پرورش عزت نفس کودکان


 

مترجم و نويسنده: (قزوين) ابوالفضل امير ديواني




 
عزت نفس (1) سالم و مناسب، حافظ کودکان در برابر چالش هاي دنياست.
آن دسته از کودکاني که احساس خوشي درباره ي خويش دارند، گويي هم ستيزي (تعارض)(2) را آسان تر مهار کرده و در مقابل فشارهاي منفي پايداري مي کنند. ميلشان بر اين است که لب را راحت تر به لبخند بگشايند و از زندگي لذت برند. کودکاني از اين دست، واقع گرا و عموما خوش بين اند.(3)
در عوض، براي کودکاني که عزت نفس اندکي دارند، ممکن است چالش ها خاستگاه اصلي آسيمگي (دلواپسي)(4)، ناکامي(5) و دلسردي باشند.
کودکان بدانديش، وقت زيادي را صرف يافتن راه حل هاي مشکلاتشان مي کنند. آنان از پندارهاي خودنگر ( خودسنج)(6) خويشتن به ستوه مي آيند. آن سان که به خود نهيب مي زنند:" من بدم!" يا " قادر نيستم هيچ کاري را به درستي صورت دهم!" آن ها امکان دارد کنش پذير ( انفعالي)(7)، عزلت گزين (8) يا افسرده حال (9) شوند. در رويارويي با چالش هاي جديد، پاسخ فوري شان "نمي توانم" است.
با خواندن مطلبي که در زير آمده، به نقش ارزنده اي ، که شما قادريد در پرورش عزت نفس سالم در کودک تان داشته باشيد، پي مي بريد.

عزت نفس چيست؟:
 

عزت نفس، مجموعه اي از باورها(10) يا احساسات است که راجع به خودمان يا دريافت خويشتن (ادراک خويش) (11) داريم. چوني (چگونگي) تعريفي که از خود مي کنيم، برانگيزش ها(12)، رهيافت ها( نگراش ها)(13)، (کردارها)(14) و نيز سازگاري عاطفي مان) (15) اثر مي نهد.
انگار ها ( الگوهاي )(16) شکل گيري عزت نفس از همان سال هاي اوليه ي زندگي شروع مي شود.
مثلا هنگامي که کودک يا نوپايي به مرحله ي مهمي از رشد و بالندگي اش مي رسد، يک حس پيشرفت در وي هويدا مي شود که به تقويت عزت نفس اش مي انجامد. فراگيري غلتيدن، به دنبال کوشش هاي ناموفق پياپي و يا توانايي نهادن قاشق به دهان، در هر زماني که غذا مي خورد، تجربه هايي شمرده مي شوند که به کودک خردسال، "توانايي انجام کار" را مي آموزند.
مفهوم نيل به کاميابي پس از تلاش ورزي، از نخستين سال هاي زيست مي آغازد.
وقتي کودک چند دفعه مي کوشد و ناکام مي گردد و بعد سرانجام کامران مي شود، در مورد توانايي هاي خويشتن، ايده هايي به دست مي آورد. هم زمان با اين رخداد، او پنداري) (17) را بر پايه ي ميانگين اش (کنش متقابل) (18) با سايرين پديد مي آورد. از همين روست که نقش پدر و مادر در کمک به صورت بندي يک دريافت خويشتن (ادراک خويش) درست و سالم در کودک اهميت بسزايي دارد.
وانگهي، عزت نفس را مي توان به منزله ي آميزه ي احساسات قابليت يا احساسات محبوبيت يافتن توصيف کرد.
کودکي که از پيشرفت اش شادمان است، ولي حس دوست داشته شدن نمي کند، ممکن است عاقبت دچار عزت نفس اندکي شود. هم چنين کودکي که حس دوست داشته شدن مي کند، لکن از بابت توانايي هاي خويش دودل است، با عزت نفس ناچيزي دست به گريبان خواهد شد. هنگامي که ميان اين دو، تعادل مناسبي پديدار گردد، عزت نفس سالمي حاصل مي شود.

