جايگاه شانس در خوشبختي افراد


 





 
شانس تأثيري در سرنوشت انسان ندارد و هم از لحاظ عقلي و در فلسفه[1] و هم در قرآن و روايات مردود شناخته شده است.
در قرآن آمده است هركه كار نيكي انجام دهد براي خود انجام داده و هركار بدي كند به زيان خود كرده است. يعني هركسي محصول عمل نيك و بدخود را مي چيند و در اين جهان نه و جهان ديگر با نتايج آن روبه رو خواهد شد. آيه فوق مردم را به مسئوليت خود و عواقب كارخويش متوجه مي سازد و شانس و طالع و اقبال و... را باطل مي داند.[2]
چيزهايي مانند شانس و طالع و بخت و ... اصلاً پاية ديني ندارد و صحيح نيست قرآن با صراحت كامل اين چيزها را رّد مي كند و سرنوشت هركس را به دست خودش مي داند. در قرآن آمده است:خداوند وضعيت هيچ قومي را تغيير نمي دهد،مگر خود آن خود وضعيت خود را تغيير دهند[3]. اين يك قانون كلي است كه يكي از پايه هاي اساس جهان بيني و جامعه شناسي در اسلام است.اين قانون به ما مي گويد: مقدرات و سرنوشت شما قبل از هرچيز و هركس دردست خود شما است.و هرگونه تغيير و دگرگوني در خوشبختي و بدبختي اقوام دردرجة اول به خود آنها بازگشت مي كند شانس و طالع و بخت و ... هيچ پايه و اساسي ندارد.[4]
رزق و روزي و قسمت شايد منظور سؤال كنندة محترم از شانس اين باشد كه يكباره در يك روز براي كسي درهاي نعمتهاي معنوي و مادي گشوده شود و بدون محاسبة قبلي زندگي انسان دگرگون شود مثلاً به طور ناگهاني يك شغل پردرآمد پيدا كنيم يا پول هنگفتي از طريق جايزه بانگي نصيب كسي شود.در اين موارد بايد توجه داشته باشيم كه اين واقعه يك اتفاق شانسي و بدون حساب نيست بلكه از نگاه قرآن و روايات اهل بيت ـ عليه السلام ـ اينها نيز محصول عملكرد گذشته خود انسان است.مثلا امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «كسي كه اخلاقش خوب و گشاده باشد،گنجهاي روزي نصيب او مي شود.[5]» و همچنين مي فرمايند:« رزق را بوسيلة صدقه دادن فرود آوريد.[6]»
رزق و روزي نزد خدا محفوظ و معين است و در وقت موعود خداوند آن را به صاحبش مي دهد كسي هم نمي تواند مانع شود و در روايت آمده است كه: «خداوند سبحان ابا دارد كه روزي بندگان مؤمنش را جز از جايي كه گمان نمي‌كنند قراردهد.[7]»
حال اينگونه رزق دادن خدا را ما چون به علت آن آشنا نيستيم و علت آن معنوي است، مي گوئيم شانس يابخت خوب به وي روي كرده است حتي خود انسان هم در بيشتر اوقات متوجه نمي شود كه اين رزق ناگهاني چرا به او رسيده است؟
درمقابل اين گروه كساني هستند كه در بعضي روزها و اوقات شانس بد و يا بخت سياه بختي به او روي مي آورد كه اين بدبختي هم عوامل مختلقي دارد كه در روايات اشاراتي به آنها شده است. مثلا حضرت امير ـ عليه السلام ـ مي فرمايند:«هيچ كس گناهي را شب مرتكب نشد مگر صبح كرد درحالي كه خواري آن گناه بر او وارد شد.[8]» و همچنين فرمودند: «ستمگري، نعمت را از بين مي برد.[9]» و نيز فرمودند: «ستمگري،جذب كنندة بلاهاست.[10]»
با توجه به آيات و روايات مذكور براي خوانندة محترم روشن شد كه هر خوشبختي و يا بدبختي به انسان رو كند، حاصل عملكرد خود انسان درگذشته است و شانس چيزي جز اين نيست چرا كه جهان طبق نظام اسباب و مسببي پيش مي رود از اين رو اگر خوشبختي و نعمتي خاص به او شده يا بالعكس اين نتيجة معلول يك علّت خاصي است حال يا علّت و سبب آن عادي و مادي است و آنرا درك مي كنيم و يا غير مادي و معنوي است كه شايد از چشم ظاهري ما پنهان باشد.

پي‌نوشت‌ها:
 

[1] . بداية الحكمه ، محمدحسين طباطبايي ص120 ، چاپ اول ، انتشارات دارالفكر.
[2] . تفسير نمونه ، ج 4 ، ص 401 ، ناصر مكارم شيرازي ، انتشارات دار الكتب الاسلاميه .
[3] . رعد آيه 11.
[4] . تفسير نمونه ، ج 10 ، ص 145.
[5] . نهج البلاغه ، حكمت ص 300
[6] . نهج البلاغه ، حكمت 137
[7] .غررالحكم ، ج 1 ، ص 225
[8] .شرح نهج البلاغه ، ابن ابي الحديد ج 20 ، ص 375
[9] . غررالحكم ، ج 1 ، ص 25
[10] .غررالحكم ،ج 1 ، ص 38
 

منبع:http://www.farsnews.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb