حساسيت هاي غرب به گسترده نفوذ انقلاب اسلامي(1)


 






 

جستارهايي پيرامون پروژه «اسلام هراسي» و «ايران هراسي» غربي ها عليه انقلاب اسلامي
 

نويسنده: حميد حاذق نيکرو (دانشجوي دكتري اطلاعات راهبردي فرهنگي)

مقدمه
 

رخداد کم نظير انقلاب اسلامي ايران در جهان دين گريز و دين ستيز قرن بيستم، نشانه بحراني جدي در جريان غالب سکولاريزه نمودن حيات فردي و اجتماعي انسان ها به شمار مي رود. هر چند فوري ترين اثر پيروزي انقلاب اسلامي تغيير نظام سياسي بود اما روشن است که بدون پايه ها و مباني فکري متقن و استوار، وقوع چنين تحول عظيمي ناممکن بود؛ به عبارت ديگر، «انقلاب فکري» مقدمه و زيربناي قيام ملت ايران عليه نظام استبداد شاهنشاهي است. بنابراين بديهي بود که پس از استقرار نظام جمهوري اسلامي نيز اين تحول فکري رو به گسترش باشد و بستر رشد و شکوفايي هر چه بيشتر را طلب نمايد.
انقلاب اسلامي در دهه هاي پاياني قرن بيستم، قرني که از آن به عصر پايان ايدئولوژي ها و پايان تاريخ تعبير مي شد، بسان موجي خروشان بر انديشه ها و نظريه هاي مادي گرايانه غربي و شرقي فرود آمد و بساطي نو افکند. اين انقلاب برخلاف ديگر انقلاب هاي مدرن، از رويکردي ديني و معنوي برخوردار بود؛ از اساس، نگرش دنيا محورانه و مادي گرايانه حاکم بر نظام تعامل جهاني را به چالش کشانيد و موجي از اميد و شور در ميان ملل محروم جهان و جوامع اسلامي به وجود آورد لذا از همان ابتدا با مخالفت ها، کارشکني ها، فضاسازي ها و فشارهاي سياسي، تبليغاتي، نظامي، فرهنگي و اقتصادي قدرت هاي سلطه جو به خصوص دولت فزون طلب امريکا و رسانه هاي صهيونيستي جهان مواجه گرديد. ليکن به رغم اين اقدامات و فشارها امروز پس از سه دهه از تحقق اين معجزه قرن بيستم شاهد به بار نشستن ثمرات سياسي و فرهنگي آن در اقصي نقاط جهان در قالب راهپيمايي ها و ابزار انزجار از اقدامات يک جانبه و استکباري امريکا و حمايت فراگير از ملت مظلوم فلسطين در مبارزه با رژيم اشغالگر صهيونيستي و افزايش روند بيداري اسلامي در قالب تجديد حيات اسلام در جهان اسلام هستيم.
انقلاب اسلامي ايران نقطه عطفي در تاريخ ايران، اسلام و جهان بوده است و رخدادي زلزله خيز و موج افکن در دهه هاي پاياني قرن بيستم محسوب مي شود که بسياري از رخدادهاي جهان جديد را موجب شده است. اين انقلاب در يک فرآيند تاريخي به تدريج نضج گرفت و باور گرديد.
اکنون پروژه «اسلام هراسي» شايع ترين اقدام غربي ها براي مقابله با گستره نفوذ انقلاب اسلامي در جهان است که تلاش مي کنيم در اين مقاله به بخش هايي از اين پروژه بپردازيم.

