تاریخچه زیور آلات


 

نويسنده:مهدي ايماشي




 
مي توان گفت قدمت زيور آلات برابر با خود انسان است. از زماني كه انسان كهن خود با طبيعت پيرامون خود دست و پنجه نرم مي كرد و براي گذران زندگي خوراك، پوشاك و ديگر مايحتاج فراهم مي آورد، درك زيبايي شناسي نيز همراه با تجربيات روزمره در آن شكل گرفت.
تغييرات محيطي، از سياهي شب تا روشنايي روز، تغيير زمان با گذشت فصل ها، تنوع شكل ها و رنگ هاي طبيعي در جانداران، گياهان و اشياء بيجان در ذهن انسان ادراكي از معنا بخشي را بوجود آورد و براي هر پديده علتي ماورائي متصور بود.

انسان کهن در ابتدا براي زينت و آراستگي خود از نشانه هايي كه از طبيعت الگو برداري كرده بود كمك مي گرفت. اعتقاد بر اين است كه در ابتدا مردان خود را مي آراستند و با رنگ كردن بدن و يا مجروح كردن خود به شكل هاي متفاوت جلب توجه مي كردند. مجروح كردن بدن در مردان براي تزيين يك امر عادي بوده و گاهي ميزان جراحت ها باعث مرگ مي شده است. شكافتن پوست و رنگ كردن آن، خالكوبي و... هنوز هم در بين مردان رايج تر از زنان است.
لباس در ابتدا براي تزيين استفاده مي شد، به جاي نقوشي كه براي يك عمر بر بدن نقش بسته بود با استفاده از تن پوش هاي رنگي، تنوع پيدا كرده و شكل هاي متفاوتي به آن مي دادند.
در بين آراستني ها هر چه اهميت پيدا مي كرد شكلي به آن داده شده و در قسمت هاي مختلف بدن مورد استفاده قرار مي گرفت. از استخوان حيواناتي كه صيد مي شدند و تأمين كننده غذا بودند تا گياهان و سنگ ها و... در تزيين بدن استفاده مي شد.

تحقيقات باستان شناسي حاكي از آن است كه نخستين زيورهاي مورد استفاده بشر دندان ها و پنجه هاي حيواناتي بوده كه صيد مي كرده است. اين قطعه هاي كشف شده با يك رشته ليف طبيعي به هم متصل مي شدند و تشكيل مجموعه اي بديع را مي دادند كه بسيار زيبا جلوه مي كردند.
قديمي ترين زيورآلاتي كه توسط انسان مورد استفاده قرار مي گرفته صدفهايي است كه به صورت مصنوعي در آنها سوراخ هايي ايجاد شده است و در غار Grotte des Pigeons واقع در شرق مراكش يافت شده است. تاريخ دقيق اين صدف ها هنوز مشخص نيست؛ اما به گفته باستان شناسان اين صدف هاي سوراخ شده احتمالا مربوط به 110 هزار سال قبل است.

پيش از اين قديمي ترين زيورآلات انسان كه به دست آمده بود 82 هزار سال قدمت داشته است. اين در حالي است كه قديمي ترين زيورآلاتي كه تاريخ دقيق آنها تعيين شده است مربوط به 41 صدف سوراخ شده با قدمت 72 هزار سال هستند.
هزاران سال زندگي با سنگ و شكل دادن قطعات سنگي به انسان آموخته بود مقاومت سنگها متفاوت است. شايد سرسختي در انواع سنگ ها بيشتر توجه انسان را به خود جلب مي كرد و به دليل اين نگرش انسان به طبيعت، همراه داشتن اين قطعات سرسخت را ياوري براي مقاومت خود در برابر ناملايمات طبيعت مي دانست. با شناخت تفاوت در مقاومت و پايداري و حرارت دادن اين قطعات فلزات كشف شدند و در اين ميان شناخت فلزات كمك بزرگي براي تغيير رويه زندگي بشر داشت.
با پيدايش زيورهاي فلزي و به كارگيري طلا، نقره و سنگ هاي قيمتي، اين زيورها بيشتر در ساخت گردنبندها و تاج هاي سلطنتي، دستبند ها، ادوات جنگي پادشاهان، لباس ها و نيم تاج هاي زنانه براي بزرگان مورد استفاده قرار گرفت.

