اسوه ي استبداد ستيزي
اسوه ي استبداد ستيزي
اسوه ي استبداد ستيزي
نويسنده: زينب سادات ميري
در دوران خفقان سلطنت پهلوي بسي مجاهدان و روحانيان، از جان خود گذشته و براي مبارزه با ظلم و جور، حرکات توفنده اي آغاز کردند. چه بسيار افرادي که به اتهام طرفداري از امام خميني توسط سازمان به اصطلاح امنيت، بازداشت و تحت شکنجه هاي وحشيانه ي عمال شاه جان باختند.
20 خرداد يادآور شهادت مظلومانه ي آيت الله سيد محمدرضا سعيدي خراساني، يار مجاهد امام و حامي ايثارگر اسلام است. سيد محمد رضا سعيدي، فرزند احمد در دوم ارديبهشت 1308 در نوغان خراسان ديده به جهان گشود. مقدمات و سطح را در مشهد فرا گرفت و سپس رهسپار قم گرديد و نزد امام خميني و آيت الله بروجردي شاگردي نمود.
او يکي از بهترين شاگردان امام بود و علاوه بر تحصيل علم از مرام و مسلک آن پيرو فرزانه نيز بهره برد.
سعيدي در اثناي تبعيد امام به ترکيه وانتقال ايشان به نجف در سال 1344، تلاش فراواني براي بازگرداندن امام به وطن صورت داد. او براي ملاقات با امام مخفيانه خور را به نجف رسانيد و به معرفي شخصيت علمي و سياسي امام در حوزه ي علميه نجف پرداخت.
آيت الله سعيدي براي دستيابي به اهداف والاي اسلام در سال 1344 فعاليت مجدد خود را در تهران از پايگاه مسجد موسي بن جعفر (ع) در حوالي ميدان خراسان آغاز کرد و به تبليغ و ارشاد، برگزاري کلاس هاي ايدئولوژيک و اقامه ي فرضيه ي امر به معروف و نهي از منکر پرداخت و زنان و مردان بسياري را با معارف و نهضت امام آشنا نمود.
شهيد سعيدي در آن روزگاري که چنگال استبداد هر فرياد مخالفي را سرکوب مي کرد، با شجاعت از امام خميني دفاع نمود و با صراحت از سياست استعمارگانه ي آمريکا و صهيونيسم در ايران پرده بر مي داشت. گزارش هاي فراوان ساواک گواهي روشن بر اين موضوع است:
در اين جلسه سعيدي ابتدا چند دقيقه درباره ي آيت الله خميني و کتک زدن طلبه ها در قم صحبت کرد و مردم با شنيدن اسم خميني صلوات فرستادند، نامبرده ضمن حمله به يهوديان فلسطين و آمريکا اضافه کرده: اينها کارشان در اين مملکت بالا گرفته و دستشان در همه کار باز است و کسي از آنها جلوگيري نمي کند ولي جلسات ما را تعطيل مي نمايند.
سه سال پيش، آيت الله خميني از دولت خواست که اسرائيل در کشور سفارتخانه نداشته باشد؛ اين جريانات را پيش بيني مي کرد، ما بايد براي مبارزه کردن تشکيلات داشته باشيم تا بتوانيم در مقابل دشمن مقاومت کنيم و... (1)
ديگر بار آيت الله سعيدي در تاريخ 45/5/8 «به اتهام اقدام عليه امنيت داخلي کشور» توسط شهرباني دستگير و به زندان قزل قلعه منتقل و در دادگاه نظامي به دو ماه زندان محکوم گرديد و دو ماه بعد در تاريخ 45/7/11 آزاد شد و دوباره را خويش را در پيش گرفت. از اين رو نگراني ساواک نيز تشديد شد، به طوري که سپهبد نصيري طي نامه اي به شهرباني، از آن مقام خواست که به نحو مقتضي از فعاليت ها و تحريکات سعيدي جلوگيري کند. شهرباني نيز براي دستيابي به اهداف خود، وي را ممنوع المنبر اعلام کرد. ولي اين امر سعيدي مجاهد را به سکوت وا نداشت و او جلسات و سخنراني هاي خود را بدون استفاده از منبر و مخفيانه دنبال کرد. وي در سخنراني ها به فساد وبي ديني دربار اشاره داشت وحمايت از اسلام را سر لوحه ي زندگي قلمداد مي نمود:
... امام حسين (ع) براي سر بلندي و پايداري اسلام به شهادت رسيد، بنابراين ما مسلمانان بايداز اين موضوع سر مشق بگيريم و نگذاريم استعمارگران دين ما را بازيچه قرار دهند. نگذاريم امثال آيت الله خميني را ناراحت سازند.