حساسيت هاي غرب و گستره نفوذ انقلاب اسلامي
 

پيروزي انقلاب اسلامي ايران در داخل و خارج از کشور، ناظران جهاني را با پديده نو در گستره فرهنگي و سياسي جهان مواجه نمود. اين پديده بنا به ماهيت، اهداف و فطرت خود در هيچ يک از معيارهاي فرهنگي و سياسي جهان نمي گنجد؛ از اين رو، شناخت عميق و همه جانبه از راهبردها، ابعاد، عرصه، وجوه، ايدئولوژي، انعکاس، دستاوردهاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي و ويژگي هاي رهبري و عناصر مؤثر و شيوه هاي مبارزاتي در آن، همواره در سه دهه گذشته قابل تأمل و توجه بوده است.
اين نگرش بيانگر آن است که انقلاب اسلامي به عنوان يکي از مؤثرترين پديده هاي دهه هاي پاياني قرن بيستم، تأثيرات و بازتاب هاي گسترده اي در ايران، منطقه و جهان داشته و از ابعاد و جهات گوناگون مورد توجه و مطالعه صاحبنظران، ناظران، سياستمداران و نظريه پردازان ايراني به ويژه غيرايراني واقع شده است. به طوري که طي سه دهه گذشته از وقوع انقلاب اسلامي، هزاران کتاب و مقاله تحقيقي و تحليلي در توصيف، توضيح و تبيين آن به زبان هاي مختلف، به ويژه در دانشگاه ها و محافل آکادميک غرب نگاشته شده که نشان از اهميت و توجه مستمر به اين پديده شگرف و تاريخ ساز دارد. براي درک گسترده توجه به انقلاب اسلامي، اطلاع از اين آثار و محتواي آنها و مطالعه و ترجمه اين گفته ها و نوشته ها، براي ايرانيان که پديدآورندگان و صاحبان اين انقلاب اند، ضروري و رهگشاست و در شناخت دقيق تر مسير تکامل انقلاب اسلامي نيکو و مفيد خواهد بود. اين مطالعات و پژوهش ها تنها در يک کشور يا يک مجمع و محفل خاص چهره نبسته، بلکه در مراکز و مؤسسات پژوهشي و دانشگاهي کشورهاي اسلامي، اروپايي، امريکايي، آفريقايي و آسيايي صورت گرفته است. پاره اي از اين پژوهش ها از سوي اسلام شناسان و ايران شناسان علاقه مند به ايران نگاشته شده و پاره اي نيز از سوي ايرانيان خارج از کشور؛ همچنين شماري از نوشته ها از سوي جامعه شناسان، محققان دنياي ارتباطات و استادان روابط بين الملل، علوم سياسي، اقتصاد و فرهنگ پديد آمده اند.
پر پيداست در ميان اين افراد عده اي به تبيين علمي پديده انقلاب پرداخته اند و گروهي نيز با هدف شناخت براي مواجهه، مبارزه، ارتباط يا اثرگذاري، پژوهش هايي را سامان داده اند.
بسياري از آثار منتشر شده، با ابتنا بر روش هاي علمي، نظريات جامعه شناسي، علوم سياسي و ارتباطات، تدوين يافته اند و تلاش داشته اند تا موضوع و مقوله شخصي را مورد بررسي قرار دهند؛ پس بايد گفت که برخي از اين آثار مي توانند گوشه هايي از واقعيت هاي انقلاب اسلامي را بنمايانند.
براي دستيابي بدين هدف، ابتدا نمونه کتاب هايي که درخارج از کشور در خصوص انقلاب اسلامي، جمهوري اسلامي و شخصيت، افکار و انديشه هاي امام خميني منتشر شده بود شناسايي گرديد و پس از آن، يک گروه علمي صاحب نظر و متخصص در زمينه انقلاب اسلامي از بين 5700 کتاب در دسترس، بر اساس شاخص هايي، کتاب هاي تبليغي و سطحي و عوامانه را کنار نهاد و از بين آنها 500 کتاب به زبان هاي انگليسي، فرانسه، آلماني، عربي و ترکي را انتخاب نمود. در مرحله بعد، از بين اين کتاب ها، کتاب هايي انتخاب گرديد که در آنها صبغه روش تحقيق علمي رعايت شده بود و مؤلفان بر آن بوده اند تا به زعم خود، بعدي از ابعاد انقلاب اسلامي را بازگو نمايند.(1)
در يک بررسي اجمالي در منابع موجود و همچنين کنکاش و بررسي موتورهاي جست و جوي اينترنتي، آمار قابل توجهي در خصوص حوزه هاي نفوذ انقلاب اسلامي و مفاهيم و محورهاي مرتبط به آن به دست مي آيد؛ بخشي از آن آمار چنين است:

