آفتاب پرست نازنين


 





 
يک رمان متفاوت از يک نويسنده متفاوت
«آفتاب پرست نازنين » محمد رضا کاتب، هم خوانندگان هميشگي آثارش را غافلگير مي کند و هم کساني را که براي اولين بار دارند رماني از او مي خوانند. خوانندگان پايه کاتب به اين خاطر غافلگير مي شوند که استاد تقريباً از بازي هاي فرمي عجيب و غريب « هيس » و «پستي » دست برداشته و قلمش رام تر شده است. خوانندگان جديد هم به خاطر ويژگي هايش داستان هاي کاتب غافلگير مي شوند؛ روايت خونسرد و طنازانه خشونت با جزئيات مو به مو، آفريدن شخصيت هاي به شدت غير متعارف اما به شدت باور پذير و استفاده از آدم هاي حاشيه اي در يک لوکيشن حاشيه اي. آفتاب پرست نازنين دو روايت موازي را با هم پيش مي برد؛ اولي روايت دختري ايراني ـ عراقي است که وسط زمستان تنها در انباري يک کارگاه مجسمه سازي زندگي مي کند و يک بند فکرهاي عجيب و غريب در سرش مي پروراند. دومي هم روايت يک پيرمرد عراقي با پسر و نوه هايش که براي انتقال خون يکي از اعضاي خانوادشان، دنبال يک سرهنگ عراقي هستند که بعد از جنگ آمريکا به ايران گريخته است. اگر مي خواهيد يک داستان برادران کوئني را روي کاغذ بخوانيد، آخرين کتاب کاتب را از دست ندهيد.
منبع:نشريه همشهري جوان، شماره 248.