تحليل تأثير حس تعلق مکاني زنان روستايي شيعه ي مرزنشين بر مهاجرت در منطقه سيستان(2)


 

نويسندگان:دکتر مرتضي توکلي*
سيد محمود موسوي**




 

مهاجرت
 

مهاجرت شکلي از تحرک جغرافيايي يا مکاني جمعيت است که بين دو واحد جغرافيايي انجام مي گيرد. (اماني و ديگران، 1354، ص71)
مهاجرت افراد و گروه هاي انساني از محل زندگي خود علل زيادي دارد که خود بحث جداگانه اي مي طلبد. اصولاً مهاجرت يکي از چهار عامل اصلي تغيير و تحول جمعيت بوده و به دليل ماهيت خود مي تواند علاوه بر تغييرات دراز مدت و طولاني، آثار سريع و کوتاه مدتي را نيز در تعداد و ساختار جمعيت در پي داشته باشد و تعادل و يا عدم تعادل هايي را در جمعيت هاي تحت تأثير خود به وجود آورد. مهاجرت پديده خاصي است که به اشکال گوناگون، جنس و گروه هاي سني، پيروان مذاهب، فعالان سياسي، اقليت هاي قومي، دارندگان تخصص، ثروت و مهارت را تحت تأثير قرار مي دهد و در مواردي نيز به شکل عام و همگاني ظاهر مي شود و به همين دليل، آثار و پيامدهاي متعدد و گوناگوني را بر جاي مي گذارد. (زنجاني، 1380، ص1)
مهاجرت ها را علاوه بر تفکيک به دو نوع مشخص مهاجرت هاي داخلي و خارجي، را بر حسب و ملاک هاي مختلفي نيز دسته بندي مي کنند. (همان، ص14)
گفتني است اصلاحات ارضي سال هاي 1335 و 1345 و ايجاد زمين هاي بزرگ مالکي در مازندران و اعمال سياست دولت در خصوص واگذاري اراضي سلطنتي به افراد غير کشاورز مقيم در منطقه، نياز به کارگر کشاورزي را بالا برد و به دليل ملاحظات خاص دولت، پاي مهاجران سيستاني را به مازندران و به ويژه نواحي شرقي آن باز کرد که در منطقه خود به خشکسالي شديدي مواجه بودند و اين مسئله موجبات استقرار دائمي آنان را نيز با ايجاد آبادي هاي سيستاني فراهم کرد. (همان، ص84)
در جوامع روستايي مهاجرت ها به دو صورت انجام مي گيرد:
نوع اول آن است که خانواده روستايي با همه اعضاي خانواده اش به طور کلي ده و محل سکونت خود را ترک کرده و در خارج از آن به سر مي برند.
نوع دوم، خانواده در ده مي مانند، ولي يک يا چند نفر از اعضاي آن مهاجرت کرده و در خارج از ده سکونت دارند.
هر دو نوع مهاجرت در جامعه روستايي سيستان وجود دارد. در جامعه روستايي سيستان هر چند به علت شرايط خاص طبيعي مهاجرت ها از گذشته معمول بوده است، ولي اين امر در سال هاي اخير بر اثر کاهش ميزان آب رودخانه هيرمند که تنها منبع تأمين کننده آب زراعي منطقه به شمار مي رود به صورت يکي از مسائل حاد اجتماعي درآمده است. کمبود آب، کاهش ميزان سطح زير کشت و در نتيجه، رواج بيکاري سبب شده است گروه زيادي از خانواده هاي روستايي منطقه سيستان به منظور يافتن کار و تأمين معاش سرزمين خود را ترک گفته، مهاجرت نمايند. اين مهاجرت ها گاه کليه اعضاي خانواده هاي ساکن يک ده را در بر گرفته است که در نتيجه آن، ده به کلي خالي از سکنه شده است. مطالعات نشان مي دهد تنها در شهرستان ميانکنگي قريب 30 ده بر اثر نداشتن آب، خالي از سکنه شده است و در برخي از دهات اين منطقه نزديک به نيمي از اين خانواده ها مهاجرت کرده اند. در اين منطقه عامل دافعه جمعيت از گذشته قابل توجه بوده و کمبود آب در سال هاي اخير بر شدت آن افزوده است. بيشتر مهاجران را افراد فعال و قشر زارعان تشکيل داده اند. اکثر مهاجران در گروه سني 15-34 سال و با انگيزه يافتن کار دست به مهاجرت زده اند. البته برخي براي تحصيل و عده اي از زنان بر اثر ازدواج منطقه را ترک کرده اند. از ميان مناطق جذب مهاجران روستايي سيستان، گرگان و گنبد در درجه اول قرار دارند که اوايل به صورت فصلي و فقط افراد فعال خانواده را در بر مي گرفت، ولي بعدها بر اثر خشکسالي هاي پي درپي و سرانجام قطع آب رودخانه
هيرمند، جنبه دائمي پيدا کرد. بعد از استان گلستان، شهرهاي ايرانشهر، زاهدان، شيراز و بيرجند اين مهاجران را به خود جذب کرده اند. مي توان گفت: رفت و آمد بين مناطق مهاجرپذير و مهاجر فرست و آگاهي هايي که از منطقه جذب به دست مي آيد خود به عنوان عاملي در تشديد ميزان مهاجرت تأثير دارد. (وثوقي،1358، ص15)

