هنر زندگی کردن
هنر زندگی کردن
هنر زندگی کردن
بسیاری از جوان ها رسیدن به سن خاص و یا دارا بودن شرایط متعارف مادی را ، برای ازدواج كافی می دانند ، در حالی كه در كنار رشد جسمی ، رسیدن به رشد اجتماعی ، اخلاقی و عاطفی از شروط لازم برای ازدواج است كه به آن اشاره می كنیم :
استقلال فكری از دو راه به دست می آید : یكی از طریق مطالعه ( درسی ، متفرقه و آزاد ) در مورد چگونگی رفتارهای اجتماعی و دیگری از طریق تجربه ؛ به این معنا كه تجربه ای كه از كارهای گذشته داریم درمورد كارهای آتی در نظر بگیریم . در اینجا ذكر این نكته لازم است كه مستقل بودن به معنای مشورت نكردن نیست ، استقلال فكری وقتی تحقق پیدا می كند كه هدفی را كه شخص دنبال می كند تنها به واسطه صحبت دیگران زیر پا نگذارد بلكه برای رسیدن به آن اهداف از مشورت كردن با دیگران استفاده كند.
یكی دیگر از فاكتورهای رشد اجتماعی اعتماد به نفس است . یعنی باور داشتن توانایی ها و شناخت محدودیت ها واین كه فرد بداند می تواند از عهده ی مسئولیت های خود برآید. می توان اعتماد به نفس را نوعی واقع بینی نیز دانست؛ زیرا افرادی كه دارای اعتماد به نفس هستند . تصویر درستی ازخود دارند و افرادی كه اعتماد به نفس ندارند مردد و دودل هستند . كاری را شروع كرد ه ولی به آخر نمی رسانند و بیشتر منفی بافند . " من نمی توانم " " غیر ممكن است" " نمی توانم تصمیم بگیرم " جملاتی هستند كه این افراد زیاد به كار می برند و تحت تأثیر دیگران قرار گرفته تصمیم گیری شان سست می شود. نقطه مقابل این افراد ، افراد مغرورند كه توانایی های خود را بیش از اندازه می پندارند و در ارزیابی خود دچار اشتباهند . برای تقویت اعتماد به نفس باید شناخت واقع بینانه ای از توانایی ها و نقاط مثبت خود داشته باشیم و آنها را تقویت كنیم. به كار بردن عبارات مثبت نیز در تقویت اعتماد به نفس نقش مؤثری دارد. باید هدف هایی را كه انتخاب می كنیم در حد توانایی هایمان باشد تا هر بار كه كاری را با موفقیت به اتمام می رسانیم یك لایه به اعتماد به نفس ما اضافه شود.
تا اینجا به ذكر مسائلی پرداختیم كه قبل از ازدواج باید مورد توجه قرار بگیرداما بسیاری ازنكات هست كه بعد از ازدواج باید مد نظر داشت وبرای رسیدن به حد مطلوب آن تلاش كرد.
قطعاً از هر دختر یا پسر جوانی كه سؤال شود معیار خوشبختی بعد از ازدواج را چه می داند ؛ یكی از معیارهایش را به داشتن تفاهم اختصاص می دهد. بسیاری تفاهم را شبیه هم بودن و اختلاف نظر نداشتن می پندارند در حالی كه زن و شوهر باید مكمل هم باشند نه این كه مثل هم شوند. برای دستیابی به تفاهم باید بتوانیم شرایط یكدیگر را درك كنیم و خود را درجای دیگری ببینیم وهم احساس شویم. چیزی كه هر زوج جوانی باید بداند این است كه هیچ رفتاری به خودی خود ، سر نمی زند . زن ومرد باید بتوانند از دریچه چشم هم به مسائل بنگرند نه این كه مقابل هم قرار بگیرند.
یكی دیگر از راه های رسیدن به تفاهم، داشتن صبر و شكیبایی و گذشت است . اما گذشت و شكیبایی باید دوطرفه باشد . گذشت یك طرفه باعث بدتر شدن و تقویت رفتار نامطلوب طرف مقابل می شود . گذشت منطقی و آگاهانه گذشتی است كه طرف مقابل از آن اطلاع پیدا كند و خود نیز پشیمان و متنبه (تنیبه ، آگاه ) شود و در نتیجه ، تغییر رفتار ایجاد شود . در غیر این صورت گذشت یك طرفه امری بیهوده است. برای ایجاد تفاهم نباید به منزلت و ارزش انسانی خود ضربه زد.
دقت و توجه به صحبت دیگران و مفاهیم آن ، به موقع صحبت كردن و سخن مفید و نه بیهوده گفتن یكی از عواملی است كه به درك متقابل زوجین كمك بسزایی می كند. باید به صحبت های طرف مقابل به خوبی گوش داد . به خصوص در زمان بحث و گفتگو كه آن نیز زمان مخصوصی دارد . این امر باعث می شود كه بحث به مشاجره كشیده نشود . مطلب دیگر با ملاطفت صحبت كردن است چرا كه گاهی نحوه و چگونگی سخن گفتن مقدم بر محتوا و به عبارتی "چه گفتن" است.
