جنايت و مکافات


 






 

63 سال از معروفترين دادگاه تاريخ مي گذرد
 

در نيمه قرن بيستم، هنوز مردم دنيا در بهت و حيرت ناشي از ويراني و کشتار جنگ جهاني دوم بودند که سران دولت هاي متفق تصميم گرفتند جنگ افروزان و عاملان اين ويراني ها را محاکمه کنند. فقط شش ماه از پايان جنگ مي گذشت که براي نخستين بار، دادگاهي بين المللي براي مجازات جنايتکاران جنگي تشکيل شد. شهر نورنبرگ آلمان در مدت ديکتاتوري رايش سوم، محل رژه هاي پر زرق و برق ارتش آلمان نازي بود و همايش هاي برتري نژادي در آن برگزار مي شد اما اين بار نورنبرگ، صحنه محاکمه سردمداران نازي شد؛ دادگاه نورنبرگ، تاريخي ترين محکمه جهان پس از خانمان سوزترين جنگ تاريخ بود.
در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم، وينستون چرچيل ــ نخست وزير انگليس ــ راه حل ساده اي براي مجازات جنايتکاران نازي در نظر داشت و آن اعدام در اسراع وقت بدون برگزاري دادگاه بود اما فرانکلين روزولت ــ رئيس جمهوري ايالات متحده ــ ايده بهتري داشت؛ او معتقد بود نبايد با اعدام جنايتکاران جنگي، آنها را تبديل به قهرمان هاي کشورشان کرد؛ به همين خاطر بايد به پاي ميز محاکمه کشيده شوند و شواهد و مدارک جنايت آنها براي تمام مردم دنيا افشا و عدالت از طريق قانون اجرا شود. بنابراين 21 تن از فرماندهان و مقامات عالي رتبه حکومت هيتلر که توسط متفقين دستگير شده بودند، به دستور ژنرال دوايت آيزنهاور ــ فرمانده عالي نيروهاي متفقين ــ به زندان نورنبرگ منتقل شدند.

نورنبرگ، شهر نازي ها
 

نورنبرگ به شهر هيتلر شهرت يافته بود؛ شهري که در آن تظاهرات عظيم حزب نازي برگزار مي شد و قوانين ضد يهود به تصويب مي رسيد؛ شهري که اين بار شاهد اجراي قانون براي سران نازي ها بود. دادگاه نورنبرگ از ماه نوامبر سال 1945 تا ماه اکتبر سال 1946، حدود 11 ماه به طول انجاميد. کاخ دادگستري که تنها ساختمان سالم ميان ويرانه هاي شهر بود، به عنوان محل دادگاه هاي بين المللي انتخاب شد. هر روز 400 تماشاچي و 325 خبرنگار از 23 کشور در دادرسي ها حاضر مي شدند. اين دادگاه نظامي بين المللي، متشکل از قضاتي از ايالات متحده آمريکا، انگليس، فرانسه و اتحاد جماهير شوروي بود و قاضي ديوان عالي انگليس، «جفري لارنس» رياست آن را بر عهده داشت. قوانين دادگاه حاصل انطباق ميان سيستم هاي قضائي اروپا و آمريکا بود و يک تيم مترجم، همزمان تمام دادرسي ها را به چهار زبان انگليسي، فرانسه، روسي و آلماني ترجمه مي کرد. چهار دادستان متفقين عليه 24 مقام ارشد آلمان نازي کيفر خواست صادر مي کردند. آنها به موجب اصول منشور دادگاه بين المللي نظامي، به دليل ارتکاب جنايت عليه صلح و بشريت، آغاز جنگ تهاجمي، نقض معاهدات بين المللي و جنايت جنگي، جنايتکار و گناهکار ناميده شدند.