الف.جست و جو در منابع فارسي
 

ــ صدور انقلاب اسلامي ايران 393000 رکورد
ــ صدور انقلاب از نظر امام خميني 540000 رکورد
ــ صدور انقلاب اسلامي ايران از ديدگاه امام خميني 320000 رکورد
ــ حوزه هاي نفوذ انقلاب اسلامي 65500 رکورد
ــ تأثير انقلاب اسلامي در مناطق جهان 522 رکورد
ــ تأثير انقلاب اسلامي در کشورهاي مختلف جهان 10100 رکورد

ب.جست و جو در منابع لاتين (بررسي تحقيقات کشورهاي غربي به ويژه امريکا و رژيم صهيونيستي در خصوص مباني انقلاب اسلامي بر اساس تعداد رکوردها)
 

با برسي اجمالي تعداد رکوردهاي کتب و تحقيقات انجام شده طي سال هاي گذشته نتايج زير به دست آمده است:
ــ تحقيقات با کليد واژه islamic revolution in iran (انقلاب اسلامي در ايران) 295000 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه islamic revolution in iran (انقلاب اسلامي در ايران) 4930 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه khomeini islamic revolution (انقلاب اسلامي خميني) 59900 رکورد
ــ کتاب با کليد واژه khomeini islamic revolution ( انقلاب اسلامي خميني) 2460 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه khomeini islamic revolution foundations (مباني انقلاب اسلامي خميني) 65700 رکورد
ــ کتاب با کليد واژه khomeini islamic revolution foundations (مباني انقلاب اسلامي خميني) 734 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه khomeini foundations (مباني خميني) 1050000 رکورد
ــ کتاب با کليد واژه khomeini foundations (مباني خميني) 1050000 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه islamic revolution doctrines (دکترين انقلاب اسلامي) 55800 رکورد
ــ کتاب با کليد واژه islamic revolution doctrines (دکترين انقلاب اسلامي) 1011 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه khomeini doctrines (دکترين خميني) 60000 رکورد
ــ کتاب با کليد واژه khomeini doctrines (دکترين خميني) 1106 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه shattered khomeini foundations (متلاشي کردن /از بين بردن مباني خميني) 14200 رکورد
ــ کتاب با کليد واژه shattered khomeini foundations (متلاشي کردن /از بين بردن مباني خميني) 81 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه shattered khomeini islamic revolution (متلاشي کردن /از بين بردن انقلاب اسلامي خميني) 5930 رکورد
ــ کتاب با کليد واژه shattered khomeini islamic revolution (متلاشي کردن /از بين بردن انقلاب اسلامي خميني) 391 رکورد
ــ تحقيقات با کليد واژه shattered khomeini islamic revolution in iran (متلاشي کردن /از بين بردن انقلاب اسلامي ايران) 13500 رکورد
ــ کتاب با کليد واژه shattered islamic revolution in iran (متلاشي کردن /از بين بردن انقلاب اسلامي ايران) 63 رکورد
بررسي رکوردها حاکي از آن است که کشورهاي غربي به ويژه امريکا با همکاري رژيم صهيونيستي در دو مقطع، تحقيقات بسيار متنوعي در خصوص انقلاب اسلامي ايران انجام داده اند؛ مقطع اول؛ دهه اول انقلاب و مقطع دوم دهه اخير مي باشد. نتايج مطالعات و تحقيقات اخير کشورهاي غربي به طور عمومي نشان مي دهد که ليبراليسم غرب براي دفاع از تئوري هاي پوسيده و دموکراسي رنگ و رو رفته خود در رأس اين تحقيقات تخريب چهره آزادي بخش و عدالت خواه انقلاب اسلامي را هدف قرار داده است.
