آیت الله مدرس در آيينه اسناد(1)


 






 

وصيتنامه شهيد مدرس
 

اشاره
 

آنچه در پي مي آيد وصيتنامه شهيد آيت الله مدرس خطاب به مرحوم ملاحيدر علي، شوهر خواهر خويش است كه در آن، وي را در زمان حيات و ممات به عنوان وصي خويش تعيين نموده و حل و فصل امور شخصي و خانوادگي خود را به او واگذركرده اند.
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب آقاي ملا حيدر علي كليه امورات حقير حياً و ميتاً واگذار به شماست. از دخل و خرج... اجاره و مخارج عيالات هم به ما خبر بدهيد. آنچه دخل است از اسباب زراعت بايد تحويل به شما داده شود و مخارج عيالات تخميناً غير از نان، ماهي دو تومان است. اطفال را تربيت نماييد به مكتب بروند. كمال مواظبت را داشته باشيد. از عيالات راضي نيستم اگر سر مويي از اطاعت شما بيرون بروند. اگر زياد خرج كردند قبول نكنيد. تمام مطالبات حقير بايد به شما برسد. تمام ديوان را بايد شما بدهيد. وصيت بعد از مردن من اين است خانه ساخته مال سيد اسماعيل و خديجه بيگم چهاردانگ و دو دانگ با همديگر بسازند. اگر يكي از آنها ناسازگاري نمود، ديگري قست او را به قيمت عادلانه بخرد. شترخوان و كاروانسرا مال عبدالباقي و والده او چهاردانگ و مال عبدالباقي دودانگ. مال والده اش از بابت حق يكصد تومان نقد اول زمان امكان از بابت حق جهيزيه و خانه به فاطمه بيگم بدهيد. اگر زود فراهم آمد با اطلاع حاج باقر به كسي بدهيد معامله شرعيه تا وقت بلوغ. اگر چيز ديگر وقت موت باشد هم به عنوان ارث برند. از آنچه نوشتم تخلف نشود.
همه را به خداوند متعال واگذار نمودم.
19 شهر ذالحج الحرام 1328
تراب اقدام اهل علم و سادات
سيد حسن مدرس

*******

نامه شهيد مدرس به فرزندش دكتر عبدالباقي طباطبائي
 

بسم الله الرحمن الرحيم
نور چشم آقا سيد عبدالباقي روز گذشته كه دهم ربيع المولود 1300 باشد، كاغذ شما مورخه هشتم صفر رسيد. بسيار شما را دعا كردم كه مرا از نگراني نسبت به مراجعت خودتان از سفر اروپا بيرون آورديد. از خداوند مسئلت مي نمايم كه شما را سالم و موفق دارد. اولا بحمدالله سلامتي از براي من حاصل است. ثانيا شما بايد راضي باشيد به آنچه پيش آمده و خداوند صلاح ديده و به كلي از خيال مسافرت به خارج، چه اروپا چه بيروت بيرون آمده‌، عزم خود را بر توقف و تحصيل بدون ترديد قرار دهيد. ثانيا چون شما را منزلي و مدد معاشي ولو به قدر قوت لايموت لازم است تا بتوانيد به فراغت مشغول تحصيل باشيد، رأي خودتان را تصديق مي نمايم كه خانه را نفروشيد و لو به هر قيمتي باشد و خود در يك قسمت بنشينيد و از عايدي قسمت ديگر معاش نماييد. البته چون خانه مال خودتان است، محتاج به سفارش نيست كه در تعمير و آبادي او اهتمام داشته باشيد. من در اين موضوع رأي شما را پسنديدم البته شما را دعا كردم. رابعا در مسئله تحصيل البته قسمتي از شب و روز خودتان راكه صرف صنعت خود كه طب باشد خواهيد نمود و قسمتي ديگر كه شب و روز شش ساعت باشد، به جهت مطالعه درس و مباحثه علوم ديگر منظور بداريد و مصمم باشيد كه مسافحه نشود، چه درس بي مطالعه و مباحثه، كم نتيجه است. خامساً شما منطق و حكمت را در نظرگرفته ايد، البته مقصود حكمت است و بالخصوص حكمت الهي و منطق به مقدمه اي است كه هر چه يك قدم در او برداشته شود، ده قدم در علوم ديگر تأثير دارد. شما بايد فعلا شروع كنيد به درس مقدمات از صرف و نحو و منطق. بعد از خواندن في الجمله منطق به حكمت شروع كنيد، ولي از علوم ادبيات دست بر نداريد و لو تا آخر عمر. خداوند شما را توفيق دهد كه با اشتغال به حكمت الهي، عمر خود را به آخر برسانيد. سادساً استاد بر هر دو درس، بهتر از آقاي آشيخ محمد علي لواساني آقازاده حاج شيخ عيسي علما و اخلاقاً به عقيده من نيست يا نادر است. همه روزه بين الطلوعين، اين دو درس را خدمت ايشان تحصيل كرده، ايشان هم در حقيقت، جزء تعقيب نماز صبح قرار داده، يتيم نوازي خواهند فرمود و مباحثه آنها را با طلاب مدارس خواهيد نمود. اختيار كتاب در هر دو درس و از كجا شروع كردن، حتما به مشورت ايشان خواهد بود، ولو از صرف مير و عوامل و كبري باشد. اميدوارم از علوم و اخلاق ايشان بهره مند شويد.
والسلام عليكم
سيد حسن مدرس

