تعليم و تربيت و دنياي ناشناخته ديني کودکان(1)
تعليم و تربيت و دنياي ناشناخته ي ديني کودکان(1)
چکيده
مراحل رشد و تکامل درک ديني کودکان و نوجوانان، به دوره هاي سه گانه ي تفکر مذهبي شهودي، مذهبي عيني و مذهبي انتزاعي تقسيم مي شود.
بر اين اساس، مي توان تعليم و تربيت ديني کودکان را در دو دوره ي کلي خردسالان 5 تا 9 سال و کودکان 9 تا 13 سال برنامه ريزي کرد. تعليم و تربيت ديني خردسالان بايد توأم با بازي، شوخي، سرگرمي و داستان گويي باشد تا ارتباط مربي و متربي از جاذبه و تأثير لازم برخوردار شود؛ در دوره ي دوم نيز استفاده از داستان، شعر، سرود، نمايشنامه و فعاليت هاي عملي و هنري مختلف و سرگرمي هاي گوناگون، يکي از ضرورت هاي تعليم و تربيت به شمار مي آيد.
کليد واژه ها: تعليم و تربيت، دين، روان شناسي، کودک.
مقدمه
در اين مقاله، بر اساس تحقيقات ميداني و نظري صورت گرفته، به مراحل رشد و تکامل درک ديني کودکان و نوجوانان مي پردازيم و به برخي از برداشت هاي کودکان از مفاهيم ديني اشاره مي کنيم. در پايان، وظايف اساسي در تعليم و تربيت ديني اين مخاطبان کم سن و سال را مرور خواهيم کرد.
روان شناسي ديني مخاطبان
از نظر نگارنده، ديدگاه شناخت گرا زمينه اي را فراهم مي آورد که پيام آفرينان با نحوه ي استنباط کودکان و نوجوانان در سنين مختلف از موضوعات و مفاهيم ديني آشنايي پيدا کنند و با پذيرش نوعي مخاطب محوري در ارتباطات، به راه حل هاي نوين و بسيار مؤثري در ارتباطات ديني دست يابند. خوشبختانه در سال هاي اخير، موفقيت هاي قابل توجهي بر اثر اين توجهات به دست آمده، که مجموعه کتاب هاي درسي هديه هاي آسمان در دوره ي ابتدايي که به تازگي چاپ شده است، گواه اين معناست. اما متأسفانه موارد متعددي نيز پيش مي آيد که وظايف اساسي در برنامه هاي ديني کودکان حکايت از واگرايي ميان رسانه هاي سنتي، مکتوب و الکترونيک در حوزه ي ارتباطات ديني دارد. (4)
مراحل رشد تفکر ديني در کودکان و نوجوانان
به طور کلي، در نظريه ي گلدمن، وجود سه مرحله ي تفکر شهودي، عمليات عيني و عمليات صوري نظريه ي پياژه در درک مفاهيم ديني نيز تأييد شد؛ اما با اين تفاوت که مرحله ي عمليات عيني در زمينه هاي مذهبي، مدت زمان بيشتري به طول مي انجامد و تا حدود سن عقل (سيزده يا چهارده سالگي) ادامه مي يابد. اين مهم نشان مي دهد که نبايد مباحث و تعاليم ديني را با ساير مباحث علمي مقايسه کرد. اما چنانچه تجربه هاي مذهبي کودکان در خانه، مدرسه و محيط هاي مذهبي افزون شوند و شيوه هاي تعليم و تربيتي مناسبي به کار رود، مي توان از اين تأخير کاست؛ وگرنه با بزرگ سالي مواجه مي شويم که هنوز در تفکر ديني خود درگير محدوديت هاي کودکي خود است و درک ناقصي از مفاهيم ديني دارد. (8)
براي آشنايي اجمالي با اين مراحل، به اختصار به هر يک اشاره مي شود: (9)
1. دوره ي تفکر پيش مذهبي: (10) هفت تا هشت سالگي
در اين دوره، دو ويژگي عمده ي خودمحور بودن و تک کانوني نبودن در تفکر خردسالان مشاهده مي شود. اين دو ويژگي که پيش از اين توضيح داده شد، در فهم داستان ها و معارف ديني نيز تسري مي يابد و درک آن ها را با نواقص و محدوديت هاي فراواني مواجه مي کند. براي مثال، وقتي داستان برانگيخته شدن حضرت موسي (ع) در آن ايستاد مقدس بود، او پاسخ داد: زيرا روي زمين، علف سبز شده بود. اين نمونه که مبتني بر ويژگي تک کانوني بودن درک مذهبي خردسالان است، نشان مي دهد آنچه ممکن است در يک رويداد براي بزرگسالان محور اصلي باشد - مانند مقدس بودن آن سرزمين به سبب سابقه ي پرشکوه آن - در نظر او جزئي مبهم و غيرمهم به شمار مي آيد و جزء ديگري - مانند سرسبز بودن زمين هايش - که براي بزرگ سالان بي اهميت است، نزد کودک بااهميت ترين جزء تلقي مي شود. بنابراين مربي کودک بايد مراقب اين بدفهمي ها باشد و بداند که برداشت کودک از داستان هايي که مي شنود، چگونه است.