نشانه هاي عزت نفس سالم و ناسالم:
 

هم زمان با رشد و بالندگي کودک، عزت نفس وي نوسان مي يابد و پياپي دگرگون و سازگارتر مي گردد، زيرا عزت نفس تحت تاثير تجربيات و ادراکات جديد کودک واقع مي شود و اين امر به آگاهي از نشان هاي عزت نفس سالم و ناسالم ياري مي کند.
کودکي که عزت نفس جزيي را داراست احتمالا به آزمايش چيزهاي جديد تمايل نمي يابد، امکان دارد وي دمادم به شکل منفي درباره ي خودش سخن گفته و چنين جمله هايي را بر زبان جاري سازد " نادانم"، " من هيچ گاه ياد نخواهم گرفت که اين کار را چسان انجام دهم!" يا " به هر تقدير احدي پاي بندم نيست!"
احتمال دارد تحمل کودک در برابر شکست و ناکامي ناچيز باشد، به آساني از کاري دست بکشد يا صبر کند تا فرد ديگري آن را به عهده گيرد. کودکاني که عزت نفس پاييني دارند، معمولا بيش از اندازه بر خود خرده گرفته و به راحتي از خويش نوميد مي گردند. اين کودکان موانع زودگذر را به منزله ي شرايط دايمي و تحمل ناپذير مي پندارند. در اين حالت، حس بدبيني(19) غلبه مي يابد.
در عوض، کودکي که از عزت نفس سالمي برخوردار است، از کنش متقابل (تعامل) با ديگران لذت مي برد. وي در موقعيت هاي اجتماعي ) (20) آسوده است و از تلاش هاي جمعي و نيز فعاليت هاي فردي خوشش مي آيد. هنگام بروز چالشي، قادر به يافتن راه حلي است. ناخشنودي اش را ، بدون دست کم گرفتن خود يا ديگران، بر لب مي آورد. مثلا کودکي که بر خوردار از عزت نفس سالم است به جاي :" اين را نمي فهمم"، بگويد: "من ابلهم!" او ( اعم از دختر و پسر) نقاط قوت و ضعف خويش را مي داند و مي پذيرد. اين جاست که حس بدبيني حاکم مي شود.
پدر و مادر چگونه مي توانند ياريگر باشند:
پدران و مادران چسان قادرند به پرورش عزت نفس سالم در کودک مدد کنند؟
در اين مورد، رهنمودهاي زير تاثير بسزايي دارند:

مواظب گفته هاي خود باشيد:
 

کودکان نسبت به واژه هايي که پدر و مادر به کار مي برند، حساسيت زيادي دارند. به ياد بسپاريد که آنان را، نه تنها براي کار نيکي که کرده اند، بلکه به خاطر تلاش هايي که به کار بسته اند، تشويق کنيد. با ايشان صادق و روراست باشيد . به جاي نتيجه ي کار، به کوشش و فرجام آن ارزش قايل شويد.

انگاره (الگوي) مثبتي براي کودک باشيد. چنانچه در مورد خودتان بي اندازه خشن و سخت گير و يا درباره ي توانايي ها و محدوديت هاي تان واقع بين نباشيد، چه بسا سرانجام کودک نيز از شما تبعيت کند، عزت نفس خويش را به پرورانيد تا او هم سرمشق (21) خوبي داشته باشد.
 

باورهاي غلط کودکتان را شناسايي کرده و آن ها را در مسير ديگري اندازيد:
 

شناخت پندارهاي نابخردانه ( خرد گريز) (22) براي پدر و مادر اهميت دارد، خواه پيرامون کمال (23)، پر جاذبه گي ( کشش) (24) توان يا چيز ديگري باشد. کودک خويش را ياري کنيد تا معيارهاي درست تر و واقع بينانه تري را در ارزيابي خويشتن برگزيند که اين وضع به وي مدد خواهد کرد که خود پنداره ي سالم تري داشته باشد. دريافت (ادراک) ناصحيح از خويش ممکن است ريشه بدواند و از ديدگاه او واقعيت يابد. مثلا کودکي که در مدرسه، دانش آموز خيلي خوبي بوده ولي رياضياتش ضعيف است، احتالا اظهار مي دارد: "رياضياتم خوب نيست، محصل بدي هستم!"
اين گونه تصميم نه تنها اشتباه است بلکه باوري است که مي تواند کودک را به شکست کشاند. وي را ترغيب کنيد تا موقعيت را به مفهوم واقعي کلمه بازشناسد. احتمال دارد پاسخ موثر پرسش ياد شده چنين باشد: "تو دانش آموز خوبي هستي، در مدرسه شاگرد ممتازي. رياضيات درسي است که بايد وقت بيشتري را صرف آن کني. در اين باره کمکت مي کنم."

