حساسيت هاي غرب به گسترده نفوذ انقلاب اسلامي(5)


 

نويسنده: حميد حاذق نيکرو (دانشجوي دكتري اطلاعات راهبردي فرهنگي)




 

جستارهايي پيرامون پروژه «اسلام هراسي» و «ايران هراسي» غربي ها عليه انقلاب اسلامي
 

تأثيرگذاري انقلاب اسلامي در آفريقا
 

در بررسي تأثيرگذاري انقلاب اسلامي بر تحولات بلاد مختلف مي توان به نظريات انديشمندان در کشورهاي آفريقايي اشاره کرد. يکي از علاقه مندان امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي به نام مصطفي کامل امين، مدير مدرسه وطني منطقه اي مجلس علما و ائمه در غنا مي گويد: «فتواي امام خميني درباره سلمان رشدي در آستانه دهه دوم انقلاب ملاکي براي سنجش پتانسيل جهان اسلام و تمرکز و تجلي آن محسوب مي شود. وجود انقلاب اسلامي و همچنين فتواي امام خميني عليه سلمان رشدي باعث شد که ملت آفريقا توجه خاصي به انقلاب و امام کند.»(1)
شيوه هاي خاص انقلاب و محتواي ديني آن، مقوله هايي هستند که به عنوان علت هاي اثرگذاري انقلاب در آفريقا از آن ياد مي شود. بر اين اساس، پس از جنگ دوم و رواج جنبش هاي استقلال طلب در آفريقا، اينک مردم اين قاره نيازمند فهم و تعريفي براي هويت يابي هستند و اين زمينه و نياز مي تواند عامل اصلي اثرپذيري آفريقا از انقلاب اسلامي ايران باشد زيرا دين اسلام مايه هايي قوي براي هويت بخشي دارد. مي توان نتيجه گرفت که انقلاب اسلامي ايران در اواخر قرن بيستم نشانه مهمي از آغاز تجديد حيات اسلام بود که زنجيروار در پي خود در ساير بلاد اسلامي موجب بيداري اسلام و جنبش هاي اصلاحي و انقلابي گرديده است.

تونس
 

در رأس امواج اوليه جنبش اسلامي تونس، نام شيخ راشد الغنوشي قرار دارد. او بازداشت و محاکمه شد و حبسش مدت ها جزء اخبار مهم جنبش جهاني اسلام قرار داشت. تحليل و جمع بندي گوشه هايي از افکار و گفتار غنوشي حاوي نکاتي است که پاسخ گوي ابعادي از چگونگي پيروزي و تأثيرگذاري انقلاب اسلامي در سطوح مختلف و همچنين زنده کردن اسلام توسط امام خميني (ره) مي باشد؛ او چنين مي گويد:
«نقش امام خميني (ره) در ايجاد حکومت اسلامي ايران به راستي فوق العاده عظيم بود. او توانست با زبان توده ها با ايرانيان سخن گويد و در نتيجه به بهترين وجه ممکن آنان را عليه دشمن داخلي و خارجي بسيج نمايد. مردم شيعه در طي تاريخ، پيوسته از علماي خود پيروي و اطاعت کرده اند، امام خميني (ره) و خط مشي او توانسته است پس از قرن ها، شيعه را به جايگاه خود در تاريخ اسلام بازگرداند. او توانست اين کار را با زنده کردن فلسفه غيبت امام در قالب «ولايت فقيه» به انجام برساند...پديده امام خميني (ره) نمايانگر تحولي مهم در سطح بين المللي و منطقه بود. به حق پديده اي به اين گستردگي را نمي توان با سخنان کوتاه بيان کرد.(2)
همچنين راشد الغنوشي در سال 1370 در خصوص امام خميني (ره) چنين مي گويد: «امام خميني پرچم آزادي فلسطين را برافراشت و مسئله فلسطين تمام فکر امام را به خود مشغول کرده بود. مسئله فلسطين محور ستيز جهاني امروز است. صهيونيسم يک اختاپوس است. ما بايد آگاه باشيم و بايد از خود شروع کنيم. ما بايد نظامي پيشرفته تر از غرب ــ که اسراييل هم غربي است ــ داشته باشيم تا بتوانيم فلسطين را آزاد کنيم.(3)
از ديگر نمودهايي که تأثير انقلاب اسلامي را بر مردم تونس نشان مي دهد اظهارات وزير کشور تونس مي باشد که اعلام کرده بود مسلمانان آن کشور در حرکت خود هنوز از روش انقلاب اسلامي ايران الهام مي گيرند.