بر کسي پوشيده نيست که امروز رسانه هاي غربي نقشي اساسي در ايجاد و تغيير نگرش افراد نسبت به جهان پيرامون و واقعيت هاي زندگي دارند، زيرا رخدادها را آن گونه که مي خواهند بازنمايي مي کنند. از همين رو رسانه ها يکي از عوامل مؤثر بر ساخت ذهنيت تک تک افراد جامعه نسبت به يک موضوع مشخص و به عنوان ابزار بازنمايي جهان واقعي و پيراموني به شمار مي روند. در اين راستا رسانه هاي وابسته به نظام پوسيده سرمايه داري، متناسب با اهداف و ايدئولوژي خاص خود، تصويري از ايران و انقلاب اسلامي بازنمايي مي کنند که ميان آن تصوير بازنمايي شده و روايت شکل گرفته از آن با واقعيت، تفاوتي آشکار وجود دارد. نمونه هايي از عمليات رواني غرب عليه انقلاب اسلامي به شرح زير است:
ــ ناديده گرفتن نقش روحانيون و امام خميني (س)
ــ طرح عناصر فرهنگ غربي (دموکراسي، آزادي) به عنوان مهم ترين مطالبات مردم
ــ سهيم دانستن عوامل خارجي در پيروزي انقلاب
ــ القاي ناتواني انقلاب اسلامي در تربيت ديني مردم
ــ اعتراض مردم به نبود دموکراسي در جامعه
ــ گسترش فساد و انحطاط اخلاقي جامعه
ــ روي گرداني جوانان و نسل هاي بعد، از انقلاب
ــ بازنمايي تصويري اغراق آميز و غلط از دين و دستورات ديني در ايران
ــ القاي مورد ظلم واقع شدن زنان در جامعه ايران
ــ القاي فقر و اوضاع نامساعد اقتصادي در ايران
ــ تحريف تاريخ و تمدن ايران و ترسيم چهره اي خونريز و وحشي از اقوام ايراني
ــ ترسيم فضايي قديمي و عقب مانده از ايران و...
ــ اثبات حمايت از تروريست ها و اقدامات تروريستي
بررسي آثار موجود نشان مي دهد که امروزه رسانه هاي غربي، وقايع و حوادث جهان را با نگاه خود رصد و به مخاطبان منعکس مي کنند و مخاطبانشان عموماً واقعيتي تخريب شده رادر مي يابند و فهم ناقصي از يک رويداد واقعي کسب مي کنند. در اغلب اين متون هدف اصلي، مقابله با جمهوري اسلامي ايران و مهار و جلوگيري از گسترش و نفوذ معنوي ايران در منطقه است؛ تئوري پردازان غرب و جهت دهندگان به رسانه هاي ارتباط جمعي کاملاً به اين نکته اساسي واقف اند که تغيير در واقعيت ها دشوار و گاهي عملاً ناممکن است، اما تغيير دنياي ذهني انسان ها و افکار عمومي با ارايه داده هاي غلط به آنها امکان پذير است؛ بنابراين کاملاً مشخص است که هدف از القاي سوژه هاي تکراري غيرواقعي، ايجاد يک تصوير منفي وارونه و ذخيره و بازيابي اطلاعات در مورد محرک ها و داده هاي مربوط به آن تصوير است و در مقابل داده هاي عيني، حتي اگر اين داده هاي جديد مغاير با تصاوير ذخيره شده باشند، نوعي سوگيري در پردازش اطلاعات جديد به نفع تصاوير ذخيره شده قبلي ديده مي شود.
با عنايت به اين سوگيري ها و تحريف هاست که تصوراتي قالبي نسبت به ايران و مردم شکل مي گيرد، در حالي که واقعيت چيز ديگري است. در پس اين تحريفات، القاي وارونه مفهوم صدور انقلاب در آرمان هاي ملت ايران و ترويج «اسلام هراسي» و «اسلام ستيزي» در رأس اهداف قرار دارد که اجمالاً به اين نظريه هاي کاذب مي پردازيم.