همانند روزگار معاصر طلا، جواهرات و زيورآلات مختلف در روزگاران گذشته بيشتر به منظور كسب حيثيت و اعتبار اجتماعي، ارضاي نيازهاي روحي و غريزي، تزيين اندام هاي مختلف بدن و انجام مراسم مذهبي مورد استفاده قرار مي گرفته است.
از بررسي نقاشي هايي كه قدمت آنها به ده ها هزار سال قبل مي رسد و انسان هاي نخستين بر روي ديوارهاي غارها ترسيم كرده اند معلوم مي شود كه آنها زيورآلات را به كار مي برده اند، زيرا در اين نقاشي ها افراد با اشيائي مانند گردنبند و دستبند آراسته شده اند.(تصاوير 2)

قديمي ترين زيورآلاتي كه در اروپا شناخته شده در منطقه لاكينا La Quina فرانسه كشف شده است كه شامل مهره هايي از جنس دندان و استخوان حيوانات است و قدمت آن به حدود چهل هزار سال قبل مي رسد.
اين اشياء ظاهرا به عنوان زيور مورد استفاده بودند. در گذشته ساخت زيورها با تاكيد و تكيه بر مواد آلي و حفظ كيفيت و اشكال طبيعي اين مواد صورت مي گرفته است. مواد مورد استفاده با توجه به استعداد و نوع زندگي سازندگان آنها از تنوع خاصي برخوردارند. كشف بسياري از اين قبيل آثار در مجاورت گورستان ها حاكي از آن است كه اين اشياء ضمن داشتن نقش اجتماعي داراي ارزش ماوراء الطبيعه اي نيز بوده اند.
تجارت جواهرات، در هزاره هفتم قبل از ميلاد، بخش مهمي از تجارت بين المللي بين سرزمين هاي حاشيه مديترانه و تمدن هاي قديم فراسوي كوهستان هاي غرب آسيا را به خود اختصاص داده بود. مهره هاي مرجاني متعلق به سواحل مديترانه كه در شهر «چتل هويوك Gatal Huyuk» از شهرهاي دوره پارينه سنگي، به دست آمده، نشانه اي از اين روابط بوده است.

مساله جواهرات در تمدن هاي بزرگ باستاني تا هزاره ي چهارم و سوم قبل از ميلاد بسيار پيچيده است. چرا كه ريسه ها و زنجيرهاي فوق العاده زيبايي از جنس سنگ هاي قيمتي از قبرهاي سلطنتي سومريان به دست آمده است و نيز تعداد قابل توجهي مهره هاي شيشه اي در ناحيه قفقاز و در منطقه نوع ديگر از زيورهاي مورد استفاده ساكنان بين النهرين اشكال طلسم گونه اي است كه از تراشيدن سنگ هاي كوچك به صورت تصاويري از حيوانات گوناگون مانند كبوتر، قوچ، پرندگان و قورباغه ساخته مي شد. اين اشكال داراي ارزش هاي معنوي و ماوراء الطبيعه اي بودند. به طور تقريبي در همان دوران، ساكنان مصر از سنگ صابون، كه يكي از اولين مواد مركب به كار گرفته شده در صنعت جواهرسازي است، در ساخت زيورهاي خود استفاده مي كردند. اين سنگ، نرم و به آساني تراشيده مي شد.(تصاوير 4)
مصريان قديم با استفاده از سنگ هاي قيمتي، گردنبند هاي سنگين گوهرنشان و تاج سرهايي جهت استفاده بر روي كلاه گيس مي ساختند. زحمت زياد در تهيه جواهرات و دشواري كار ساخت قطعات موجب شد تا سازندگان اين اشياء به منظور طبيعي و زيورهايي چون گردنبندهاي گلي و برگ زيتوني و استفاده از اعضاي حيوانات، به ويژه براي برگزاري مراسم و آيين هاي مذهبي، روي آورند. توجه بيش از حد به زيورهاي ساخته شده از گل و گياه به تدريج جاي خود را به ساير مواد آلي موجود در طبيعيت از قبيل عاج، استخوان، طلا، سفال «Steatite» و مينا داد. در كنار ساخت جواهراتي به شكل مجسمه هاي طلايي بزرگ و به كارگيري اغراق آميز و افراطي سنگ هاي گوهر نشان، نظير آنچه كه از قبرهاي فراعنه به دست آمده است، جواهرسازان، زيورهاي ارزان قيمتي كه متناسب با قدرت خريد طبقه متوسط و پايين جامعه بود، مي ساختند. به طور مثال مهره هاي زينتي با استفاده از شيشه و نوعي سفال شفاف به نام «فايانس Faience». در طول تاريخ باستان از تمدن هاي مصر «ميسن Mycen» تا تمدن هاي رومي استفاده از شيشه هاي رنگي به جاي مرواريد، زمرد و فيروزه و ساير سنگ هاي قيمتي مرسوم بوده است. (تصاوير 5)
استفاده از مهره هاي شيشه اي نشانده بر ورق نازكي از طلا يا نقره، به جاي مرواريد، نيز رواج داشته است. اين روش كم و بيش تا امروز نيز ادامه داشته و در كنار آن مهره هاي چيني به عنوان جايگزين مناسب براي سنگ هاي قيمتي نظير فيروزه و سنگ لاجورد به طور گسترده، مورد استفاده قرار مي گرفته است. نقش هايي كه روي برخي از گردنبندهاي چيني به دست آمده ديده مي شود، از نوع تاج گلي هستند.