کودکان در اين سنين، بسياري از واژه هاي مذهبي را به کار مي برند، اما معاني آن ها را نمي يابند. کسي که بر اين نکته واقف نباشد، به سبب سهولت به کارگيري زبان مذهبي توسط آنان، به خطا تصور مي کند که کودکان از قدرت فهم مذهبي بالايي برخوردارند. تفکر مذهبي در اين مرحله، ماهيتي سحري و افسانه اي دارد. از اين روي، برخورد کودک با داستان ها و معارف ديني، همگون با تصوري است که از افسانه ها و داستان هاي خيالي دارد. نمونه ي زير که حاصل گفت و گوي يک پژوهشگر با يک کودک پنج ساله درباره ي مفهوم خداست، مي تواند اين ويژگي را به خوبي روشن کند؛ کودک مي پندارد خدا در هواست و از آنجا در بعضي وقت ها با دست هايش باران و آب را به زمين مي ريزد. خداوند با نورش که مانند خورشيد است، ما را مي بيند و در شب ها با نور شبي ما را مي نگرد.
2. دوره ي تفکر مذهبي ناقص اول: (11) هفت تا نه سالگي
نشانه ي ديگر اين تفکر آن است که مفاهيم مذهبي را که غالباً انتزاعي و کنايي هستند، به همان معناي تحت اللفظي و تجسم يافته معنا مي کند. براي مثال، اگر ترجمه ي عبارت «يدالله فوق ايديهم» يا «اهدنا الصراط المستقيم» براي او بيان شود، تصورش از دست خدا و نيز راه مستقيم، همان معناي تحت اللفظي و عيني است.
وقتي از کودک درباره ي چگونگي شکافته شدن آب در داستان حضرت موسي (ع) و عبور بني اسرائيل از آن سؤال شد، او پاسخ داد: خدا اين کار را انجام داد. او در وسط آب بود و به وسيله ي بازوها و پاهاي خود، آب ها را فشار داد و آن ها را از هم باز کرد. پرسيده شد: آيا بني اسرائيل موقع عبور کردن از آب ها خدا را ديدند؟ او پاسخ داد: نه، خدا زير آب ها و سنگ ها بود. اما آن گاه که پرسيده شد: اگر او زير آب ها بود پس چگونه آب را شکافته نگاه داشت؟ وي گفت: نمي دانم. اين نمونه نشان مي دهد که کودک در تفکر ديني خود، محدود به تفکر عيني است. به ناچار، بايد براي توجيه شکافته شدن آب، دست و پايي را تصور کند که به وسيله ي آن ها، آب ها کنار روند و عبور از ميان آن ها ميسر شود. اين مسئله، در نتيجه ي درگيري و محدوديت او با ملموسات و عينياتي است که همه روزه با آن ها سروکار دارد. همچنين، اين نمونه نمايانگر آن است که او در پي يک تفکر نظام دار و منطقي ـ هر چند به صورت محدود ـ تلاش مي کند. در حالي که در دوره ي گذشته، هيچ نوع ارتباط منطقي ميان حوادث وجود نداشت و کودک به صورتي تمسخرآميز و جادويي آن ها را با يکديگر ارتباط مي داد. با اين حال، اين تفکر خام و پر از اشتباه است و کودک قضاوت هايي نامطمئن دارد که با يک اشکال ساده ي پرسشگر در هم مي شکند و نمي تواند راه چاره را بيابد.
پينوشتها:
*استاد دانشگاه امام صادق(ع
1. Reception Theory.
2. Stewart Hall, 1980.
3. دنيس مك كوايل، مخاطب شناسي، ترجمه ي مهدي منتظرقائم، ص 150.
4. ناصر باهنر، رسانه ها و دين: از رسانه هاي سنتي اسلامي تا تلويزيون، ص 228-234.
5. Harms, 1944.
6. oldman, 1964-1965.
7. ر.ك: عزت خادمي، «درك كودكان دبستاني از مفاهيم ديني»، تعليم و تربيت، ش 27 و 28.
8. C.f. Goldman, Ronald, Rediness for religion, Rutledge & Regan Poul.
9. Goldman, Ronald, Religious Thinking from Childhood too Adolescence, Rutledge & Regan Poul.
10. Pre-Religious Thogut Stage.
11. Sub-Religious Thogut Stage I.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}