آن روي سکه


 






 
‏"ايده آل سازي" پديده اي ست که در روابط انساني، زياد اتفاق مي افتد؛ به ويژه در ارتباط با جنس مخالف، بسياري از نوجوانان و جوانان در تجارب خود به اين موضوع اشارهع مي کنند که از افراد مورد علاقه ي خود، يک ايده آل ساخته بودند. اين حالت، ناخودآگاه است. اين گونه افراد، در سخن گفتن از شکست خود، اذعان مي دارند که اگر از طرف مورد علاقه ي خود "بت" نساخته بودند، اين قدر زود تصميم به ازدواج نمي گرفتند و احتمالاً تحمل جدايي نيز براي شان راحت تر بود. برخي نيز مي گويند "بت ساختن" از افراد در روابط انساني سبب شده که چشم خود را بر نقاط مثبت و منفي طرف مقابل ببندند و به اين ترتيب، به شناخت کافي نرسند. آن چه اين گونه جوانان از آن حرف مي زنند، پديده اي ست موسوم به "شيفتگي". شيفتگي، حالتي ست رواني که فرد در آن، قادر به ديدن واقعيت ها نيست. فرد شيفته، واقعيت ها را تحريف مي کند. به عبارت ديگر، فرايند "تحريف شناختي"، آنان را از دستيابي به اطلاعات "ناب" در مورد جنس مخالف بازمي دارد. در تحريف شناختي، چنان که از نامش پيداست، اطلاعات، تحريف مي شوند؛ بخشي از آن ها کم رنگ، بخشي پررنگ و بخشي ديگر ناديده گرفته مي شوند. در نتيجه، فرد نمي تواند به اطاعات ناب، جامع و دست اول دسترسي يابد. بديهي ست بدون چنين اطلاعاتي، نمي توان به شناخت صحيح از فرد مورد علاقه رسيد و انتخاب درستي به عمل آورد.‏
ممکن است از خودتان بپرسيد "چرا تحريف شناختي اتفاق مي افتد؟" عوامل زيادي مطرح است که به چند مورد آن اشاره مي کنيم:

1) يادگيري:
 

افرا ياد مي گيرند که چگونه با ديگران ارتباط برقرار کنند. زود صميمي شدن، اعتماد بيش از اندازه يا بي اعتمادي، شکستن مرزها و حريم ها و به اصطلاح "قاطي شدن"، تحت تأثير فرهنگ، يادگيري و آموزش هاي والدين واطرافيان است.

2) احساسات شديد:
 

هيجانات شديد مانند احساس عشق، نفرت، خشم و... به ناديده گرفتن بخشي از اطلاعات صحيح و کم رنگ و پررنگ ساختن بخش هاي ديگر آن منجر مي شود. براي نمونه وقتي از کسي بدتان مي آيد، مطمئناً بيش تر با خصوصات منفي او اشتغال ذهني خواهيد دشت و برعکس، وقتي به کسي علاقه منديد، تنها به ويژگي هاي مثبت او فکر مي کنيد چون علاقه و عشق بيش از حد، چشم شما را بر روي ديگر ويژگي هاي طرف مقابل مي بندد.‏

‏3) عايق بندي ذهني:‏
 

‏"شيفتگي" تا اندازه اي ناخودآگاه است اما بسياري از افراد، عمداً چشم خود را مي بندند و حاضر نيستند درباره ي فرد مورد علاقه ي خود اطلاعات بيش تري دريافت کنند. آنان در برابر اطلاعات جديد - به ويژه اگر مغاير با اطلاعات قبلي باشد- به شدت مقاومت مي کنند؛ گويي تصميم خود را عجولانه گرفته اند و اکنون با "عايق بندي" ذهن خود، مانع ورود اطلاعات جديد مي شوند تا در تصميم گيري شان خللي وارد نشود.

4) مقاومت:
 

مقاومت فرد شيفته در برابر پذرش ددگاه ديگران، آن قدر زياد است که اطرافيان جرأت بيان ديدگاه هاي خود را ندارند، چون اگر بخواهند به اين کار ادامه داده و به آن اصرار ورزند، با واکنش خشم و در نهايت، سوءظن طرف مقابل مواجه خواهند شد.

