نکاتی علمی از معارف قرآن


 





 

فوايد طبي عسل
 

آيه کريمه در سوره ي نحل آمده است:
************

يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيةً لِّقَوْمٍ يتَفَكَّرُونَ (نحل/69)
 

«خارج مي شود از شکم هاي آن نوشيدني که رنگ هاي مختلف دارد در آن شفاء براي مردم است و نشانه ها براي قومي که فکر مي کنند »
با تجربه و علم ثابت گرديده است که در عسل ماده ي ضد ميکروبي و تعفني وجود دارد و تحقيقات علمي که در اين اواخر نشر گرديده است فايده ي استعمال عسل را در مداواي زخم ها، ميکروب ها و انواع امراض ديگر بيان مي دارد.
چرا خداوند گوشت خنزير را حرام کرده است
خداوند از دير مدتي بدين سو گوشت خنزير را حرام گردانيده است و علم امروزي بشر ثابت کرده است که در گوشت و خون آن يک نوع کرمي وجود دارد که بي نهايت خطرناک است، اين کرم ها شکل نوار را دارند و اگر انسان به طور درست پاک نشده آن را در گوشت خنزير بخورد ژن هاي موجود در اين کرم نمو مي کند و به حيث کرم کامل در معده ي انسان بار مي آيد، اين جا نوع ديگري از اين کرم ها وجود دارد که در داخل اين کيسه هاي گوشت خنزير است.
************

قُلْ لَّا أَجِدُ فِي مَا أُوحِي إِلَي مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يكُونَ مَيتَةً أَوْ دَمًا مََّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (انعام/145)
 

«بگو اي پيغمبر در احکامي که به من وحي شده من چيزي را که براي خورندگان طعام حرام باشد نمي يابم جز آن که ميته باشد يا خون ريخته يا گوشت خوک که پليد است و يا حيوان که بدون ذکر نام خدا از روي فسق ذبح کنند و در همين ها که حرام است نيز هر گاه کسي به خوردن آن ها مضطر گرديد در صورتي که از روي ستم و از راه تعدي و تجاوز از فرمان خدا نباشد و به قدر ضرورت صرف کند باز خدا خواهد بخشيد که همانا خداي تو بخشنده و مهربان است.»
************

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيكُمُ الْمَيتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رََّحِيمٌ (بقره/173)
 

«به تحقيق حرام گردانيد خدا برشما مردار و خون و گوشت خوک را و هر چه را که به اسم غير خدا کشته باشند پس هر کس به خوردن آن ها محتاج شود در صورتي که به آن تمايل نداشته و از اندازه ي سد رمق نيز تجاوز نکند گناهي بر او نخواهند بود که به قدر احتياج به خورد به درستي که خدا آمرزنده و مهربان است.»
************

حُرِّمَتْ عَلَيكُمُ الْمَيتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (مائده/3)
 

«امروز کافران از اين که به دين شما دستبرد زنند و اختلالي رسانند طمع بريدند پس شما از آنان بيمناک نگشته و از من بترسد دين شما را به حد کمال رسانيدم و برشما نعمت را تمام کردم و بهترين آئين را که اسلام است برايتان برگزيديم.»
************

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيكُمُ الْمَيتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (نحل/115)
 

«خدا برشما بندگان تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را به نام غير خدا ذبح کنند حرام گردانيد و باز از همين حرام ها نيز اگر کسي مضطر و ناچار شود بي آنکه قصد تجاوز و تعدي از حکم خدا نمايد به قدر ضرورت تناول کند خدا البته غفور و مهربان است.»
************
دکتر آلماني به نام ريکونج که مؤسس نظريه تسمم در انسان است چندين تجربه را از گوشت خنزير در ديگر حيوانات مورد تجربه مثل موش انجام داد و آن ها را از گوشت خنزير تغذيه کرد، اين تجربه نشان داد که اين کرم ها خيلي خطر ناک اند که خورنده ي آن را بعد از چندين ماه به امراض جلدي و هم چنان سرطان و ديگر امراض مبتلا مي سازد.

تحريم شراب (خمر)
 

خداوند فرموده است:
************

يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (مائده/90)
 