ويژگي هاي جغرافيايي منطقه سيستان
 

منطقه ي سيستان بين 29 تا 32 درجه عرض شمالي و 60 تا 64 درجه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار دارد. از شمال و مشرق به افغانستان و از جنوب به شهرستان زاهدان و از غرب و شمال غربي به کوير لوت و شهرستان بيرجند محدود است. سيستان جلگه اي است وسيع و هموار و به مساحت 8117 کيلومتر مربع که از سطح دريا 487 متر ارتفاع دارد. تنها برجستگي سيستان کوهي است به نام کوه خواجه که در انتهاي باختري درياچه هامون و حدود 30 کيلومتري غرب شهر زابل واقع شده است. ارتفاع اين کوه حدود 900 متر است و در مواقع طغيان رودخانه هيرمند آب تمام اطراف آن را فرا مي گيرد. سيستان داراي آب و هوايي گرم و خشک است و تابستان هايي بسيار گرم دارد. به گونه اي که گاه حرارت هوا به 49 درجه سانتيگراد مي رسد و در برخي از روزهاي زمستان به 9 درجه زير صفر تنزل پيدا مي کند. (سالنامه آماري کشور، 1375، ص13) ميزان بارندگي در اين منطقه بسيار اندک است، و از 38 ميليمتر تا حدود 100 ميليمتر بر حسب خشکسالي و ترسالي تغيير مي کند. بيشترين باران در ماه هاي دي و بهمن نازل مي شود. رطوبت هوا در اين منطقه ميان 4 تا 98 درصد نوسان دارد. از ويژگي هاي اقليمي اين منطقه باد معروف 120 روزه سيستان است که از اول خرداد از سوي شمال غربي آغاز مي شود و سرعت آن گاه از 90 کيلومتر در ساعت تجاوز مي کند. باد 120 روزه سيستان موجب کاهش درجه حرارت هوا در تابستان مي شود، به گونه اي که اگر اين باد متوقف گردد و يا از شدت آن کاسته شود، زندگي سخت و تحمل ناپذير خواهد شد. اين باد هر چند
از حرارت هوا مي کاهد، ولي موجب خشکي هوا مي شود و شن هاي زيادي را به سيستان مي آورد و سطح اراضي کشاورزي را مي پوشاند و باعث پرشدن نهرها و سبب فرسايش خاک مي شود و به محصولات کشاورزي لطمه وارد مي کند. منبع اصلي آب منطقه، رودخانه هيرمند است که از ارتفاعات بابايغما در غرب کابل سرچشمه مي گيرد و طول آن حدود 1200 کيلومتر است و به درياچه هامون مي ريزد.
درياچه هامون به طور متوسط 30 کيلومتر طول و حدود 6 کيلومتر عرض و حداکثر 11 متر عمق دارد و مقدار آب آن در فصول سال متغير است. در اطراف درياچه هامون نيزارهاي وسيعي وجود دارد. در گذشته، اين ني ها هنگامي که سبز و نارس بودند، براي تغذيه دام استفاده مي شدند و پس از رسيدن، از آنها حصير، سبد و قايق مي ساختند. در سال هاي اخير، چون در خاک افغانستان بر روي رودخانه هيرمند تعدادي سد احداث شده است، سرزمين سيستان با کمبود شديد آب مواجه گرديده و از رونق و آبادني افتاده است. هر چند در سال هاي اخير دو سد کوچک به نام کوهک و زهک بر روي رودخانه هيرمند ساخته شده است، ولي اين سدها مسئله کمبود آب را در اين سرزمين حل نمي کند. به همين دليل، گروه هاي زيادي از روستاييان منطقه سيستان، دهات محل سکونت خود را ترک کرده و به نقاط ديگري مهاجرت نموده اند. (وثوقي، 1358، ص15)
حال با توجه به ويژگي هاي جغرافيايي اين منطقه و مشکلات، کمبودها و چالش هاي موجود در آن، بايد ببينيم تأثير حس تعلق مکان چقدر بر کمبودها و چالش هاي موجود برتري مي يابد و باعث ماندگاري مردم و اهالي اين منطقه از محل زندگي شان مي گردد.