دامنه مواد و مصالحي كه در جواهرسازي قومي به كار مي رفته به قدري وسيع است كه صنعت جواهرسازي اروپا را تحت تأثير قرار داده است و به عنوان عظيمترين نيروي الهام بخش طراحي قرن بيستم به حساب مي آيد. تاثير آداب و سنت هاي آفريقايي نيز بر اين صنعت چشمگير بوده است به طوري كه مردم آفريقا و بسياري از مردم آسيا بر خلاف اروپايي ها، هرگز راهي را كه اجدادشان طي كرده اند، فراموش نكرده اند و هنوز هم به ساخت اشياء و زيورهايي از جنس استخوان حيوان ها، چوب، صدف، ريشه گياهان، دانه ها و حبوبات، اقدام مي كنند.
به طور مثال در شمال نيجريه از حصير براي ساخت گوشواره استفاده مي شود و مردم «باشيما Bashima» نيز گردنبندها و بازوبندهاي زينتي خود را از حصير مي بافند. مردم آفريقا پس از پايان دوره استعمار، از سكه هاي به جا مانده از اروپايي ها به عنوان زيورهاي آرايشي موي سر استفاده مي كردند و در تزيين گردنبندها نيز از اين سكه ها استفاده مي كردند.

به موازات آن، در نقطه اي ديگر، پرهاي پرندگان استوايي وسيله ي تزيين گردنبندها و كلاه هاي آييني تمدن پيش از كريستف كلمب، سرخپوستان آمريكاي شمالي و قبايل آمازون بود.
از جمله ويژگي هاي مهم جواهرات قومي كه هنگام مقايسه با شيوه هاي قبل به چشم مي آيد، جرأت و جسارت فوق العاده سازندگان آنها در به كارگيري رنگ ها و هماهنگي كامل مواد مصرف شده است، به طوري كه در بسياري موارد مي توان مجموعه اي از مهره هاي شيشه اي مرجان هاي نتراشيده، استخوان ها و نقره كاري را يك جا و بر روي يك قطعه زينتي مشاهده كرد. هر يك از اين مواد با رنگ هاي فيروزه اي، شيري، صورتي و نقره اي درخشان آمخيتگي رنگي زيبايي به وجود مي آورند.
از ديرباز نياز به ساخت زيورهاي ارزان قيمت در كنار زيورهاي قيمتي مطرح بوده است و جواهرسازان هندي در روزگاران دور اقدام به ساخت زيورهاي ارزان قيمت كردند. انواع النگوها و زيورهاي ساخته شده از جنس صدف، حلزون، شيشه، فلزات و نوعي صمغ حشرات به نام «لاك» از نمونه هاي ارزان قيمت ساخته شده در زمان گذشته است. آنچه كه بيش از پيش به جواهرات هندي و آسياي شرقي جذابيت بخشيده به كارگيري ماهرانه مواد مصرفي بوده است.

در جواهرسازي قومي (نژادي) استفاده از مواد قيمتي و ارزشمند ناديده گرفته نمي شود. اكثر ملت هاي غير اروپايي به دنبال تهيه و توليد موادي به عنوان بدل طلا و ساير مواد قيمتي به منظور رقابت با آثار هنري اروپاييان بوده اند و هنوز هم هستند. به طور مثال ساكنان مالي گوشواره هاي حلقوي بزرگ خود را تنها با كوبيدن طلا و شكل دهي آن درست مي كردند، ساكنان آمريكاي پيش از كريستف كلمب نيز نيم رخ هاي شگفت انگيزي از پرندگان و حيوانات خيالي را از طلا درست كرده و به عنوان گوشواره و پيرايه هاي ديگر استفاده مي كردند و يا ساكنان شرق و جنوب آفريقا با پيچيده مفتول هاي مسي و فلزي به دور ساقه گياهان، زيورهايي نظير طوق، گردنبند و بازوبند درست مي كردند. اصول و روش پرداخت كاري هاي اين قوم را هنوز هم جواهرسازان غربي مانند«واندر استراتن Wander Straeten» به كار مي برند.
منبع: نشريه بانو، شماره 26