با کودک تان خود انگيخته(25) و مهربان باشيد:
 

مهري که به کودک خود مي ورزيد، تاثير بسزايي در افزايش عزت نفس اش دارد. او را در آغوش گرفته و بگوييد که به وجودش مي باليد. در ظرف ناهارش يادداشتي بدين مضمون بگذاريد: "تو معرکه اي!" مدام و صادقانه تحسين اش کنيد بي آنکه در اين کار، راه مبالغه بجوييد. بچه ها مي توانند حدس بزنند که گفته اي از ته دل است يا نه.

باز خورد، مثبت و درست از خود نشان دهيد:
 

بياني هم چون : تو هميشه حرکات جنون آميزي مي کني!" سبب مي شود که کودک باور کند که قادر به مهار طغيان هايش نيست. بهتر است گفته شود: " به راستي تو از دست برادرت شديدا خشمگيني و از اينکه سرش داد نکشيدي، ممنونت هستم." چنين جمله اي مويد احساسات فرزندتان بوده و گزينشي را که کرده است، ارج مي نهد و باعث مي گردد که او دفعه ي ديگر کار درستي بکند.

محيط خانه را ايمن و مهرآميز سازيد:
کودکي که در منزل احساس ايمني نکرده و با او بد رفتاري مي شود، از عزت نفس اندک رنج خواهد کشيد. کودکي که شاهد ستيزه و بگومگوي مدام پدر و مادرش هست، ممکن است افسرده دل و گوشه گير شود. همواره يادتان باشد که به فرزندتان حرمت قايل شويد.
 

منزل خود را به صورت پناهگاه امني براي خانواده تان در آوريد:
 

مواظب نشانه هاي سوء استفاده از ناحيه ي ديگران، مشکلات مدرسه، ناراحتي هايي که هم سن و سالان به بار مي آورند و ساير عوامل بالقوه باشيد که احتمالا در عزت نفس کودکتان اثر مي نهد. از عهده ي چنين مسايلي با حساسيت و در عين حال به سرعت برآييد.

به کودکتان کمک کنيد در تجربه هاي سازنده شرکت جويد:
 

فعاليت هايي که، به جاي رقابت، همکاري را ترغيب مي کنند مخصوصا در افزايش عزت نفس مفيدند. به طور مثال برنامه هاي رايزني(26) که طي آن بچه ي بزرگ تري، بچه کوچک تري را درخواندن کمک مي کند، براي هر دوي آنان اعجاز آميز است.

ياري جويي حرفه اي:
 

اگر گمان مي کنيد که عزت نفس فرزندتان جزيي است، مي توانيد ياري حرفه اي بجوييد. رايزنان خانواده و کودک مي توانند دست به کار شده و مشکلات نهفته و اساسي را، که احساس سرخوشي را از وي مي ستانند، مرتفع سازند.
از طريق درمان: مي توان راهي را که کودک ( خواه پسر يا دختر) به خود و دنياي پيرامونش مي نگرد، تعديل کرد. بدين وسيله کودک مي تواند خويشتن را در پرتو واقع بينانه تري ديده و سپس به وجود حقيقي اش پي ببرد. کمکي جزيي سبب مي گردد که بچه بتواند داراي عزت نفس سالمي گرديده و روزگار خوش تر و رضايت بخش تري داشته باشد.

برابر نهادهاي واژه ها:
 

1- Self - Esteem
2- Conflict
3- Optimistic
4- Anxiety
5- Frustration
6- Selt - Critical
7- Passive
8- Withdrawn
9- Depressed
10- Beliefs
11- Self - Perception
12- Motivations
13- Attitudes
14- Behaviors
15- Emotional Adjustment
16- Patterns
17- Self - Concept
18- Interaction
19- Pessimism
20- Social Settings
21- Role Model
22- Irrational Beliefs
23- Perfection
24- Attractiveness
25- Spontaneous
26- Mentoring Programs
منبع:      idshealth
منبع: بهداشت روان، شماره 27