«اي کساني که ايمان آورده ايد هر آيينه شراب و قمار نشانه ها و تير هاي فال پليدي از کار شيطان است از آن بپرهيزيد تا رستگار شويد.»
************
هاريسون امريکايي در کتاب خود در رابطه با شراب مي گويد: هفت ميليون امريکايي از مرد و زن انسان هاي دائم الخمراند، اين عادت سالانه سبب وفات 25 هزار شخص در اثر حادثه ي ترافيکي و 15 هزار حالت قتل و انتحار مي گردد و سالانه دو نيم ميليون انسان در رابطه با شراب توسط پليس بازداشت مي شوند. گذاشته از اين مثال هاي عيني اگر به طور خلاصه بگويم شراب باعث امراض مختلفي هم در جگر، معده، قلب و دماغ مي شود.
کشف جديد علم پزشکي مطابق با حديث رسول اکرم (ص) در قاهره
گروه بين الملل: دکتر عبدالباسط محمد، استاد مرکز ملي تحقيقات و عضو شوراي عالي امور اسلامي در قاهره، کشف جديد علمي خود را مطابق با اعجاز علمي حديث نبوي ارائه کرد.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايکنا)، به نقل از پايگاه اطلاع رساني «محيط»،
دکتر «عبدالباسط محمد» با اشاره به وجود احاديثي درباره طب تشريحي، حقايق جديدي را در اعجاز علمي قرآن پيرامون تعداد مفاصلي که در بدن هر انساني وجود دارد کشف کرد.
از جمه مهم ترين اين احاديث، حديثي است که رسول اکرم (ص) مي فرمايد: «در بدن انسان 360 مفصل وجود دارد، پس هر کس مي تواند در هر روز از سال يک عضو خود را از آتش محفوظ بدارد، اين کار را انجام دهد. پرسيدند يا رسول اللّه چگونه؟! فرمود: تکبير و تسبيح خداوند را بگويد، مردم آزاري نکند و امر به معروف و نهي از منکر را به جا آورد».
حديث مذکور در ظاهر پند و نصيحتي براي مسلمانان است تا تقوا پيشه کنند و از آتش جهنم مصون بمانند، ولي در اين حديث شريف، علمي بزرگ نهفته است که به اعجاز علمي در سنت نبوي اشاره دارد.
تا سال1996 با وجود پيشرفت وسائل تشخيص، ليزر، اشعه و راديولوژي علم بشري تنها 430 مفصل در بدن انسان را تشخيص داد، ولي با گذشت زمان و همت برخي دانشمندان علم تشريح در خصوص تعداد مفاصل و با تفکيک آن ها از يک ديگر امروزه ثابت شده است که در بدن آدمي دقيقا 360 مفصل وجود دارد.
دکتر عبدالباسط در مصاحبه خود با روزنامه «المدينه» عربستان اعلام کرد: حضرت رسول (ص) 14 قرن پيش بدون ابزار پزشکي و علمي عصر حاضر به تعداد دقيق اين مفاصل اشاره کرده اند و اين جز اعجاز علمي احاديث و صدق رسالت نبي اکرم (ص) چيز ديگري محسوب نمي شود.
وي افزود: کشف اين مسئله هم چنين ارتباطي به علاقه مسلمانان به پيامبر (ص) ندارد، چرا که دانشمندان صحت اين مسئله را تاييد کرده اند.

آفرينش
 

آيا پرده برداري قرآن از «آميزش و لقاح» در ابرها و گياهان يک اعجاز علمي است؟
تاريخچه: هر چند بشر از ديرباز مي دانسته که در برخي گياهان ــ مانند خرما ــ اگر گروه هاي نر آنان را به گياه ماده برساند محصول به دست مي آيد؛ ولي اين اطلاعات محدود به چند گياه خاص بود، تا اين که لينه (1778 ــ1707 م) طبيعي دان سوئدي در قرن 18 م قانون «زوجيت عمومي در گياهان» را کشف کرد.
در مورد باران نيز بايد گفت: بشر اطلاعاتي از کيفيت نزول آن نداشت تا اين که در سال هاي اخير با پيشرفت در رشته هايي چون هواشناسي، به مسئله تلقيح ابرها پي بردند. و حتي بحث از باران مصنوعي پيش آمد. در اين جا بود که دانشمندان متوجه نقش عجيب بادها در زايا شدن ابرها شدند.
بحث قرآني (اسرار علمي) آيه ي 22 سوره ي حجر، در اين موضوع، نقش محوري را دارد که خداوند مي فرمايد:
************

وَأَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَينَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ (حجر/22)
 

«و ما بادهاي آبستن کن رحم طبيعت را فرستاديم و هم باران را از آسمان فرود آوريم تا به آن آب شما و نباتات و حيوانات شما را سيراب گردانيديم و گرنه شما نمي توانستيد منبع ساخته و جاري سازيد.»
************
در مورد اين آيه سه نظر وجود دارد:
الف: منظور لقاح گياهان است: برخي نويسندگان ضمن تقسيم عوامل لقاح در گياهان به رييسي (مثل حشرات) و غير رييسي (مثل آب، انسان و...) نقش بادها را در اين زمينه مهم ارزيابي کرده و مي گويند: «علم کشف کرده که مهم ترين گياهان خشکي و آبي، به وسيله ي باد تلقيح مي شوند، از اين روست که قرآن از ميان عوامل لقاح، باد را ذکر کرده است».
ب: منظور لقاح ابرهاست: برخي دانشمندان بر اين باورند که حتي وجود بخار آب در هوا و اشباغ هوا و يا حتي تقطير آن در سطوح بالايي جوّ، براي ريزش باران کافي نيست زيرا ممکن است با وجود اشباع، تقطير نشود و يا اين که قطرات آنقدر ريز باشند که معلق بمانند و نبارند؛ بلکه شرط سومي نيز ضرورت دارد که آن، «بارورشدن»، يا «عمل لقاح» است.
به اين ترتيب که: باد، ذرات نامريي نمک را از دريا با خود مي آورد تا به همراه قطرات ريز آب، نطفه هاي جذب کننده و آماس کننده را تشکيل دهد و سرانجام با تلاطم و تصادم بادها به هم بپيوندند، رفته رفته درشت شده و سقوط کنند.
هم چنين توده هاي ابر، در اثر اصطکاک با عوارض زمين و اجسام معلق در باد، داراي بارهاي الکتريکي مخالف مي شوند که تخليه ي آن ــ رعد و برق ــ باعث يونيزه شدن هوا و تشکيل اُزون مي گردد که به پيوستن و درست شدن باران کمک فراوان مي نمايد.
ج: منظور لقاح ابرها و گياهان است:
برخي ديگر از دانشمندان و صاحب نظران انحصار آيه در يکي از دو معناي فوق را رد مي کنند. و مي گويند: اگر چه قسمت دوم آيه به وسيله «فاء» که يکي از موارد کاربردش نتيجه گيري است به قسمت اول ربط داده شده است ــ بادها را زايا کننده فرستاديم «پس» نازل کرديم...ــ ولي منظور آن فقط لقاح ابرها نيست بلکه قسمت اول آيه، يک فرمول کلي را ارائه مي دهد چه در گياهان و چه در ابرها؛ و قسمت دوم (از آسمان آبي نازل کرديم) يکي از موارد و نمونه هاي آن است.