اسلام هراسي، ايران هراسي و مفهوم صدور انقلاب
 

در اين زمينه نظريه هاي مختلفي مطرح شده است که سه نظريه در اينجا ارايه مي شود:
نظريه اول: انقلاب اسلامي به اعتبار مکتب خود که اسلام مي باشد و داراي رسالت جهاني است به دنبال گسترش افکار و انديشه هايش حتي به قيمت اعمال زور و به کار بردن اسلحه مي باشد.
کساني که اين نظريه را القا مي کنند عموماً يهوديان افراطي مي باشند که از گذشته دور نيز با تبليغات گسترده در غرب، اسلام را دين شمشير معرفي کرده اند و معتقدند که اسلام با ضرب شمشير گسترش پيدا کرده است بنابراين انقلاب اسلامي هم درصدد اعمال زور و تجاوز به منظور برقراري حاکميت اسلام و ارزش هاي اسلامي مي باشد. اين امر خود موجبات نگراني دولت هاي حاکم بر کشورهاي اسلامي را فراهم مي کرد؛ به طوري که مي توان گفت کمک کشورهاي عربي به عراق در آغاز جنگ تحميلي به طور عمده ناشي از اين نظريه بود.
نظريه دوم: به رغم مطرح شدن ايدئولوژي اسلامي در انقلاب، زمامداران ايران همچنان به دنبال سلطه و برتري ايران و در رؤياي بازگشت به امپراتوري عهد باستان مي باشند.
نظريه سوم: انقلاب اسلامي با پيروزي خود بر يکي از خشن ترين و قدرتمندترين ديکتاتورها، راه آزادي از قيد استبداد و امپرياليسم را بر ملت هاي محروم و ستمديده گشود و به آنها نشان داد که چگونه مي توان بر ابر قدرت هاي شيطاني غلبه کرد؛ همچنين پيام انقلاب اسلامي را به گوش آنها رساند تا راه و مسير آزادي را به آنها نشان بدهد؛ اين هدف در قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز آمده است.
انقلاب اسلامي در جهاني که تغيير و تحولات مستمر، مرزهاي طبيعي جوامع را در نورديده و سرنوشت همگان را به هم پيوند زده، با اين گستردگي و عظمت نه تنها نهادها و نظام هاي يک ملت و اقوام آن را در هم ريخته و سرنوشت و تاريخ آنها را در مسير تغييرات بنيادين قرار داده است، بلکه دامنه آن بسي فراتر از يک کشور رفته و ملت هايي را در سمت و سوي شکل دهي دنياي نو به حرکت در آورده و در همين راستا، براي بسياري از دولت ها مسئله آفرين بوده است. گري سيک، مشاور وقت کاخ سفيد در امور ايران، در کتاب زماني که هر چيز فرو مي پاشد در همين باره مي نويسد از هنگام سقوط شهر سايگون هيچ واقعه اي به اندازه انقلاب ايران، امريکا را تحت تأثير قرار نداده است؛ به بيان ديگر، نه تنها يک ملت و يک تاريخ کهن در معرض دگرگوني قرار گرفت بلکه بسياري از روندها، تئوري ها و موجوديت هاي مبتني بر سياست ها و سياستگذاري شرق و غرب و ساختار تقسيم قدرت در نظام بين الملل آن زمان در سطوح مختلف به چالش فرا خوانده شد. به گفته يکي از مفسران، انقلاب اسلامي به طور کلي براي امريکا و جامعه بين الملل حادثه اي پيش بيني نشده بود و متحدي وابسته در منطقه را به دشمني ناآرام مبدل ساخت. انقلاب اسلامي نه تنها براي بسياري از انقلابيون و انديشمندان متحير کننده بود، بلکه جهانيان را نيز غافلگير و متعجب کرد.
ميشل فوکو نظريه پرداز فرانسوي در خصوص تأثير انقلاب اسلامي بر نظام جهاني چنين مي گويد:
