چگونه بر فروتنی بیش از حد غلبه کنیم ؟


 





 
شما بیش از حد فروتن هستید ؟ اگر چنین است ، زندگی ‌تان توسط سایرین اداره خواهد شد ، و زمان آن است که بر این فروتنی بیش از حد ، غلبه کنید . به نظر راحت می ‌آید ، این طور نیست ؟ نه ، واقعا این گونه نیست . چرا که فروتنی بیش از حد پاسخ دائمی به چالش ‌های زندگی است . و غلبه بر آن زمان زیادی می‌ برد و تلاش زیادی برای تغییر رفتار های گذشته ، لازم است .
ریشه‌ ی فروتنی بیش از حد ، در کم ‌قدر خود را دانستن است . وقتی که قدر خودمان را کم می دانیم ، به چالش‌ های زندگی با ترس و شک پاسخ می‌ دهیم . و این پاسخ معمولا خیلی زود ایجاد می‌ شود . والدین ‌مان ، معلمان ، و دوستان‌ مان ارثیه ‌ای را که همیشه هم خوب نیست ، برای ‌مان به جا گذاشته‌ اند . برای مثال ، اگر شما مانند یک کودک ، قلدر بازی درآورید ، داد بزنید ، بدرفتاری کنید ، ممکن است از فروتنی بیش از حد ، رنج ببرید . من گفتم « رنج ببرید » ، چرا که فروتنی بیش از حد شما را خوشحال نمی‌ سازد ؛ شما را به سمت زندگی غیر ممکن ، پیش می‌ برد . خبر خوب این است ؛ شما می ‌توانید یاد بگیرید که سربلند باشید !
اولین خاطره ‌ی من ، درباره ‌ی غلبه بر فروتنی بیش از حد است . من دو سال داشتم و والدین ‌ام از انگلیس به آلمان ، تغییر مکان دادند . برای این که من را به سلامت از یک طرف رودخانه به طرف دیگر بگذرانند ، مادرم من را در قنداقی پیچید . من عصبانی شدم . یک سال بعد ، من درباره ‌ی این خاطره از مادرم سؤال کردم . و او توضیح داد که چه اتفاقی افتاد . ظاهرا ، من قشقرقی به پا کنم که مردم در اطرافم جمع می‌ شوند تا کودکی را که دارد فریاد می ‌زند و به خودش می ‌پیچد ، را ببینند . مادر بیچاره ‌ام آن قدر دست‌ پاچه می‌ شود که ناگهان من را از قنداق بیرون می ‌آورد . من فورا به سمت جمعیت می‌ روم . می ‌روم !
ما مجبور نیستیم صبر کنیم . بعد از همه ‌ی این‌ ها ، همگی توانایی تغییر را داریم . همه‌ ی آن چه که ما نیاز داریم که انجام دهیم این است که روش‌ های تازه ‌ای را تمرین کنیم .
همان طوری که می‌ توانید تصور کنید ، والدین ‌ام از کوره در می‌ روند . در پایان ، تعداد زیادی از مسافرین اقدام به پیدا کردن من می‌ نمایند . در نهایت ، آن ‌ها من را در قسمت خدمه پیدا می‌ کنند ، به شادی دور و بر نردبانی ، می ‌چرخیدم . در تعریف فروتنی بیش از حد ، پیشرفتی نکرده ‌ام . و چیز خوبی است . چرا ؟ زیرا غلبه بر فروتنی بیش از حد به شما آزادی می دهد .
فروتنی بیش از حد به دیگران اجازه می‌ دهد تا برای زندگی‌ تان ، تصمیم بگیرند . در قدیم ، فروتنی به نظر مشخصه قابل ستایش زنانه ‌ای بوده است . بدین معنا که زنان در مورد چیزی شکایت نمی‌ کردند ، و به عنوان دارایی همسرشان بودند ، هیچ‌ گونه استقلال مالی نداشتند ، و حتی حق رأی دادن نداشتند . امروزه ، ترجیح اکثریت جامعه ، دیدن فروتنی بیش از حد در زنان زیاد نیست ، اما میان اقلیت ، این موضوع هنوز هست . وگرنه – اوه ! خدای من - آن ها باید حقوق برابر را درخواست می‌ کردند . فروتنی چیز خوبی است ولی باید حد داشته باشد .
ما مجبور نیستیم صبر کنیم . بعد از همه ‌ی این‌ ها ، همگی توانایی تغییر را داریم . همه ‌ی آن چه که ما نیاز داریم که انجام دهیم این است که روش‌ های تازه ‌ای را تمرین کنیم . روش ‌های زیر را بخوانید تا چگونگی تغییر را بیابید .