... اگر کسي حقايق رابيان نمود، از آزادي دم زد و ملت را به واقعيات روشن کرد، فورا تحت محاکمه و شکنجه و تبعيد قرار مي گيرد، بر عکس اگر آخوندي حرف نزد و مطابق ميل دستگاه رفتار کرد، حقوق و پاداش قابل توجهي به او مي دهند. (2) 45/9/4
... عقيده ي پيشوايان دين و رهبر عالي قدر ما هم همين است که حقوق و مزايا بايد براي همه ي مردم يکسان باشد. چرا يک طلبه که مي خواهد دين را زنده نگه دارد و درآتيه جاي خميني ها و بروجردي ها را بگيرد، در يک اتاق کوچک و مرطوب با ماهي 30 تومان زندگي کند، ولي در عوض تعداد ديگري از افراد اين مملکت در کاخ هاي سر به فلک کشيده شهوتراني و خوش گذراني و عياشي نمايند و به فکر برادران ديني خود نبوده و حتي آنها را شکنجه بدهند؟ ... (3) 45/10/6
... شرحي گله از اوضاع فرموده بودند: اگر انسان به وظيفه ي الهيه موفق شود، نتيجه حاصل است، چه به نتيجه ي منظوره برسيد يا نه. از امثال جناب عالي صبر و انتظار فرج مطلوب است و هيچ گاه از فضل الهي مأيوس نباشيد... از خداوند تعالي بخواهيد که ما را در راه وصول به مطالب الهيه ثابت نگه دارد و از گرفتاري ها که در راه هدف است قلوب ما را محکم تر فرمايد و از رحمت هاي خاصه ي خود ما را بي بهره نفرماييد...
همزمان با ورود گروهي از سرمايه داران امريکايي به ايران (به منظور سرمايه گذاري در رشته هاي توريسم، منابع جنگلي، کشت و صنعت، ايجاد شبکه ي توزيع و صنايع که در حقيقت استقلال سياسي و اقتصادي ايران را به ورطه ي نابودي مي کشاند.) و صدور اعلاميه ي حوزه ي علميه ي قم عليه سرمايه گذاري بيگانه، شهيد سعيدي نيز به مبارزه پرداخت و با سخنراني در مسجد موسي بن جعفر(ع) از اهداف شوم و استعماري امريکا پرده برداشت:
... اين وظيفه ي علماست که بايد مردم را از آنچه بر آنها مي گذرد مطلع کنند، پست ما خيلي حساس و گفتني ها زياد است ولي چه کنم که با اين جمعيت کم مجبوريم نفس ها را در سينه حبس کنيم. مثلاً يکي از گفتني ها که اين روزها سر و صداي آن، همه ي مملکت را پر کرده و جرايد هم نوشته اند اين است که قرار است 35 نفر از امريکاييان به ايران آمده و در اين مملکت سرمايه گذاري کنند. آيا مي دانيد که استعمارگران و يارانشان چه تصميماتي دارند و چه ظلم هايي خواهند کرد(4)...
اما آن مجاهد خستگي ناپذير به سخنراني و توزيع اعلاميه اکتفا نکرد و از علما نيز خواست تا مردم را از آنچه به سر آنان خواهد آمد آگاه نمايند، ولي خفقان و تاريکي حاکم بر کشور مانع از روشنگري بود. سر انجام در 11 خرداد 1349 آيت الله سعيدي خراساني در منزل خويش توسط نيروهاي ساواک به اتهام پرده برداري از جنايات رژيم و امريکا و آگاه نمودن مردم از حقوق از دست رفته ي خويش، دستگير و روانه ي زندان قزل قلعه شد.