هيتلر محاکمه نشد
 

از آنجايي که دادگاه نورنبرگ نمي خواست تصور زنده بودن هيتلر، «هاينريش هيملر»ــ فرمانده نيروهاي اس اس ــ و «يوزف گوبلز» ــ وزير تبليغات رايش ــ را به وجود بياورد، از برگزاري محاکمه اي حتي نمادين براي آنها خودداري کرد. از اين فهرست 21 نفر باقي ماندند اما برخي از آنها مانند «گوستاو گروپ»ــ کارخانه دار آلماني ــ به دليل سن بالا و بيماري و «روبرت لاي»ــ رئيس جبهه کار رايش سوم ــ به دليل خودکشي در شب قبل از محاکمه از دادرسي حذف شدند.
همه متهمان در حالي که حق انتخاب وکيل داشتند، اتهاماتشان را انکار کردند و خود را بي پناه دانستند. «رابرت جکسن»ــ دادستان کل آمريکا ــ تصميم گرفت براي اثبات جرم آنها اتهامات را بر اساس مدارک نوشته شده توسط خود نازي ها مطرح کند تا رأي دادگاه با قاطعيت در مرحله اول اعلام شود. بنابراين وقتي متهمان مدارک ثبت و ضبط شده آرشيو حزب نازي را ديدند، لب به اعتراف گشودند. در دادگاه، حدود يک ميليون صفحه اسناد و فيلم هاي اختصاصي حزب نازي از اردوگاه هاي کار اجباري مورد بررسي قرار گرفت. بعضي از متهمان، جنايت جنگي شان را به گردن هيتلر، حزب نازي و سران حزب انداختند و بعضي ديگر خودشان بر عهده گرفتند تا شايد در محکوميتشان تخفيف داده شود. 12 تن از متهمان، به مرگ پاي چوبه دار محکوم شدند که اين حکم در 15 اکتبر 1946 به اجرا در آمد و اجساد آنها را در کوره هاي آدم سوزي سوزاندند. سه نفر تبرئه شدند و بقيه آنها به حبس تا چندين سال زندان محکوم شدند. زنداني ها را به زندان «اشپانداو» در برلين منتقل کردند.
پس از دادگاه نورنبرگ، محاکمات ديگري انجام شد که مربوط به اعضاي گشتاپو، اس اس، پزشکان نازي و...بود.

پزشکان نازي و نقض اخلاق در پژوهش
 

طي دادگاه نورنبرگ و دادگاه هاي پزشکي اي که پس از آن تشکيل شد، آزمايش هايي که روي زنداني هاي اردوگاه هاي کار اجباري و کمپ هاي زنداني ها صورت مي گرفت، به عنوان جنايت جنگي شناخته و محکوم شد. آزمايش روي انسان ها توسط دکتر «ورنر هيده»ــ پزشک معروف نازي ــ در 1939 به نام تئوري «کشتن شفقت آميز زندگي هاي بي ارزش» به هيتلر عرضه شده بود. به فرمان او، پزشکان نازي در 30 اردوگاه اسراي جنگي براي اثبات برتري نژادي، آزمايش هاي هولناکي انجام مي دادند. که شامل تزريق ميکروب تيفوس و سل و آب دريا به بدن، پرتاب از ارتفاع زياد، اعمال روش هاي استرليزاسيون، عمل پيوند اعضا و ...بود که در شرايط طبيعي و بدون بيهوشي صورت مي گرفت. در دادگاه نورنبرگ 23 نفر از پزشکان و پرستاران به مرگ و حبس ابد محکوم شدند.
دادگاه نورنبرگ، اساسنامه اي استاندارد تهيه کرد که در آن نظارت اخلاقي بر سالم و انساني بودن آزمايش هاي تحقيقاتي روي انسان ها، به صورت يکي از مواد قانوني درآمد. احتمالاً همه شما در موقع تصويب پايان نامه، فرمي را امضا کرده ايد که تعهد کنيد اخلاق پژوهش را در کارتان رعايت مي کنيد. آن فرم يادگار همين دادگاه ها است.
متهمان دادگاه و فراريان سرنوشت هاي متفاوت و جالبي داشتند

محکومين بالفطره
 

يوزف منگله/پزشک مرگ
 

فرشته مرگ اردوگاه «آشوويتس»، دکتر يوزف منگله بود؛ کسي که با آزمايش هاي غير انساني و غير اخلاقي اش روي زندانيان اين اردوگاه، چهره مخوفي از خود در تاريخ برجاي گذاشت. منگله آزمايش هاي بسياري روي دوقلوهاي يکسان انجام داد و با قطع کردن و پيوند اندام ها بدون بيهوشي و استفاده از ترکيبات ميکروبي و سمي، سبب مرگ بسياري از يهوديان و کولي ها شد. او توسط تشکيلات «ادسا» که شبکه افسران سابق ارتش آلمان نازي براي پناه و فراري دادن ساير افسران بود، به آرژانتين فرستاده شد تا اينکه در سال 1979 بر اثر شنا در استخر خانه اش فوت کرد و مخفيانه به خاک سپرده شد.

آدولف آيشمن/افسر نازي
 

نام آيشمن و دادگاهش به خاطر سال ها فرار از محاکمه و تبليغاتي که او را «قصاب اروپا» مي ناميدند، معروف شد. او افسر نازي اس اس بود و تحت فرماندهي هيملر قرار داشت و عمليات شناسايي و انتقال يهوديان را به اردوگاه هاي مرگ انجام مي داد. در 1945 با اشغال آلمان به دست نيروهاي آمريکايي افتاد اما توانست از زندان فرار کند. چند سال بعد، توسط نيروهاي سرويس مخفي رژيم صهيونيستي رديابي و دستگير شد. محاکمه او جنجال برانگيز بود زيرا دادگاهش به عنوان اولين دادگاه يهودي در بيت المقدس برگزار شد و احساسات بسياري از يهوديان را برانگيخت. او سرانجام به دار آويخته شد.