منبع:http://fa.parsiteb.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
1) رشد اجتماعی
استقلال فكری از دو راه به دست می آید : یكی از طریق مطالعه ( درسی ، متفرقه و آزاد ) در مورد چگونگی رفتارهای اجتماعی و دیگری از طریق تجربه ؛ به این معنا كه تجربه ای كه از كارهای گذشته داریم درمورد كارهای آتی در نظر بگیریم . در اینجا ذكر این نكته لازم است كه مستقل بودن به معنای مشورت نكردن نیست ، استقلال فكری وقتی تحقق پیدا می كند كه هدفی را كه شخص دنبال می كند تنها به واسطه صحبت دیگران زیر پا نگذارد بلكه برای رسیدن به آن اهداف از مشورت كردن با دیگران استفاده كند.
یكی دیگر از فاكتورهای رشد اجتماعی اعتماد به نفس است . یعنی باور داشتن توانایی ها و شناخت محدودیت ها واین كه فرد بداند می تواند از عهده ی مسئولیت های خود برآید. می توان اعتماد به نفس را نوعی واقع بینی نیز دانست؛ زیرا افرادی كه دارای اعتماد به نفس هستند . تصویر درستی ازخود دارند و افرادی كه اعتماد به نفس ندارند مردد و دودل هستند . كاری را شروع كرد ه ولی به آخر نمی رسانند و بیشتر منفی بافند . " من نمی توانم " " غیر ممكن است" " نمی توانم تصمیم بگیرم " جملاتی هستند كه این افراد زیاد به كار می برند و تحت تأثیر دیگران قرار گرفته تصمیم گیری شان سست می شود. نقطه مقابل این افراد ، افراد مغرورند كه توانایی های خود را بیش از اندازه می پندارند و در ارزیابی خود دچار اشتباهند . برای تقویت اعتماد به نفس باید شناخت واقع بینانه ای از توانایی ها و نقاط مثبت خود داشته باشیم و آنها را تقویت كنیم. به كار بردن عبارات مثبت نیز در تقویت اعتماد به نفس نقش مؤثری دارد. باید هدف هایی را كه انتخاب می كنیم در حد توانایی هایمان باشد تا هر بار كه كاری را با موفقیت به اتمام می رسانیم یك لایه به اعتماد به نفس ما اضافه شود.
2) رشد اخلاقی
3) رشد عاطفی
تا اینجا به ذكر مسائلی پرداختیم كه قبل از ازدواج باید مورد توجه قرار بگیرداما بسیاری ازنكات هست كه بعد از ازدواج باید مد نظر داشت وبرای رسیدن به حد مطلوب آن تلاش كرد.
قطعاً از هر دختر یا پسر جوانی كه سؤال شود معیار خوشبختی بعد از ازدواج را چه می داند ؛ یكی از معیارهایش را به داشتن تفاهم اختصاص می دهد. بسیاری تفاهم را شبیه هم بودن و اختلاف نظر نداشتن می پندارند در حالی كه زن و شوهر باید مكمل هم باشند نه این كه مثل هم شوند. برای دستیابی به تفاهم باید بتوانیم شرایط یكدیگر را درك كنیم و خود را درجای دیگری ببینیم وهم احساس شویم. چیزی كه هر زوج جوانی باید بداند این است كه هیچ رفتاری به خودی خود ، سر نمی زند . زن ومرد باید بتوانند از دریچه چشم هم به مسائل بنگرند نه این كه مقابل هم قرار بگیرند.
یكی دیگر از راه های رسیدن به تفاهم، داشتن صبر و شكیبایی و گذشت است . اما گذشت و شكیبایی باید دوطرفه باشد . گذشت یك طرفه باعث بدتر شدن و تقویت رفتار نامطلوب طرف مقابل می شود . گذشت منطقی و آگاهانه گذشتی است كه طرف مقابل از آن اطلاع پیدا كند و خود نیز پشیمان و متنبه (تنیبه ، آگاه ) شود و در نتیجه ، تغییر رفتار ایجاد شود . در غیر این صورت گذشت یك طرفه امری بیهوده است. برای ایجاد تفاهم نباید به منزلت و ارزش انسانی خود ضربه زد.
هنر گوش دادن
دقت و توجه به صحبت دیگران و مفاهیم آن ، به موقع صحبت كردن و سخن مفید و نه بیهوده گفتن یكی از عواملی است كه به درك متقابل زوجین كمك بسزایی می كند. باید به صحبت های طرف مقابل به خوبی گوش داد . به خصوص در زمان بحث و گفتگو كه آن نیز زمان مخصوصی دارد . این امر باعث می شود كه بحث به مشاجره كشیده نشود . مطلب دیگر با ملاطفت صحبت كردن است چرا كه گاهی نحوه و چگونگی سخن گفتن مقدم بر محتوا و به عبارتی "چه گفتن" است.
صداقت
منبع:http://fa.parsiteb.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}