ساواک تلاش مي کرد شهادت سعيدي را مرگ طبيعي و يا خودکشي قلمداد کند. در گزارشي علت مرگ فرو بردن دستمال در حلق عنوان شده، در جايي ديگر سکته ي قلبي و يا خونريزي لوزالمعده گزارش شده بود. اين گزارش هاي ضد و نقيض حاکي از واقعيت ديگري بود که در يکي از گزارش ها منتشر شد. در گزارش پزشکي قانوني دولت شاهنشاهي علت مرگ، « شوک ناشي از ضربه به شبکه ي عصبي خورشيدي» تعيين شد.
ترس و وحشت رژيم پس از شهادت آيت الله سعيدي نيز فرو کش نکرد و آنها طي بخشنامه اي به ساواک سراسر کشور دستوردادند تا از هر گونه برگزاري مراسم ترحيم براي او جلوگيري و عاملين آن را دستگير و تبعيد کنند.
روحانيون و مصلحين ايراني مقيم نجف نيز با صدور اعلاميه، برگزاري مجالس ختم و بزرگداشت و نصب پلاکارد و در اطراف حرم امام علي (ع) اعلام عزاداري کردند و به سوگ نشستند.
امام در تاريخ 1349/4/20 در پاسخ به تسليت نامه ي فضلا و محصلين حوزه ي علميه ي قم، بيانيه اي در مورد شهادت سعيدي و بر ضد کنسرسيوم اقتصادي صادر کردند:
آواي ضد استبدادي سعيدي خاموش شد و لي راه انديشه ي او تداوم يافت. روحانيان بيدار و مردم آگاه در مقابل حکومت جور و تحت استعمار بيگانه ايستادگي کردند و نهضت امام را تداوم بخشيدند و سر انجام هدف و آرمان هاي آن شهيد به بار نشست و جمهوري اسلامي در ايران استوار است.
و سلام عليه يوم ولد و يوم قتل و يوم يبعث حيا
******
20 خرداد يادآور شهادت مظلومانه ي آيت الله سيد محمدرضا سعيدي خراساني، يار مجاهد امام و حامي ايثارگر اسلام است. سيد محمد رضا سعيدي، فرزند احمد در دوم ارديبهشت 1308 در نوغان خراسان ديده به جهان گشود. مقدمات و سطح را در مشهد فرا گرفت و سپس رهسپار قم گرديد و نزد امام خميني و آيت الله بروجردي شاگردي نمود.
او يکي از بهترين شاگردان امام بود و علاوه بر تحصيل علم از مرام و مسلک آن پيرو فرزانه نيز بهره برد.
سعيدي در اثناي تبعيد امام به ترکيه وانتقال ايشان به نجف در سال 1344، تلاش فراواني براي بازگرداندن امام به وطن صورت داد. او براي ملاقات با امام مخفيانه خور را به نجف رسانيد و به معرفي شخصيت علمي و سياسي امام در حوزه ي علميه نجف پرداخت.
آيت الله سعيدي براي دستيابي به اهداف والاي اسلام در سال 1344 فعاليت مجدد خود را در تهران از پايگاه مسجد موسي بن جعفر (ع) در حوالي ميدان خراسان آغاز کرد و به تبليغ و ارشاد، برگزاري کلاس هاي ايدئولوژيک و اقامه ي فرضيه ي امر به معروف و نهي از منکر پرداخت و زنان و مردان بسياري را با معارف و نهضت امام آشنا نمود.