*******

تشنگي آور به دست...
 

نامه شهيد مدرس به خواهر زاده اش دكتر محمد حسين مدرسي
 

بسم الله الرحمن الرحيم
نور چشم آقاي ميرزا حسين، كاغذ شما رسيد. از مضامين او مستحضر شدم. خيلي لسان حال دلالت بر افسردگي داشت. شما را صحبت مي كنم و باز مي گويم اسباب تحصيل علوم دينيه و نورانيت قلب كه انشاءالله موفق خواهيد شد، بي اسبابي است. بايد غير از توجه به خلق، چيزي در كار نباشد. اميدوارم كه خداوند، امورات شما را اصلاح فرمايد بدون اينكه زحمتي با منتي بكشيد. فقط شما درس و مباحثه و مطالعه علوم دينيه معقول و منقول را شغل خود قرار داده و توفيق از خدا بخواهيد. انشاءالله والده هم سالم مي شوند و امور ايشان به ماندن شما در اصفهان اصلاح مي شود نه رفتن. در باب كتاب وافي، به سيد اسماعيل مي نويسم، لكن شما دانسته باشيد كه كتاب جمع نمودن غير از علم فرا گرفتن است. شما تحصيل كنيد، كتاب خودش پيدا مي شود.
آب كم جو تشنگي آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
حقير شما را فراموش نكرده و نمي كنم. بر فرض كه فراموش كنم، اهميت ندارد. اميدوارم كه خدا شما را فراموش نكند.
والسلام
10 شهر جمادي الاولي 1342
مدرس

*******

نامه آیت الله مدرس به خواهرزاده اش دكتر محمد حسين مدرسي
 

بسم الله الرحمن الرحيم
نور چشم آقاي حسين سلامت باشيد كاغذ شما رسيد. اسباب تحصيل علوم دينيه، بي اسبابي است. شما جداً مشغول باشيد. آوردن والده به اصفهان لازم نيست، بلكه مضر است. خداوند همه امور را اصلاح فرمايد.
والسلام
27 شهر محرم 1342

مدرس
*******

شعري از شهيد مدرس
 

اشاره
شهيد مدرس در سفر به شيراز ضمن ديدار با چهارتن از نوادگان وصال شيرازي، طي شعري تخلص هر يك از آنان را در پايان هر مصرع خود آورد.
رفقاي شيرازي ما ميرزا عبدالله المتخلص به رحمت آميرزا المتخلص به همت، آميرزا محمودالمتخلص به اورنگ، آقاي شفيع المتخلص به عشرت
اي كه هستي تو طالب رحمت
صاحب عقل و نفسي با همت
علوي دوست باشي با اورنگ
بعد از آن باده نوشي با عشرت

منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 25