاي عربستان باشد. در آيه فوق صحنه بهشت را با گفتن اين که در آن جا درختان سدر بي خار يعني سدر لبناني (ارز)، طلح انبوه (اقاقياي سِيال)، سايه گسترده، آب هاي جاريِ (رودها) و ميوه هاي فراوان خواهد بود ترسيم کرده است. در اين توصيف به نظر مي رسد طلح به معني اقاقياي سيال توصيفي مناسب تر و قانع کننده تر از موز باشد. سدر بي خار درختي واقعاً باشکوه است. و طلح درختي است بي خار با گل هايي انبوه. و هر دو درختاني سايه دارند. اشاره به کلمات سدر و طلح در آيه فوق به نظر نمي رسد که منظور عناب (کُنار) و يا موز باشد. در حقيقت از اين ميوه ها به طور جداگانه در همين آيه نام برده است. نتيجتاً بايد گفت که منظره بهشت با درختان زيبا و سايه داري (بدون خار) وصف شده است، با آبي جاري (آب صاف رود) و ميوه. در اين توصيف سدر به معناي عناب و طلح به معناي موز منطقي به نظر نمي رسد.
درخت اقاقيا يکي از مهم ترين منابع صمغ تجارتي است که به صمغ عربي مشهور است اين تجارت براساس نام درخت و منطقه توليد انجام مي شود. براي مثال صمغ اقاقياي سِيال در اروپا صمغ طلحه (talha gum) يا تلکه (talka gum) ناميده مي شود در صورتي که صمغ اقاقياي سنگال صمغ سودان يا حشب نام دارد. هندوستان هم صمغ طلحه و هم صمغ حشب را از سودان، که مهم ترين منطقه توليد کننده صمغ عربي تجارتي است، وارد مي کند. ديگر کشور هاي توليد کننده اين نوع صمغ ها سنگال، نيجريه، چاد و سومالي مي باشند. کشور هاي عربي که در زمان گذشته از منابع توليد اين صمغ ها بودند اکنون به مقدار تجارتي آن را توليد نمي کنند. هندوستان از اقاقياي مصري (سَنط) نوعي صمغ عربي نامرغوب تهيه مي کند که در زبان هندي صمغ کيلاياببول ناميده مي شود.
اقاقياي سيال نيز درختي است که در کنار آن حضرت محمد (ص)، از اصحابش بيعت گرفت و در قرآن به نام "الشجره" از آن ياد شده است.
************
لَيسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يتَوَلَّ يعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا (فتح/17)
************
موارد مصرف
است. بيش از هفتاد هزار تن صمغ عربي در بازار جهاني خريد و فروش مي شود؛ که بيش ترين توليد کنندگان آن سودان و سنگال مي باشند. هندوستان فقط دو هزار تن صمغ طلح و حشب وارد مي کند و بقيه نياز خود را از صمغ مصري ببول (کيلا) تأمين مي کند.
گياهان در قرآن (زنجبيل)
نام قرآني: زنجبيل
نام علمي: Zingiber officinale (از تيره زنجبيل Zingiberceae)
اشاره قرآني:
وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِيلًا (انسان/17)
************
در اين آيه خداوند به اهل بهشت وعده فرموده که به پاداش کارهاي نيکويشان در دنيا به آنان شرابي مي نوشاند با طعم زنجبيل. در تفسير مظهري آمده که اعراب علاقه زيادي به زنجبيل داشتند لذا خداوند بنابر ذائقه آنان چيزي وعده فرمود. مولانا مودودي مي نويسد: اعراب عادت داشتند زنجبيل را با آب نوشيدني خود بياميزند.
زنجبيل که نام علمي آن "زنجبير افيسينال" است گياهي بومي هندوستان مي باشد و اعراب در روزگاران قديم زنجبيل يا بس (خشک) (سونته) را از هندوستان وارد مي کردند. کلمه عربي زنجبيل گويا مشتق از کلمه سانسکريت "سرينجبر" باشد. مولانا سيد سليمان ندوي گفته است "براي ما (هنديان) نهايت افتخار است که چند کلمه اي از سرزمين ما سعادت راه يافتن به قرآن مجيد را پيدا کرده است. شکي نيست که در رابطه با بهشت خداوند نام سه گياه معطر سرزمين ما (هندوستان) در قرآن مجيد آمده است. و اين سه عبارتند از مِسک، زنجبيل و کافور. "و بنا به گفته مولانا ندوي اين سه کلمه به ترتيب از سه کلمه هندي مُشک، سرنجورا (جرنجبرا) و کارپورا (کاپور) مشتق شده است. او نيز نوشته است که سواي زنجبيل و کافور، کلمه طوبي نيز مشتق از کلمه توپا در زبان سانسکريت مي باشد.
مواد استفاده زنجبيل
مصارف پزشکي زنجبيل
در مورد سوزش گلو و گرفتگي سينه و صدا يک تکه زنجبيل را مي جوند تا بزاق خوب ترشح شود. عصاره زنجبيل براي درمان ديابت و رماتيسم مزمن مفيد است. دندان درد و سردرد هاي عصبي با خميري از زنجبيل خشک و آب تسکين مي يابد. ابن سينا خواص تقويتي بسياري علاوه براين خواص برشمرده است. جالينوس استفاده از زنجبيل را در مورد فلج و همه بيماري هاي ناشي از سردي تجويز مي کند. بسياري از کشورهاي جهان به ميزان فراوان زنجبيل توليد مي کنند که هندوستان و مالزي و نيجريه در راس آن ها قرار دارند. در هندوستان حدود چهل درصد از مجموع اين محصول را خشک مي کنند و بقيه به کشورهاي ديگر از جمله ايران، کويت، مراکش، عربستان، يمن، امارات متحده، انگلستان و آمريکا صادر مي شود. هندوستان از راه فروش زنجبيل ارز خارجي برابر با 200 ميليون روپيه به دست مي آورد. هنگ کنگ، چين و استراليا عمده ترين تهيه کننده و صادر کننده زنجبيل پرورده به بازارهاي غربي مي باشند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع:
پناهی ، حسین /فیض آبادی،حمیده ، بيولوژي در قرآن- ش10 ، انتشارات فیض دانش ،1389
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}