رودلف هس/منشي مخصوص هيتلر
 

او از جنگ با انگليس ناراضي بود و سعي داشت صلحي ميان آلمان و انگليس برقرار کند. هيتلر از اين کار او خشمگين شد و هس با هواپيما به انگليس فرار کرد. ارتش آلمان سعي کرد هواپيماي او را منهدم کند اما هس توانست با چتر نجات در خاک اسکاتلند فرود بيايد. او مدتي در اختيار مأموران M16 بود اما از بيماري رواني رنج مي برد و در بيمارستان نظامي بستري شد. در جريان دادگاه نورنبرگ، او ادعا کرد که به کلي حافظه اش را از دست داده. گورينگ در دادگاه از او پرسيد: «يادت مي آيد پيشوادر رايشتاگ اعلام کرد که اگر اتفاقي برايش افتاد، من جانشين او خواهم بود و اگر اتفاقي براي من افتاد، تو بايد جانشين من باشي؟». هس تکرار مي کرد: «نه، نه، همه اش تاريک است، به کلي تاريک است». او به حبس ابد محکوم شد. هس نزديک به 40 سال در زندان به سر برد و در 97 سالگي خود را با سيم برق حلق آويز کرد.

هانس فرانک/فرماندار نظامي لهستان
 

از آنجايي که هيتلر با لهستان خصومتي آشتي ناپذير داشت، هانس فرانک را که به قصاب معروف بود، به سمت فرمانداري لهستان منصوب کرد. او با ايجاد گتوها و اردوگاه هاي متعدد کار اجباري و نظارت بر آنها، بخش مهمي از فعاليت هاي نازي ها را در دست داشت. وقتي در اواخر ماه مي 1945 فرانک را دستگير کردند، لباس سربازان پياده نظام آلمان را به تن داشت و قصد خودکشي داشت اما او ناموفق بود و هويتش فاش شد.

مارتين بورمان/منشي مخصوص هيتلر بعد از هس
 

تنها کسي که از ميان سران نازي هيچ گاه دستگير نشد، بورمان بود. او منشي مخصوص هيتلر بود. پس از ورود متفقين، جسدي يافت شد که به اشتباه او را بورمان تشخيص دادند. او را در دادگاه به مرگ محکوم کردند؛ حکمي که هيچ گاه اجرا نشد.

والتر فونک/وزير اقتصاد آلمان
 

از رجال برجسته آلمان هيتلري، وزير اقتصاد و رئيس «رايش بانک» بود. اتهام فونک همکاري با نازي ها در زمينه سرمايه گذاري طلاهاي يهوديان بود اما در دادگاه اين اتهام را نپذيرفت. براي او فيلمي از بيرون آوردن طلاهاي زندانيان کشته شده در اردوگاه هاي لهستان نمايش دادند و فونک با ديدن آن، گريه سر داد و اتهامش را پذيرفت. فونک را به 20 سال زندان محکوم کردند که پس از سه سال آزاد شد و بر اثر سکته قلبي مرد.

ياليمار شاخت/معمار اقتصاد آلمان
 

شاخت را به عنوان محرک برنامه هاي دوباره صنعتي کردن و تجديد تسليحات آلماني مي شناسند. او کميسر مالي در جمهوري وايمار و دوره اي هم رئيس رايش بانک بود. در پايان جنگ جهاني در اردوگاه هاي اسراي جنگي به سر مي برد و در دادگاه نورنبرگ تبرئه شد.

هرمان گورينگ/فرمانده نيروي هوايي آلمان
 

گورينگ رئيس نيروي هوايي آلمان «لوفت هافه» شد و در سلسله مراتب نظامي رده اش بعد از هيتلر بود. او فرمان کشتار بسياري از يهوديان اردوگاه ها را امضا کرد. او يک روز پس از تسليم شدن ارتش آلمان، خود را در اختيار نيروهاي آمريکايي گذاشت، در حالي که چمداني پر از پول، جواهرات و مواد مخدر به همراه داشت. گورينگ طي محاکمه اش با اعتماد به نفس بالا از هيتلر و سياست هاي رايش سوم و عملکرد نظامي حزب نازي در طول جنگ حمايت کرد. او ساعتي قبل از اجراي حکم مرگ، با بلعيدن کپسول سيانور خودکشي کرد و به چوبه دار نرسيد.
منبع: همشهري جوان، شماره 233