اين انقلاب، قيام انسان هاي دست خالي است که مي خواهند باري که بر پشت همه ما و به ويژه بر پشت ايشان، بر پشت اين کارگران نفت، اين کشاورزهاي مرزهاي امپراتوري ها سنگيني مي کند از ميان بردارند؛ بار نظم جهاني را؛ شايد اين نخستين قيام بزرگ بر ضد نظام هاي جهاني باشد؛ مدرن ترين و ديوانه ترين صورت شورش. در واقع در حساب سياست، چنين جنبشي را در کجا بايد نشاند؟ جنبشي که نمي گذارد انتخاب هاي سياسي پراکنده اش کند. جنبشي که در آن نفس مذهبي دميده شده است که بيش از آنکه از عالم بالا سخن بگويد به دگرگوني دنيا مي انديشد.(2)
لس اسپين، رئيس کميته نيروهاي مسلح مجلس نمايندگان امريکا، تأکيد دارد: «بايد هدف استراتژي امريکا متوقف کردن ايران در گسترش انقلاب اسلامي بنيادگراي خود به جهان عرب به ويژه خليج فارس باشد حتي اگر در اين راه استفاده از نيروهاي نظامي لازم گردد.»(3)
ويليام کوانت، عضو شوراي امنيت امريکا در زمان کارتر، مي گويد: «انقلاب ايران، واشنگتن را به وحشت انداخت...تصميم گرفتيم يک ساختار امنيتي در داخل و اطراف شبه جزيره عربستان به وجود آوريم تا مطمئن شويم انقلاب ايران به خارج سرايت نخواهد کرد.»(4)
به تبع موج هيجان و شور و شعفي که تمام مسلمانان جهان را در اثر پيروزي انقلاب فرا گرفته بود، اثرات اين موج در منطقه خليج فارس و به ويژه در ميان شيعيان، بسيار قوي و قدرتمند بود به نحوي که آنها با اميدواري بسيار زيادي به فعاليت هاي خود جديت بخشيدند. اما تنها شيعيان نبودند که شديداً از انقلاب اسلامي تأثير گرفتند بلکه در ميان جوانان سني مذهب (سلفي و غيرسلفي) نيز حرکت هايي براي بر پايي شريعت اسلامي متکي بر جهاد مردمي و مشارکت عمومي به وجود آمد. در نظر جوانان مسلمان، انقلاب اسلامي سمبل عزت و کرامت اسلامي در مقابل غرب و ابرقدرت ها بود و احساسات خدشه دار شده آنان را التيام مي بخشيد.(5)
زياد ابو عمر در کتاب خود جنبش هاي اسلامي در فلسطين مي نويسد: هيچ چيز به اندازه انقلاب امام خميني نتوانست ملت فلسطين را به هيجان آورد و احساسات آنها را برانگيزد و اميد را در دل هايشان زنده کند. با پيروزي انقلاب اسلامي ما به خود آمديم و دريافتيم که امريکا و اسراييل نيز قابل شکست هستند. ما فهميديم که با الهام از دين اسلام مي توانيم معجزه کنيم و از اين رو ملت مجاهدمان در فلسطين، انقلاب اسلامي و جمهوي اسلامي را به ديده تقدير مي نگرند و امام خميني را از رهبران جاويد تاريخ اسلام مي دانند.(6)

پي نوشت:
 

1.جان.ال.اسپوزيتو، انقلاب ايران و بازتاب جهاني آن، ترجمه محسن مدير شانه چي، يادداشت ناشر، تهران، باز، 1388، ص 10 ــ 9.
2.ميشل فوکو، ايراني ها چه رؤيايي در سر دارند، ترجمه حسين معصومي همداني، هرمس، 1377، ص 43.
3.منوچهر محمدي، بازتاب جهاني انقلاب اسلامي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1387، ص 96.
4.همان، ص 102.
5.همان، ص 168.
6.همان، ص 266.
 

منبع: نشريه 15 خرداد شماره 23