شهيد سعيدي در آن روزگاري که چنگال استبداد هر فرياد مخالفي را سرکوب مي کرد، با شجاعت از امام خميني دفاع نمود و با صراحت از سياست استعمارگانه ي آمريکا و صهيونيسم در ايران پرده بر مي داشت. گزارش هاي فراوان ساواک گواهي روشن بر اين موضوع است:
در اين جلسه سعيدي ابتدا چند دقيقه درباره ي آيت الله خميني و کتک زدن طلبه ها در قم صحبت کرد و مردم با شنيدن اسم خميني صلوات فرستادند، نامبرده ضمن حمله به يهوديان فلسطين و آمريکا اضافه کرده: اينها کارشان در اين مملکت بالا گرفته و دستشان در همه کار باز است و کسي از آنها جلوگيري نمي کند ولي جلسات ما را تعطيل مي نمايند.
سه سال پيش، آيت الله خميني از دولت خواست که اسرائيل در کشور سفارتخانه نداشته باشد؛ اين جريانات را پيش بيني مي کرد، ما بايد براي مبارزه کردن تشکيلات داشته باشيم تا بتوانيم در مقابل دشمن مقاومت کنيم و... (1)
ديگر بار آيت الله سعيدي در تاريخ 45/5/8 «به اتهام اقدام عليه امنيت داخلي کشور» توسط شهرباني دستگير و به زندان قزل قلعه منتقل و در دادگاه نظامي به دو ماه زندان محکوم گرديد و دو ماه بعد در تاريخ 45/7/11 آزاد شد و دوباره را خويش را در پيش گرفت. از اين رو نگراني ساواک نيز تشديد شد، به طوري که سپهبد نصيري طي نامه اي به شهرباني، از آن مقام خواست که به نحو مقتضي از فعاليت ها و تحريکات سعيدي جلوگيري کند. شهرباني نيز براي دستيابي به اهداف خود، وي را ممنوع المنبر اعلام کرد. ولي اين امر سعيدي مجاهد را به سکوت وا نداشت و او جلسات و سخنراني هاي خود را بدون استفاده از منبر و مخفيانه دنبال کرد. وي در سخنراني ها به فساد وبي ديني دربار اشاره داشت وحمايت از اسلام را سر لوحه ي زندگي قلمداد مي نمود:
... امام حسين (ع) براي سر بلندي و پايداري اسلام به شهادت رسيد، بنابراين ما مسلمانان بايداز اين موضوع سر مشق بگيريم و نگذاريم استعمارگران دين ما را بازيچه قرار دهند. نگذاريم امثال آيت الله خميني را ناراحت سازند.
... اگر کسي حقايق رابيان نمود، از آزادي دم زد و ملت را به واقعيات روشن کرد، فورا تحت محاکمه و شکنجه و تبعيد قرار مي گيرد، بر عکس اگر آخوندي حرف نزد و مطابق ميل دستگاه رفتار کرد، حقوق و پاداش قابل توجهي به او مي دهند. (2) 45/9/4
... عقيده ي پيشوايان دين و رهبر عالي قدر ما هم همين است که حقوق و مزايا بايد براي همه ي مردم يکسان باشد. چرا يک طلبه که مي خواهد دين را زنده نگه دارد و درآتيه جاي خميني ها و بروجردي ها را بگيرد، در يک اتاق کوچک و مرطوب با ماهي 30 تومان زندگي کند، ولي در عوض تعداد ديگري از افراد اين مملکت در کاخ هاي سر به فلک کشيده شهوتراني و خوش گذراني و عياشي نمايند و به فکر برادران ديني خود نبوده و حتي آنها را شکنجه بدهند؟ ... (3) 45/10/6
... شرحي گله از اوضاع فرموده بودند: اگر انسان به وظيفه ي الهيه موفق شود، نتيجه حاصل است، چه به نتيجه ي منظوره برسيد يا نه. از امثال جناب عالي صبر و انتظار فرج مطلوب است و هيچ گاه از فضل الهي مأيوس نباشيد... از خداوند تعالي بخواهيد که ما را در راه وصول به مطالب الهيه ثابت نگه دارد و از گرفتاري ها که در راه هدف است قلوب ما را محکم تر فرمايد و از رحمت هاي خاصه ي خود ما را بي بهره نفرماييد...