به لحاظ نظري، نقاط ضعف و چالش هاي موجود در منطقه سيستان عبارتند از:
- ضعف بنيان ها و فقدان صنايع اساسي و پايين بودن سهم کل استان و بالطبع منطقه از توسعه صنعتي کشور و باز توسعه نامتوازن مناطق مختلف؛
- تراکم پايين راه هاي اصلي و فرعي که منطقه را جزء مناطق با تراکم پايين در سطح کشور قرار داده است؛
- نارسايي امکانات زيربنايي مشوق توسعه نظير ضعف نظام حمل و نقل و زيرساخت هاي ارتباطي، عدم دسترسي به منابع انرژي و دوري از مراکز عمده صنعتي و کمبود نيروي متخصص و ماهر؛
- نازل بودن بهره وري در بخش هاي اقتصادي؛
- سرمايه گذاري ناچيز دولت در بخش هاي اقتصادي؛
- انزواي جغرافيايي و ارتباطي و دوري از مراکز تصميم گيري ملي؛
- شرايط نامساعد اقليمي، به ويژه کمبود نزولات جوي و تداوم خشکسالي ها؛
- دوري از بازارهاي عمده توليد، توزيع و مصرف؛
- تراکم نسبي پايين جمعيت و پراکندگي زياد در سطح سکونتگاه ها در گستره منطقه؛
- بياباني بودن وسعت بيشتر منطقه و بالا بودن ميزان فرسايش و تخريب منابع آب و خاک؛
- کمبود تأسيسات مهار، ذخيره سازي و توزيع آب نسبت به فعاليت ها و مراکز زيست منطقه؛
- کمبود تأسيسات گردشگري و خدمات رفاهي در منطقه؛
- قاچاق سوخت و کالا در سطح وسيع به کشور افغانستان به دليل تفاوت قيمت در دو سوي مرز و بروز ناامني هاي ناشي از آن؛
- ضعف نظام خدمات رساني به مناطق محروم استان و منطقه و پايين بودن شاخص هاي توسعه؛
- حرکت ماسه هاي روان و وجود توده هاي مخرب و فرسايش بادي؛
- نبود سازگار لازم و مناسب براي جلوگيري از تردد و اسکان غير مجاز اتباع بيگانه در منطقه؛
- پايين بودن ضريب امنيتي مطلوب در مناطق مرزي منطقه و قرارگيري منطقه در مسير عبور کاروان هاي ترانزيت مواد مخدر؛
- فقدان صنايع تبديلي کشاورزي در منطقه و خشکسالي متعدد، که جاذبه سرمايه گذاري را براي توسعه کشاورزي تا حدود زيادي کاهش داده است؛
- بالا بودن نرخ بيکاري در استان و بالطبع در سطح منطقه؛
- کمبود زير ساخت هاي توسعه اقتصادي و بازرگاني در منطقه؛
در عين حال، به طور عمومي تر مي توان به برخي از نقاط ضعف و چالش هاي سکونت در منطقه ي سيستان اشاره کرد: ضعف بنيه اقتصادي روستاهاي هم مرز با کشور افغانستان که به عنوان يک مشکل مطرح مي باشد؛ کم شدن و خالي شدن جمعيت روستاهاي مرزي به دليل از دست دادن زمينه هاي درآمد، کمبود امکانات و خدمات رفاهي در منطقه؛ امنيت کم و خشکسالي هاي پياپي که به ويژه از نظر امنيتي يک چالش عمده به شمار مي رود؛ فقط مفرط در برخي از قسمت هاي منطقه و وجود ناهنجاري هاي اجتماعي (قاچاق مواد مخدر و کالا) و امنيتي و بهداشتي مهاجران و پناهندگان، ناشي از ترددهاي غير قانوني در مناطق مرزي، همسايگي با مناطق محروم در استان خراسان جنوبي و ساير شهرستان هاي منطقه؛ و از بين رفتن زمينه هاي اشتغال بر اثر خشکسالي هاي مداوم. منطقه سيستان به لحاظ ژئوپوليتيکي داراي ارزش ويژه اي است. وجود صفحه هاي نژادي، ايدئولوژيکي، اقتصادي، اجتماعي و زباني از يک طرف و همچنين شرايط خاص محيطي از سوي ديگر، ويژگي هاي منحصر به فردي به آن بخشيده است.