۷ نکته برای این که چگونه به فروتنی بیش از حد غلبه کنیم
 

مردم فروتن معمولا با صدای آرامی حرف می‌ زنند . از خودتان سؤال کنید چه کسی واقعا فروتن است . اجازه دهید آن فرد درونی بلند حرف بزند . بهترین روش برای پیدا کردن صدای‌ تان این است که به تمرین صدا ادامه دهید . مثلا کلاس آواز بروید .
اگر اعتماد به نفس‌ تان پائین است ، به هنر های رزمی ادامه دهید . هنر های رزمی به گونه‌ ای طراحی شده‌ اند تا جنگ‌ جوی درونی‌تان را بیرون بیاورد .
هر زمان که به حرف ‌های درونی منفی توجه می‌ کنید ، موجود خیالی را که نشسته تصور کنید و با محکمی به او بگوئید : " الان نه ! " سپس با دقت آن را از شانه‌ تان پاک کنید .
فروتنی بیش از حد ، ما را مجبور به سکوت می ‌کند . بلند حرف ‌زدن را تمرین کنید . به گروه‌ های دوستانه ملحق شوید و در هر ملاقاتی چیزی بگوئید .
تصدیق دیگران ، ابزار های خوبی برای تغییر روشی که از طریق آن ، خودمان را می‌ بینیم ، هستند . یادداشت‌ هایی را به آئینه و یا جاهای غیر منتظره‌ ای بچسبانید ، بگوئید : " من هر روز قوی‌ تر می‌ شوم ! "
فروتنی نشانه ‌ای است که نشان می‌ دهد چگونه می ‌ایستید . به خودتان یاد بدهید که راست بایستید و بدون درنگ نتایج مثبت را خواهید دید .
اعتماد به نفس ، مسری است ! اگر شما با مردمی که فکر مثبت دارند نشست و برخاست کنید و نقاط بالقوه ‌ی خودتان را درک کنید ، به شما کمک می ‌کند تا خودتان را جور دیگری ببینید .
اگر از عزت نفس کمی رنج می‌ برید ، باید ریشه ‌های اصلی آن را بیابید . ممکن است توسط کسی در زندگی ‌تان چندین و چندبار کوچک شوید . ممکن است والدین ‌تان به شما بگویند : " نومید شده‌ ای ! " یا معلم ‌تان بگوید : " تو به هیچ‌ جائی نمی‌ رسی . " نکته ‌ی عجیب این است که ما این پیغام ‌های منفی را درونی می ‌کنیم - حتی به آن‌ ها نیرو می‌ دهیم - و سپس برای باقی زندگی‌ مان بارها و بارها از آن استفاده می‌ کنیم ! در این جا استفاده از استراتژی نتیجه‌ بخشی است به منظور رهایی خودمان از تحقیر های قبلی ، مطرح می ‌شود . "

به موجود خیالی‌ تان « نه » بگوئید
 

دفعه ‌ی دیگر که به افکار درونی‌ تان گوش می‌ دهید و درباره‌ ی خودتان قضاوت می‌ کنید ، به خودتان بگوئید که شما به اندازه‌ ی کافی خوب نیستید ، و تصور کنید که موجودی خیالی بر شانه‌ ی چپ‌ تان نشسته است ، حرف ‌های تند و زننده ‌ای را به گوش‌ تان می ‌خواند . این موجود شبیه چیست ؟ چه رنگی است ؟ ممکن است شما تصور کنید که این روشی خنده‌ دار است و شما را بخنداند .
اگر به موجود خیالی ‌تان بارها و بارها ، « نه » بگوئید ، خواهید دید که افکار درونی منفی‌ تان کاری با شما نمی‌ توانند انجام دهند . سپس هر روز شما سربلندتر خواهید بود .
هر زمان که به حرف ‌های درونی منفی توجه می‌ کنید ، موجود خیالی را که نشسته تصور کنید و با محکمی به او بگوئید : " الان نه ! " سپس با دقت آن را از شانه‌ تان پاک کنید . ( برای دیگران این طور به نظر می ‌رسد که شاید شما دارید کرکی را از روی لباس ‌تان بر می‌ دارید . )
بسیار مهم است که با موجود خیالی به مهربانی رفتار کنید با ثبات و محکم ، باشید . بعد از آن ، تنها صدا های منفی که در شما باقی می ‌ماند ، باقی‌ مانده ‌های آن چیزی است که شما را در گذشته آزار می ‌دادند . موجود خیالی مانند بخش کوچکی از درون ‌تان است که هنوز از آن چه یک سال پیش رخ داده است ، رنج می‌ برد .
اگر به موجود خیالی ‌تان بارها و بارها ، « نه » بگوئید ، خواهید دید که افکار درونی منفی ‌تان کاری با شما نمی ‌توانند انجام دهند . سپس هر روز شما سربلند تر خواهید بود . بر فروتنی بیش از حد تان غلبه کنید و سربلند تر باشید .
منبع:alavigroup.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :sajad2007