همزمان با ورود گروهي از سرمايه داران امريکايي به ايران (به منظور سرمايه گذاري در رشته هاي توريسم، منابع جنگلي، کشت و صنعت، ايجاد شبکه ي توزيع و صنايع که در حقيقت استقلال سياسي و اقتصادي ايران را به ورطه ي نابودي مي کشاند.) و صدور اعلاميه ي حوزه ي علميه ي قم عليه سرمايه گذاري بيگانه، شهيد سعيدي نيز به مبارزه پرداخت و با سخنراني در مسجد موسي بن جعفر(ع) از اهداف شوم و استعماري امريکا پرده برداشت:
... اين وظيفه ي علماست که بايد مردم را از آنچه بر آنها مي گذرد مطلع کنند، پست ما خيلي حساس و گفتني ها زياد است ولي چه کنم که با اين جمعيت کم مجبوريم نفس ها را در سينه حبس کنيم. مثلاً يکي از گفتني ها که اين روزها سر و صداي آن، همه ي مملکت را پر کرده و جرايد هم نوشته اند اين است که قرار است 35 نفر از امريکاييان به ايران آمده و در اين مملکت سرمايه گذاري کنند. آيا مي دانيد که استعمارگران و يارانشان چه تصميماتي دارند و چه ظلم هايي خواهند کرد(4)...
اما آن مجاهد خستگي ناپذير به سخنراني و توزيع اعلاميه اکتفا نکرد و از علما نيز خواست تا مردم را از آنچه به سر آنان خواهد آمد آگاه نمايند، ولي خفقان و تاريکي حاکم بر کشور مانع از روشنگري بود. سر انجام در 11 خرداد 1349 آيت الله سعيدي خراساني در منزل خويش توسط نيروهاي ساواک به اتهام پرده برداري از جنايات رژيم و امريکا و آگاه نمودن مردم از حقوق از دست رفته ي خويش، دستگير و روانه ي زندان قزل قلعه شد.
ساواک تلاش مي کرد شهادت سعيدي را مرگ طبيعي و يا خودکشي قلمداد کند. در گزارشي علت مرگ فرو بردن دستمال در حلق عنوان شده، در جايي ديگر سکته ي قلبي و يا خونريزي لوزالمعده گزارش شده بود. اين گزارش هاي ضد و نقيض حاکي از واقعيت ديگري بود که در يکي از گزارش ها منتشر شد. در گزارش پزشکي قانوني دولت شاهنشاهي علت مرگ، « شوک ناشي از ضربه به شبکه ي عصبي خورشيدي» تعيين شد.
ترس و وحشت رژيم پس از شهادت آيت الله سعيدي نيز فرو کش نکرد و آنها طي بخشنامه اي به ساواک سراسر کشور دستوردادند تا از هر گونه برگزاري مراسم ترحيم براي او جلوگيري و عاملين آن را دستگير و تبعيد کنند.
روحانيون و مصلحين ايراني مقيم نجف نيز با صدور اعلاميه، برگزاري مجالس ختم و بزرگداشت و نصب پلاکارد و در اطراف حرم امام علي (ع) اعلام عزاداري کردند و به سوگ نشستند.
امام در تاريخ 1349/4/20 در پاسخ به تسليت نامه ي فضلا و محصلين حوزه ي علميه ي قم، بيانيه اي در مورد شهادت سعيدي و بر ضد کنسرسيوم اقتصادي صادر کردند:
آواي ضد استبدادي سعيدي خاموش شد و لي راه انديشه ي او تداوم يافت. روحانيان بيدار و مردم آگاه در مقابل حکومت جور و تحت استعمار بيگانه ايستادگي کردند و نهضت امام را تداوم بخشيدند و سر انجام هدف و آرمان هاي آن شهيد به بار نشست و جمهوري اسلامي در ايران استوار است.
و سلام عليه يوم ولد و يوم قتل و يوم يبعث حيا
******
پينوشتها:
1. روحاني، سيد حميد، نهضت امام خميني، دفتر دوم، چاپ پنجم، عروج، تهران، 1381، ص 838.
2. پيشين ص 844
3. پيشين ص 844.
4. پيشين ص 776.
5. صحيفه ي امام، ج2، ص 277.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}