چه کنيم تا يادمان بماند؟ (2)


 

نويسنده: مهدي مجردزاده کرماني




 

استفاده از شيوه هاي ان.ال.پي براي بهبهود حافظه
 

در ابتدا شخصي که مي خواهد خاطره اي را فراموش کند، در يک سينماي خيالي مي نشيند وفيلمي از زندگي عادي خود را مشاهده مي کند. اين فيلم او را در حال انجام کار ساده اي نظير کتاب خواندن، تماشاي تلويزيون و نظاير آن نشان مي دهد. اين فيلم در بخشي کوچک از پرده سينما و به صورت سياه و سفيد، ابتدا از قسمت انتهاي سالن تماشا مي شود و سپس شخص به طرف انتهاي سالن پرواز مي کند و حتي از اتاقک نمايش فيلم هم ناظر صحنه مي شود. اين مرحله کاملا ضروري است و شخص را براي مرحله بعد آماده مي کند.
در مرحله دوم که مرحله اصلي است، به جاي فيلم قبلي از فيلم خاطره اي استفاده مي شود که شخص قصد دارد آن را فراموش کند. فيلم دوم هم مانند فيلم قبلي به طريقه سياه و سفيد، کوچک و دور است و شخص، خود را در روي پرده مي بيند. اين همان حالت "ديگر احساس" است.
مرحله سوم که آخرين مرحله است، براي تثبيت عادت ذهني جديد است. ابتدا شخص از اتاقک نمايش ذهني به داخل سالن پرواز مي کند و روي صندلي اوليه مي نشيند تا با شخصيت قبلي خودش يکي شود. سپس به داخل پرده پرواز مي کند. آن گاه همه چيز رنگي و در اندازه طبيعي مي شود، ولي فيلم رو به عقب حرکت مي کند تا به ابتداي خاطره برسد. خود شخص هم با برگشت فيلم، رو به عقب حرکت مي کند تا به ابتداي فيلم برسد. اين کار بايد با سرعت زياد انجام شود و هر چه سرعت عمل بيشتر باشد عادت ذهني جديد ثابت تر مي گردد. برگشت فيلم نبايد بيش از دو ثانيه به طول انجامد.
تا اينجا اميدوارم با بيان فشرده اين شيوه شما را خسته نکرده باشم. اگر به شماره هاي گذشته اين نشريه دسترسي داريد، توصيه مي کنم مقاله ان.ال.پي شماره 154 مجله را با دقت مطالعه فرماييد و سپس به کاربرد معکوس آن که اکنون توضيح داده مي شود توجه کنيد.

کاربرد معکوس
 

اگر شيوه بالا را تحليل و آن را ساده کنيم، مي بينيم که موضوع آن قدرها هم پيچيده نيست. تصوير ذهني را هر چه از خود دورتر کنيم تاثيرش کمتر مي شود. کوچک کردن تصوير هم معمولا همين اثر را دارد. همچنين تصوير سياه و سفيد، اثري که بر احساس ما مي گذارد کمتر از تصوير رنگي است. بديهي است اگر تصوير را از دريچه دوربين نگاه کنيم، گويي حادثه براي شخص ديگري اتفاق افتاده است و تاثير آن باز هم کاهش مي يابد. اين نوع نگاه کردن را "ديگر احساس" مي ناميم. يعني طوري که ديگري آن را احساس مي کند. يادآوري عادي خاطره ها معمولا به صورت "خود احساس" است.
کوچک کردن، دور کردن، و کمرنگ و کم نور کردن تصاوير ذهني، يعني ايجاد تغيير در کيفيتهاي فرعي تصوير، مجموعه اين کيفيتهاي را "رمز تصوير" مي نامند. اکنون بايد ديد با تغيير کيفيتهاي فرعي آيا مي توانيم بر شدت اثر آنها بيفزاييم؟ ان.ال.پي به اين پرسش پاسخ مثبت مي دهد.