5) فقدان بينش:
 

افراد شيفته نسبت به رفتار خود، بينش ندارند. اگر کسي به آنان بگويد که "تو طرف مقابل خود را بسيار ايده آل فرض مي کني و حاضر نيستي حتي يک نکته ي منف هم از او بشنوي" به هيچ وجه قبول نمي کنند و معتقدند که نقاط ضعف فرد مورد علاقه ي خود را مي شناسند، اما نقاط قوت او را به مراتب بيش از نقاط ضعف اش مي دانند.
موارد بالا که به شيفتگي دامن مي زنند، تحت تأثير احساسات شديد شکل مي گيرند اما افکار و باورها نادرست نيز مي توانند در شکل گيري و تداوم شيفتگي نقش داشته باشند به عبارتي، "تحريف شناختي" بر چگونگي تفکر و برداشت ما نسبت به افراد و رويدادها تأثير مي گذارد که پيامد آن، دست يابي به اطلاعات تحريف شده و ناقص است.

مهم ترين تحريف هاي شناختي که در روند شکا گيري و تقويت شيفتگي تدثير گذارند، عبارتند از:

تفکر همه يا هيچ:
 

سياه و سفيد ديدن افراد، رويدادها و شرايط، احتمال افتادن در دام شيفتگي را بيش تر مي کند، چون حذف گزينه هاي متوسط و اتکا به دو گزينه اي افراطي "خيلي بد" و "خيلي خوب"، شما را به جمع بندي اشتباه مي رساند.

نتيجه گيري شتاب زده:
 

شيفتگي مي تواند از نتيجه گيري شتاب زده ناشي شود به طوري که شما با چند برخورد کوتاه با فردي از جنس مخالف، از او خوش تان بيايد و عجولانه به اين نتيجه برسيد که جز خوبي چيزي نديدم، پس فرد مناسبي است.‏

فيلتر ذهني:
 

فيلتر يعني از صافي عبور دادن و يکي از تحريف هاي شناختي بسيار مهم است. فردي که از فيلتر ذهني استفاده مي کند، کسي است که ويژگي هاي منفي فرد مورد علاقه ي خود را ناديده مي گيرد و تنها به ويژگي هاي مثبت او مي چسبد. با اين کار، او شانس شناخت صحيح و اطلاعات جامع از فرد مورد علاقه ي خود را از دست مي دهد.

بزرگ نمايي- کوچک نمايي:
 

بزرگ کردن يا اغراق در ويژگي هاي مثبت و همچنين ناديده گرفتن، کوچک شمردن يا کم رنگ کردن ويژگي هاي منفي فرد مورد علاقه، دامي ست که شما را به ورطه ي شيفتگي مي کشاند. بنابراين، به جاي اين دو گزينه ي بيمارگونه، گزينه ي "متوسط ديدن" را انتخاب کنيد.
اميد است که اين راه کارها بتواند به شما کمک کند تا آن روي سکه را ببينيد يعني فقط به ديدن ويژگي هاي مثبت و توانمندي ها اکتفا نکنيد و بدانيد که هر سکه دو رو دارد؛ يک روي آن خوبي ها و نکات مثبت و روي ديگر آن بدي ها و نکا منفي ست.
به اين ترتيب، به شناخت بيش تري از فرد مورد علاقه ي خود خواهيد رسيد و انتخاب بهتري خواهيد داشت. البته يادتان نرود که براي ديدن آن روي سکه، بايد وقت بگذاريد و دست کم 6 ماه تا 1 سال را در نظر بگيريد. البته اين 6 ماه بايد با آگاهي خانواده ها باشد چون پس از اين مدت طولاني، در صورت مخالفت آنان، مشکلات بيش تري ايجاد مي شود.
منبع: "پيام مشاور" شماره ي 73
منبع: نشريه شادکامي- شماره: 75