مواد و روش ها
 

در اين تحقيق، تلفيقي از روش کتابخانه اي و ميداني استفاده شده است. در بررسي ميداني، جامعه آماري ما را زنان روستايي مرزنشين شيعه در منطقه سيستان تشکيل مي دهند؛ با استفاده از پرسشنامه در حدود 150 نفر به صورت تصادفي از 5 روستاي
حاشيه مرز نمونه گيري شدند و با بسته نرم افزاري S.P.S.S با استفاده از روش هاي آماري و توصيفي و استنباطي مورد تحليل و بررسي قرار گرفتند. روستاهاي انتخابي عبارت بودند از: اربابي در جوار تخت عدالت، گلشاد، محمدشاه کرم، مليک و ملا دادي. به منظور احراز هويت شيعه بودن در بين زنان، براي جمع آوري اطلاعات از شيوه هاي جاري همانند اطلاع يابي از طريق ريش سفيدان، شورا و دهيار و همچنين معتمدان روستا بدون اينکه زمينه جريحه دارشدن احساسات را فراهم نماي، بهره گرفته شده است. گفتني است استنادات اجتماعي در خصوص شناخت افراد و خانواده ها در روستاهاي مذکور و ساير روستاهاي سيستان شفاف مي باشد و دليل آن، تعامل سازنده و پايدار قومي و زباني و مذهبي در منطقه است.

متغيرها و معرِّف ها
 

در خصوص متغيرها و معرف ها مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:
- متغييرهاي زمينه؛ همانند سطح سواد و ...؛
- داشتن فاميل نزديک (پدر، مادر، خواهر، برادر)؛
- داشتن خاطره؛
- گذراندن ايام کودکي در محل؛
- داشتن املاک (دارايي)؛
- راحتي و آسايش؛
- دوست داشتن جا و مکان؛
- مزار نزديکان؛
- ريشه داشتن در خاک (يک ارزش اجتماعي)؛
- بيگانه نبودن؛
- تعامل مذهبي و قومي؛
- و ساير موارد قابل بررسي.

پي‌نوشت‌ها:
 

* استاديار دانشگاه زابل
** دانشجوي کارشناسي ارشد جغرافيا و برنامه ريزي روستايي دانشگاه زابل
 

منبع:نشريه بانوان شيعه، شماره 21.