راه عملي
 

راه عملي براي به خاطر سپردن مطالب آن است که حتي الامکان از حواس خود بيشتر استفاده کنيم و بر شدت احساس خود بيفزاييم. به اين توصيه ها توجه کنيد:
اول- موضوعي را در نظر بگيريد و به رنگهاي آن توجه کنيد. فرض کنيم مي خواهيد اطلاعاتي را که در روي نقشه ايران است در ذهن خود نگه داريد. نقشه اي را انتخاب کنيد که رنگهاي شاد و تند داشته باشد.
دوم- به رنگها دقت کنيد. آيا مي توانيد چيزي را به آن بيفزاييد؟ مثلا اگر استانهاي شمالي را با زنگ نارنجي مشخص کرده اند، توجه کنيد که پرتقال و نارنگي هم از محصولات مهم اين استانها هستند که رنگشان نارنجي است. اگر از رنگ سبز استفاده کرده اند، جنگلهاي شمال را در نظر بگيريد و مانند اينها.
سوم- آيا مي توانيد از حس چشايي و يا بويايي استفاده کنيد؟ مثلا اگر مسير سفيد رود را مطالعه مي کنيد، توجه داشته باشيد که طعم آب رودخانه چگونه است. طعم آب درياي مازندران چطور؟ آب درياچه اروميه؟ درياچه نمک قم؟ در ذائقه خود تفاوت بوها و مزه ها را در نظر بگيريد. هر چيزي را که مي خواهيد در خاطرتان بماند، اگر به فرض رنگش قهوه اي است، آن را مانند شکلات در نظر آوريد و طعم و بوي کاکائو را در دهان خود حس کنيد. گل سرخ را با بوي گلاب در هم بياميزند. البته غالبا اين کار خودبه خود انجام مي شود. بوي قورمه سبزي را نمي توان از خود قورمه سبزي جدا کرد.
چهارم- توجه داشته باشيد که تصويرهاي شاد و مثبت بهتر در خاطر مي مانند. ذهن انسان به طور طبيعي از تصويرهاي بدرنگ و ناخوشايند گريزان است. به جنبه هاي زيباي چيزي که مي خواهيد به يادتان بماند بيشتر توجه کنيد.
پنجم- تصويرها را سرسري به ذهن خود نسپاريد. آنها را روشن، واضح، پررنگ، پرنور و سرشار از احساسهاي گوناگون در نظر آوريد. به همه جنبه هاي تصوير توجه کنيد.
ششم- آيا شيء مورد نظر داراي صداست؟ آيا منظره اي را تماشا مي کنيد و در عين حال به موسيقي معيني هم توجه داريد؟ به عنوان مثال در جشني شرکت داريد که موسيقي معيني هم پخش مي شود. گاهي يادآوري آن آهنگ خاطره جشن را در ذهنتان زنده مي کند.
هفتم- حتي الامکان تصويرها را به صورت سه بعدي به ذهن بسپاريد. زمان و مکان را به آن بيفزاييد. آيا موضوع مورد نظر حرکت هم دارد؟ حرکتش چگونه است؟ تند، کند، مواج؟ يک مار زندگي را چگونه به خاطر مي سپاريد؟ در حال وول خوردن روي ماسه ها و درآوردن صداي مخصوص؟
هشتم- اگر شيء يا منظره اي در مقابلتان است و مي خواهيد بخشي از آن را حتما به خاطر آوريد، آن بخش را در ذهن خود بزرگتر و اندازه اش را کمي اغراق آميز تصور کنيد. اين قسمت را در ذهن خود تمرين کنيد. مثلا گلي را در نظر بگيريد. آن گاه آن را در ذهن خود کوچک و سپس بزرگ کنيد. چه اثري در احساس شما نسبت به آن گل پيدا مي شود؟
نهم- اگر آدم شوخ طبعي هستيد، از ذوق خود براي افزودن حالت طنز آميز به موضوع مورد نظر بهره ببريد. يادتان باشد که موضوعهاي خنده دار بهتر در خاطر شخص مي مانند. آيا پنگوئن شبيه بادنجان است؟ آيا آووکادو شبيه کادو است؟ اگر برج ايفل را برج فلفل بناميم چه مي شود؟
دهم- موضوعهايي که گستاخانه يا حتي کمي بي ادبانه باشند، بهتر به خاطر مي مانند. مي توانيد از تشبيه، استعاره، و يا شباهتهاي لفظي کلمه ها در اين مورد استفاده کنيد.
يازدهم- از علايم استاندارد، انگها و نمادها که پيشاپيش در خاطرتان هست استفاده کنيد و آنها را به موضوع مورد نظر ارتباط دهيد. سيبهاي لبناني سرخ، زرد، يا سبز هستند. آيا اين موضوع، چراغهاي راهنمايي و رانندگي را به يادتان نمي آورد؟
دوازدهم- شايد بتوان از اين قواعد ساده براي آموزش نوآموزان و يا غير فارسي زبانان استفاده کرد. مثلا عدد هشت فارسي را به قلاب ماهيگيري تشبيه کنيد و بگوييد:" يک روز کنار رودخانه رفتيم و با قلاب هشت ماهي شکار کرديم"، و يا عدد پنج فارسي را که به شکل قلب است نشانه عشق و محبت بگيريد و بگوييد: "انسان بايد پنج نفر را دوست بدارد: مادر، پدر، خواهر، برادر، و همسر" لزومي ندارد که اين مطالب دقيقا صحيح باشند . همين قدر که به حافظه کمک کنند کافي است.
منبع: هفته نامه موفقيت شماره 188