نتيجه گيري:
 

1.قسمت اول آيه قاعده ي کلي است، و قسمت دوم يک نمونه و مصداق از آن است پس آيه مي تواند هم لقاح در گياهان و هم ابرها را شامل شود.
2.آيه فوق مي توتند چيزي فراتر از ابر و گياه را شامل شود. که ممکن است در آينده، علم از آن پرده برداري کند.
3.اشاره ي علمي قرآن به پديده ي «لقاح در ابرها»، مي تواند «اعجاز علمي» به شمار آيد چرا که اين مسئله تا سال هاي اخير براي بشر مشخص نشده بود. ولي در مورد گياهان، از آن جا که بشر از گرده افشاني گياهان ــ هر چند محدود ــ اطلاع داشته است با يک درجه تنزّل جزء «شگفتي هاي علمي قرآن» به حساب مي آيد نه «اعجاز علمي».

انسان از چه آفريده شده است؟
 

از برخي آيات مي توان دريافت که انسان از خاک يا گل و از برخي آيات ديگر استفاده مي شود که انسان از آب يا نطفه آفريده شده است. اين آيات با يک ديگر منافاتي ندارند؛ زيرا مراد از آفرينش انسان خاک يا گل، آفرينش آدم «عليه السلام» است که آفرينشي مستقل داشته است و مراد از آفرينش انسان از آب يا از نطفه آفرينش فرزندان آدم «عليه السلام» و به طور کلّي انسان هاست که از طريق آب (مني) و تشکيل نطفه صورت مي پذيرد.

آيا مي توان گفت اختلافات فردي در خلقت، در وراثت ريشه دارد؟
 

به طور مسلّم برخي از خصوصيّات جسمي و رواني افراد از راه وراثت به آن ها منتقل مي شوند، ولي نمي توان گفت تمام اختلافات از راه وراثت پديد مي آيد؛ زيرا برخي از اختلافات در اثر اختلافات محيط، موقعيّت و در نتيجه اختلاف تجربيّات به وجود مي آيد. علاوه بر اين، بحث درباره اختلاف فردي و حکمت آن بحثي کلّي است و به اين امر که خداوند اختلافات در آفرينش را از چه راهي به وجود مي آورد (از راه توارث يا راه هاي ديگر)، مربوط نمي شود.

آيا انسان از اتم به وجود آمده است؟
 

تمام اشياء موجود در عالم مادّه از ذرّات ريز و بسيار کوچکي به نام «اتم» به وجود آمده اند و اين اختصاص به بدن انسان ندارد؛ به عبارت ديگر واحد ساختماني همه اشياء اتم است و البتّه هر شيء، اتم مربوط به خود را دارد. واحد ساختماني بدن انسان سلول است؛ يعني هر بافت بدن از مجموعه سلول هاي همانند و هماهنگ به وجود آمده است و مجموعه بافت ها اندام هاي بدن را به وجود مي آورند. هر سلول نيز از تعداد بي شماري اتم هاي گوناگون تشکيل يافته است.

آيا خلقت تمام افراد بشر از ابتدا تاکنون به يک صورت انجام گرفته است؟
 

آفرينش اوّلين انسان با آفرينش انسان هاي بعد، فرق دارد. نخستين انسان با کيفيّت خاصّي از خاک و گل و در ضمن مراحلي آفريده شد و انسان هاي بعد به همين کيفيّت فعلي به وجود آمدند؛ يعني از راه تناسل و ترکيب نطفه پدر و مادر؛ پس به جز نخستين انسان، آفرينش انسان هاي ديگر به يک صورت انجام مي گيرد. البتّه تولّد حضرت عيسي «عليه السلام» که بدون پدر به دنيا آمده است، استثنايي است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
پناهی ، حسین /فیض آبادی،حمیده ، بيولوژي در قرآن- ش10 ، انتشارات فیض دانش ،1389