سودان
 

امروزه اجماع نظر آن است که سودان از مهم ترين کشور هاي اسلامي است که به طور جدي از انقلاب اسلامي ايران متأثر شده است. صادق المهدي در زمينه تأثير انقلاب اسلامي در سودان مي گويد: انقلاب ايران بر مردم سودان تأثير عميقي داشته است؛ آنان بسياري از پديده هاي تاريخي خود را در انقلاب ايران يافته اند. زيرا آنان صد سال پيش دست به انقلاب زدند و دولت هاي انگلستان، بلژيک و ايتاليا را شکست دادند. همچنين مردم سودان عليه حکام غير قانوني عثماني دست به انقلاب زدند و توانستند شريعت اسلام را در اين کشور پياده کنند.
در سودان عده اي بودند که اسلام را به عنوان يک راه حل براي مشکلات نمي پذيرفتند...ولي انقلاب ايران اين افکار را به کلي دگرگون کرد و ثابت کرد که اسلام زنده و متحرک است و مي تواند در مقابل امواج ايدئولوژيک ايستادگي کند.(4)
سقوط جعفر نميري، رئيس جمهور نظامي سودان که به وسيله کودتا، اعتراضات و شورش هاي مردمي به وقوع پيوست، تا حدودي از انقلاب اسلامي متأثر بوده است؛ همچنين دولت فعلي سودان با رهبراني چون عمرالبشير و دکتر حسن الترابي و با علقه هاي انقلابي و اسلامي، رابطه اي نزديک با دولت جمهوري اسلامي ايران دارد.
سودان در نيمه هاي دوم دهه انقلاب به سر پلي براي نشر و بسط انقلاب اسلامي در آفريقا مبدل شده است و همين موقعيت، فرصت ها و تهديدهايي جدي براي کشور سودان فراهم کرده است.

الجزاير
 

بازتاب هاي انقلاب اسلامي در متن جامعه الجزاير، با زمينه ها و استعدادهايي که در آنجا موجود بود نقش مؤثري در توسعه و تحکيم جنبش اسلامي الجزاير داشته است؛ در واقع بذرهايي که به طرق مختلف در دهه اول انقلاب در مزرعه مساعد تاريخي و اجتماعي الجزاير پاشيده شد در دهه دوم به صورت جبهه نجات اسلامي و جنبش هاي الجزاير بروز و ظهور کرده است.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، استقبال و خوشحالي مردم الجزاير به خصوص طبقه جوان به حدي بود که هر روز در برابر سفارت ايران براي دريافت نشريات و خبرهاي واصله از ايران صف مي کشيدند، اما حکومت الجزاير نتوانست اين اوضاع را تحمل کند لذا طي تماس با سفارت ايران محدوديت هايي ايجاد کرد.
علاقه جوانان مذهبي به حدي رسيده بود که به جاي هلال بر بالاي گنبد و مناره مسجد دانشگاه عنابه، آرم جمهوري اسلامي را نصب کردند؛ هر چند مأموران امنيتي پس از درگيري با دانشجويان آرم را برمي دارند، اما انعکاس حقيقتي زيبا در حرکت هايي اين چنيني قابل پنهان کردن نيست.

مصر
 

پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، اخوان المسلمين با خوشحالي از آن استقبال کردند و آرزوهاي بزرگ خود را براي استقرار جمهوري اسلامي در ايران ابراز داشتند. جريان هاي ديگري که با جنبش اسلامي ايران در کنش متقابل بودند، ناصريسم، سوسياليسم و ناسيوناليسم عربي وابسته به آن بود. از ديد خبرنگاران و تحليل گران سياسي، برخي از شاخص هاي تأثير انقلاب اسلامي ايران در مصر و احيا و تشديد جنبش اسلامي آن کشور به اين شکل نمود پيدا مي کرد که مردم شعارهايي از جمله «لا اله الا الله محمد رسول الله»، آيات قرآن و تصاوير آيت الله خميني را روي شيشه اتومبيل هايشان مي چسباندند.
سرکوب جنبش اخوان المسلمين با اعدام سران اخوان، مرگ ناصر در سال 1970، روي کار آمدن انورسادات و تشديد همگرايي او با ايران و غرب، سفر وي به اسراييل و امضاي پيمان کمپ ديويد در سال 1978 درست هم زمان با اوج انقلاب اسلامي در ايران، حکومت مصر و شخص سادات را به منفورترين موجودات در ذهن مسلمانان و مبارزان مبدل کرد. با موضعي که امام در مورد آزادي قدس و مبارزه با اسراييل اتخاذ کردند، رويارويي انقلاب اسلامي با دولت مصر بسيار حاد و جدي شد. طبعاً آن دسته از مردم مصر که از روند سازش مصر با اسراييل ناخرسند بودند، به سمت ايران متمايل شدند، که ترور انور سادات توسط گروه هاي عقيدتي و مبارز برخاسته از ارتش مصر توسط خالد اسلامبولي، نمود واقعي اين تمايل است. امواج اوليه احياي اسلام گرايي مصر و ترور سادات و حوادث پس از آن، موجب پيدايش اين باور شده بود که انقلاب اسلامي در همه جا فراگير خواهد شد.
نشست قاهره هم زمان با اوج گيري جنبش اسلامي الجزاير و پيروزي جبهه نجات اسلامي در انتخابات صورت گرفت. نشست قاهره با حضور نمايندگان چند کشور عربي همچون مصر، الجزاير، تونس، عربستان، عمان و...با هدف انديشيدن به تدابير امنيتي در جهت مقابله با بنيادگرايان در کشورهايشان برگزار شد. اين واقعه بار ديگر اذهان را متوجه انقلاب اسلامي ايران و پتانسيل جنبش اسلامي در جهان عرب کرد.

پي نوشت:
 

1.منوچهر محمدي، همان، ص 330.
2.علي اکبر مرتضايي، امام خميني (ره) در حريق ديگران، ص 76.
3.راشد الغنوشي، سالگرد رحلت امام خميني (ره)، ميزگرد فلسطين، 1370.
4.سيد باقر سيد جوادي، شناسنامه مطبوعات جهان سودان، بنياد انديشه اسلامي، 1379، ص 47 ــ 22.
 

منبع: نشريه 15 خرداد شماره 23